دوراهی با یک مقصد
آیا احیای مجدد برجام بازارها را دستخوش تغییر خواهد کرد؟
محمدامین خدابخش: چند سالی است که تحریمهای آمریکا بر سر اقتصاد ایران سایه افکندهاند و بدون آنکه خلف وعدهای از سوی طرف ایرانی در مسیر توافق اتمی حاصله میان ایران و 1+5 روی داده باشد تحریمهای ایالات متحده مزاحم کار و تجارت فعالان اقتصادی ایران شده است. در طول این مدت یعنی از سال ۱۳۹۷ تا امروز تغییرات بسیاری در صحنه سیاست بینالملل روی داده و دونالد ترامپ که آمده بود تا مانعی جدی در برنامه اتمی ایران ایجاد کند با انتخاب نشدن در دور بعدی ریاستجمهوری آمریکا از صحنه سیاست خارج شده است. پس از او نیز جو بایدن به عنوان رئیسجمهور بعدی این کشور انتخاب شده و با ازسر گرفتن مذاکرات اتمی میان طرفین برجام به دنبال بازگشت به این توافق است؛ توافقی که حال نه طرف ایرانی چندان مایل به بازگشت به آن است و نه آمریکا آنطور که رسانهها عنوان کردهاند تاکنون میلی به برداشتن همه تحریمها از خود نشان داده است. در این میان اقتصاد ایران نیز آنطور که قبل از سال ۹۷ به حیات خود ادامه میداد نیست و در این مدت تغییرات بسیاری کرده، در طول این مدت کسری بودجه سنگین و ناتوانی دولت در جلوگیری از افزایش سطح نقدینگی شرایطی را پدید آورده که در آن انتظارات تورمی دیگر چندان ارتباطی به توافق اتمی ندارند و هر آنچه از مذاکرات وین به عنوان خروجی به رسانهها اعلام شود برای اقتصاد کشور در رتبه دوم اولویت قرار دارد. بررسی عملکرد بازارها در هفتههای اخیر نشان میدهد که با گذر زمان و تداوم این مذاکرات بخشی از فعالان اقتصادی نهتنها وزن چندانی برای توافق احتمالی قائل نیستند بلکه در بسیاری از بازارها نظیر سهام و خودرو نیز تغییرات محسوسی در قیمتها رخ نداده است. در حالی که طی سال ۹۲ نزدیک شدن به مصالحه، موج عظیمی از خوشبینی را در تمامی بازارها نظیر سهام و خودرو تزریق کرده بود، در این دور از مذاکرات نه ابراز خوشبینی طرفین مذاکره اثر چندانی بر بازارها گذاشته و نه اخبار منفی که کمابیش به گوش میرسد راه را برای تلاطم بازارها هموار کرده است. در این میان احتمال حصول توافق حتی منجر به کاهش قیمت ارز نشده است و حتی ابراز بدبینی در خصوص آن در روزهای میانی هفته قبل سبب شده تا مجدداً دلار آمریکا به کانال 25 هزار تومان وارد شود. از اینرو برآیند تغییرات به ثبترسیده در بیشتر بازارهای دارایی نشان میدهد که بازارها خود را بیش از آنچه انتظار میرود برای گزینههای ناخوشایند آماده کردهاند، چرا که اگر مجالی برای خوشبینی وجود داشت اولاً چشمانداز کاهشی ارز، قیمت خودرو را پایین میآورد و ثانیاً بازار سهام در مواجهه با همین احتمال در معرض افزایش عرضه شدید قرار میگرفت. از اینرو میتوان اینطور استنباط کرد که در سایه تهدید جدی تورم و رشد مداوم نقدینگی بازارها بیش از آنکه عواید اقتصادی برجام را مدنظر قرار دهند و از این جهت شاهد کاهش قیمت باشند، به فرارسیدن موج تورمی دل خوش کردهاند که حصول آن بسیار نقدتر از نسیه توافق است؛ آن هم توافقی که یکبار دیگر نیز دستیابی به آن را تجربه کرده و از عواید آن بینصیب ماندهاند.