آب رفتن سهم دریاچه
مسعود تجریشی از مدیریت دریاچه ارومیه و صرف هزینه در اوج تبخیر و تنش آبی میگوید
احیای دریاچه ارومیه یک خواست عمومی و ملی است. اگرچه وضعیت آب در ایران به دلیل تغییرات آبوهوایی و مدیریت ناصحیح منابع آب تعریفی ندارد و امروز تالابها و دریاچههای کشور و حتی رودخانههای بزرگ خشک شده و در آستانه خشکی است اما ستاد احیای دریاچه ارومیه امیدوار است روند بهبود دریاچه با تخصیص آب مورد نیاز و جدی گرفتن روند احیا از سوی نهادهای قدرتمند مثل وزارت نیرو و کشاورزی و البته تغییر رویه حکمرانی محلی و رفع نگرشهای بخشی و منفعتطلبانه، به خوبی پیش برود و دریاچه در نهایت احیا شود. تصاویر هوایی منتشرشده از دریاچه ارومیه اما نشان میدهد دریاچه الزاماً وضعیت خوبی ندارد و این نماد محیط زیست ایران حال و روز خوشی ندارد. اما آیا این تصویر نمایشگر همه چیز درباره مدیریت دریاچه ارومیه است؟ مسعود تجریشی مدیر پروژه ستاد احیای دریاچه ارومیه، به این پرسش پاسخ میدهد که آیا پروژه احیای دریاچه ارومیه شکست خورده است؟
♦♦♦
تصاویری از دریاچه ارومیه منتشر شده که نشان میدهد دریاچه رمقی ندارد و در حال خشک شدن است. آیا تلاشهای این سالها و هزینههای صورتگرفته بیفایده بوده و باید گفت پروژه احیای دریاچه ارومیه شکست خورده است؟
شکست به چه معنی و منظور است؟ شکست معنی مشخصی دارد. در دنیای غرب سعی میکنند حقایق گفته شود و مردم قضاوت کنند. اینکه پروژه احیای دریاچه ارومیه شکست خورده باید بر اساس واقعیتها بیان شود. شما همین الان اخبار مرتبط با روند مدیریت دریاچه گریت لیک (Great Lakes) را بررسی کنید. با اینکه وضعیت آن از دریاچه ارومیه بدتر است امکان ندارد از اصطلاح شکست پروژه اسم ببرند. چون روند مدیریت طولانی است و به عوامل متعددی ربط دارد. در حوضه آبریز ارومیه در فصل خاصی قرار داریم. ماه شهریور است و بارشها بسیار کم شده است. رهاسازی آب به سمت دریاچه انجام نشده است، دما حدود 8 /1 درجه افزایش پیدا کرده و طبیعی است که با افزایش تبخیر سطح تراز دریاچه نیز کاهش پیدا میکند. اتفاقاً من معتقد هستم امسال با شرایطی که اکنون دریاچه دارد، خیلی خوب خودش را نگه داشته است. من تصورم این بود که با شرایطی که در ارومیه داریم، دریاچه خیلی وضعیت بدتری خواهد داشت. الان یعنی ماه شهریور و مهرماه بدترین زمان از نظر بارش و تبخیر است. آورده آبی از اردیبهشت قطع شده است و فصل تابستان را هم پشت سر گذاشتهایم و بنابراین دریاچه باید به کمترین تراز آبی برسد.
تراز آبی دریاچه ارومیه اکنون چه مقدار است و پیشتر این روند چطور بوده و نسبت به تراز قطعی چقدر کم دارد؟
اکنون تراز آب دریاچه 73 /1260 است و این تراز خوبی است. چرا خوب است؟ چون در چهار تا پنج سال پیش کف دریاچه ارومیه از نظر آب عمیق نشده بود، ما تابستان را که پشت سر میگذاشتیم 60 درصد سطح دریاچه ارتفاعی کمتر از 60 سانت داشت. اتفاقی که میافتاد این بود که 60 درصد سطح دریاچه را از دست میدادیم. یعنی امکان نداشت بالای دو هزار کیلومترمربع برسد. ولی امسال وقتی بررسی میکنید میبینید دریاچه خوب مقاومت کرده است. علت اصلی آن هم به این برمیگردد که دریاچه عمق گرفته است و عمق آن از 60 سانتیمتر بیشتر شده است. بنابراین وقتی این عمق را پیدا میکند یعنی حتی اگر تبخیر بسیار بالایی هم اتفاق بیفتد که امسال نسبت به سال قبل بیشتر بوده، اتفاق خیلی بدی برای دریاچه رخ نداده است. بهرغم تصویر ظاهری که ممکن است عموم مردم ببینند باید بگویم دریاچه وضعیت خوبی دارد. امسال به جای اینکه 650 میلیون مترمکعب آب رها میشد و از سمت سدها به دریاچه میآمد، چیزی حدود 200 میلیون مترمکعب بیشتر آب رها نکردهاند. بنابراین ما سال آبی دریاچه را با منهای 400 میلیون مترمکعب شروع کردهایم. رسانهها باید از وزارت نیرو که طبق قانون باید نیازهای اکوسیستم را بعد از نیاز آب شرب تامین میکرد بپرسند چرا چنین نکرده است؟ متاسفانه وزارت نیرو در دولت قبل این کار را نکرد و لااقل امیدواریم در دولت فعلی خیلی بهتر عمل کنند و آب به دریاچه برسد و نیاز دریاچه را تامین کنند. با این شرایط سخت من برای چندمین بار تکرار میکنم، دریاچه از خود مقاومت خیلی خوبی نشان داده است و تصاویری که از ماهواره چینی منتشر شده لزوماً چیز بدی نمیگوید. من متوجه نشدم که چرا ذهنیت منفی درست شده است.
طرح پرسش درباره شکست پروژه احیا به معنی پذیرش شکست نیست. طرح پرسش است که آیا با همه تلاشها و هزینههایی که صورت گرفته، این تصویر میتواند گویای واقعیت باشد یا خیر. از سویی ما 27 مورد ایده و طرح برای احیای دریاچه ارومیه از سوی ستاد احیا پیشنهاد داشتیم و بر اساس بودجهای که دریافت شده بود کار احیا شروع شد. به نظر میرسد بیش از بقیه موارد، بحث انتقال آب و ساخت تونل و... بیشتر توجهها را به خود معطوف کرد. آیا در حوزههای دیگر مثل مدیریت بهتر مصرف آب در کشاورزی، تصفیهخانهها، لایروبی رودخانهها و... اقداماتی انجام شد که بتواند به بهبود کیفی و کمی آب منتهی به دریاچه ارومیه کمک کند؟
در ورودی آبهای دریاچه گریت لیک 9 سد ساخته شده است. نمیتوان مساله را صفر و یکی دید. وقتی ستاد احیا تشکیل شد، حدود 600 نفر آدم نشستند و تجربیات زیاد داخلی و بینالمللی را کنار هم گذاشتند و برنامه ستاد احیا را پدید آوردند. این برنامه پنج محور داشت. یک بسته کامل بود. باید آب به پهنه برسد و تبخیر نشود. لایروبی رودخانهها کمک کرد آب به پهنه دریاچه برسد و این کار سازهای بود. وقتی لایروبی انجام نشده بود آب تبخیر میشد. نمیتوان گفت لایروبی کار بیهودهای بوده است. این نشان داده وقتی کل کشور را سیلاب گرفت و خسارات زیادی به بار آورد ما اصلاً خسارتی در این حوضه آبریز نداشتیم چون آب به راحتی وارد دریاچه شد. یک قسمت از برنامهها تسهیل ورود آب به دریاچه بود. قسمت دیگر به آبهایی برمیگشت که قرار بود برای توسعه کشاورزی استفاده شود و حالا این آبها به سمت دریاچه بیاید. تونلی که برای این کار ساخته شد، 300 متر از آن باقی مانده است و اگر با همین نرخ پیش برود ظرف دو ماه آینده از شهریور 1400 تکمیل خواهد شد. آب این تونل اکنون پشت سد کانی سیب است. تونل وقتی تمام شود، آب پارسال را به سمت دریاچه میفرستد و 400 میلیون مترمکعب آب تراز آب دریاچه را 25 سانتیمتر افزایش میدهد. ما نمیتوانیم بگوییم این کار نباید انجام شود. آب باید به یک نحوی وارد دریاچه شود. این انتقال پروژه خوبی بود که قطعاً به دریاچه کمک میکند. تصفیهخانههای ارومیه و تبریز هستند که ارومیه تکمیل شده و نمیدانم چرا هنوز افتتاح نشده است. تصفیهخانه تبریز نیز آخرین روزهای خود را طی میکند و بهزودی باید افتتاح شود. دولت جدید باید این تصفیهخانهها را بهزودی افتتاح کند. این دو تصفیهخانه 170 میلیون مترمکعب آب را به سمت دریاچه میفرستد که حدود پنج سانتیمتر تراز آب دریاچه را بالا میبرد. قبلاً کشاورزها این آب را بدون تصفیه به سمت محصولات کشاورزی میبردند. از نظر بهداشتی خیلی مشکلات داشت ولی الان به سمت دریاچه منتقل میشود. دولت جدید باید همت کند و این دو تصفیهخانه را سریعتر افتتاح کنند. از 22 بهمن پارسال قرار بوده این تصفیهخانهها افتتاح شود ولی اینقدر امروز و فردا کردند که به دولت جدید رسیدیم. در این یکسال سه مدیرعامل در تصفیهخانه ارومیه عوض شده است. طبیعی است روندها با این سطح مدیریت به کندی پیش میرود. چون مدیران تا بیایند متوجه شوند این تصفیه خانه برای چیست زمان میبرد. امیدوارم معاون اول رئیسجمهوری، آقای مخبر، زودتر تصمیم بگیرند و این تصفیهخانهها را افتتاح کنند. در نهایت در یکی دو ماه آینده با رهاسازی آب تونل کانی سیب و تصفیهخانهها حدود 30 سانتیمتر تراز آبی دریاچه ارومیه بالا خواهد رفت. باید بارشهای جدید را نیز پیشبینی کرد که این بارشها سطح آب را افزایش خواهد داد. نکته مهم این است که آبهایی که امسال به دریاچه نیامده باید به دریاچه برسد و اگر بارش در پاییز هم خوب نباشد این آب سهم دریاچه بوده و نباید در کشاورزی مصرف شود. بنابراین باید وزارت نیرو و جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت از محیط زیست طبق پروتکلها عمل کنند. در نهایت باید بگویم اگر شما سهم و حق دریاچه را ندهید نمیتوانید انتظار داشته باشید آب دریاچه بالا بیاید. یک برنامه پنجساله برای پنج محصول کشاورزی طراحی شد. دکتر کیخا معاون وزیر کشاورزی پیشنهاد داد -که پیشنهاد خوبی هم بود - یک کارگروه همبست آب، محیطزیست و انرژی در وزارت جهاد کشاورزی ایجاد شود که این برنامه پنجساله را عملیاتی کنند. مصوبه دولت گرفته شد و برنامه در سازمان برنامه و بودجه به تایید رسید و اکنون در نوبت دولت است که بودجه آن را تصویب کنند و من میدانم که آقای دکتر مخبر معاون اول رئیسجمهوری گفته است که بودجه داده شود و در این برنامه پنجساله حدود 400 میلیون مترمکعب دیگر آب صرفهجویی خواهد شد. با این آب از طریق کاشت پنج محصول مشخص ظرف پنج سال مجموعاً حدود950 میلیون مترمکعب آب در کشاورزی صرفه جویی خواهد شد که این رقم در کشور و در دنیا بیسابقه است و همین الان نزدیک به 450 میلیون مترمکعب آب صرفهجویی کردهایم و تولیدات ما افزایش پیدا کرده است. اما این بخش ماجرا اصلاً رسانهای نمیشود و کسی روی آنها مانور نمیدهد. اما حقیقت این است که کار بسیار بزرگی انجام شده است. باید این روند ادامه پیدا کند و قطعاً هنوز کار احیای دریاچه ارومیه تمام نشده است. اما کار سازهای پیرامون احیای دریاچه تمام شده است و انشاءالله باید این کارها ادامه پیدا کند. در بعد کشاورزی کارهایی که صورت گرفته باعث افزایش 30 درصدی محصولات کشاورزی میشود و با این روند وزارت کشاورزی و وزارت نیرو باید سدهای غیرملی را مدیریت کنند تا از طریق آب برداشتشدهای که به سمت دریاچه میآید بخشی از مساله را مدیریت کنیم. البته کارهای امیدوارکننده زیادی هم صورت گرفته و از سویی کارهای زیادی هم باقی مانده است. ما حدود سه میلیارد و 800 میلیون مترمکعب در این حوضه آب داریم و زمانی که احیای دریاچه شروع شد ما حدود 500 میلیون مترمکعب آب داشتیم و اکنون پنج برابر آن آب در اختیار داریم. امسال سهم دریاچه هم داده نشده و من با این حال این روند را شکست نمیدانم و دریاچه همچنان در مسیر احیاست. البته هر کاری که پیگیری نشود و ادامه پیدا نکند شکست خواهد خورد.
نکتهای که در صحبتهای شما وجود دارد و پیگیری ما در رسانهها هم آن را به وضوح نشان میدهد این است که وزارتخانههای نیرو و کشاورزی که مصرفکننده و مدیریتکننده اصلی آب در ایران هستند چندان به حقآبه اکوسیستم اهمیت نمیدهند یعنی قانون را رعایت نمیکنند. آنها خودشان را در موقعیتی میبینند که ذینفع هستند و اگر مثلاً در کشاورزی مشکلی پیش بیاید یا در شرب مسالهای رخ دهد آنها خود را مسوول میدانند اما در حقآبه دریاچهها و تالابها خود را مسوول نمیدانند. حال آنکه اگر پروژه احیا شکست بخورد، و فلان تالاب در هر جایی خشک شود تبعات اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی زیادی گریبان کشور را خواهد گرفت. چرا این نهادها در سطح وزارتخانهای و در سطح محلی نگاه ملی ندارند و آیا نظام حکمرانی آنها را مسوول میداند؟
به همین وزارتخانهها اعلام شده و توقع حکمرانی هم تحقق حقآبه تالابها و دریاچهها از جمله دریاچه ارومیه و احیای آن است. وقتی ما ستاد احیا را آغاز کردیم قانونی به نام قانون تالابها نداشتیم. حتی قانون هوای پاک هم آن زمان نبود. اکنون ما قانون داریم. من هم دوست دارم وقتی عجله دارم و ترافیک است، چراغ قرمز را رد کنم. مهم این است که چقدر اعمال قانون میشود و من چقدر قانونمدار هستم. دستگاههای توسعهای ما قانونمدار نیستند و به دنبال دور زدن قوانین هستند. این جواب نمیدهد. از دهه 80 یعنی زمانی که دریاچه ارومیه به سمت خشک شدن پیش رفته است، درآمد کشاورزان ارومیه از درآمد میانگین کشاورزان کشور بیشتر بوده است. هرچه دریاچه به سمت خشک شدن بیشتر پیش رفته است محدودیت نداشتهاند. کشاورزان منطقه هنوز محدودیت ندارند. در میاندوآب کشاورزان هنوز بیشتر از گذشته آب مصرف میکنند. ولع مصرف آب هنوز بالاست. نهادهای توسعهای و نمایندگان مجلس هنوز محلی فکر میکنند و اساساً مساله و نیاز آبی دریاچه ارومیه را درک نکردهاند. دلیل آن چیست؟ به این خاطر که توسعهگر هستند و نمیخواهند به قانون احترام بگذارند. هنوز قبول نکردهاند که کشور مشکل آب دارد و باید بحث تخصیص را پایه و اساس آبیاری قرار دهند و قوانین بالادستی را در نظر نمیگیرند. وزارت کشاورزی هنوز قبول نکرده که سطح زیر کشت را وقتی بالا میبرد باعث افزایش درآمد کشاورز نمیشود. درآمد کشاورزان ارومیه حالا از میانگین درآمد کشاورزان کشور کمتر است و دسترسی به آب و توسعه کشاورزی نیز سبب نشده که درآمد بیشتری داشته باشند. چرا کمتر شده است؟ چون کشاورزی فقط این نیست که دوبرابر نیاز، آب به گیاه داده شود. اینها نکات مهمی است که در دوره احیای دریاچه ارومیه به آنها پرداخته شد و خبرنگاران و سیاستگذاران متوجه وضعیت شدند اما هنوز به آن باور نرسیدهایم که مشکل آب داریم. وقتی پیرامون شهر تهران را بررسی کنیم متوجه فرونشست حدود 36 سانتیمتری زمین به صورت سالانه میشویم. این عدد اصلاً کم نیست خیلی بزرگ است ولی هنوز برای مسوولان مهم نیست. هنوز متوجه نشدهِایم که آبهای زیرزمینی از دست رفته است. اکنون گزارشی را وزیر نیروی قبلی داده که نشان میدهد 80 دشت کشور هیچ وقت دیگر احیا نخواهد شد. یعنی 80 دشت داشتیم که هزاران سال در تمدن این کشور وجود داشته و کار میکردهاند و در کمتر از 50 سال ما این دشتها را نابود کردیم و دیگر قابل استفاده نیستند. چه کسانی باید نسبت به خبرهای بد در مدیریت سرزمین حساسیت نشان دهند؟ باید یک مجموعهای در کشور این حساسیتها را جدی بگیرد و به مردم بگوید. وزارت نیرو و جهاد کشاورزی دارند در مصرف آب و توسعه افقی از همدیگر سبقت میگیرند و با هم رقابت میکنند. اینها متوجه نیستند. مجلس هم متاسفانه در تسریع این شرایط دارد کمک میکند چون نمایندگان محترم متاسفانه خودشان ذینفع هستند. کشاورزان منبع رای این افراد هستند و این یعنی مانعی برای مصرف آب نگذاشته است و حقآبه دریاچه طبق قانون رعایت نمیشود. سازمان بازرسی اصلاً وارد این موضوع نشده است در حالی که وظیفه قانونی دارد. دیوان محاسبات به عنوان نیاز زیستمحیطی و حسابداری آب باید وارد شود که نشده است. من اعتقادم بر این است که احیای دریاچه ارومیه تلنگری بود بر اینکه ما یک اکوسیستم را داریم از دست میدهیم. از سویی فعالیتهایی که انجام شد نشان داد دریاچه میتواند به سمت احیا و بهبود برگردد و میتوانیم کشاورزی و توسعه منطقهای متوازن و محیط زیستی را توامان داشته باشیم. ولی اگر همه اینها را فراموش کنیم و دوباره سر خانه اول برگردیم یعنی اساساً درکی از مدیریت سرزمین نداریم در حالی که هم قانون داریم و هم خواسته مردم ایران احیای این دریاچه است اما نحوه کار حاکمیت و نظام و دولتها اصلاً پاسخگوی این نیاز نیست و حساسیت نشان نمیدهند و مطمئناً اگر این حساسیت در دولت فعلی جدی گرفته نشود که البته من مطمئن هستم حساسیت وجود دارد، با مشکل مواجه خواهیم شد. اگر مبارزه با فساد وجود دارد و بحث بر سر اجرای عدالت است باید محیط زیست نیز به عنوان یک واقعیت انکارناپذیر در دستور مدیریت کلان کشور قرار بگیرد و وضعیت تالابها و دریاچههای کشور از جمله دریاچه ارومیه نیز بهبود پیدا کند و روند احیا دقیقتر اجرا شود.