پاداش طراحی بازار
موریل نیدرلی مدال اسکار مورگنشترن را به خانه برد
موریل نیدرلی، استاد اقتصاد دانشگاه استنفورد، پنجمین مدال اسکار مورگنشترن را دریافت کرد. دانشکده اقتصاد دانشگاه وین امسال مدال اسکار مورگنشترن را برای پنجمین بار در اکتبر 2021 اعطا میکند. برنده امسال این مدال موریل نیدرلی، استاد دانشگاه استنفورد و متخصصی برجسته در اقتصاد تجربی و تفاوتهای جنسیتی در رفتارهای رقابتی در بازارهای کار، معرفی شده است.
نیدرلی یکی از استادان برجسته مدرسه علوم انسانی دانشکده اقتصاد دانشگاه استنفورد است و یکی از متخصصان شناختهشده جهانی در اقتصاد تجربی و طراحی بازار (market design) به شمار میرود. نیدرلی با تحقیقات خود در مورد تفاوتهای جنسیتی در شرایط رقابتی سهم بسزایی در بحث رفتارهای کاربردی در بازار کار داشته است. نیدرلی که در دانشگاه وین تحصیل کرده و دکترای خود را در دانشگاه هاروارد گذرانده است، مدال اسکار مورگنشترن را برای دستاوردهای تحقیقاتی برجسته خود در اقتصاد دریافت میکند. تحقیقات نیدرلی در مورد تفاوت جنسیتی در رفتار رقابتی در سطح بینالمللی و فراتر از جامعه علمی شناخته شده است: «چرا زنان بهطور متفاوتی مذاکره میکنند و این رفتار چه تاثیراتی بر بازار کار دارد، به عنوان مثال در مذاکرات دستمزدی»، که در والاستریت ژورنال، مجله فوربس و آتلانتیک، منتشر شده است.
نیدرلی به عنوان یکی از کارشناسان برجسته در زمینه برابری جنسیتی و مسائل مربوط به تامین مالی، در جلسات و کنفرانسهای بینالمللی سخنرانی میکند. بیشترین آثار مورد استناد او تا به امروز که به هنجارهای رقابت جنسیتی پرداختهاند شامل «آیا زنان از رقابت قرار میکنند؟ آیا مردان بیش از حد رقابت میکنند؟» در سال 2007 با همکاری لیزه وسترلوند و «عملکرد در محیطهای رقابتی: تفاوتهای جنسیتی» در سال 2003 با همکاری اوری گنیزی و آلدو روستیچینی، نگاشته شده است.
تمرکز تحقیق روی طراحی بازار بر این پرسش است که چگونه مشکلات در بازارهای غیر خودتنظیمگر میتوانند حل شوند. نیدرلی مطالعات و تحقیقات گستردهای در این زمینه انجام داده است؛ به عنوان نمونه در مقاله «علامتدهی در بازارهای منطبق» تکنیکی که قصد دارد شرکتها و متقاضیان مناسب را سریعتر به هم متصل کند معرفی شده است.
موریل نیدرلی در حال حاضر در زمینه اقتصاد تجربی و رفتاری و جنسیت تدریس میکند. او در سال 2002 مدرک دکترای خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه هاروارد کسب کرد و پس از فارغالتحصیلی به عنوان استادیار به دانشگاه استنفورد پیوست و در آنجا در سال 2007 به سمت دانشیاری و در سال 2012 به استادتمامی ارتقا یافت. او یکی از پژوهشگران دفتر ملی پژوهشها اقتصادی و سازماندهنده کنفرانس سالانه SITE در زمینه اقتصاد تجربی در دانشگاه استنفورد است. نیدرلی سردبیر مجله American Economics-Miycroeconomics و همچنین سردبیر مجله انجمن اقتصاد اروپا و سردبیر اقتصاد کمی است.
در باب طراحی بازار
اقتصاد سنتی بازارها را صرفاً محل تلاقی عرضه و تقاضا میداند. ولی حوزه جدیدی در اقتصاد که به عنوان «طراحی بازار» شناخته میشود عملکرد خوب در بازارها را وابسته به مقررات دقیق میداند. به عنوان مثال عرضه و تقاضا هم بازارهای سهام و هم بازارهای کار را پیش میبرد، ولی فردی که میخواهد سهام شرکتی را بخرد یا بفروشد مراحل بسیار متفاوتی را نسبت به آنچه یک کارجو یا کارفرما دنبال میکند، طی میکند. علاوه بر این، بازارهای کار متفاوت از یکدیگر عمل میکنند: پزشکان مانند وکلا یا بازیکنان فوتبال استخدام نمیشوند. طراحان بازار تلاش میکنند این تفاوتها و قوانین و رویههایی را که باعث میشود انواع مختلف بازارها خوب یا بد عمل کنند درک کنند. هدف آنها این است که عملکردها و الزامات بازارهای خاص را به خوبی بشناسند تا در زمان خرابی آنها را تعمیر کنند یا در صورت نبود بازارها آنها را از ابتدا بسازند.
دو تحول در اقتصاد گرد هم آمدند و زمینهساز شکلگیری طراحی بازار شدند. یکی نظریه بازیها بود؛ که مطالعه قوانین بازی و رفتار استراتژیکی بود که آنها ایجاد میکردند. در دهه 1990 این نظریه تا اندازهای به بلوغ رسیده بود که میتوانست راهنماییهای عملی ارائه دهد. در این مورد نظریه بازیها از روششناسی جدیدی به نام «اقتصاد کاربردی» کمک میگرفت که ابزارهایی را برای آزمایش میزان اعتبار پیشبینیهای نظریه بازیها و آزمایش طرحهای بازار قبل از معرفی آنها به بازارهای عملی ارائه میکرد. در واقع انگیزه اصلی برای طراحی بازار نیاز به رفع شکستهای بازار بوده است.
طراحی بازار در عمل عمدتاً مربوط به قواعدی است که معاملات بازار را هدایت میکند و زیرساختهایی که امکان انجام این معاملات را فراهم میکند. قوانین میتوانند اشکال مختلفی داشته باشند، از دستورالعملهای ساده گرفته تا دهها صفحه از جزئیات. زیرساختها میتوانند فیزیکی باشند ولی لزوماً نیازی به آن نیست؛ برای مثال زیرساختها میتوانند تکنولوژیک، قانونی یا اجتماعی باشند.
در طراحی بازارها نیازی به متمرکز شدن ندارند، ولی باید معاملات را هماهنگ کنند. به عنوان مثال بازارهای مالی خارج از بورس معاملات را بدون متمرکز کردن آنها ممکن میسازند، در حالی که دفاتر سفارش محدود تمامی معاملات را برای ابزارهای مالی خاصی متمرکز میکنند. به همین ترتیب یک شرکت ممکن است از طریق مذاکرهای چندجانبه یا یک مزایده به فروش برسد.
بازارها میتوانند آزادانه به وسیله بنگاهها اداره شوند یا تحت نظارت و ساماندهی دولتها قرار گیرند؛ آنها ممکن است شامل انتقالات پولی باشند یا نباشند؛ و ممکن است نیاز به مشارکت داشته باشند یا نداشته باشند. به عبارت دیگر بازارها تقریباً میتوانند به هر شکلی ظاهر شوند. طراحی بازار در سالهای اخیر به حوزهای تبدیل شده است که نهتنها اقتصاددانان، بلکه دانشمندان کامپیوتر، محققان عملیات و مهندسان را نیز درگیر کرده است.
الوین راث اقتصاددان آمریکایی و استاد اقتصاد دانشگاه استنفورد و استاد اقتصاد و مدیریت بازرگانی در دانشگاه هاروارد سهم قابل ملاحظهای در زمینه نظریه بازیها، طراحی بازار و اقتصاد تجربی داشته است و به دلیل تاکید خود بر بهکارگیری نظریات اقتصادی در حل مشکلات دنیای واقعی مشهور است. راث در سال 2012 به همراه لوید شپلی جایزه نوبل اقتصاد را به خاطر «تئوری تخصیص پایدار و شیوه طراحی بازار» دریافت کرد.
به عقیده راث بازارها برای عملکرد مناسب باید حداقل سه کار انجام دهند: اول، باید عمق کافی داشته باشند؛ به این معنی که نسبت کافی از خریداران و فروشندگان بالقوه را برای ایجاد نتایج رضایتبخش برای هر دو طرف معامله گرد هم آورند. دوم، باید برای کسانی که دور هم جمع شدهاند تا اطلاعات محرمانهشان را آشکار کرده یا بر اساس آنها عمل کنند امنیت کافی ایجاد کنند؛ زمانی که نتایج یک بازار خوب به چنین افشاگریهایی وابسته است، بازار باید برای شرکتکنندگان در مورد آشکارسازی آنچه میدانند انگیزه ایجاد کند. و سوم اینکه بازارها باید با زمان دادن به شرکتکنندگان بازار بر ازدحامی که عمق میتواند ایجاد کند غلبه کنند، تا زمانی که با گزینههای جایگزین مواجه میشوند انتخابهای رضایتبخشی داشته باشند. راث در تحقیق خود شکست بازار را ناشی از عدم تحقق این شرایط نهادی میداند. او از الگوریتمهای منطقسازی از جمله الگوریتم گیل-شپلی برای غلبه بر ریشههای شکست بازار استفاده میکند و در این مسیر سعی و خطا به شدت بر لزوم تعامل با بازیگران برای تعدیل الگوریتم اولیه اصرار میورزد. راث و همکارانش تاکنون این نظریه را در بازارهای مختلفی چون مبادله کلیه، انتخاب مدرسه-پذیرش دانشآموزان، بازار کار اقتصاددانان و بازار کار پزشکان به کار بردهاند.
مدال اسکار مورگنشترن
مدال اسکار مورگنشترن به نام اسکار مورگنشترن، اقتصاددان و استاد اقتصاد دانشگاه وین نامگذاری شده است. این مدال در سال 2013 به افتخار این اقتصاددان آلمانی و همزمان با جشن 250سالگی دانشکده اقتصاد دانشگاه وین اعطا شد. مدال اسکار مورگنشترن هر دو سال یکبار از سوی این دانشکده برای کارهای برجسته در زمینه تجارت، اقتصاد و آمار اهدا میشود.
اسکار مورگنشترن اقتصاددان آلمانی-آمریکایی در سال 1902 در آلمان متولد شد. او در وین بزرگ شد و به دانشگاه رفت و در سال 1925 از دانشگاه وین فارغالتحصیل شد و دکترای خود را در رشته علوم سیاسی دریافت کرد. از سال 1925 تا 1928 دورهای سهساله را که از سوی بنیاد راکفلر حمایت میشد گذراند و پس از بازگشت در سال 1928 به عنوان استاد اقتصاد در دانشگاه وین شروع به فعالیت کرد. مورگنشترن در سال 1938 به منظور دیدار از دانشگاه پرینستون به آمریکا رفت ولی این اقامت با اشغال وین از سوی هیتلر همزمان شد و در نتیجه او تصمیم گرفت در آمریکا بماند. در آنجا به عضویت هیات علمی دانشگاه پرینستون درآمد و پس از آن جذب موسسه مطالعات پیشرفته شد. مورگنشترن در آنجا جان فون نویمان را ملاقات کرد و با همکاری یکدیگر کتاب «نظریه بازیها و رفتار اقتصادی» را نوشته و در سال 1944 آن را به چاپ رساندند، که به عنوان اولین کتاب در حوزه نظریه بازیها شناخته میشود. همکاری میان مورگنشترن اقتصاددان و جان فون نویمان ریاضیدان به ابداع شاخههای کاملاً نوینی در اقتصاد منجر شد؛ شاخههایی که از زمان پیدایش از هر دو جنبه تحقیقی و کاربردی بسیار مورد توجه قرار گرفتند. مورگنشترن تا زمان بازنشستگیاش در دانشگاه پرینستون به کار خود ادامه داد و پس از آن به دانشگاه نیویورک پیوست.
همه برندگان مورگنشترن
مدال اسکار مورگنشترن برای اولینبار در سال 2013 به راجر بروس میرسون اقتصاددان آمریکایی و استاد اقتصاد دانشگاه شیکاگو اعطا شد. دانشگاه وین به دلیل فعالیتها و تحقیقات گسترده میرسون در زمینه نظریه بازیها این جایزه را به او اهدا کرد؛ چراکه نظریه بازیها در قرن بیستم به یک ابزار پیشگام در تجزیه و تحلیل کمی تبدیل شد و اکنون بخشی از اساس آموزش اقتصاد در این دانشکده است. میرسون در زمینه تخصصی خود یعنی نظریه بازیها مشارکتهای راهگشایی داشته است. او اصول «طراحی مکانیسم» و معادلسازی حجم را تدوین کرد و آنها را در زمینههای تنظیمات و تئوری مزایده به کار گرفت. او که دانشآموخته دانشگاه هاروارد است 25 سال در دانشگاه نورث ایسترن تدریس کرد و سپس به دانشگاه شیکاگو رفت. میرسون در سال 2007 به همراه لئونید هورویچ و اریک ماسکین مدال نوبل اقتصاد را برای پایهگذاری «تئوری طراحی مکانیسم» دریافت کرد.
رابرت فرای انگل دومین برنده مدال مورگنشترن در سال 2015 بوده است. او نیز از جمله اقتصاددانان برجسته آمریکایی است که در سال 2003 به همراه کلیو گرینجر جایزه نوبل اقتصاد را برای «روشهای تجزیه و تحلیل سریهای زمانی اقتصادی با نوسانات متغیر در زمان (ARCH)» برنده شد. انگل استاد مدرسه کسبوکار دانشگاه نیویورک و متخصص تجزیه و تحلیل سریهای زمانی است و علاقه بسیاری به تجزیه و تحلیل بازارهای مالی دارد. مدل ARCH و تعمیمهای آن نهتنها برای محققان بلکه برای تحلیلگران بازارهای مالی نیز به ابزارهایی ضروری بدل شدهاند که از آنها در قیمتگذاری داراییها و ارزیابی ریسک سبد سهام استفاده میکنند.
سومین برنده مدال مورگنشترن ارنست فهر اقتصاددان سوئیسی-اتریشی است که از سال 1994 استاد اقتصاد خرد و اقتصاد تجربی دانشگاه زوریخ بوده است. او تحصیلات خود را در دانشگاه وین انجام داده و مدرک دکترای خود را نیز از همین دانشگاه دریافت کرده است. تحقیقات او عمدتاً بر الگوهای تقریبی، ریشههای تکاملی نوعدوستی انسان، و تعامل میان ترجیحات اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و تعاملات استراتژیک، متمرکز است. او تحقیقات گستردهای روی تاثیر ترجیحات اجتماعی بر رقابت، همکاری و بر ریشههای روانشناختی مشوقها انجام داده است. فهر اخیراً روی موضوع نقش عقلانیت محدود در تعاملات استراتژیک و همچنین مبانی عصبشناسی رفتارهای اجتماعی و اقتصادی کار کرده است. ویژگی کارهای فهر ترکیب ابزارهای نظریه بازی با روشهای تجربی و استفاده از بینشهای اقتصاد، روانشناسی اجتماعی، جامعهشناسی، زیستشناسی و عصبشناسی برای درک بهتر رفتار اجتماعی انسان است.
کریستوفر آنتونیو پیساریدیس اقتصاددان قبرسیتبار بریتانیایی و استاد اقتصاد مدرسه اقتصاد لندن نیز در سال 2019 مدال مورگنشترن را از سوی دانشگاه وین دریافت کرد. او دارای کرسی مطالعات اروپایی در دانشگاه قبرس نیز هست. تحقیقات پیساریدیس عمدتاً بر اقتصاد بیکاری، تئوری بازار کار و سیاست بازار کار متمرکز بوده و اخیراً مقالاتی درباره تغییرات ساختاری نیز به چاپ رسانده است. پیساریدیس در سال 2010 جایزه نوبل اقتصاد را بهطور مشترک با پیتر دایموند و دیل مورتنسن به دلیل توسعه نظریهها در بازار کار، تعاملات آن با سیاستهای بازار کار، رشد اقتصادی و تغییرات ساختاری، دریافت کرد.
او مقالات بسیاری در مجلات معتبر جهان به چاپ رسانده و کتاب او با عنوان «تئوری بیکاری تعادلی» یکی از منابع استاندارد در اقتصاد بیکاری است. پیساریدیس در سال 2009 به عنوان نایب رئیس انجمن اقتصاد اروپا فعالیت کرد و در سال 2012 به عنوان رئیس این نهاد برگزیده شد. او مدرک دکترای خود را از مدرسه اقتصاد لندن دریافت کرد و یکی از اعضای منتخب آکادمی انگلستان، انجمن اقتصادسنجی و انجمن اقتصاددانان کار است.