زاغه ثروتمند، زاغه فقیر
آسیب شدید اقتصادی کووید 19 به شهرنشینان
ترجمه: جواد طهماسبی-وینی موهانجا در زندگی مشکلات فراوانی داشت و کووید 19 آخرین نمونه بود. او که در زاغه بزرگ کیبرا (Kibera) به همراه 300 هزار ساکن در مرکز نایروبی بزرگ شده به وجود بیماری و نبود پول عادت کرده است. خانم موهانجا که اکنون 25 سال دارد از هشت سال پیش و زمانی که مدرسه را ترک کرد نزد خواهرش زندگی میکند. او دو شغل دارد اما نمیتواند اجاره ماهانه هزارشیلینگی (30 /9دلاری) یک خانه گلی برای خود و پسر یکسالهاش را بپردازد. خانم موهانجا میگوید «من فقط امیدوارم یک روز بتوانم کیبرا را ترک کنم».
در فاصله حدود چهار هزار مایل در مادرید زن جوان دیگری آرزو دارد که از محلهاش فرار کند. خانم آکریکز در زاغهای با جمعیت هشت هزار نفر آخرین سال مدرسه را میگذراند و سخت درس میخواند. زندگی در بزرگترین زاغه اروپا قطعاً به دشواری زندگی در کیبرا نیست اما باز هم وحشتناک است. قطعی برق در زمستان باعث شد حداقل 4500 نفر ماهها در سرما بمانند آن هم در زمانی که اسپانیا بیسابقهترین بارشهای برف را شاهد بود. کودکانی که از روشنایی برق محروم بودند و نمیتوانستند لپتاپ یا موبایل خود را شارژ کنند از تحصیل آنلاین عقب افتادند. آکریکز 17ساله میگوید «من قصد دارم درسم را تمام کنم، کار پیدا کنم و از اینجا بروم».
هر دو خانم با وجود مشکلات فراوانی که در زندگی با آنها روبهرو هستند وقت ندارند به کووید 19 فکر کنند. اما همهگیری باعث شد توجه سیاستگذاران به آنها جلب شود. در سرتاسر جهان بیش از یک میلیارد نفر در زاغهها زندگی میکنند. آنها در خانههایی بدون حق مالکیت هستند و خدمات پایه از قبیل آب آشامیدنی یا برق از آنها دریغ میشود. اکثر محرومان زاغهنشین جهان در کشورهای فقیر هستند اما زاغهها را میتوان در کشورهای ثروتمند نیز یافت. افراد ساکن این زاغهها به مشاغلی غیررسمی مانند دستفروشی یا نظافت منازل ثروتمندان مشغول هستند. این وضعیت باعث میشود در کشورهای ثروتمند اینگونه افراد از پشتیبانی دولتی -به عنوان مثال طرح مرخصی همراه با حقوق- دور بمانند. در کشورهای فقیر نیز آنها از هر نوع پشتیبانی محروم میمانند. در نایروبی، ممنوعیتهای رفت و آمد با هدف جلوگیری از شیوع کووید 19 به اجرا گذاشته شدند. افرادی که مجبور شدند این مقررات را زیرپا بگذارند تا پولی برای ادامه زندگی پیدا کنند مورد ضربوشتم پلیس قرار گرفتند.
تا قبل از همهگیری، سیاستگذاران اغلب به فقر در خارج از شهرها توجه میکردند. مناطق روستایی اغلب از زیرساختارهای حیاتی مانند جاده و ارتباطات اینترنتی محروم هستند اما با وجود ویروسی که در هوا گردش میکند خطر ابتلا به بیماری در کارهای بیرون از منزل مانند مراقبت از دامها یا شخم زدن مزارع در مقایسه با کارهایی مثل نظافت منازل بسیار کمتر است. علاوه بر این، وقتی درآمدی نباشد کشاورزان و روستانشینان میتوانند با کشاورزی اندک خود را زنده نگه دارند.
فقرای شهرنشین شدیدترین آسیبهای اقتصادی و بهداشتی را از کووید 19 دریافت کردند. در نظرسنجی ماه می بانک جهانی، بیش از یکسوم از پاسخدهندگان در شهرهای کنیا گفتند که در هفته گذشته حداقل یک وعده غذایی را کنار گذاشته بودند. این نسبت در میان پاسخدهندگان روستایی 27 درصد بود. 15 درصد از شهرنشینان گفتند که بیکار شدهاند. این رویداد شدت فاجعه را در مناطق شهری بالا میبرد. بانک جهانی پیشبینی میکند تا پایان امسال همهگیری 150 میلیون نفر دیگر را به قلمرو فقر مطلق میکشاند بدان معنا که درآمد روزانه آنها از 90 /1 دلار کمتر خواهد شد. این فقرای جدید با احتمال زیاد در ابرشهرها خواهند بود.
کووید 19 مقامات شهری را وادار کرد به زاغهها توجه کنند؛ هم به خاطر ساکنان آنها و هم به خاطر کسانی که در همسایگی زندگی میکنند. وقتی مردم در فاصله اندکی از یکدیگر زندگی میکنند بیماری با سرعت بیشتری شیوع مییابد. مطالعهای که بین ماههای ژوئن و جولای سال گذشته در بمبئی انجام گرفت نشان داد در بدن 54 درصد از زاغهنشینان آنتیبادی کووید 19 وجود دارد در حالی که 16 درصد از ساکنان محلات رسمی آنتیبادی داشتند. بیماری به سرعت به محلههای دیگر سرایت میکند. دانشآموزان زاغه کانیادا در مادرید سوار اتوبوس میشوند تا به مدارس داخل یا اطراف پایتخت بروند. در نایروبی نیز زاعه کیبرا در میان مناطق مسکونی مرفه واقع شده است و اکثر زاغهنشینان در آن مناطق کار میکنند.
طرفداران توسعه به جای تمرکز بر افراد فقیر در شهرهای ثروتمند (مانند خانم آکریکز) به افراد فقیر در شهرهای فقیر (مثل خانم موهانجا) توجه میکنند. این کار منطقی است چراکه گروه دوم فقیرترند. کیبرا از آن زاغههایی است که نامشان اغلب در کارزارهای خیریه جمعآوری پول میآید. کلبههای این زاغهها از خشت و گل و ورقههای حلبی ساخته و زبالهها در خیابانهای خاکی انباشته شدهاند.
فقر مطلق سلامتی را از بین میبرد. خانم موهانجا با پنج نفر دیگر در یک کلبه تکاتاقی زندگی میکند. رعایت فاصلهگذاری اجتماعی غیرممکن است. آب لولهکشی وجود ندارد. آنها مجبورند برای رفع تشنگی و آشپزی قوطی آب بخرند و از حمامهای مشترک محلی استفاده کنند.
ساکنان کیبرا از تاثیر کووید 19 بر سلامتشان گلهای ندارند بلکه بیشتر نگران اثرات اقتصادی آن هستند. آرایشگاهی که خانم موهانجا در آن کار میکند ساعات کاری او را کاهش داد و یکی از دوستانش از او خواست تا در دکه خدمات پرداخت موبایلی به او کمک کند. اما درآمد ماهانه شش هزار شیلینگ برایش کافی نیست. تازه او یکی از افراد خوشاقبال بهشمار میرود. بسیاری از همسایگانش بیکارند. بسیاری از ساکنان خانههایشان را از مالکان خصوصی اجاره کردهاند. این مالکان اغلب مستاجران را تهدید میکنند و در صورت عدم پرداخت اجاره درها و سقف منازل را برمیدارند. چوب تهدید تخلیه منزل همیشه بالای سر مستاجران است.
وضعیت ساکنان کانیادا خیلی بهتر است. بسیاری از آنها اجاره نمیدهند. این منطقه مسکونی در زمینی عمومی قرار دارد که روزگاری مسیر رفت و آمد گوسفندان بود. خانوادههای اقوام کولی روما (Roma)، اسپانیاییهای فقیر و مهاجران شمال آفریقا ساکنان این زاغه را تشکیل میدهند. آنها تا قبل از بحران مالی 2008 در بخش ساختوساز اشتغال داشتند. بنابراین بخشهایی از زاغه به دیگر محلههای پایتخت اسپانیا شباهت دارد. خیابانها آسفالت و خانهها سیمانی هستند. فقط کلاف پیچدرپیچ سیمها در بالای دکلهای برق نشان میدهند که اینجا یک محله مسکونی غیررسمی است.
خانم آکریکز با والدین و چهار فرزند دیگر در یک خانه مستحکم برخوردار از آب لولهکشی و دستشویی بهداشتی در کانیادا زندگی میکند. پدرش درآمد ثابتی از کار در پروژههای ساختمانی دارد. آنها میتوانند ماسک صورت و لباسهای نو خریداری کنند.
دزد شادمانی
اما ساکنان کانیادا در مقایسه با افراد پیرامون خود فقیر هستند. فقر نسبی یعنی درآمد افراد فقیر در مقایسه با میانه درآمد کشور شدید است. برچسبی که به آنها زده میشود درد بیشتری دارد. اکثر افرادی که خانم موهانجا میشناسد همانند خود او نمیتوانند غذای کافی، سقفی بر روی سر و آب پاکیزه داشته باشند.
خانم آکریکز همین تازگیها به همکلاسیهایش گفت کجا زندگی میکند. او باید شجاعت داشته باشد. آکریکز میگوید بسیاری از مردم فکر میکنند ساکنان کانیادا متفاوت، از زیرکار دررو و تنپرورند. آنگونه که سابینا آلکایر مدیر برنامه فقر و توسعه انسانی دانشگاه آکسفورد میگوید این نوع برچسبهای تحقیرآمیز میتوانند همانند یک بیماری جسمی بر کارکرد مغز انسان تاثیر بگذارند. افراد احساس میکنند از دیگران جدا شدهاند و این احساس دردناک است. خانم آکریکز به مدرسهای خارج از زاغه کانیادا میرود. دوستانش در تعطیلات آخر هفته برای خوشگذرانی به مرکز شهر میروند. او نمیتواند چنین کاری انجام دهد. تنها تفریح و گردش او برنامههایی هستند که موسسه خیریه کاتولیک کاریتاس سازماندهی میکند. آکریکز میگوید «این یک زندگی عادی نیست».
منبع: اکونومیست