شناسه خبر : 38747 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

افتضاح بایدن

ضربه‌ای سنگین به جایگاه آمریکا

افتضاح بایدن

ترجمه: جواد طهماسبی-اگر دستگاه‌های تبلیغاتی طالبان شکست ماموریت 20ساله آمریکا در بازسازی افغانستان را بر روی کاغذ آورده بودند تصاویری هولناک‌تر از آنچه امروز اتفاق افتاد پیدا نمی‌کردند. با هجوم گله‌وار مهاجمان به کابل، افغان‌های هراس‌زده و نگران از عملکرد فاتحان در باند فرودگاه به دنبال هواپیماهای باربری آمریکایی می‌دویدند و تلاش می‌کردند به آن آویزان شوند. تلاشی که بدون تردید سقوط مرگباری را به همراه داشت. دولت مورد حمایت آمریکا در افغانستان بدون هیچ مقاومتی تسلیم شد. امری که درست چند روز قبل از آن مقامات آمریکایی به‌شدت انکار می‌کردند. مردم افغانستان در چنان مخمصه ترسناکی گیر افتادند که آویزان شدن از چرخ‌های هواپیمای در حال حرکت را بهترین گزینه پیش‌رو می‌دیدند.

آمریکا دو تریلیون‌دلار در افغانستان هزینه کرد. بیش از دو هزار آمریکایی جان خود را از دست دادند. این علاوه بر تعداد بی‌شمار قربانیان افغان است. اگر بگوییم وضعیت افغانستان پس از ورود نیروهای آمریکایی بهتر شد اکنون باید بپذیریم که آنها به نقطه اول بازگشته‌اند. طالبان بخش‌های بیشتری از کشور را در مقایسه با گذشته تحت کنترل گرفته‌اند، سلاح‌های بیشتر و بهتری دارند و تجهیزاتی را که آمریکایی‌ها به ارتش افغانستان داده بودند به چنگ آورده‌اند.

در نهایت، آنها اکنون به خاطر شکست دادن یک ابرقدرت شهرت و اعتبار زیادی کسب کرده‌اند.  مبارزان طالبان نمایشی از جوانمردی و بلندهمتی را ارائه دادند. آنها قسم خوردند از کسانی که برای دولت سرنگون‌شده کار می‌کردند انتقام نخواهند گرفت. آنها اصرار دارند که با برداشت خود از قوانین اسلامی، حقوق زنان را محترم خواهند شمرد. اما همان برداشت از اسلام بود که در زمان قدرت طالبان در دهه 1990 اکثر دختران را از رفتن به مدرسه بازداشت و زنان را در خانه‌ها محبوس کرد. آن آزادی که افغان‌های شهرنشین در 20 سال گذشته بدیهی تلقی می‌کردند ناگهان دود هوا شد. این رویداد برای جمعیت 39میلیونی افغانستان ناگوار و برای آمریکا به‌شدت خسارت‌بار است.

تعجب‌آور نیست که آمریکا نتوانست دموکراسی را در افغانستان برقرار سازد. ساخت ملت کاری دشوار است و هیچ‌کس هم انتظار نداشت افغانستان به سوئیس تبدیل شود. همچنین، کاملاً منطقی بود که جو بایدن رئیس‌جمهور ایالات متحده تصمیم بگیرد این مناقشه را به پایان رساند. نیروهای آمریکایی 20 سال را در منطقه‌ای سپری کردند که کمترین اهمیت استراتژیک را داشت و اکثر رای‌دهندگان آمریکایی به آن اهمیتی نمی‌دادند. دلیل اصلی هجوم آمریکا یعنی نابودی پایگاه اصلی عملیات القاعده محقق شده بود هرچند اکنون ممکن است آن دستاورد برعکس شود.

این باور را که آمریکا متحد خوبی نیست و اجازه داد دولت افغانستان سرنگون شود باید اغراق‌آمیز دانست چراکه مقیاس، زمان و هزینه حضور آمریکا بسیار بزرگ بود. رژیم سرنگون‌شده کابل را نمی‌توان همانند ژاپن یا آلمان یک متحد آمریکا دانست. این رژیم بسیار ضعیف‌تر، فاسد‌تر و برای بقا کاملاً به آمریکا وابسته بود.

با وجود این هیچ‌کدام از این بهانه‌ها رافع مسوولیت آمریکا برای یک خروج منظم و قاعده‌مند از افغانستان نیستند. آقای بایدن کوچک‌ترین توجهی به رفاه و زندگی افغان‌های عادی نکرد. نکته قابل توجه آن است که آمریکا برنامه‌ای برای خروج داشت و این برنامه چندین سال در حال اجرا شدن بود.

آمریکا بخش عظیمی از حضور نظامی خود را کاهش داد و تعداد سربازان آمریکایی مستقر در افغانستان از 100 هزار نفر در سال 2011 به کمتر از 10 هزار نفر در سال 2017 رسیده بود و تقریباً همین تعداد نیروهای دیگر اعضای ناتو در افغانستان حضور داشتند. از آنها انتظار نمی‌رفت که طالبان را شکست دهند اما آنها می‌توانستند مانع از فروپاشی و شکست ارتش افغانستان شوند. این کار عمدتاً از طریق پشتیبانی نیروی هوایی انجام می‌شد. آنها می‌توانستند طالبان را به سر میز مذاکره بکشانند.

کسانی که آقای بایدن را منزه می‌کنند می‌گویند دونالد ترامپ رئیس‌جمهور پیشین چنین برنامه‌ای را آغاز کرده بود و قصد داشت با عجله آن را قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته به نتیجه برساند. آقای ترامپ آنقدر برای رسیدن به یک توافق عجله داشت که ناخوشایندترین شرایط را پذیرفت و قبول کرد حتی قبل از برقراری آتش‌بس یا تدوین برنامه معینی برای پایان دادن به جنگ داخلی نیروهای آمریکایی را خارج کند. تا زمان به قدرت رسیدن جو بایدن، او نیروهای آمریکایی را به کمتر از دو هزار سرباز کاهش و وعده داد که بقیه را نیز تا اول ماه می از افغانستان خارج کند.

اما آقای بایدن مجبور نبود به چنین توافقی تن دهد. در واقع، او کاملاً به آن تن نداد و از پیروی از برنامه زمانی اصلی امتناع ورزید. طالبان آشکارا از مسیر مذاکراتی خود خارج شدند و تصمیم گرفتند به جای گفت‌وگو همراه با حسن‌نیت با دولت افغانستان به کسب برتری و مزیت در میدان جنگ بپردازند. این می‌توانست بهانه‌ای برای توقف یا معکوس‌سازی روند خروج آمریکا باشد. در آمریکا نیز فشار سیاسی برای پایان سریع جنگ وجود نداشت.

اما آقای بایدن یک مهلت زمانی مصلحتی و  غیرواقعی برای خودش تعیین کرده بود و تلاش می‌کرد تا بیستمین سالگرد واقعه 11 سپتامبر این جنگ را به پایان رساند. سرعت سقوط دولت افغانستان تمام ناظران از جمله نشریه اکونومیست را غافلگیر کرد اما سربازان و سیاستمداران آمریکایی به طرز ساده‌لوحانه‌ای خوش‌بین بودند و اصرار داشتند که سقوط کامل در چشم‌انداز آنها قابل تصور نیست. حتی وقتی آشکار شد که ارتش افغانستان در حال اضمحلال است باز هم بایدن بدون توجه به عواقب احتمالی بر مواضع خود اصرار ورزید.

در نتیجه این اقدامات بود که قدرت آمریکا در بازدارندگی دشمنان و اطمینان خاطربخشی به دوستان زیرسوال رفت. سازمان اطلاعاتی آن ناکارآمد، برنامه‌ریزی‌هایش ناقص، رهبرانش از خودراضی و دغدغه‌هایش در مورد متحدان کمترین مقدار بود. این امر احتمالاً جهادی‌های دیگر نقاط جهان را گستاخ‌تر خواهد ساخت. آنها پیروزی طالبان را نشانه‌ای دال بر آن می‌دانند که خدا با آنهاست. همچنین دولت‌های متخاصمی مانند روسیه و چین جرات ماجراجویی بیشتری پیدا می‌کنند و باعث نگرانی دوستان آمریکا خواهند شد. آقای بایدن با این استدلال که افغانستان توجه آمریکا را از مسائل بسیار مهم‌تر دور می‌ساخت از تصمیم خود دفاع کرد. به عنوان مثال، او رقابت با چین را پراهمیت‌تر از مساله افغانستان می‌دانست. اما خروج فاجعه‌بار و افتضاح آمریکا از افغانستان باعث می‌شود آقای بایدن در رسیدگی به دیگر مشکلات دشواری‌های بیشتری داشته باشد.

 

پس از سقوط

خروج نمادین نه‌تنها از مسوولیت آمریکا و متحدانش در قبال مردم عادی افغانستان نمی‌کاهد بلکه آن را چند برابر می‌سازد. آنها باید از هر اهرمی که در اختیار دارند بهره ببرند تا طالبان را به ویژه در نحوه برخورد با زنان به اعتدال وادارند. قطعاً شمار آوارگان افغان رو به فزونی خواهد گذاشت و آنها به کمک‌های بشردوستانه بیشتری نیاز پیدا می‌کنند. کشورهای غربی باید پناهندگان افغان بیشتری بپذیرند و کمک‌های سخاوتمندانه‌تری را در اختیار همسایگان افغانستان قرار دهند تا آنها یاری‌رسان آوارگانی باشند که در منطقه باقی می‌مانند. شتاب‌زدگی رهبران اروپا در اعلام اینکه از پذیرش افغان‌های تحت تعقیب حاکمان ستمگر خودداری می‌کنند به همان اندازه خروج شتاب‌زده آمریکا شایسته نکوهش است. دیگر برای نجات افغانستان بسیار دیر شده اما هنوز زمان برای کمک به مردم آن باقی است.

 

منبع : اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...