GDP بهدردنخور
اقتصاد پس از همهگیری چگونه خواهد بود؟
ترجمه: جواد طهماسبی- بدا به حال جدولسازان جهان. گردابهای غیرعادی سال 2020 تا سالها رشد طبیعی اقتصاد را خنثی خواهند کرد. این اتفاق هماکنون برای ارقام تولید ناخالص داخلی سهماه سوم روی داده است. این دادهها آگاهیبخش هستند. میزان تولید امروزه تا حدی انعکاسی از موفقیت یا شکست دولتها در کنترل شیوع کووید 19 بهشمار میرود. اما این ارقام به سادگی میتوانند ما را گمراه کنند بنابراین لازم است با دقت با آنها برخورد شود.
ارقام امسال تولید ناخالص داخلی چالشهای تفسیری زیادی را پیشرو میکشند. به عنوان مثال آمارگران آمریکا و ژاپن رشد تولید ناخالص داخلی را در مقایسه با سهماه قبل و به شکل نرخ سالانه ارائه میدهند. این نرخ نشان میدهد اگر عملکرد یک اقتصاد در این سهماه تا یک سال حفظ شود تا چه اندازه کوچک یا بزرگ خواهد شد. از آنجا که اقتصادها چندبار گرفتار تعطیلات قرنطینه و از آنها خارج شدهاند، ارقام رشد بهدست آمده در بخشهای دارای شرایط مساوی گیج و گمراهکننده هستند. در آمریکا تولید ناخالص داخلی واقعی در سهماه دوم سال با سرعت 31درصدی کوچک شد و ظاهراً نشان داد که کووید 19 حدود یکسوم از تولید اقتصادی کشور را بلعیده است. اما در واقع تولید سهماه دوم فقط 9 درصد از تولید سهماه اول کمتر بود. این عدد هنوز هم تکاندهنده است اما شدت آن بسیار کمتر میشود.
محاسبات ریاضی ساده این پیچیدگی را بیشتر میکنند. دفتر تحلیلهای اقتصادی در دوم اکتبر گزارش داد که در سهماه سوم سال تولید ناخالص داخلی آمریکا در مقایسه با سه ماه دوم و با مبنای نرخ سالانه، 33 درصد افزایش داشته است. این نرخ دو برابر گمراهکننده است. از سهماه دوم تا سهماه سوم تولید فقط 4 /7 درصد رشد داشت. اگرچه رشد سهماه سوم بر مبنای مطلق از سه ماه دوم بالاتر است. این حقیقت که نرخ رشد آن از سطح تولید آسیبدیده از همهگیری بالا رفت بدان معناست که تولید ناخالص داخلی آمریکا هنوز سه درصد از سال قبل پایینتر است.
به نظر میرسد که اقتصاد جهانی نیز شاهد افت سالانه مشابهی باشد. صندوق بینالمللی پول پیشبینی میکند که امسال تولید جهانی 4 /4 درصد کاهش یابد. موارد استثنا مانند چین که در آن تولید ناخالص داخلی در سهماه سوم سال نسبت به همان دوره در سال قبل پنج درصد بیشتر بود نهتنها در مدیریت بحران بهتر عمل کردهاند بلکه زودتر از دیگران وارد عمل شدهاند. با این حال ظواهر میتوانند فریبنده باشند. اقتصاددانان تولید ناخالص داخلی را یک متغیر جریان (Flow) میدانند که برآوردی از مقدار تولید (یا در بیان دیگر، مقدار پول خرجشده یا کسبشده) در یک دوره زمانی است. اگر اقتصاد شیلنگی باشد که جریانی از آب را انتقال میدهد کووید 19 گرهی در آن است که جلوی جریان را میگیرد. همهگیری بسیاری از فعالیتهای عادی مانند غذا خوردن در بیرون، رفتن به تعطیلات و مراجعه به دندانپزشک را متوقف ساخت. علاوه بر این، گروه در برخی جاها نسبت به دیگر مکانها قابلیت انسداد بیشتری داشت. به عنوان نمونه، پیشبینی میشود که اقتصاد آلمان امسال شش درصد کوچکتر شود در حالی که ممکن است اقتصاد اسپانیا 13 درصد انقباض داشته باشد. این پرسش باقی میماند که آیا گرههای امروزی آسیبهای پایداری را به شیلنگ وارد و ظرفیت درازمدت آن را تحت تاثیر قرار خواهند داد؟ به عبارت دیگر آیا آنچه اقتصاددانان هیسترزیس (Hysteresis) مینامند رخ خواهد داد؟ میزان و شدت چنین آسیبی مشخص نیست.
هیسترزیس را باید یک نگرانی جدی دانست. صندوق بینالمللی پول پیشبینی میکند که تولید بسیاری از اقتصادهای بزرگ مانند برزیل، بریتانیا، فرانسه و ژاپن در سال 2022 بر مبنای واقعی کمتر از تولید سال 2019 آنها خواهد بود. این کاهش در ایتالیا تا سال 2025 ادامه مییابد. اما عمق و دوام این اثرات به مقدار جریانهای تولید در شیلنگ در سال جاری ربطی پیدا نمیکند. به منابع بالقوه آسیبهای درازمدت توجه کنید. کاهش درآمد بنگاهها و خانوارها بدان معناست که نکول وام و ورشکستگیها در راه هستند. این رویدادها حتی با عقبنشینی کووید 19 نیز در فرآیند بهبود اقتصاد خلل ایجاد میکنند. تعطیلی شرکتها و قطع ارتباط آنها با مشاغل بازگشت به اشتغال کامل را به تاخیر میاندازد و ممکن است این تاخیر آنقدر به درازا بکشد که در طول آن مهارتهای کارگران بیکار و شبکههای آنها دچار فرسایش شوند.
علاوه بر این، کمبود سرمایهگذاری در سال جاری بر جریان تولید ناخالص داخلی بهگونهای تاثیر میگذارد که سطوح سرمایه به ازای هر کارگر و همچنین رشد بهرهوری را پایین میآورد و در نتیجه رشد درازمدت با مانع مواجه میشود. کاهش سرمایهگذاری بخش خصوصی عامل حدود یکچهارم از سقوط تولید ناخالص داخلی آمریکا در سهماه دوم بود.
با این حال میتوان خطر آسیبها را کاهش داد. بستههای محرک سخاوتمندانه دولتی میتوانند پیوند بین مصرف امروز خانوارها و توانایی مصرف فردای آنها را قطع کنند. این کمکها تاکنون در تقویت تولید ناخالص داخلی نقش زیادی نداشتهاند. ممکن است دریافتکنندگان به جای خرج کردن این پولها، آنها را پسانداز کنند یا اینکه تعطیلیها جلوی خرج کردن را بگیرد. به عنوان مثال، چکهای کمکی در آمریکا در سهماه دوم سال درآمد در دسترس خانوارها را بالا برد اما خانوارها باز هم 26 درصد از درآمدشان را پسانداز کردند که در مقایسه با هفت درصد زمان مشابه در سال 2017 رشد زیادی داشت. اما ترازنامههای سالم خانوارها اقتصاد را برای شکوفایی پس از همهگیری آماده میسازد. به همین دلیل است که نباید در طول تابستان این کمکها را کاهش داد. عدم تمدید بسته محرک نیز نشانهای از تاکید اشتباه قانونگذاران بر کوتاهمدت بودن آن است. وامگیری بیشتر امروز برای پایداری مالی درازمدت بهتر از پاسخ کوچکی است که سالها درآمد را سرکوب میکند.
داستانی برای گفتن
اندازهگیری میزان تاثیرگذاری سرمایهگذاری امروز بر رشد ظرفیت فردا از آنچه تصور میشود دشوارتر است. وقتی بنگاهها -آنگونه که امسال مجبور شدند- در جستوجوی راههایی برای استفاده از فناوریهای جدید باشند در واقع برای «سرمایه غیرملموس» هزینه میکنند که ممکن است رشد درازمدت را بهبود بخشد بدون آنکه در تولید ناخالص داخلی امروز ثبت شود. توسعه اقتصادی چین در سال جاری مرهون سرمایهگذاری این کشور در بخشهای مسکن و زیرساختار است. هزینهکرد سرمایه عامل کل رشد اقتصادی چین در سهماه دوم سال بود و توانست سقوط شدید مصرف را خنثی کند. همین امر نیمی از افزایش تولید ناخالص داخلی در سهماه سوم را باعث شد. اگر این پروژهها به درستی انتخاب شده باشند در رشد آینده سهم خواهند داشت. اما اگر گزینش آنها مناسب نباشد رقم چشمگیر رشد ناخالص داخلی در سال 2020 فقط میتواند به عنوان یک اعتبار و پز کوتاهمدت برای دولت چین عمل کند.
هیچ آماری بدون نقص نیست. تولید ناخالص داخلی در بهترین حالت نمایشگر ضعیفی از سلامت اقتصادی یک کشور است. یعنی در حالتی که گردآورندگان دادهها در دولت نهایت تلاش و دقت خود را بهکار برند. درست همان اندازهای که مقایسه جریانها اغواکننده مینماید مدیریت صحیح اقتصادی در زمان همهگیری مرگبار نیازمند تمرکزی متفاوت با دیگر زمانهاست.
منبع: اکونومیست