فهرست آرزوها
اقتصاددانان و کارآفرینان دوست دارند چه خبرهای خوبی بشنوند؟
جواد حیدریان: ناآرامیهای اخیر، با وجود حوادث ناراحتکنندهای که به دنبال داشت، احتمالاً نشانههای فرا رسیدن نقطه عطف در جامعه و سیاست ایران را در خود داشته باشد. اکنون نظام تدبیر در نقطه سرنوشتسازی قرار گرفته که باید تصمیمات مهمی بگیرد، چراکه آشکار شده که مسیر گذشته و اکنون، قابل تداوم نیست. میخواهیم آرزوهای اقتصاددانان و کارآفرینان را فهرست کنیم. شما دوست دارید امسال چه خبرهایی را بشنوید؟ با این توضیح ساده به سراغ اقتصاددانان رفتیم و از آنها پرسیدیم «فرض کنید دولت در حال جمعآوری فهرست آرزوهای کارآفرینان و اقتصاددانان است؛ شما به ترتیب، پنج آرزوی خود را بیان کنید». پاسخها در عین تنوع به طرز قابل تاملی به هم نزدیک هستند و این نشان میدهد با همه ناملایماتی که در مدیریت اقتصادی کشور وجود دارد، رویاها و آرزوها دستیافتنی هستند و راهحلهای سادهای برای آنها وجود دارد.
♦♦♦
عطف شکافها
علیاصغر سعیدی، جامعهشناس اقتصادی: حوادث اخیر از چند جهت نقطه عطف به شمار میآید و در آینده نیز به این حادثه همینطور نگاه میشود. یکی اینکه شکاف بین خواستههای طبقه متوسط و طبقه فرودست به خوبی پدیدار شد. دوم اینکه فقدان یا محو گفتمان فقر و نابرابری که شعار و خواسته اول انقلاب بود، کاملاً نمایان شد. سوم اینکه با موضعگیری برخی چهرههای شاخص شکاف بین مواضع در بین نیروهای سیاسی آشکار شد. به عبارت دیگر هم شکاف بین گروههای اجتماعی آشکار شده، هم شکاف بین نیروهای سیاسی و هم بین دولت و جامعه. به نظر میرسد بتوان این نقطه را بحران همبستگی اجتماعی نامگذاری کرد. ایکاش ارادهای برای احترام به نهاد مالکیت خصوصی به وجود بیاید تا کارآفرینان برای کارآفرینی دلگرم شوند. به نظر من کارآفرین حافظه تاریخی دارد و تا برخی از کارخانههای مصادرهشده را به هر نحو که شده به صاحبانش باز نگردانند زمینههای نهادسازی فراهم نمیشود. آرزوی دوم، هماهنگی بین تکنوکراتها و سیاستمداران دولتی است. آرزوی سوم شفافسازی مالکیت شرکتهای دولتی و خصولتی است. به نحوی که محدوده فعالیت اقتصادی شرکتهای دولتی و خصولتی و بنیادها روشن شود. و تا آنجایی که ممکن است فعالیتهای خود را، چه به لحاظ مالکیت و چه به لحاظ مدیریت به بخش خصوصی واگذار کنند تا یک فضای رقابتی ایجاد شود. آرزوی چهارم این است که فعالان اقتصادی به کار جمعی توجه کنند و مشکلاتشان را از طریق سندیکا و اتاق و انجمنهای خودشان جلو ببرند و از حل شخصی و خصوصی مشکلات خود دست بردارند. آرزوی پنجم من این است که ای کاش تنها یکی از این آرزوها تحقق پیدا کند!
اصلاحات ساختاری
علی دادپی، اقتصاددان: پنج دغدغه یا پنج آرزوی من در شرایط فعلی بهطور خلاصه شامل موارد زیر است:
پایان حضور نهادهای نظامی در اقتصاد
تشویق نظامیان به کارآفرینی بهعنوان افراد خصوصی
به رسمیت شناخته شدن کامل حقوق زنان
عادیسازی روابط ایران و غرب و فعال شدن روابط اقتصادی با آنها
مبارزه با فساد اقتصادی و مفسدین اقتصادی با اصلاحات ساختاری
آخرین پر کاه
داود سوری، اقتصاددان: اگرچه اعتراضهای انتهای آبانماه که متاسفانه با حوادث دردناکی نیز همراه شد، به پای قیمت بنزین نوشته شد اما در واقع، افزایش قیمت بنزین تنها نقش آخرین پر کاه افزودهشده بر هیمه مشکلات اقتصادی مردم را داشت و نشان داد که بار این هیمه بر دوش مردم به اندازه کافی سنگینی کرده است. هیمهای که از هر زاویه به آن بنگریم جز برآیند مجموعه سیاستهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی چند دهه گذشته نیست. پیام این اعتراضات صریح و واضح بود: تغییر در سیاستها اجتنابناپذیر است! از اینرو است که اولین آرزویی که میتوانم داشته باشم این است که این پیام به درستی شنیده شود، تدبیر مناسب اندیشیده شود و مردم نیز صبـور باشند. تغییر در سیاستهـا با محوریت سیاستهای اقتصادی لازمـه گذر از این موقعیت خطیر در تاریخ کشورمان است و از این منظـر آرزو میکنم تصویری علمـی و خالی از اوهام و عامهگرایی از اقتصاد و عملکرد مکانیسمهای آن بر فضای سیاستگذاری کشور حاکم شود. امیـد به محوریت سیاستهای اقتصادی به این مفهوم است که اقتصاد و رفاه مردم کشور در راس سنجههای گزینش سیاستهای مناسب در سایر حوزهها قرار بگیرد و جای رقابتهای سیاسی کنونی را بگیرد.
مردم؛ نگران باشید
حسین عباسی، اقتصاددان: در وصف اوضاعی که گرفتارش هستیم این ابیات سعدی کاملاً گویاست:
درختی که اکنون گرفتهست پای / به نیروی شخصی برآید ز جای
و گر همچنان روزگاری هلی / به گردونش از بیخ بر نگسلی
سر چشمه شاید گرفتن به بیل / چو پر شد نشاید گذشتن به پیل
هرچند اهل آرزو نیستم ولی برای اینکه به سوال شما پاسخ دهم مواردی را که دوست دارم بشنوم، میآورم.
نخست: تصمیمات اقتصادی فقط 99 درصد بر مبنای «هیچ» باشد. دوم: تصمیمگیران دست از گفتن «مردم عزیز و گرامی و قدرشناس و... نگران نباشید» بردارند و بگویند «آهای مردم، خیلی نگران باشید». سوم: یارانه افراد 10 دهک پایین (درست خواندهاید: 10 تا دهک پایین) را قطع کنند و پولش را بدهند به مدیران و کارمندان سازمانهای دولتی و بفرستندشان مرخصیهای خیلی طولانی با حقوق، با عنایت ویژه به هر سازمانی که میخواهد از این 10 دهک حمایت کند.
چهارم: مردم ما قبل از اینکه بروند بدهند ماشینشان را آب سوز کنند، با کسی که چیزی از فیزیک یا شیمی یا ماشین یا حتی آب میداند یک مشورتی بکنند. پنجم: یک نفر را بفرستند برود به رئیسجمهور آمریکا بگوید دمت گرم پوز هیلاری کلینتون را حسابی زدی، حقش بود زنیکه!
وقت شنیدن نیست
مهدی ناجی، اقتصاددان: دیگر از هیچ سیاستمدار و سیاستگذاری نمیخواهم حتی کلمهای بشنوم. دیگر فرصت گفتن و شنیدن گذشته است. گوشهایمان پر از وعدههای ناراست و شنیدههای نادرست است. آخرین فرصت شنیدن از آن دولتی بود که وعده داده بود کشور را با روشهای علمی و کارشناسی اداره کند و شد آنچه شد. دیگر میخواهم «ببینم» و تنها با «دیدن» است که باور میکنم. دوست دارم مسوولان کشورم ببینند؛
بدون اعتمادبهنفس کاذب و بدون اتکا به خلاقیتهای متوهمانه، مبتنی بر مطالعه و بررسیهای کارشناسانه تصمیمی میگیرند. نسبت به تصمیم و عملکردشان متواضعانه به مردم پاسخگو هستند. در صورت اشتباه به جای فرافکنی عذرخواهی میکنند، میآموزند و خود را اصلاح میکنند. مبانی و بدیهیات اقتصاد را میدانند و کلام و عملشان مملو از تناقضگویی نیست. حق آزادی، شفافیت، حریم خصوصی و مالکیت خصوصی را پاس میدارند و به هر بهانهای متعرض آن نمیشوند.
آرزوی اصلاح
محسن جلالپور، فعال اقتصادی: اگر یک سال پیش میخواستید فهرست آرزوهایم را بگویم، حتماً موارد دیگری مطرح میکردم اما با توجه به مسائل دردناک اخیر امروز فهرستم تغییر کرده و نظر دیگری دارم. دو آرزوی بزرگ دارم که امیدوارم هر دو آرزو بهطور همزمان محقق شود. اول اینکه ساختار سیاسی ما راضی به اصلاحات سیاسی و اقتصادی شود تا امید به جامعه بازگردد و دوم اینکه آرزو دارم مردم، ناامید نشده و صبوری را کنار نگذارند اما بیشتر از همیشه مطالبهگر باشند. معتقدم اتفاقاتی در کشور رخ داده که زمینه ظهور مجدد سیاستمداران پوپولیست را فراهم کرده با این تفاوت که اینبار ممکن است پوپولیسمی که با شعار عدالت اجتماعی پیروز عرصه سیاست شد، اینبار در قامتسوسیالیسم-پوپولیسم یا شاید سوسیالیسم- ناسیونالیسم ظهور کند. همینطور امیدوارم هر چه زودتر بساط تیولداری سیاسی و اقتصادی برچیده شود. اقتصاد در حال حاضر پاشنهآشیل کشور است و آرزو دارم سیاستمداران همانطور که برای مداوا به پزشک حاذق مراجعه میکنند یا حتی حاضر به سفر خارج از کشور میشوند، درباره مشکلات اقتصادی هم به اقتصاددانان اصیل مراجعه و به توصیههای آنان گوش کنند. آرزو دارم سیاستمداران با مردم صادق باشند و اصلاحات اقتصادی را به تعویق نیندازند. در نهایت اینکه وقتی یک قطعه فلزی به صورت ناگهانی و بدون نشانه قبلی میشکند، مهندسان متالورژی میگویند «خستگی فلزات» اتفاق افتاده است. دلیل اصلی خطرناک بودن شکست ناشی از خستگی فلزات این است که بدون آگاهی قبلی و به صورت ناگهانی اتفاق میافتد. آرزو دارم پدیدهای شبیه «خستگی فلزات» دامن جامعه و ساختار سیاسی ما را نگیرد.
یک سرمایه هنوز باقی است؛ مردم
علی میرزاخانی، سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد: سوال سختی است. هرچقدر بیاعتنایی و بیمحلی سیاستگذاران و سیاستمداران به راهکارهای کارشناسی که قابلیت اقناع و همراهسازی مردم را هم دارند بیشتر میشود فهرست آرزوها رنگ میبازد و سخن گفتن از امید، سادهلوحی تلقی میشود. اما هنوز یک سرمایه بزرگ باقی است: صبر و نجابت مردم؛ اگرچه اعتماد به توانایی سیاستگذار رو به کاهش است. بنابراین این سرمایه را باید غنیمت دانست و بدون هیچ درنگی شروع به اصلاحات کرد. اصلاح اساسی که میتواند امید را به مردم بازگرداند تغییر شیوه اداره اقتصاد کشور است. شیوه اداره نیمقرن اخیر که با تکیه بر دلارهای نفتی آغاز شد جوابگو نیست و زمان برای تغییر نیز بسیار کوتاه است. تغییر سیاستگذاریها نیاز به تئوری منسجم و نقشه فکری پشتیبان دارد. بدون حل بحران فکری حاکم بر نحوه اداره اقتصاد، امکان ندارد ریل سیاستگذاری را به سوی مقصد فقرزدایی، عدالت و خلق ثروت طراحی کرد. این مهم نیز از عهده اقتصاددانهای پرهیاهو و جوانان جویای نام و شرکای بوروکراتهای ذینفع فساد برنمیآید که چاپلوسمآبانه ذهنیات نادرست را تئوریزه میکنند و بیماری اقتصاد را مزمن میکنند. آرزوی امروز صرفاً یک آرزو نیست بلکه اجبار است: تغییر ریل اقتصاد ایران از مقصد ناکجاآباد به مقصد خلق ثروت با طراحی منطق و عقل سلیم اقتصادی و با همراهی عموم شهروندان.
احتیاط در آرزو
امیرحسین خالقی، تحلیلگر اقتصاد: میگویند فرانسویها اصطلاحی با این مضمون دارند؛ مراقب باش چه آرزو میکنی! چون ممکن است برآورده شود! پنج ای کاش:
تولد یک پروژه سیاسی موجه برای اجرای کمهزینه اصلاحات اقتصادی دشوار ولی ناگزیر پیش رو. تغییر در رویکرد کنونی سیاست خارجی و آغاز فرآیند برداشتن یا کاهش تحریمهای کشور اعم از ثانویه، اولیه و باقی اقلام. آغاز فرآیند سروسامان گرفتن درآمد و هزینه دولت و بودجه بدون نفت، مستند اخیر سازمان برنامه و بودجه با عنوان «برنامه کلی اصلاحات ساختاری بودجه عمومی» به عنوان الگوی کلی حرکتی امیدبخش بود. اصلاح فرآیندهای خصوصیسازی و بهبود شفافیت آن تا کار با قدرت و سرعت بیشتری ادامه یابد، از قرار دولت هم برای سال 99 روی عایدی حاصل از واگذاری خیلی حساب کرده است. حذف دلار 4200 برای سال آینده.