شناسه خبر : 38580 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تعمد در نابودی هور

هورالعظیم چگونه قربانی استخراج نفت شد؟

 

محمد درویش/ کنشگر محیط زیست

وضعیت همه تالاب‌های ایران وضعیتی به شدت نگران‌کننده است. چرا که حاکمیت هیچ اراده‌ای ندارد که تالاب‌ها را مقدم بر کشاورزی و صنعت و بعد از نیاز آب شرب قرار دهد. به همین دلیل امروز می‌توان گفت 90 درصد تالاب‌های کشور کاملاً خشک هستند و حتی آنها که در کنوانسیون جهانی رامسر هم ثبت شده‌اند در فهرست مونترو یعنی فهرست تالاب‌های در خطر نابودی قرار گرفته‌اند.

تالاب‌ها در ایران اکنون در مرحله هشدار هستند. هورالعظیم متاسفانه نه‌تنها از شرایط آب‌وهوایی و مشکلات ناشی از کم‌بارشی و فقدان حکمرانی درست آب لطمه دیده بلکه یک قصد و یک تعمد در شکل‌گیری وضعیت فعلی آن دخیل بوده است. این قصد عمدی به این حکومت هم برنمی‌گردد. زمانی که اسکندر فیروز کنوانسیون رامسر را در سال 1349 به عنوان اولین کنوانسیون محیط ‌زیستی در جهان ثبت و توجه جهانیان را به حفظ تالاب‌ها جلب و حدود 25 تالاب در کشور را ثبت این کنوانسیون جهانی کرد، آن موقع هم سراغ ثبت هورالعظیم نرفتند. این در حالی بود که هورالعظیم مهم‌ترین و راهبردی‌ترین تالاب ایران بود. 400 هزار هکتار وسعت تالاب هورالعظیم درون ایران است و 600 هزار هکتار آن درون عراق است. وقتی از اسکندر فیروز پرسیدم چرا برای ثبت این تالاب در فهرست کنوانسیون رامسر تلاشی نکردید، سکوت معناداری کرد و بعد گفت؛ من شرمنده‌ام! دلیل این اقدام این بود که انگلیسی‌ها به دولت ایران گفته بودند که اینجا یک میدان نفتی بسیار عظیم است که ارزش اقتصادی بالایی دارد. این میدان نفتی به دلیل اینکه با کشور عراق مشترک است، برای دولت ایران بسیار مهم بوده است.

بنابراین هر کسی بیشتر و زودتر برداشت کند برنده این میدان مشترک است. اگر در نقشه از بالا به این تالاب در دو سوی مرز ایران و عراق نگاه کنیم، مشخص است که هر دو کشور این تالاب را در دو سمت خشک کرده‌اند تا زودتر از این میدان نفتی برداشت داشته باشند. مثل چیزی که امروزه در عسلویه و میدان گازی مشترک میان ایران و قطر داریم. واقعیت این است که این خشک کردن تالاب در دو سوی مرز ماجرای نابودی هورالعظیم را تسریع کرد. از سویی سد کرخه در ایران بخش ایرانی هور را دچار مشکل کرد.

طبیعت ایران اساساً به سمت فروپاشی در حرکت است. اما آن چیزی که از فروپاشی طبیعت در ایران عواقب خطرناک‌تر و جدی‌تری دارد، این است که وقتی طبیعت ایران به سمت تخریب و فروپاشی حرکت کند و دچار ورشکستگی اکولوژیک یا بوم‌شناختی شود، همه زیستمندان که در طبیعت ایران ساکن هستند، اعم از درختان و جانوران و انسان‌ها نیز به شدت متاثر می‌شوند. بزرگ‌ترین تنشی که اکنون خوزستان یا سیستان دارد به کشور وارد می‌کند، گسترش موج مهاجرت انسان‌هایی است که دیگر نمی‌توانند یا نمی‌خواهند در این مناطق زندگی کنند. ما اکنون با موج بی‌سابقه‌ای از مهاجرت در خوزستان مواجه هستیم. خوزستانی‌ها دارند استان را ترک می‌کنند و این خروج مردم از این منطقه فشار بسیار زیادی را به استان‌های دیگر وارد می‌کند. الان همه این استان‌ها با کمبود آب مواجه می‌شوند. برهم خوردن تعادل جمعیتی می‌تواند برنامه‌ریزی‌ها را نیز دچار مشکل کند. در اتحادیه اروپا با همه قدرت و برنامه‌ریزی‌اش وقتی صد هزار مهاجر یکباره از سوریه وارد این منطقه شد تمام مناسبات اقتصادی اتحادیه اروپا دستخوش تغییر و شوک شد. آنها تا 50 سال آینده را برنامه‌ریزی کرده بودند که قرار است چند نفر از چه کشورهای دنیا وارد این اتحادیه شوند و برای هر فردی برنامه‌ریزی دارند. اما یکباره وقتی سیل جمعیت به سمت آنجا روانه شد، ماجرا شکل دیگری پیدا کرد. در خوزستان در طول یک دهه اخیر دست‌کم یک میلیون نفر این استان را ترک کرده‌اند. بین این یک میلیون نفر 10 هزار نفر معلم بودند و 10 هزار معلم دیگر درخواست ترک استان را داده‌اند و البته چون موافقت نشد بسیاری خود را بازخرید کردند و آنجا را ترک کردند. وقتی 10 هزار نفر فقط از معلمان این استان حاضر نشدند آنجا بمانند، ببینید این رقم چقدر در مجموع مهاجرت تاثیر دارد.

در سرشماری سال 95 خوزستان بالاترین نرخ زادوولد را داشت، بعد از آن استان سیستان و بلوچستان بود. یعنی 8 /4 نرخ زادوولد خوزستان بود که در مقایسه با متوسط کشور یعنی 1 /1 بسیار رقم جالب توجهی است. اما در سال‌های بعد کمترین میزان افزایش جمعیت را داشت. فقط 7 /0 درصد جمعیت استان خوزستان نسبت به سال 1390 افزایش یافته بود! پس این زادوولد کجا رفته است؟ طبیعی است که استان را ترک کرده‌اند. بزرگ‌ترین بمبی که در خوزستان منفجر شده است و هنوز صدایش به خیلی جاها نرسیده، مهاجرت از جایی است که کارایی سرزمین در آن به مخاطره افتاده است. این مساله در استان فارس در اطراف دریاچه بختگان، در اصفهان و به‌خصوص شرق آنجا در منطقه ورزنه و در جنوب کرمان و منطقه جیرفت در جازموریان، در سیستان و بلوچستان و... کاملاً دارد خود را نشان می‌دهد.

باید نگاه حاکمیتی نسبت به آب تغییر کند. اگر بخواهم با یک مثال وضعیت را روشن کنم باید بگویم وقتی در منزل زندگی می‌کنید و زمستان است و هوا سرد است، خیلی نابخردانه است که بخواهید مبل‌های منزل را در آتش بسوزانید تا گرم شوید! یا اینکه اسکناس‌هایی را که در خانه دارید، آتش بزنید. این زیرساخت زندگی پایدار است که نباید هدر داد. ما در طبیعت آب را مفت از دست می‌دهیم. چون می‌خواهیم از طریق آب که یک کالای باارزش اقتصادی است، پول تولید کنیم. بنابراین با صادرات آب مجازی همان کاری را می‌کنیم که فرد با پول نقد در خانه‌اش کرد و آن را آتش زد. مثلاً با صادرات آب سعی می‌کنیم اشتغال ایجاد کنیم و مثلاً به نوعی صادرات غیرنفتی هم داشته باشیم! چراغ سبز به صادرات آب مجازی باعث می‌شود تولید محصولات کشاورزی در کشوری که به شدت با کمبود آب روبه‌رو است، بیشتر شود و محصولاتی مثل سیب، مرکبات، پسته، هندوانه و انواع و اقسام محصولات جالیزی تولید می‌شود. ما حتی یونجه را که محصولی پرمصرف است تولید می‌کنیم و به کشوری مثل امارات صادر می‌کنیم. این نشان‌دهنده اوج نابخردی است. آب فقط باید به عنوان زیرساخت توسعه در کشور بماند. آب باید در کشور وجود داشته باشد تا مجال حضور جمعیت و خلاقیت و تولید ثانویه فراهم شود. ما خود آب را اول می‌فروشیم و نابود می‌کنیم و بعد توقع داریم که اتفاقی رخ ندهد. پس اولین کاری که باید بکنیم این است که بیشتر از 40 درصد آب قابل استحصال خود را در شرب، صنعت و کشاورزی استفاده نکنیم و باید اجازه داد 60 درصد این آب در یک دوره حداقل 10 ساله به حق‌آبه محیط زیست داده شود و باعث تقویت سفره‌های آب زیرزمینی شود و سرزمین از خطر فروپاشی بوم‌شناختی نجات پیدا کند. این مهم‌ترین عامل برگشت ثبات و پایداری به کشور ماست. ما باید به سمت اهدافی پیش برویم که در سند چشم‌انداز توسعه ششم آمده است که دولت بر اجرای آن صحه گذاشته است.

ما بر اساس نگرش‌های پایدار باید از طریق نیروهای انسانی متخصصی که در کشور داریم، به سمت تولید ثروت از طریق گردشگری پزشکی برویم.

در اصفهان البته با ساخت شهرک سلامت زیرساخت این زمینه دارد فراهم می‌شود. ما باید به سمت کاهش مصرف منابع از جمله آب برای ایجاد اقتصادی پایدار برویم و به جای توسعه میادین نفتی به قیمت خشک کردن تالاب هورالعظیم، به سمت بهره‌برداری پایدار از منابع برویم تا ایران بیش از این در معرض خطر ویرانی قرار نگیرد.

دراین پرونده بخوانید ...