شناسه خبر : 47798 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

کشیش آزادی‌خواه

چرا نام خوان د ماریانا در تاریخ علم اقتصاد ماندگار شد؟

 

آزاده چیذری / نویسنده نشریه 

88کشیش خوان د ماریانا، یسوعی اسپانیایی، مورخ و نظریه‌پرداز اقتصادی و سیاسی بود. ماریانا که در تولدو به دنیا آمد، یکی از مهم‌ترین دانشمندان اسپانیایی زمان خود بود و در رم، سیسیل، پاریس و تولدو تدریس می‌کرد. خوان ماریانا ملقب به «پدر ماریانا»، عضوی از خاندان سلطنتی بود. ماریانا تاریخ اسپانیای خود را با نام Historia De Rebus Hispaniae (تاریخ اسپانیا) در سال 1592 منتشر کرد و در سال 1601 آن را با عنوان Historia general de España (تاریخ عمومی اسپانیا) به اسپانیایی بازنگری و ترجمه کرد. بینش کاستیلی‌محور (نوعی گویش اسپانیایی) او از تاریخ ایبِری (بومیان اسپانیا)، مملو از سخنرانی‌های مهیج و درس‌های اخلاقی، نمونه‌ای از تاریخ‌نگاری آن دوره، است. این کتاب که در پی شکست آرمادا1 (1588) نوشته شد و پس از مرگ فیلیپ دوم مجدد منتشر شد -زمانی که شکوه اسپانیا در حال محو شدن بود-، ناامیدانه و رمانتیک بود. همچنین اولین تاریخ عمومی اسپانیا بود، و به منبع مهمی برای خوانندگان بعدی، به ویژه در اواخر قرن هجدهم «دیوانه تاریخ»، تبدیل شد.

در سال 1599، ماریانا رساله سیاسی بزرگ خود را به نام De Rege et Regis Institutione (درباره پادشاه و نهادهای پادشاهی) منتشر کرد که به عنوان راهنمای فیلیپ سوم جوان نوشته شده بود و در آن، ماریانا دیدگاه خود را از بهترین شکل حکومت بیان کرد: یک سلطنت موروثی که در آن پادشاه از سوی یک شورا توصیه و به وسیله یک مجلس منتخب، محدود می‌شود. بنابراین تصور می‌شود که ماریانا منشأ ایده سلطنت مشروطه است. 

ماریانا از برابری زیر لوای قانون حمایت می‌کرد: «اگر پادشاه نیاز به اطاعت از رعایای خود دارد، باید اطاعت از قوانین را نیز نشان دهد، زیرا پادشاه باید تابع قوانینی باشد که از سوی جمهوری تایید شده و قدرت آنها از او بیشتر است» (درباره پادشاه). او نه دموکرات بود، نه انقلابی، نه پادشاه، و در این باور که حاکمیت از پادشاهی سرچشمه می‌گیرد تنها نبود، (ژان بودین کتاب «جمهوری» را در سال 1577 منتشر کرده بود)، اما سخنان او محکم‌تر از سخنان هم‌عصرانش بود. برای ماریانا، حکومت تا حدی نتیجه طبیعت بود، اما نتیجه اراده انسان نیز بود. اگر مردم دولت را ساختند، می‌توانستند آن را نیز برکنار کنند و اگر حاکمان قراردادشان را زیر پا می‌گذاشتند، مردم توجیه می‌شدند. اگر پادشاهان سخنان و خواسته‌های رعایای خود را نادیده می‌گرفتند و اگر کورتس به دلیل نگرش یک پادشاه قادر به ادامه نبود، در آن صورت «هر شهروندی به نام مردم، حق کشتن ظالم را دارد» (درباره پادشاه). تحلیل او برای برخی به عنوان توجیهی برای قتل هنری سوم فرانسوی در سال 1589 بود. هنگامی که هنری چهارم، پادشاه فرانسه در سال 1610 ترور شد، «درباره پادشاه» به طور علنی در آتش‌سوزی‌های فرانسه سوزانده شد و در فهرست تفتیش عقاید، که از قضا، ماریانا یک دهه قبل در آن همکاری کرده بود، فهرست شد.

در سال 1605 ماریانا توجه خود را به اقتصاد معطوف کرد و هفت رساله اقتصادی نوشت که تاثیرگذارترین آنها، De Monetae Mutatione (درباره تغییر ارز)، به ارز پرداخت. این کار به اندازه «درباره پادشاه» بحث‌برانگیز شد. ماریانا یکی از اعضای گروهی از اقتصاددانان بود که در سکه‌های تحقیرآمیز، توضیح نهایی برای افول اسپانیا را می‌دیدند و انتقادهای او از ضرب سکه مسی، که او آن را مالیات می‌دانست، زیرا عرضه پول را افزایش می‌داد و باعث تورم می‌شد، توجه دوک قدرتمند لرما، مورد علاقه فیلیپ سوم را به خود جلب کرد. لرما پادشاه را متقاعد کرد که در سال 1610 برای دستگیری ماریانا تاییدیه پاپ را بگیرد. ماریانا در محاکمه‌اش در مادرید، با اشاره به اینکه هدف نوشته‌هایش فقط دفاع از پادشاه بوده، از خود دفاع کرد. با وجود این، اتهام «توهین به پادشاه» ثابت شد. فیلیپ که ماریانا را برای کتاب «درباره پادشاه» تحت تعقیب قرار نداده بود، مجازات را به رم واگذار کرد و ماریانا در سال 1611 آزاد شد. او تا زمان مرگش در سال 1624 به زندگی در تولدو ادامه داد. در سال 1888 بنای یادبودی برای او در تالاورا ساخته شد.

به گفته مارجوری گریس-هاچینسون، اقتصاددان دانشگاهی متخصص در مدرسه سالامانکا، خوان د ماریانا و دانش‌پژوهان اسپانیایی، بسیاری از پایه‌های نظری تفکر اقتصادی مکتب اتریش را فراهم کردند.

89

نویسنده تاریخ اسپانیا

خوان د ماریانا در 25 سپتامبر 1536 تالاوِرا د لا رینا در پادشاهی قدیمی تولدو از پدر و مادری فقیر و متواضع به دنیا آمد. او در دانشگاه آلکالاد هنارس تحصیل کرد و در 17سالگی در انجمن مسیح پذیرفته شد و در سال 1554 به یسوعیان پیوست. در سال 1561 او به رم رفت و در آنجا به تدریس الهیات در میان شاگردانی از جمله رابرت بلارمین، که قرار بود مشهورترین کاردینال زمان خود شود، پرداخت. وی برای 14 سال بعد، در رم، سیسیل و پاریس به تدریس الهیات پرداخت و نمایشگاه‌های او از نوشته‌های توماس آکویناس مخاطبان زیادی را به خود جلب کرد.

ماریانا از رم به سیسیل رفت و در سال 1569 به پاریس فرستاده شد. سخنرانی‌های او در سنت توماس آکویناس موفقیت بزرگی بود، اما در سال 1574، به دلیل بیماری، اجازه بازگشت به اسپانیا را گرفت، به خانه یسوعیان در تولدو بازگشت و بقیه عمرش را در آنجا به فعالیت‌های ادبی سپری کرد. او در 16 فوریه 1624 در مادرید درگذشت. در زمان حیات ماریانا، نوشته‌هایش او را در تضاد با سلطنت اسپانیا، سلطنت فرانسه و آیین خودش قرار داده بود. اولین اثر منتشرشده او «تاریخ اسپانیا» یا Historiae de rebus Hispaniae (تولدو، 1592)، در دو چاپ مختلف، یکی شامل 20 و دیگری 25 کتاب بود. او سپس پنج کتاب دیگر اضافه کرد و در مجموع 30 کتاب منتشر کرد و تاریخ اسپانیا را به مرگ فردیناند پنجم و به سلطنت رسیدن چارلز پنجم (1516) رساند. در چکیده‌ای متاخر در سال 1621، او نوشته‌هایش را تا سلطنت فیلیپ چهارم ادامه داد. موفقیت این اثر به حدی بود که خود ماریانا آن را به اسپانیایی ترجمه کرد (نسخه اول در سال 1601 در مادرید منتشر شد و جی. استیونز آن را در سال 1699 به انگلیسی ترجمه کرد). اگرچه ماریانا درباره گذشته افسانه‌ای انتقادی ندارد، اما تلاش می‌کند تاریخ کشورش را به بهترین استانداردهای تاریخ‌نگاری و پژوهش در زمان خود برساند. بخش مستند اما متاسفانه کم است. از نظر سبک، این یک اثر کلاسیک از نثر اسپانیایی است.

ماریانا که مردی آزادی‌خواه بود، کتاب «درباره پادشاه و نهاد پادشاهی» را در تولدو در سال 1599 منتشر و به فیلیپ سوم اسپانیایی تقدیم کرد. این کتاب که شاه جوان باید از آن پیروی می‌کرد، رساله‌ای در مورد اصول حکومت‌داری بود و در آن استدلال می‌کرد که سرنگونی یک ظالم، در شرایط خاصی قابل توجیه است. اما این کتاب خیلی زود بدنام شد. هنگامی که هنری چهارم فرانسه در سال 1610 به قتل رسید، به سرعت به یاد آورده شد که ماریانا از ظالم‌کشی حمایت می‌کرد (کتاب اول، فصل 6). این کتاب در فرانسه سوزانده شد و جماعت قابل‌توجهی را به سوی یسوعی‌ها جذب کرد.

ماریانا به مدت یک سال زندانی و مجبور به توبه شد. اگرچه او در طول زندگی خود یک یسوعی باقی ماند، اما انتقاد او از این آیین (سخنرانی در مورد عیوب بزرگ در قالب حکومت یسوعی، 1625)، یسوعیان را به دلیل بسیاری از بی‌عدالتی‌ها و نابرابری‌ها به شدت محکوم کرد.

گفته می‌شود که «درباره پادشاه» به اشخاص قدرت می‌دهد تا یک پادشاه قانونی را بکشند. «دکترین‌های مخرب» این کتاب مقصر قتل هنری چهارم شناخته شد. مورخان مدرن تمایل به استناد به این تفسیر دارند و «درباره پادشاه» را پله‌ای به سوی تفکر کثرت‌گرایانه و دموکراتیک مدرن می‌دانند. هیچ‌چیز نمی‌تواند دور از حقیقت باشد. تصور ماریانا به عنوان یک نظریه‌پرداز سازش‌ناپذیر مقاومت، در واقع مبتنی بر خوانش تحریف‌شده چند جمله منتخب از اولین کتاب رساله است. این مطالعه یک انحراف رادیکال از دیدگاه قدیمی ماریانا به عنوان یک متفکر مشروطه‌خواه مدرن اولیه ارائه می‌دهد. تجزیه‌وتحلیل کامل متن به عنوان یک کل نشان می‌دهد که او یک عامل زیرک و خلاق زبان سیاسی و همچنین قهرمان کلیسا و اسقف‌های کاستیاست. دیدگاه غم‌انگیز ماریانا و در مواقعی کاملاً بدبینانه به انسان، تمرکز و انسجام به متنی می‌بخشد که مرزهای اصطلاحی و گفتمان‌های سیاسی را به چالش می‌کشد. «درباره پادشاه» از این جهت استثنایی است که یک نظریه مکتبی کنجکاو در مورد منشأ جامعه، یک ایدئولوژی محافظه‌کارانه در زمینه سلطنت مطلقه و یک دیدگاه رادیکال نفس‌گیر از تجدید تئوکراتیک دولت و جامعه اسپانیا را در کنار هم قرار می‌دهد. این پیچیدگی، حیات سیاسی اسپانیا در اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم را تایید می‌کند. 

«رساله هفتم» او (کلن، 1609) دوباره نویسنده را در کانون توجه رسوایی قرار داد، زیرا دو رساله در فهرست پاکسازی قرار گرفتند و نویسنده همزمان دچار درگیری با حاکمیت و تفتیش عقاید شد. رساله او در مورد انتقادش از این دستور (درباره عیوب بزرگ در شکل حکومت یسوعی، بوردو، 1625) پس از مرگش منتشر شد.

اولین نسخه «تاریخ اسپانیا» به زبان لاتین در سال 1592 منتشر شد. ماریانا چندین تکمله در طول حیات خود به آن اضافه کرد و اثر را دوباره به اسپانیایی نوشت. اولین نسخه اسپانیایی (تاریخ عمومی اسپانیا) در سال 1601 منتشر شد. این کتاب یک اثر هنری است که تاریخ، حکایت و افسانه را در نثری روان و خواندنی ترکیب کرده و آن را به اثری همیشه مورد علاقه تبدیل می‌کند.

علیه پادشاه

ماریانا را می‌توان پیشرو نظریه جان لاک در مورد رضایت عمومی و برتری مستمر مردم نسبت به دولت نامید. اما جذاب‌ترین ویژگی نظریه سیاسی ماریانا، نوآوری خلاقانه او در نظریه مکتبی استبداد بود. اینکه یک ستمگر ممکن است به طور عادلانه به دست مردم کشته شود، از دیرباز دکترین استاندارد بوده است، اما ماریانا آن را تا حد زیادی به دو روش مهم گسترش داد. او ابتدا تعریف استبداد را بسط داد: ظالم هر حاکمی است که قوانین دین را زیر پا بگذارد، بدون رضایت مردم مالیات وضع کند یا از تشکیل یک مجلس دموکراتیک جلوگیری کند. حتی شگفت‌انگیزتر از آن، برای ماریانا، هر شهروند می‌تواند عادلانه یک ظالم را ترور کند و ممکن است به هر وسیله‌ای که لازم باشد این کار را انجام دهد. ترور به نوعی تصمیم جمعی از سوی کل مردم نیاز نداشت. مطمئناً ماریانا فکر نمی‌کرد که یک فرد باید به راحتی دست به ترور بزند. ابتدا، او باید سعی کند مردم را جمع کند تا این تصمیم سرنوشت‌ساز را بگیرد، اما اگر غیرممکن بود، لااقل باید با «مردان فاضل» مشورت کند، مگر اینکه فریاد مردم علیه ظالم آنقدر آشکار باشد که مشورت غیرضروری شود. او بر این باور است که برخلاف مخالفت‌های رایج در مورد استبداد، برای حاکمان مفید خواهد بود که از مردم بترسند و متوجه شوند که فرو رفتن در استبداد ممکن است باعث شود مردم آنها را به حساب جنایات خود بخوانند.

خوان د ماریانا یکی از جذاب‌ترین شخصیت‌ها را در تاریخ اندیشه سیاسی و اقتصادی داشت. او صادق، شجاع و نترس بود و تقریباً در تمام عمر طولانی خود، حتی برای نوشته‌های اقتصادی‌اش، در هچل می‌افتاد. ماریانا که توجه خود را به نظریه و عمل پولی معطوف کرد، در رساله مختصر خود De Monetae Mutatione (درباره تغییر پول، 1609) حاکم وقت، فیلیپ سوم را به دلیل دزدی از مردم و فلج کردن تجارت از طریق کاهش وزن سکه مس محکوم کرد. وی خاطرنشان کرد: این تنزل، با افزایش حجم پول در این کشور، بر تورم مزمن قیمت اسپانیا نیز افزوده است. فیلیپ بدهی عمومی خود را با کاهش دو‌سوم سکه‌های مسی خود از بین برده بود و در نتیجه عرضه پول مس را سه برابر کرد.

ماریانا خاطرنشان کرد که تحقیر و دستکاری دولت در ارزش بازار پول، تنها می‌تواند مشکلات اقتصادی جدی ایجاد کند: «فقط یک احمق سعی می‌کند این ارزش‌ها را به گونه‌ای جدا کند که قیمت قانونی با قیمت طبیعی متفاوت باشد.»

ماریانا «درباره تغییر پول» را با عذرخواهی جذاب و صریح برای نوشتن کتابی که یادآور اقتصاددان بزرگ سوئدی کنوت ویکسل بیش از دو قرن و نیم بعد است شروع می‌کند: او می‌داند که انتقاد او از پادشاه باعث عدم محبوبیت زیادی شده است، اما همه اکنون زیر سختی‌ها ناله می‌کنند، با این حال هیچ کس شجاعت انتقاد از اقدام پادشاه را به طور علنی نداشته است. از این‌رو، عدالت مستلزم آن است که حداقل یک مرد -ماریانا- برای ابراز نارضایتی مشترک به طور عمومی وارد عمل شود. وقتی ترکیبی از ترس و رشوه برای ساکت کردن منتقدان دست‌به‌یکی می‌کنند، باید حداقل یک مرد در کشور وجود داشته باشد که حقیقت را بداند و شجاعت آن را داشته باشد که آن را به همه گوشزد کند.

ماریانا سپس نشان می‌دهد که تضعیف پول، یک مالیات پنهان بسیار سنگین بر دارایی‌های خصوصی رعایاست و طبق نظریه سیاسی او، هیچ پادشاهی حق ندارد بدون رضایت مردم مالیات وضع کند. از آنجا که قدرت سیاسی از مردم سرچشمه می‌گیرد، پادشاه نه حقی بر دارایی خصوصی رعایا دارد و نه می‌تواند با میل خود ثروت آنها را تصاحب کند.  

پی‌نوشت:

1- در نیمه‌شب 7 تا 8 آگوست، انگلیسی‌ها مواد منفجره را قبل از وزش باد و جزرومد به سمت ناوگان اسپانیایی پرتاب کردند.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها