ناترازی راهحل فوری ندارد
بررسی وضعیت محیط زیست ایران در گفتوگو با شینا انصاری
جواد حیدریان: سازمان حفاظت محیط زیست، نهادی است که نقش نظارتی و غیراجرایی دارد. با این حال وظیفه این سازمان حفاظت از حساسترین اکوسیستمهای کشور است که مخازن تنوع ژنتیکی و ذیگونگی سرزمین محسوب میشوند. در طول دهههای گذشته هرچه به سمت جلوتر آمدهایم، به همان میزان که شاهد تخریب طبیعت و اثرات سوء آن بر حیات انسانی و طبیعی بودیم، شاهد ارتقای جایگاه این سازمان نبودیم. اما اهمیت این سازمان برای مردم و البته برای بخشهایی از جامعه مدنی و حداقلی از نظام حکمرانی بیش از پیش روشن شده است. چرا که همه اجزای حیات سرزمینی به محیط زیست و حفاظت از آن وابسته است. حفاظت از آب، خاک و هوا به عنوان عناصر اصلی حیات ضروری است. ایران اکنون با ابرچالشهای جدی روبهرو است. از کمبود آب گرفته تا فرونشست زمین، از ناترازی انرژی گرفته تا طوفانهای گردوغبار و خشک شدن تالابها، از آتشسوزی در مناطق حفاظتشده و جنگلهای منابع طبیعی تا کشتار حیات وحش و قتل و جرح محیطبانان و شکارچیان. با وجود این، سازمان محیط زیست که پیوستگی عمیقی با تمامی اجزای ساختار حکمرانی دارد، از بودجه اندک و توجه کافی برخوردار است. سازمان و اهدافش در اولویت دولتها نیست اما همچنان دارد از بخش مهمی از سرزمین ایران حفاظت میکند و بعضاً جور برخی از نهادهای دیگر را بر دوش میکشد. این در حالی است که پروژههای انتقال آب و سدسازی، توسعه صنایع و معدنکاوی و دیگر فعالیتهای مخرب بدون ارزیابیهای محیط زیستی در حال انجام است. شینا انصاری، رئیس جدید سازمان حفاظت محیط زیست، در این گفتوگو معتقد است؛ سازمان حفاظت محیط زیست نیازمند اقتدار سیاسی و توانمندی مالی است. چرا که رفع چالشهای محیط زیستی میتواند پیامدهای اجتماعی، سیاسی را کاهش دهد و خلاف آن نیز میتواند تبعاتی در پی داشته باشند. او به تجارت فردا میگوید که میخواهیم در دولت الگوی دریافت و هزینهکرد عوارض آلایندگی از صنایع را تغییر دهیم و برای ناترازیها راهحلهایی داریم، اگرچه این راهحلها فوری نیستند.
♦♦♦
پس از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری از شما پرسیدم آیا تمایل دارید ریاست سازمان حفاظت محیط زیست را بر عهده بگیرید که شما به دلایلی اشاره کردید و گفتید که تمایل ندارید چنین مسئولیتی را بپذیرید. اما زمانی که کمیتههای انتخاب وزرا و اعضای هیات دولت تشکیل شد، اقبال بسیار زیادی از سوی کارشناسان و کنشگران و رسانههای محیط زیست نسبت به شما به وجود آمد که اقبال متفاوتی بود. چه شد که نهایتاً مسئولیت را قبول کردید و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران شدید؟
من از ابتدای شهریور به ریاست سازمان حفاظت محیط زیست منصوب شدم. البته سالهاست که در این سازمان فعالیت دارم. در ۲۴ سال گذشته 20 سال درون این سازمان کار کردم و چهار سال هم در محیط زیست شهرداری تهران بودم. مشکلات را میدانستم اما از وقتی که آمدم و ریاست سازمان را بر عهده گرفتم متوجه شدم که مشکلات از آن چیزی که من فکر میکردم به مراتب بیشتر است. موضوعات چالشی محیط زیستی که تقریباً هر روز با آن در نقاط مختلف کشور مواجهیم، به عنوان نمونه از زمان انتصاب من تاکنون که هنوز به دو ماه نرسیده فقط چهار مورد مصدومیت جدی محیطبانان را در درگیری با متخلفان داشتیم. همچنین مواجهه با موارد زیادی از مشکلات محیط زیستی که موجب میشود انرژی من بهجای اینکه صرف تصمیمات مدیریتی با رویکرد پیشگیرانه شود، برای حلوفصل مشکلات و تعارضها صرف شود.
یکی از دلایل انتخاب شما اجماع کارشناسان بود. شاید یکی از دلایل این بود که محیط زیست اکنون برای مردم خیلی مسئله مهمی شده است و دیگر یک مسئله فانتزی نیست که صرفاً یک سازمانی داشته باشد. نکته دیگر شخصیت خود شما بود که نگاه کارشناسی به محیط زیست داشتید. شما در رسانهها حضور داشتید و حضور شما باعث میشد در جریان رخدادها باشید و آنها را تحلیل کنید. تخصص و تحصیلات شما هم که مرتبط است. پرسش این است که آیا شما میتوانید با این حجم معارضهای دولتی و حکومتی در بهبود عملکرد محیط زیست موثر واقع شوید و آن ساخت مدیریتی کشور را قانع کنید که محیط زیست دیگر باید فراتر از آن چیزی که تا اکنون بوده مدنظر باشد؟
من بیش از 20 سال پیش در اداره محیط زیست شهرستان ری سرپرست بودم. اولین مسئولیت من در یک اداره تازهتاسیس بود که دو نفر بیشتر نیرو نبودیم. آن زمان شهرستان ری هم کلی معضل محیط زیستی داشت ولی وقتی در جلسات فرمانداری شرکت میکردم، اساساً بحثی در مورد محیط زیست نبود و بودجه جداگانهای نداشت. مشکلات زیاد بود. خودم باید کارهای کارشناسی را انجام میدادم. وقتی مراجعه میکردم اساساً محیط زیست را نمیشناختند. در جلسات وقتی موضوعی را مطرح میکردم، اصلاً اهمیتی قائل نبودند. الان که میبینیم مسئله جدی گرفته میشود به دلیل این است که مشکلات ناشی از تخریب محیط زیست وارد متن زندگی مردم شده است. الان شما آلودگی هوا را دارید میبینید. مشکل پسماند الان قابل مشاهده است، وقتی مردم به سواحل و جنگلها میروند دیگر مسئلهای روشن و آشکار است. مشکل فرونشست زمین ناشی از مصرف منابع آب و تخلیه آبخوانها اکنون دارد به بحران تبدیل میشود. برای همین ما معتقد هستیم که از مرحله چالشهای محیط زیستی گذشتهایم و به ابرچالشها رسیدهایم. ما باید مدام این مسئله را فریاد بزنیم. در طول دوران کاریام شاهد بودهام که اگرچه مسئولان از مشکلات محیط زیستی کشور میگویند اما وقتی پای بودجه وسط میآید، باز چیزهای دیگری در اولویت قرار میگیرد. آنچه باید در آن توافقسازی انجام شود، در وهله اول به رسمیت شناختن چالشهای محیط زیستی است. ما باید اول قبول کنیم این چالشها وجود دارد و این اعتقاد و باور واقعی به وجود بیاید که محدودیت آب قطعی است. حقآبه تالابها داده نشده است. پسماندها در بسیاری از شهرها مدیریت نمیشود. گردوغبار در کشور مسئلهساز است. ما باید معضلات محیط زیستی را به رسمیت بشناسیم تا بعد برای آن راهکار پیدا کنیم و بودجه اختصاص دهیم و محیط زیست را در اولویت قرار دهیم. تلاش ما باید این باشد که محیط زیست و مشکلات آن در اولویت تصمیمگیری کلان کشور باشد. من تلاش خود را خواهم کرد تا به این موضوعات رسیدگی شود. ما همین ایام جلسات بودجه را داشتیم. وقتی دولت بر سر کار آمد و من مسئولیت سازمان حفاظت محیط زیست را به عهده گرفتم، پیشنهادهای بودجه از طرف سازمان ارسال شده بود. به نظر من محیط زیست باید تبصره جداگانهای در لایحه بودجه سنواتی داشته باشد.
شما این ایده یا درخواست را در دولت مطرح کردهاید که محیط زیست باید یک تبصره جداگانه در لایحه بودجه سنواتی داشته باشد؟
بله، مطرح کردهایم، اما امسال در ذیل «آب، کشاورزی و محیط زیست» آمده است. در پیشنویس لایحه ردپایی از محیط زیست به صورت مشخص در بودجه نبود و برخی موضوعات وزارت نیرو و جهاد کشاورزی در آن مطرح شده بود، مانند اینکه مثلاً در بخش کشاورزی گفته شده که باید مصارف آب کشاورزی هوشمند شود. چاههای غیرمجاز باید پلمب شوند. موضوعات آب اگرچه مربوط به وزارت نیرو و کشاورزی است اما اثرات غیرمستقیم برای محیط زیست دارند. اما وقتی که این موضوعات را در حوزههای وزارت نیرو و کشاورزی مطرح کردند، من این نکته را در جلسه دولت مطرح کردم که «اینجا محیط زیست کجا دیده شده است؟»، آنجا بود که آقای رئیسجمهور و معاون اول از ما خواستند که با همکاری سازمان برنامه و بودجه چند حکم در حوزه محیط زیست تهیه کنیم تا به بودجه اضافه شود. اما فرصت آن نبود که تبصره مجزایی برای محیط زیست دیده شود و هنوز زیرمجموعه آب و کشاورزی و محیط زیست دیده میشود. من میگویم باید محیط زیست پررنگ شده و از آن حالت فانتزی خارج شود. در حال حاضر در اغلب جلساتی که با ذینفعان محیط زیستی دارم بیشتر مطالبات بخشی است. در حالی که محیط زیست نیازمند نگاه یکپارچه اکوسیستمی است. مثلاً ما باید بر روی مدیریت یکپارچه آب کار کنیم. مدیریت زیستگاهها، مدیریت پسماندها، مدیریت تالابها که بعضاً چند شهرستان یا چند استان را دربر میگیرند. به عنوان مثال این رویکرد باید تغییر کند که نمایندگان عزیز صرفاً بر توسعه اشتغال در حوزه انتخابیه خود تمرکز کرده و درخواست ساخت سد، انتقال آب بینحوضهای، احداث معدن در مناطق حفاظتشده و مواردی از این دست را بدون نگاه کلان محیط زیستی و عوارضی که توسعه ناپایدار بر آن شهر و مناطق همجوار وارد میآورد، پیگیری کنند. نبود جامعنگری و تفکر سیستمی موجب بسیاری از تصمیمات توسعهای کشور در دهههای قبل شده که عارضههای محیط زیستی بسیاری برجای گذاشته است.
آیا عمده مطالبات نمایندگان مجلس غیر از مطالبات حفاظتی است و برخی درخواست مجوز برای بهرهبرداری بدون ارزیابی محیط زیستی دارند؟
مطالبات محیط زیستی مانند مدیریت پسماند و فاضلاب و موضوعات حفاظتی مانند افزایش زیرساختهای سازمان مثل توسعه پاسگاههای محیطبانی هم دغدغه دوستان بوده است. باید به آن نقطه برسیم که عزیزان مجلس هم خود را ذینفع محیط زیست بدانند. اگر روزی حفظ محیط زیست دغدغه و مطالبه همگانی باشد، آن روز ما میتوانیم با دلگرمی بیشتری تلاش کنیم.
همیشه وقتی فصل بودجه فرا میرسد، کسانی که با محیط زیست سروکار دارند این پرسش را با خود مطرح میکنند که چرا بودجه سازمان حفاظت محیط زیست با این همه دربرگیری و با این همه مشکلات اینقدر کم است و بودجهای متناسب با جایگاه واقعی آن برای این سازمان در نظر گرفته نمیشود؟ چرا محیط زیست هیچوقت در اولویت دولت نیست، در حالی که حیات اکوسیستمی از انسان تا جنگل و حیوان و آب را دربر میگیرد و ایران یکی از شکنندهترین اکوسیستمهای دنیاست؟ چرا برخلاف کشورهای مهم دنیا، دولت ایران به چنین فهم حفاظتی نمیرسد؟
من زمان کمی است که مسئولیت سازمان محیط زیست را بر عهده گرفتهام، اما در همین مدت تلاش خودم را کردهام که فهم درستی از مسئله در ذهن سیاستگذاران ایجاد کنم. کشور ما در شرایط خاصی است. وقتی بحث ناترازی انرژی مطرح میشود ما مسائلی را مطرح میکنیم که نباید از سوخت سنگین و سوخت مایع استفاده شود و... اما باید واقعیت امروز ایران را بپذیریم. ما باید در زمین واقعیت ایران صحبت کنیم. مشکلاتی به لحاظ شرایط سیاسی، اقتصادی و تحریمها داریم که باید آنها را در نحوه تصمیمگیری لحاظ کنیم. در گذشته و هنوز هم وقتی سازمان محیط زیست میخواهد سیاستهای خود را اجرا کند به کنایه به او میگویند که سازمان ایست است. سازمان حفاظت محیط زیست فقط میخواهد ضوابط را پیاده کند. حاصل این نگاه از گذشته تا الان این شده که ۴۱۱ پروژه در کشور داریم که این پروژهها بدون ارزیابی اثرات محیط زیستی پیشرفت فیزیکی پیدا کردهاند و حتی بعضی از آنها اجرایی شده و به بهرهبرداری رسیدهاند. من وقتی در جریان این حجم از پروژه قرار گرفتم گفتم باید این پروژهها را بررسی کنیم و ببینیم در چه وضعیتی هستند. اگر در مرحله امکانسنجی هستند یا پیشرفت فیزیکی کمی دارند، باید یک شکل مدیریت کرد. اگر این مرحله را رد کردهاند باید برنامه مدیریت محیط زیستی را پیادهسازی کنیم. هدف از ارزیابی اثرات محیط زیستی این است که چند سناریو را آنجا بررسی میکنیم که اگر پروژه عمرانی یا توسعهای میخواهد اجرایی شود، در ابتدا بررسی کنیم که با توجه به پیامدهای محیط زیستی این پروژه اصلاً انجام شود یا خیر. اگر میخواهد انجام شود با لحاظ همه ملاحظات محیط زیستی بهتر است از چه مسیری پیش برود که خسارت محیط زیستی کمتری داشته باشد. اکنون ما با ۴۱۱ پروژه مواجه هستیم که اجرایی شدهاند یا در مراحل نهایی شدن هستند. ما باید با سازمان برنامه و بودجه بنشینیم و سازوکاری را پیشبینی کنیم که تخصیص بودجه به پروژهها منوط به نظر نهایی سازمان حفاظت محیط زیست شود. یعنی پروژهای که تاییدیه سازمان محیط زیست را ندارد، نباید بودجه دریافت کند. این روزها که بحث لایحه بودجه است تلاش کردیم چند حکم را در کلیات آن بگنجانیم. در ادامه تلاش خواهیم کرد که در ردیفهای بودجهای و طرحها و افزایش اعتبارات سازمان موارد را لحاظ کنیم. البته همانطور که اشاره کردم امسال به لایحه بودجه و جلسات آن دیر رسیدیم.
اگر بخواهید بیطرف به من پاسخ بدهید نه به عنوان عضوی از دولت، آیا آقای پزشکیان به عنوان رئیسجمهور و هیات دولت او بهطور کلی در مورد محیط زیست نگاه متفاوتی نسبت به اعضای دولت سابق دارند یا همان رویه سابق در جریان است؟
شخص رئیسجمهور در همین جلسات بودجه، یکی، دو مورد پیش آمد که من موضوعی را مطرح کردم و ایشان محکم حمایت کردند و دستور دادند که حتماً به دلیل اهمیت محیط زیست در بودجه گنجانده شود. ما یک موضوعی داریم به نام عوارض آلایندگی، به این شکل که سازمان حفاظت محیط زیست صنایعی را که آلاینده هستند بر اساس اندازهگیریها و پایشها فهرست میکند و طی دورههای مالیاتی به سازمان امور مالیاتی کشور معرفی میکند تا عوارض آلایندگی را پرداخت کنند. سازمان امور مالیاتی کشور این عوارض وصولی را در اختیار شهرداریها و دهیاریها بر حسب محل استقرار آن صنعت که در محدوده قانونی قرار دارد یا خیر، قرار میدهد. در دفتر پایش سازمان حفاظت محیط زیست این برنامه در حوزه کاری من بود. ما کمیتهای داشتیم و این موضوع را بررسی میکردیم که صنایع را بر حسب انتشار آلودگی در فهرست قرار دهیم و به سازمان امور مالیاتی اعلام کنیم. مشکل اینجا بود که از روند بعد از آن اطلاعی نداشتیم که شهرداری و دهیاریها با این عوارض محیط زیستی چه میکنند. مثلاً این عوارض ممکن بود صرف حقوق پرسنل یا کارهای دیگر شهرداری شود. گاهی هم صنعت میآمد و میگفت مرا در فهرست صنایع آلاینده نگذارید، من این پول را صرف بهبود تصفیهخانه فاضلاب یا مدیریت پسماند یا... میکنم.
در حال حاضر در لایحه بودجه سال بعد حکمی را قرار دادیم که ۳۵ درصد عوارض آلایندگی وصولی در شهرداریها باید حتماً صرف امور محیط زیستی شهرها مانند مدیریت پسماند، توسعه حملونقل عمومی، طرحهای کاهش آلودگی هوا و کمربند سبز شود. این طرحها باید حتماً به تایید سازمان حفاظت محیط زیست برسد. در واقع تاکید داریم که خود شهرداریها کارها را انجام دهند ولی به ما گزارش دهند. امیدوارم این حکم از سوی نمایندگان مجلس تصویب شود. در موضوع عوارض آلایندگی موضوع مهمتر این است که حتماً بخشی از عوارض به محیط زیست یا صندوق ملی محیط زیست که نهاد مستقل وابسته به سازمان است واریز شود تا با سازوکاری مشخص و شفاف صرف رفع آلودگی صنعت آلاینده شود. ما نباید بخواهیم که صنایع آلاینده ما به آلودگی خود ادامه دهند برای اینکه شهرداریها فاقد درآمدهای پایدار هستند. هدف از قانون عوارض آلایندگی هم قطعاً چنین نبوده که آلودگی صنایع استمرار پیدا کند.
ناترازی آب و انرژی و بهطور کلی ناترازی محیط زیست اکنون به ابرچالش اصلی کشور تبدیل شده است. به نظر میرسد حکومت این موضوع را درک کرده که به دلیل سیاستگذاریهای غلط و اشتباه در گذشته اکنون محدودیتهای جدی در تامین منابع آب و انرژی به وجود آمده است. به عنوان رئیس سازمان محیط زیست آیا تصور میکنید که دولت فعلی راهحلی اجرایی برای بهبود ناترازی و کاهش فشار بر روی منابع حیاتی داشته باشد؟ ضمن تاکید بر این واقعیت که در سالهای اخیر با وجود همه منابع انرژی، در تابستان شاهد قطع برق هستیم و در زمستان قطع گاز. نگرانی از کمبود آب هم که دائمی است، اما از طرف دیگر پروژههای سدسازی و انتقال آب از حوضهای به حوضهای دیگر، بدون نگرانی و با بودجههای بسیار کلان انجام میشود. آیا راهحلی برای مدیریت ناترازی محیط زیست وجود دارد که دچار یک فروپاشی سرزمینی نشویم؟
راهحلهایی برای مدیریت ناترازی وجود دارد، اما حقیقتاً این راهحلها فوری نیست. همین حالا ما با مشکلات جدی در بحث آب و انرژی مواجه هستیم و نمیتوانیم ناترازی عمیق به وجودآمده را با دستورالعملهای کوتاهمدت مدیریت کنیم. مشکلات کشور به لحاظ اقتصادی، سیاسی و محیط زیستی زیاد است. اما طبیعتاً ما پیگیر هستیم و در بحث سوخت و انرژی در حال برنامهریزی برای بهبود کیفیت و کاهش مصرف و تولید مناسب هستیم. ما در تلاش هستیم در شرایط ناترازی که نیاز به مصرف سوخت بیشتر وجود دارد و برخی از صنایع یا نیروگاهها ناگزیر از سوخت مایع استفاده میکنند، این مصرف را به حداقل برسانیم. بنابراین فشار سازمان حفاظت محیط زیست برای مدیریت این وضعیت و کاهش مخاطرات محیط زیستی وجود دارد. این محدودیتها بهخصوص در فصل سرد سال اعمال میشود. تلاش داریم حتیالامکان از سوختهای مایع با گوگرد بالا در مناطق مسکونی استفاده نشود. در موضوع محدودیت منابع آب نیز پیگیر هستیم که مصرف منابع زیرزمینی و بهطور کلی مصرف بالای آب مدیریت شود. از طرفی نیز یکسری برنامهها برای انتقال آب وجود دارد که ما تلاش میکنیم با وزارتخانههای ذیربط گفتوگو کنیم و تبعات محیط زیستی این پروژهها را بیان کنیم. اگر این مسائل گفته و مدیریت نشود، برای کشور پیامدهای جبرانناپذیری دارد.
پیامد این تصمیمات اشتباه در سیاستگذاری سبب میشود که نظام حکمرانی در آینده با ابرچالشهای شدیدی مواجه شود که تبعات اجتماعی و امنیتی در آینده خواهد داشت. فرونشست زمین اکنون جدی است و بحران ناترازی آب و انرژی وجود دارد. مشکلات بیشتری نیز در عرصههای دیگر در راه است. آیا شما در نظام تصمیمگیری کشور و بهخصوص دولت چنین نگرانی احساس میکنید که ممکن است کشور با آن روبهرو شود؟
نگاهی که بخواهد موضوع را حل کند وجود دارد اما به نظر من ابتدا باید تلاش کنیم موضوع کلانی که مطرح کردید درک و فهم شود و باید گفت قسمت عمده این مسئله در حال حاضر از سوی نظام حکمرانی درک شده است. ما البته باید دائم موضوعات مهم و کلان را تکرار کنیم چرا که هنوز هم برای فهم درست مشکلات زیرساختی کشور باید این مسائل مطرح و تلنگرها زده شود. به هر حال باید تلاش کنیم در شرایط سخت و پیچیدهای که محیط زیست کشور در آن گرفتار است، بهترین راهکارها را ارائه دهیم. در بسیاری از موضوعات باید ابعاد و پیوستهای اجتماعی آنها هم مورد توجه قرار گیرد. چالشهای محیط زیستی قاعدتاً با پیامدهای اجتماعی و سیاسی در آینده همراه هستند. برخی از شهرهایمان در موضوع آلودگی هوا و در بحث آب و انتقال آب بسیار شکننده هستند. استفاده یک نیروگاه از سوخت مایع در فصول سرد در شهرها میتواند باعث مشکلات و بعضاً تعارضات اجتماعی شود. این رخدادها محصول سیاستگذاری غلطی است که ما در ادوار گذشته داشتهایم. مثلاً در شهر اردکان بارگذاریهای زیادی در حوزه صنعت شده، در حالی که ظرفیت اکولوژیک و منابع کافی آب وجود ندارد. آن زمان تصور این بوده که دارند به مردم خدمت میکنند. این همه صنعت فولاد و کانیهای غیرفلزی و صنایع آلاینده در مناطقی ایجاد شده که از نظر آبی منابع کافی ندارند و جریان هوا نیز در این مناطق طوری نیست که آلودگی ایجاد نکند. از طرفی محدودیت منابع آب در ایران اساساً در استقرار صنایع نادیده گرفته شده است. باید این واقعیت را بپذیریم که مشکلات ما در طول زمان ایجاد شده است. بنابراین برای حل مشکلات اساسی محیط زیست از جمله ناترازیهای مرتبط با محیط زیست نیازمند زمان منطقی و تغییر رویههای پیشین هستیم. ما بهسرعت نمیتوانیم مشکلات را حل کنیم. باید با مردم صادق بود. مشکلاتی که اکنون در ایران وجود دارد مشکلاتی نیست که بتوان یکشبه آنها را حل کرد. ولی میتوانیم تلاش کنیم و جلوی برخی از این پروژهها را که هنوز وارد مرحله اجرا نشدهاند اما همان مشکلات پروژههای پیشین را دارند، بگیریم.
به نظر میرسد سازمان حفاظت محیط زیست در زمینه مقابله با سیاستگذاریهای ضدتوسعه پایدار و سیاستهای مصرفکننده منابع و مخرب طبیعت تنهاست. از طرفی یک ذهنیت اشتباه وجود دارد که هر اتفاقی که مثلاً در حوزه آب، منابع طبیعی، مناطق آزاد، شهرداریها و... میافتد، سریعاً همه سازمان محیط زیست را مخاطب قرار میدهند. در این مدت من توجه کردهام، در شبکههای اجتماعی شما نسبت به رخدادها واکنش نشان میدهید و ضمن مطالبهگری توضیح میدهید که مثلاً این رخداد مربوط به فلان وزارتخانه یا سازمان است و ما هم تلاش میکنیم کمک کنیم حل شود. آیا احساس تنهایی میکنید؟
من همیشه پاسخگو بودهام. با این حال برخی از مشاوران و دوستان میگویند موضوعی که به سازمان شما مربوط نیست بهتر است پاسخ ندهید و خودتان را درگیر نکنید. من مدیری بودم که در تمام سطوح مدیریتی که فعالیت داشتهام خود را پاسخگو میدانستم. همین پاسخگویی سبب شده با شبکههای مردمنهاد، رسانهها و خبرنگاران رابطه خوبی داشته باشم. وقتی از من میپرسند، خود را مقید به پاسخگویی میدانم. اما توضیح میدهم که این موضوعات به سازمانهای دیگر مربوط است. حل برخی از موضوعات مانند آلودگی هوا در گرو همکاری بینبخشی است. آب و سوخت و انرژی و جنگل و... متولیان جداگانهای دارند، اما به محیط زیست هم مربوط هستند و با آن پیوند نزدیکی دارند. موضوع این است که سازمان حفاظت محیط زیست خیلی تنهاست، وقتی مطالبه همه این مشکلات از طرف مردم، رسانهها یا تشکلهای مردمنهاد اغلب متوجه سازمان محیط زیست میشود. وقتی بیتوجهی تاریخی به اعتبارات و منابع مالی سازمان را میبینیم. وقتی نبود توازن بین تکالیف و مسئولیتهای سازمان و امکانات محدودی که در اختیار آن است را با بخشهایی که به اندازه محیط زیست راهبردی نیستند ولی بودجههایی چندین و چند برابر دارند مقایسه میکنیم. این مهجوریت سازمان محیط زیست بیشتر فهم میشود. راستش کل بودجه سازمان محیط زیست در سال جاری، پنج هزار میلیارد تومان است.
این پنج همت بودجه یک پروژه در وزارت نیرو است!
همه اینها زمانی معنا دارد که ما خودمان را با کشورهای پیشرو در محیط زیست مقایسه میکنیم. سازمانها و وزارتخانههای محیط زیست در این کشورها از قدرت و ضریب نفوذ بسیاری برخوردارند. به عنوان نمونه EPA یا آژانس حفاظت محیط زیست در آمریکا سازمانی بسیار پرقدرت است. زمانی که آقای ترامپ در آمریکا بر سر کار آمد سعی کرد قدرت این سازمان و بودجه آن را کم کند. استانداردهای ملاک عمل این سازمان بسیار سختگیرانه است. زمانی که در دفتر پایش حضور داشتم سعی میکردیم دستورالعملهای نهادهای محیط زیستی جهانی را بررسی و آنها را بومیسازی کنیم تا در روند کاری خود بهروز باشیم. از جمله استنادهای ما دستورالعملهای محیط زیستی آژانس حفاظت آمریکا و اتحادیه اروپا بود. مثلاً در پایش آلایندهها و دستگاههای پایش کیفی هوا به این الگوها توجه میکردیم. در کشورهای پیشرو در محیط زیست وقتی به یک کارخانهای اخطار میدهند، برای اعتبار آن کارخانه خیلی بد میشود. آنها خودشان تلاش میکنند این اتفاق نیفتد و مورد اخطار قرار نگیرند و حتی یک گام جلوتر باشند. ما اگر میخواهیم سازمان حفاظت محیط زیست قوی و مقتدر داشته باشیم، باید از اقتدار سیاسی و نیز منابع مالی متناسب و نیروی انسانی مکفی برخوردار باشیم.
شورای عالی محیط زیست در دولت رئیسجمهور فقید آقای رئیسی و در زمان ریاست آقای سلاجقه بر سازمان محیط زیست، پارک ملی دنا را که تحت حفاظت سازمان محیط زیست و در برخی مواقع مورد حمایت IUCN بوده دوپاره کرده و به دلایلی بخشی از حفاظت آن را از استان کهگیلویه و بویراحمد گرفته و به استان اصفهان داده که از نظر تخصصی کار اشتباهی است و مردم حتی برای اعتراض در یاسوج به خیابان آمدند. چرا که منتقدان میگویند وقتی مدیریت یک منطقه حفاظتشده را دوپاره میکنیم، در واقع مدیریت اکوسیستمی را دچار چالش میکنیم و در نهایت باعث نابودی دنا میشود. از سویی برخی نگرانیها هم وجود دارد که این تصمیم برای دستاندازی به منابع آب دنا برای انتقال به اصفهان بوده است که حتماً باید مورد مخالفت سازمان محیط زیست باشد. اگر شما برگردید و در آن شورا باشید آیا اجازه چنین کاری را میدهید؟
ضمن قائل بودن به رویکرد حفاظت یکپارچه زیستبومی، باید اشاره کنم که این موضوع از همان ابتدای ورودم به سازمان به عنوان یک موضوع چالشی مطرح شد. همکاران معاونت طبیعی دلایلی برای طرح این موضوع در شورای عالی محیط زیست بیان کردند، از جمله درخواست خود استان برای احاله مسئولیت البته بیشتر با نگاه توسعه حفاظتی. با این حال این مصوبه گرفته شده است و برگشت مصوبه حتماً نیازمند بررسی و تدقیق بیشتر است.
بله، ظاهراً محیط زیست بویراحمد مکاتبه کرده که ما بودجه و امکانات کافی نداریم و از طرف منطقه سمیرم در اصفهان شکارچیان تعرض میکنند و مدیریت آنجا ناپایدار است. ما مجبور هستیم درگیر شویم و در این درگیری شکارچیان یا محیطبانان کشته میشوند و هزینه آن برای ما زیاد است...
بله، همینطور است. معاونت طبیعی وقت برای رفع مشکلات و ارتقای حفاظت این تصمیم را گرفتند. اینکه بخشی از منطقه به مدیریت محیط زیست استان اصفهان داده شود و مصوبه شورای عالی گرفته شده است. موضوع حساس است. پیگیریهای زیادی دارد انجام میشود و ما سعی میکنیم انشاءالله با کمک آقای ظهرابی، معاون محیط طبیعی بتوانیم موضوع را مدیریت کنیم. چون موضوعی که مصوبه شورای عالی محیط زیست اخذ کرده، لغو آن بسیار مشکل است. این مسئله به خاطر حاشیههایی که داشته دوباره بررسی میشود و اگر این مطالبه استان کهگیلویه و بویراحمد برای حفاظت یکپارچه مطالبه مردم و اداره محیط زیست استان است؛ حتماً آن را بررسی مجدد میکنیم.