نااطمینانی بزرگ
آیا میتوان به چشمانداز مذاکرات وین خوشبین بود؟
فرزین زندی: برخلاف دورانی که پس از هر دور مذاکره هستهای، غالباً یک صدای واحد (چه مثبت و چه منفی) از سوی ایران و قدرتهای جهانی به گوش میرسید و طرفهای مذاکرهکننده، دلایل و زمینههای شکست یا موفقیتآمیز بودن گفتوگوها را تشریح میکردند، اما در دور جدید، خاطرات دوران ریاست سعید جلیلی بر تیم مذاکرهکننده ایران زنده شد. در دور هفتم گفتوگوهای ایران با اعضای برجام، علی باقری، رئیس تیم مذاکرهکننده که در ابتدا اعلام کرده بود دو بسته پیشنهادی «مبتنی بر توافقات دورههای پیشین» به طرفهای مذاکرهکننده ارائه خواهد کرد اما طبق پیشبینیها، این بستههای پیشنهادی به قدری با مفاد مذاکرات شش دور قبل منافات داشت که حتی تعجب چینیها را نیز برانگیخت. روزنامه والاستریت ژورنال در گزارشی از دور جدید گفتوگوهای هستهای اعلام کرده است که دیپلماتهای اروپایی گفتهاند مذاکرهکننده ارشد چین در کمیسیون مشترک برجام بعد از آگاهی از پیشنهادهای ایران حدود سه ساعت با همکار ایرانی خود، به صورت دوجانبه مذاکره کرد تا این پیشنهادها را متعادلتر کند. فارغ از این نقلقول، لحن سخنگوی وزارت امورخارجه چین جالب توجه است؛ دستگاه دیپلماسی چین همچون همیشه و مبتنی بر فرهنگ تعاملمحور و خودداری از لحن مستقیم و گزنده، تلویحاً به طرفهای درگیر (مشخصاً طرف ایرانی) گوشزد کرده است که «تمامی طرفین باید انصاف و عدالت به خرج دهند، معقول باشند و خویشتنداری نشان دهند و از الفاظ تند و کارهایی که ممکن است در تلاشهای دیپلماتیک اخلال ایجاد کند، دوری کنند». رویکرد نمایندگان جمهوری اسلامی در این مذاکرات و دستاوردی که از آن حاصل شد کافی بود تا نرخ دلار در جهشی چشمگیر، از آستانه 30 هزار تومان گذر کند و دولت رئیسی، رکوردی تاریخی در افت 25درصدی پول ملی در 100 روز نخست دولت خود را تجربه کند؛ دولتی که باور داشت گره زدن اقتصاد کشور به برجام و مذاکرات هستهای وضعیت اقتصادی کشور را شکننده کرده، این روزها مستقیماً درگیر مناقشهای شده است که چهار دولت در ایران، از حل آن ناتوان بودهاند. با وجود این، از تحولات پیوسته در منطقه نیز نمیتوان غافل ماند. حمله ناگهانی نیروهای طالبان به مرزهای شرقی ایران در آستانه آغاز دور هفتم مذاکرات، حمله موشکی اسرائیل به بندر استراتژیک لاذقیه سوریه با ادعای از بین بردن محموله سلاحهای صادراتی ایران، انفجار در یال شرقی نیروگاه نطنز (که از سوی مقامات رسمی کشور، تمرین نظامی خوانده شد) و در آخرین مورد، سفر امانوئل مکرون به کشورهای حاشیه خلیجفارس که در توقف اول خود در دوبی، قرارداد فروش ۸۰ فروند جنگنده رافال و ۱۲ فروند بالگرد کاراکال را با مقامات اماراتی امضا کرد از جمله تاملبرانگیزترین رخدادهایی است که بر تحولات ژئوپولیتیک منطقه و مشخصاً تحت فشار قرار دادن ایران اثرگذار بوده است. مجموعه روندهای موجودِ درگیر در مساله هستهای ایران نشان میدهد تا زمانی که این برنامه، به مسائل داخلی کشور گره خورده و تیم مذاکرهکننده کنونی، بخش زیادی از توان خود را معطوف به مقاصد خاص برای تمایز بخشیدن به رویکرد خود نسبت به تیم خالق برجام میکند، در خوشبینانهترین حالت احتمالاً همین روند «گفتوگو برای گفتوگو» در پیش خواهد بود. روندی که ممکن است برجام و اعضای آن را به مسیری روانه کند که سوی دیگرش، مسابقهای بیانتهاست و پرریسک.