تاریخدان اقتصاد
چگونه کلودیا گلدین از دل دادههای تاریخی جایزه نوبل گرفت؟
کلودیا گُلدین (Claudia Goldin) استاد اقتصاد در دانشگاه هاروارد و مدیر توسعه برنامه اقتصاد آمریکا (National Bureau of Economic Research) در دفتر ملی تحقیقات اقتصادی است. تحقیقهای وی شامل مباحثی از قبیل نیروی کار زنان، نابرابری درآمدی، تحصیلات و شکاف جنسیتی اقتصادی است. خانم گلدین به دلیل فعالیتهایش در زمینه مطالعات مربوط به نقش زنان در بازار کار برنده جایزه نوبل اقتصاد در اکتبر ۲۰۲۳ شد. او نخستین زنی است که به تنهایی برنده این جایزه شده است. گلدین نه به دلیل زن بودنش، بلکه به دلیل مطالعات عمیق و گستردهاش در حوزه زنان شناخته میشود.
کلودیا گلدین، استاد اقتصاد حوزه کار در دانشگاه هاروارد است. تمایز او با دیگر نوبلیستهای اقتصاددان این است که او تاریخدان اقتصاد و جنبه تاریخنگاری کارهایش نسبت به سایر نوبلیستهای حوزه کار بسیار برجسته است. گلدین بیش از دو دهه است که در بخش اجرایی دفتر ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا (NBER) فعالیت میکند. این موسسه تحقیقاتی که قدمت آن به سالهای 1920 برمیگردد، سازمان پژوهشی خصوصی غیرانتفاعی آمریکایی است که «متعهد به انجام و انتشار پژوهش اقتصادی غیرجانبدارانه در میان سیاستگذاران عمومی، فعالان کسبوکار و جامعه دانشگاهی» است. این سازمان به خاطر ارائه تاریخ شروع و پایان بحرانهای اقتصادی در آمریکا معروف و شناخته شده است. خانم گلدین در سالهای گذشته در دایره بخش مطالعات جنسیتی این موسسه فعالیت کرده و مدیر این بخش بوده است.
عمده کارهای گلدین در حوزه نابرابریهای جنسیتی و شکاف دستمزد است که به تفاوت مشارکت و دستمزد زنان و مردان در بازار کار میپردازد. یکی از کارهای او بررسی تحولات تکنولوژیک در چند دهه گذشته در قرن بیستم و تاثیر آن در حوزه آموزش و بهداشت است و اینکه چگونه این تحولات بر نابرابریهای جنسیتی هم اثر گذاشته است. اما تاکید مطالعات گلدین روی حوزه نابرابری جنسیتی، نابرابری در پرداختها و سویههای نابرابری در حوزه کار است.
معمولاً اقتصاددانانی برنده نوبل میشوند که مطالعات و تحقیقات آنها در سالهای گذشته انجام شده، نتایج آن معلوم و اثر آن هم مشخص شده و در نهایت به راهکارهای مفید هم ختم شده باشد. گلدین چند دهه است که در این حوزهها به صورت تخصصی فعالیت مطالعاتی دارد و به نوعی مساله پژوهشهایش کاملاً معلوم و روشن است. نکتهای که ضروری است درباره کلودیا گلدین مطرح کنیم، این است که او در همه کارهایش یک پرسش جدی را دنبال میکند که روی سایر کارهایش سایه انداخته و آن این است که چه پدیدههایی روی تفاوتهایی که به لحاظ جنسیتی در بازار کار وجود دارد مانند تفاوت در نرخ دستمزدها یا سایر وجوه تمایز میان زن و مرد در بازار تاثیر میگذارد. این نکته را هم نباید از یاد ببریم که مطالعات گلدین جنبه تاریخی دارد؛ بهطوری که او در یکی از آثار معروفش سفر صدساله زنان را مرور میکند تا نشان دهد چگونه آنها در این مدت به برابریهای جنسیتی بیشتری دست یافتند.
البته کارهای کلودیا گلدین متنوع و زیادند و یکی از کارهای مرتبط با بحث مربوط به جایزه نوبل ایشان که به نوعی جدیترین کار او هم میتواند به حساب آید، بررسی تاریخی تبعیض دستمزد است. خاستگاه کارهای مربوط به تبعیض در دستمزد از نگاه اقتصاددانان به کارهای گری بکر (Gary Becker) اقتصاددان آمریکایی، در دهه 1950 برمیگردد. کارهای گلدین درباره تبعیض جنسیتی با سویههای دیگر تبعیض تفاوت دارد. مساله تحقیق او اینجاست که چرا مردان با وجود اینکه مادران، دختران و زنانشان را دوست دارند، اما نسبت به زنان در حوزه کار تبعیض قائل میشوند. نکته دقیق پژوهشهای او که با رویکرد جامعهشناختی همراه شده، این است که مردان نسبت به پرستیژ و جایگاه شغلیشان گارد دارند و به نوعی با این تبعیض از جایگاه شغلیشان دفاع میکنند. چرا که اگر زنان به شغلهایی که در جامعه، مردانه شناخته میشود، ورود کنند؛ به نوعی جایگاه شغلیشان تنزل مییابد. گلدین در کارهای تاریخنگاریاش هم به این مساله توجه کرده است که چگونه با گذشت زمان و ورود تکنولوژی برخی از رویکردهای تبعیضآمیز بازار کار شکسته شد و زنان توانستند همپای مردان به این حوزه ورود کنند. به نوعی با این اتفاق از شغلها جنسیتزدایی شد. نکته مهم دیگر این است که نرخ مشارکت زنان در بازار کار در تاریخ صدساله با افزایش توسعه، یو(U)شکل میشود؛ بدین معنا که نرخ مشارکت مردان در ابتدای قرن بیستم پایین بوده اما با گذشت زمان و توسعه یافتن کشورها، افزایش مییابد. در واقع با توسعه جوامع، بسیاری از شغلهای خانگی و تعدادی از شغلهایی که برچسب زنانه داشتند، حذف شد. به این ترتیب با افزایش سطح بالای تحصیلات زنان، نرخ مشارکت آنان در بازار کار افزایش یافت و بسیاری از برچسبزنیها نیز از بین رفت.
اگر بخواهم به دیگر کارهای مهم کلودیا گلدین اشاره کنم، این است که او دقیق و از زوایای مختلف، عوامل اثرگذار بر مساله تبعیض را مورد مطالعه قرار میدهد. یکی از مطالعات جدیدش در زمینه پیشرفتها در حوزه بهداشت است. براساس این تحقیقها، تاثیر قرصهای ضدبارداری از سال 1960 به بعد در زمینه تبعیض معنادار است. گلدین در این دسته از مطالعاتش که به صورت تاریخی انجام شده است اشاره میکند که بیشترین رکورد مشارکت و حضور زنان در دانشکدهها در سال 1957 میلادی حدود 39 تا 40 درصد است، در حالی که از دهه 1970 تاکنون اکثر دانشجویان دختر هستند. نکته دقیقتر مطالعات او این است که این حضور و مشارکت زنان تنها کمی نیست و مساله کیفیت هم در این خصوص برجسته است. گلدین با مطالعه عملکردهای آموزشی در حوزه ریاضی و قیاس آن با سایر حوزهها نشان داد، دستاوردهای مثبتی از قرصهای ضدبارداری و افزایش میانگین سن ازدواج در زمینه ورود دختران به دانشگاه و افزایش سطح کیفیت آنان داشت.
گلدین در پژوهشهایش اگرچه به این رویکرد که تکنولوژی چگونه توانست برخی تبعیضها را از بین ببرد، نگاه مثبتی دارد اما تاکید میکند با وجود این تبعیض بهطور کامل از بین نمیرود و در همین وضع موجود هم تبعیض مسالهای جدی است. او در بحث دیگری به مساله نیروی بازار کار براساس ساعتی که کار میکند، میپردازد. بر مبنای این مطالعه تاریخی برخی افراد هستند که ساعت کاریشان زیاد است و اضافهکاری دارند و برخی دیگر هم ساعت کاریشان کم است. در این وضعیت، پُردرآمدها آنهایی هستند که بیشتر کار میکنند یا به نوعی تقاضا برای آنها زیاد است. در این پژوهش به مساله محدودیت ساعت کار که گاهی اوقات به عنوان اشتغال ناقص هم از آن نام برده میشود، بهطور مبسوط پرداخته میشود. این پژوهشها نشان میدهد افرادی که بهشدت درآمد پایین دارند جریمه دستمزد به آنان تعلق میگیرد. در مطالعات گلدین، کم بودن ساعت کار دلیل جدی این جریمه دستمزد عنوان میشود و جالب اینجاست که این جریمه دستمزد در میان زنان بهشدت بیشتر است.
نکته بسیار مهم درباره کلودیا گلدین این است که او رساله دکترایشان را با رابرت فوگل (Robert Fogel)؛ گذرانده است که به همراه داگلاس سیسیل نورث (Douglass Cecil North) دیگر اقتصاددان مطرح آمریکایی موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳ شد. رابرت فوگل اقتصاددانی است که روش کلایو و متریکس را به عنوان رویکردی خلاف رویکردهای کلاسیک به دپارتمانهای اقتصاد وارد کرد که با تحلیلهای آماری و اقتصادی به مطالعه پدیدههای تاریخی میپردازد. این روند در تمام کارهای گلدین مشاهده میشود. البته رویکرد تاریخی بر مطالعات گلدین سایه انداخته است، او اگرچه اقتصاددان حوزه کار است اما به عنوان یک تاریخدان اقتصادی خوب هم شناخته میشود.