نوآوری سبز
مولفهای ضروری در مقابله با تغییرات اقلیمی
دولتها پشت سرهم صف کشیدهاند تا اهداف اقلیمی جدیدی را برای نیمه قرن تدوین کنند. ژاپن هفته گذشته اعلام کرد که تصاعد تمام گازهای گلخانهای را متوقف میکند. حدود یک ماه گذشته، چین و کره جنوبی گفتند که اقتصادهایشان کربن صفر خواهد بود بدان معنا که میزان دیاکسید کربنی که وارد جو میکنند از میزان جذب آن از جو فراتر نمیرود. در ماه مارس، اتحادیه اروپا از طرح «صفر خالص» خود پردهبرداری کرد. بریتانیا و فرانسه اهداف خود را در قوانین گنجاندند. پیروزی جو بایدن در انتخابات نیز میتواند آمریکا را در مسیری مشابه قرار دهد.
تدوین اهداف از تحقق آنها آسانتر است. امروزه حدود 85 درصد انرژی صنعتی جهان از سوختهای فسیلی تامین میشود. رساندن مصرف این سوختها به حدود صفر مستلزم تحولات اقتصادی بسیار بزرگی است. باید تغییرات عظیمی در چگونگی تولید و کاربرد انرژی صورت گیرد. علاوه بر این لازم است مجموعه بزرگی از نوآوریها ارائه شوند که به عنوان مثال چگونگی تولید فولاد و سیمان یا چگونگی طراحی و مدیریت ساختمانها را بهبود بخشند.
دستگاهها و سازمانهای نوآوری سبز درباره موفقیتهای خود هیاهوی زیادی برپا میکنند. ارزش سهام شرکتهای دارای فناوریهای پایداری اقلیمی سر به فلک کشیده است. ارزش تسلا به 385 میلیارد دلار رسید و از مجموع ارزش سه شرکت بزرگ خودروسازی قبل از آن فراتر رفت. امسال ارزش شرکت بیوایدی (BYD)، رقیب چینی تسلا، بیش از سه برابر افزایش یافت. شرکت انرژی پاک نکست ایرا (Next Era) در این ماه اگزون موبیل را پشت سر گذاشت و به بزرگترین بنگاه انرژی آمریکا تبدیل شد. در چهار سال گذشته میزان معاملات سرمایه خطرپذیر (VC) بیش از دو برابر شد. با این حال سرمایه بسیار اندکی به سمت نوآوری سرازیر میشود. هزینهکرد تحقیق و توسعه (R&D) سه منبع اصلی دارد: سرمایه خطرپذیر، دولتها و شرکتهای انرژی. ترکیب سرمایهگذاری سالانه این سه منبع در شرکتهای فناوری و نوآوری که بر اقلیم تمرکز دارند به بیش از 80 میلیارد دلار میرسد. برای مقایسه باید بگوییم این مبلغ اندکی بیش از دو برابر هزینهکرد تحقیق و توسعه بنگاه فناوری آمازون است. به این صورت است که یکی از بزرگترین مشکلات جهان فقط چهار درصد از کل هزینهکرد اختصاصیافته تحقیق و توسعه را از آن خود میکند. دولتها از اهدافشان عقب ماندهاند. سرمایهگذاری خطرپذیر در بنگاههای نوپای سبز فقط یکدهم کل سرمایهگذاریهای خطرپذیر است و بنگاههای عرضهکننده کالاها و خدماتی که تصاعد گازهای گلخانهای را کاهش میدهند فقط پنج شرکت از 100 شرکت برتر در فهرست بهترینهای بورسی هستند. سابقه بخش خصوصی در نوآوریهای اقلیمی در بهترین حالت موضوع شکست و پیروزی بوده است. سرمایهگذاری خطرپذیر سبز که در اواسط دهه 2000 شکوفا شده بود چند سال بعد ورشکسته شد. چه کاری میتوان انجام داد؟ اولین گام آن است که تقسیم وظایف بهطور شفاف بین دولت و بخش خصوصی انجام گیرد. دولتها باید از چندین جهت وارد شوند چون بازار به تنهایی کاری برای دور شدن از سوختهای فسیلی انجام نمیدهد. دولت باید این کار را با تامین منابع برای پژوهشهای پایه و همچنین بخشهایی از توسعه و کاربری فناوریها آغاز کند. برخی پروژهها بسیار پرخطر، بسیار بزرگ (یا هر دو) هستند و سرمایهگذاران خصوصی به آنها ورود نمیکنند. در عمل، این بدان معناست که دولت باید بار تامین بخشی از هزینههای نیروگاههای جدید اتمی، شبکههای جدید شارژ خودروهای برقی یا مطالعات کامل فناوریهای جدیدی مانند مهندسی زمین را بر دوش بکشد. علاوه بر این، دولتها باید سیاستهایی را با هدف تشویق مصرف سبز تصویب کنند. قیمتگذاری کربن گامی ضروری است که بنگاهها و در نهایت مصرفکنندگان را وادار میسازد هزینه تصاعد مربوط به خودشان را بپردازند و سرمایهگذاران نیز میتوانند سرمایههایشان را سودمندتر و موثرتر تخصیص دهند. خبر خوب آن است که دولتها بالاخره در حال تغییر رویکرد هستند. مالیات کربن در حال گسترش است و به زودی یکپنجم از کل تصاعد جهانی را دربر میگیرد. بخشی از برنامه بازیابی 750 میلیاردیورویی اتحادیه اروپا به سمت تحقیق و توسعهای هدایت میشود که با کاهش تصاعد گازهای گلخانهای و اثرات آن سروکار دارد. آقای بایدن در صورت انتخاب قصد دارد ظرف چهار سال 300 میلیارد دلار به فناوریهای انرژی تجدیدپذیر اختصاص دهد. در حال حاضر، دولت فدرال کمتر از هفت میلیارد دلار در سال برای تحقیق و توسعه سبز هزینه میکند.
بخش خصوصی هنوز نقشی حیاتی دارد. سرمایهگذاران و کارآفرینان بهترین کسانی هستند که میتوانند ایدههای جدید را تجاریسازی کنند. بازارهای عمومی منبع بزرگی از سرمایه برای بنگاههای بالغ هستند تا آنگونه که تجربه تسلا نشان داد به رشد سریع آنها کمک کنند. اما تاکنون صنعت مدیریت دارایی به روشهای تصنعی و نمایشی عملکرد سبز خود را ارائه میدهد. در سه ماه اخیر جریان ورودی خالص پول به صندوقهای «پایدار» که سهم شرکتهای بزرگ کماثر بر تغییرات اقلیمی را دنبال میکنند دو برابر حجم سرمایهگذاری سالانه در سرمایه خطرپذیر سبز بود.
شرکتها و صندوقهای بیشتری به سرمایههای خطرپذیر حامی محیط زیست چشم دوختهاند. اما لازم است سرمایهگذاران نهادی که مبالغ بزرگتری دارند نیز از این فرصت استقبال کنند. دوران گذار آینده در بخش انرژی یکی از بزرگترین فرصتهای تجاری دهههای آینده خواهد بود. سرمایهگذاران باید به جای خرید سهام تسلا، آن هم 17 سال پس از تاسیس آن، در جستوجوی ابرستاره بعدی برآیند.
منبع: اکونومیست