سوغات رئیس
دستاوردهای سفر مسعود پزشکیان به نیویورک چه بود؟
سفر سهروزه مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران به نیویورک با دستاوردهای چندگانهای همراه بود. بررسی رسانههای آمریکایی و بینالمللی نشان میدهد برنامههای رئیسجمهور کشورمان در کانون توجه رسانهها قرار داشته و با پوشش گستردهای از سوی شبکهها و خبرگزاریها مواجه شده است. سخنرانیها و نشستهای رئیسجمهور در هفتادونهمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویری شفاف از مواضع ایران را در رابطه با مسائل منطقهای و بینالمللی به نمایش گذاشت. در حاشیه این سفر، پزشکیان با سران ۱۵ کشور دیدار و رایزنیهای فشرده دیپلماتیکی را انجام داد.
در گزارش پیشرو تلاش میکنیم مهمترین مسائلی که در این سفر مطرح شد از جمله آمادگی ایران برای شروع مذاکرات هستهای، بهبود روابط با کشورهای اروپایی و همچنین مسائل منطقهای را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.
بازگشت به تعهدات برجامی
مسعود پزشکیان در جلسه با مدیران رسانههای آمریکایی، در حالی که کنار چهرههایی همچون محمدجواد ظریف، سیدعباس عراقچی و مجید تختروانچی، معماران توافق برجام نشسته بود، تاکید کرد که جمهوری اسلامی ایران برای بازگشت به تعهدات برجامی آمادگی دارد، اما تحت فشار و تحریم وادار به مذاکره نخواهد شد. ما برای بازگشت به تعهدات خود در توافق صورتگرفته آمادگی کامل داریم، اما نمیشود که آمریکا و کشورهای اروپایی حاضر به اجرای تعهدات خود نباشند و در مقابل از ما بخواهند که به تعهدات خود بازگردیم. ما به همه تعهدات خود در این توافق نیز پایبند بودیم، اما این ترامپ بود که از برجام خارج شد و متاسفانه کشورهای دیگر نیز به جای کمک به احیای این توافق، به تعهدات خود عمل نکردند و روزبهروز بر دایره تحریمهای ایران اضافه شد.
سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه نیز در یک گفتوگوی ویدئویی که در کانال تلگرامی خود منتشر کرد، گفت که آماده است در صورت تمایل طرفهای مقابل، مذاکرات هستهای را در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک آغاز کند. عراقچی تاکید کرد که تلاش ما این است که دور جدیدی از مذاکرات در حوزه هستهای آغاز شود، ما آمادگی این موضوع را داریم و اگر طرفهای مقابل هم آمادگی داشته باشند میتوانیم در همین سفر شروع مجدد مذاکرات را داشته باشیم. وظیفه ما در سیاست خارجی این است که اگر اختلافات و تخاصمی بین ما و برخی از کشورها و بهخصوص آمریکا به وجود آمده است، آن را کاملاً رصد کرده و تدبیر کنیم که چگونه هزینهها را برای کشور و مردم کاهش دهیم.
در همین زمینه سینا عضدی، مدرس روابط بینالملل در دانشگاه جرجواشنگتن، معتقد است که واکنش دولت آمریکایی به صحبتهای مقامات ایران در نیویورک مثبت است اما کاخ سفید منتظر است تا ببیند ایران در عمل چه اقدامی انجام میدهد. آمریکاییها بر دو مسئله تاکید دارند، اول اینکه باید ببینند همکاریهای ایران و آژانس چگونه پیش میرود و دوم مسئله حمایت ایران از روسیه (به ادعای آمریکا) است. مسئله اوکراین برای کشورهای غربی و بهخصوص اروپاییها مهم است و این به تنهایی میتواند روند مذاکرات را مختل کند، همانطور که تاکنون کرده است. اما بهطور کلی واکنش دولت آمریکا به سخنان آقای پزشکیان مثبت است اما محتاطانه عمل میکند تا ببیند ایران در عمل چه میکند. البته این را هم اضافه کنم که حضور آقای ظریف، آقای عراقچی و بهطور کلی تیم متخصص آقای پزشکیان هم در این نگاه مثبت بیتاثیر نبوده است.
عضدی در ادامه گفت باید در نظر داشته باشیم که زمان زیادی تا انتخابات آمریکا باقی نمانده است و این موضوع هم تاثیر بسزایی در روند مذاکرات دارد. ایران در شرایط فعلی نمیخواهد مذاکراتی را شروع کند که ممکن است به سرانجام نرسد. به هر حال با اینکه کاملا هریس در نظرسنجیها از ترامپ پیشی گرفته است اما این امکان هم هست که ترامپ به عنوان رئیسجمهور بعدی آمریکا انتخاب شود و در چنین شرایطی آغاز مذاکرات عاقلانه نیست. از طرفی دولت فعلی آمریکا هم در شرایط فعلی نمیتواند اقدام خاصی انجام دهد چراکه کمتر از یک ماه دیگر انتخابات است و ممکن است دولت عوض شود. این را هم اضافه کنم که در حال حاضر برنامه هستهای ایران در اولویت سیاست خارجی دولت آمریکا قرار ندارد و اولویت با جنگ روسیه در اوکراین و بالا گرفتن تنش در خاورمیانه است.
اما در صورت پیروزی کاملا هریس سیاست کلی آمریکا در قبال اسرائیل، اوکراین و حتی ایران تغییری پیدا نخواهد کرد. من فکر نمیکنم که خانم هریس این توانایی و بینش سیاسی را داشته باشد که بتواند رابطه ایران و آمریکا را دچار تحول خاصی کند. ولی بهطور کلی میتوان گفت که دولت خانم هریس نسبت به دولت آقای ترامپ نگاه منعطفتری به ایران خواهد داشت. البته زمانی هم که به تاریخ روابط ایران و آمریکا نگاه میکنیم متوجه میشویم در هر نقطهای که تنشزدایی صورت گرفته یک دولت دموکرات سر کار بوده است (عموماً دور دوم دولتهای دموکرات). برای مثال در کابینه اول بیل کلینتون اولین تحریمهای ثانویه آمریکا علیه ایران اعمال شد. این در حالی است که در دور دوم ریاستجمهوری کلینتون (که از آن طرف هم محمد خاتمی در ایران رئیسجمهور بود) گامهای مثبتی در روابط بین ایران و آمریکا برداشته شد. در این دوره بود که تبادل ورزشی، فرهنگی و دانشگاهی بین ایران و آمریکا انجام شد. گفتوگوی خاتمی با شبکه آمریکایی سیانان در دیماه 1376 نیز یکی از نقاط عطف این روابط بود. او در این گفتوگو به تاریخ تلخ روابط ایران و آمریکا اشاره کرد و ضمن تشبیه آن به دیوار بیاعتمادی تاکید کرد که هر دو کشور باید برای ایجاد شکاف در آن بکوشند. خاتمی در نخستین سفر خود به ایالاتمتحده آمریکا برای سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز پیشنهاد «گفتوگوی تمدنها» را مقابل نظریه «برخورد تمدنها»ی ساموئل هانتینگتون مطرح کرد که این پیشنهاد با استقبال اعضای سازمان ملل روبهرو شد و سال 2001 به عنوان سال گفتوگوی تمدنها نامگذاری شد. علاوه بر این، مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه کلینتون نیز در یک مراسم نوروزی برای اولینبار بابت کودتای 28 مرداد از ایرانیان عذرخواهی کرد. این روند تا روی کار آمدن جرج بوش ادامه یافت. با انتخاب جرج بوش همه چیز به روال سابق برگشت و روابط دو کشور تیرهوتار شد. با روی کار آمدن باراک اوباما تاریخ بار دیگر تکرار شد. در دور اول ریاستجمهوری او تحریمهای سنگینی علیه ایران اعمال شد اما در دور دوم روابط افزایش پیدا کرد، به شکلی که برای اولینبار در طول تاریخ رئیسجمهور دو کشور تماس تلفنی داشتند. این گامهای مثبت در نهایت به شکلگیری توافق برجام منجر شد. البته درست است که تاریخ لزوماً آینده را پیشبینی نمیکند، اما ریتمی مشخص دارد. اگر بخواهیم با همین ریتم پیش برویم ممکن است در دولت دوم یک دموکرات تنشزدایی صورت بگیرد، بهخصوص که در ایران هم یک رئیسجمهور اصلاحطلب سر کار است.
بنابراین احتمال اینکه توافقهای مقطعی و کوتاهمدت بین ایران و آمریکا در دولت هریس شکل بگیرد، بیشتر است. به مرور زمان میتوان این توافقهای مقطعی را که بر روی یک موضوع خاص تمرکز دارند بیشتر کرد و مرحلهبهمرحله تنشها را کاهش داد. همانطور که آقای عراقچی گفتند در شرایط فعلی باید تنشها مدیریت شوند و نباید شرایط به شکلی پیش برود که تنش بین دو کشور از کنترل خارج شود و به درگیری برسد. در همین راستا به گمان من توافقهای مقطعی بهخصوص در ارتباط با برنامه اتمی میتواند به مدیریت بحران و تنش بین ایران و آمریکا کمک کند.
اما اگر ترامپ به عنوان رئیسجمهوری بعدی آمریکا انتخاب شود با توجه به اینکه از یکسو میخواهد همراهی لابی اسرائیل را داشته باشد و از سوی دیگر میخواهد نشان دهد که در برابر ایران سختگیر است؛ شرایط را برای ایران دشوار میکند. البته همین چند روز پیش بود که ترامپ گفت اگر سرکار بیاید علاقهمند است که با ایرانیها معامله کند؛ پیش از این نیز گفته بود که برنامهای برای تغییر رژیم در ایران ندارد. از نظر من اگر توافقی میان ایران و آمریکا در دولت ترامپ شکل بگیرد اتفاق مثبتی است چرا که دیگر کنگره آمریکا و همچنین جمهوریخواهان تندرو در آمریکا به ترامپ حمله نمیکنند و او را به مماشات با ایران متهم نمیکنند. اما این چیزی است که در مورد خانم هریس و هر دموکرات دیگری که سر کار بیاید انجام خواهند داد. در همین راستا اگر رئیسجمهوری در آمریکا باشد که توانایی متحول کردن روابط ایران و آمریکا را داشته باشد به نظر من یک رئیسجمهور جمهوریخواه است. این به این معنا نیست که ترامپ دارای بینش سیاسی است بلکه به این معناست که کنگره و جمهوریخواهان تندرو به راحتی با این موضوع کنار میآیند.
بهبود روابط با اروپا
از ۱۵ دیدار دوجانبه رئیسجمهور در نیویورک، هفت دیدار با مقامهای اروپایی انجام شد که شاید بتوان آن را سرآغازی برای حرکت ایران و اروپا در مسیر بهبود مناسبات بهحساب آورد. پزشکیان پس از بازگشت از نیویورک، در ارتباط با دیدار با سران کشورهای اروپایی گفت درباره برجام گفتوگو کردیم. با اروپا دغدغهها را بیان کردیم و قرار شد وزرای خارجه این مسئله را مجدد بررسی کنند. اعلام کردیم برجام را ما پاره نکردیم بلکه ترامپ پاره کرد و اکثر آنها هم قبول کردند و ناراحت بودند و تلاش این است که با گفتوگو این روند را پی بگیریم.
سینا عضدی در درباره مذاکرات با کشورهای اروپایی گفت، کشورهای اروپایی به چند دلیل نقش بسیار مهمی در روند احیای برجام بازی میکنند. اول اینکه با وجود همه تنشهایی که بین ایران و اروپا وجود دارد روابط دیپلماتیکشان را با ایران حفظ کردند و سفارتخانههایشان در ایران دایر است و تا حدی هم روابط تجاری دارند. همه موارد باعث میشود که بتوانند به روند احیای برجام کمک کنند. این اتفاق هم در سالهای 2003 تا 2005 و هم در دوران برجام افتاد. در همین راستا دولت ایران باید تلاش کند روابطش را با دولتهای اروپایی احیا کند. دوم اینکه در روند اجرای برجام این کشورهای اروپایی بودند که نقش مهمی ایفا کردند. در آن زمان کمپانیهای اروپایی مانند توتال در ایران سرمایهگذاری کردند و روابط تجاریشان را افزایش دادند. آمریکا به خاطر تحریمهایی که خودش اعمال کرده عملاً نمیتواند با ایران مراوده تجاری داشته باشد، به همین خاطر این کشورهای اروپایی هستند که هم در روند احیای برجام و هم در اجرای برجام نقش مهمی داشته و دارند. یکی از دلایلی که ترامپ برای خروج از برجام آورد این بود که آمریکا هیچ سودی (تجاری و اقتصادی) از این توافق نمیبرد. در همین راستا یکی از مسائلی که باید به آن توجه کرد این است که تنش بین ایران و اروپا کاهش پیدا کند و یکی از راههای تنشزدایی هم (آنطور که اروپاییها ادعا میکنند) عدم حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین است. این موضوع هنوز که هنوز است برای اروپاییها هضم نشده است.
مسئله پهپادها مسئلهای بسیار مهم برای اروپاست. جنگی که در اوکراین اتفاق افتاد در واقع جنگی در عمق استراتژیک اروپا بود. اروپاییها معتقدند که ایران وارد یک بحران استراتژیک جهانی شده و در واقع در مقابل ناتو قرار گرفته است. برای همین هم هر نوع اقدام یا کمکی به روسیه که احتمال تغییر جنگ به نفع روسیه را افزایش دهد؛ از نظر آنها یک تهدید است. طبیعتاً این قضایا بر احیای توافق هستهای تاثیرگذار بود. درواقع مسئله پهپادها علاقه کشورهای اروپایی را به مذاکره با ایران کاهش داد، بهطوری که حتی اگر برجام هم احیا شود به دلیل موضوع پهپادها کشورهای اروپایی علاقهای به سرمایهگذاری در ایران ندارند. برای مثال با حمله روسیه به اوکراین بسیاری از شرکتهای غربی روسیه را ترک کردند. بنابراین احتمال سرمایهگذاری کشورهای اروپایی در ایران بسیار کاهش پیدا کرده است. جالب است که بدانید نفع اقتصادی برجام برای ایران جدا از دسترسی به اموال مصادرهشده در بانکهای اروپایی، تجارت با اروپاست.
راهی برای دستیابی به آتشبس
پیام دولت چهاردهم طی این مدت این بود که در زمین اسرائیل بازی نمیکنیم. این پیام به صراحت از سوی عباس عراقچی در بدو ورود به نیویورک مخابره شد. آقای عراقچی گفت: «اسرائیل بعد از ناکامی در غزه مثل موجودی خطرناک عمل میکند و هدفش افزایش تنش در منطقه است. ما با دقت اقدامات و جنایات رژیم صهیونیستی را رصد و سیاستهای خود را تنظیم میکنیم. رژیم اسرائیل قطعاً به اهداف خود برای افزایش تنش و جنگ نخواهد رسید ولی پاسخ جنایتهای خود را خواهد گرفت.» این موضوع در نشست مسعود پزشکیان با رسانههای آمریکایی هم به نوعی مطرح شد. آقای پزشکیان گفت: «بیایید کمک کنید تعامل کنیم و نجنگیم، مسائلی که با گفتوگو میتوانیم حل کنیم با موشک و اسلحه حل نکنیم.»
سینا عضدی در مورد پیگیری دیپلماسی فعال از سوی مقامات ایران در نیویورک گفت، به نظر من مهمترین دیپلماسی که ایران میتواند در پیش بگیرد این است که از طریق مجامع بینالمللی با اسرائیل مقابله کند. واکنش ایران به ترور آقای حسن نصرالله میتواند این بهانه را به اسرائیل بدهد تا به ایران حمله کند. در این شرایط است که آمریکا خودبهخود و به صورت اتوماتیک وارد جنگ میشود و فجایع زیادی رخ خواهد داد. متاسفانه افرادی در اسرائیل و آمریکا به دنبال این هستند که ایران و آمریکا را رودرروی هم قرار دهند. در همین راستا پیگیری یک دیپلماسی فعال از سوی ایران میتواند مانع جنگ میان ایران و اسرائیل و ایران و آمریکا شود. همانطور که عرض کردم بهترین کار این است که ایران مسائل مربوط به منطقه را از طریق مجامع بینالمللی پیگیری کند. برای مثال آفریقای جنوبی پروندهای را در دادگاه بینالمللی علیه اسرائیل باز کرده است. ایران هم میتواند از طریق سازمان کنفرانس اسلامی یا حتی از طریق کشورهای منطقه، اسرائیل را تحت فشار قرار دهد. مجامع بینالمللی که قدرت سیاسی و دیپلماتیک دارند موفقتر عمل خواهند کرد. با توجه به اینکه کشورهای عربی منطقه روابط خوبی با آمریکا دارند ایران میتواند به واسطه این کشورها آمریکا را تحت فشار قرار دهد تا درنهایت آتشبس شود و جلوی جنایاتی که در منطقه در حال رخ دادن است گرفته شود. اگر در غزه آتشبس شود باقی تنشهای منطقه به صورت اتوماتیک کاهش پیدا میکند.