مسیر مصر
آیا روابط ایران و مصر احیا میشود؟
طبق یک افسانه، وقتی ناپلئون از هرم بزرگ مصر خارج شد رنگپریده و متزلزل بود و ساعتها را در اتاق فرعون تنها سپری کرد. او هیچ وقت فاش نکرد که چه چیزی باعث تزلزل او شد ولی ظاهراً این اتفاق باعث تغییر زندگی او شد. ما نمیدانیم این داستان واقعیت دارد یا فقط یک افسانه است، ولی مطمئناً قدرت اهرام ثلاثه را که باعث برانگیختن تصورات یک رهبر بزرگ و همچنین تصور ما شده است، نشان میدهد. ناپلئون چه چیزی را ممکن است دیده باشد که چنین واکنشی داشته است؟ داخل هرم بزرگ دقیقاً چیست؟ واقعیت این است که اهرام مصر پر از رمز و راز است و به راحتی اسرار خود را آشکار نمیکند، بهطوری که هنوز هم دانشمندان در پی کشف عجایب اهرام مصر هستند.
این اهرام سالانه مسافران، گردشگران و علاقهمندان زیادی را که به مصر سفر میکنند، مجذوب خود کرده و همچنین ریاضیدانان و باستانشناسانی را که از آنها بازدید و کاوش میکنند، همچنان شگفتزده میکنند. سالهاست که گردشگران ایرانی هم رویای سفر به مصر را دارند اما مصر برای گردشگران ایرانی ویزای توریستی صادر نمیکند و اجازه ورود آنها را به کشورش نمیدهد. البته اکنون زمزمههایی از احیای روابط ایران و مصر به گوش میرسد. در ماههای اخیر، مقامات دو کشور در چندین دور مذاکرات شرکت کردهاند که بهطور بالقوه نشاندهنده آغاز فصل جدیدی در روابط مصر و ایران است که برای مدت بیش از چهار دهه تیره و تار بوده است. در این گزارش تلاش میکنیم روابط بین ایران و مصر را مرور کنیم و بهطور مشخص روی تحرکات اخیر دو کشور متمرکز شویم.
چهار دهه تنش
روابط سیاسی ایران و مصر در تاریخ معاصر همواره دستخوش تغییرات و دارای فرازونشیبهای فراوانی بوده است. همزمان با استقلال مصر از بریتانیا در سال ۱۹۲۲ ایران از اولین کشورهایی بود که مصر را به رسمیت شناخت. پس از دو سال که نخستین پارلمان مصر فعالیت خود را شروع کرد نیز این مجلس شورای ملی ایران بود که در سال 1333 پیام تبریک خود را از طریق تلگراف به مصر فرستاد. فوزیه، اولین همسر محمدرضاشاه پهلوی هم خواهر ملکفاروق، شاه مصر بود. اما خارج از مسائل دیپلماتیک و ازدواج، محمدرضاشاه دوستی نزدیکی با انورسادات داشت و در جنگ مقابل ارتش اسرائیل، به ارتش انورسادات کمک کرد. اما در زمان جمال عبدالناصر روابط دیپلماتیک ایران و مصر از بین رفت و با بازگشت انورسادات به قدرت در مصر این روابط دوباره از سرگرفته شد. در این دوران روابط ایران و مصر بسیار نزدیک شد و تا حد همگرایی پیش رفت، اما با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، روابط دو کشور نیز دستخوش تحولاتی بنیادین شد.
روابط ایران و مصر، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 در پی اقدام قاهره برای امضای قرارداد کمپ دیوید با اسرائیل رو به وخامت رفت. سفر انور سادات به بیتالمقدس و سپس انعقاد پیمان کمپ دیوید مقارن با وقوع انقلاب در ایران بود. همچنین در سال 1357 در حالی که هیچ کشوری اجازه ورود محمدرضاشاه را صادر نکرد، این انورسادات بود که از شاه دعوت کرده و به گرمی پذیرای او شد. آغاز جنگ ایران و عراق در سال 1359 و حمایت حکومت مصر از صدام حسین و فرستادن سربازان مصری به جبهههای جنگ بر ضد ایران، عامل دیگری برای عمیقتر شدن اختلافات میان ایران و مصر شد. شاید به همین دلیل بود که نهتنها روابط دیپلماتیک ایران و مصر دوباره تیره و تار شد، بلکه خیابان وزرای تهران به نام خالد اسلامبولی فردی که انورسادات را ترور کرده بود تغییر کرد. پس از پایان جنگ، سیاست ایران مبتنی بر سازندگی بود و از آنجا که برای بازسازی نیاز به برقراری ارتباط با کشورهای عرب منطقه بود، برای نشان دادن حسن نیت تعدادی از اسرای مصری را آزاد کرد. این مساله با استقبال مصر مواجه شد. روابط میان دو کشور تا حدودی بهبود یافت و درنهایت در سال 1370 دفاتر حافظ منافع دو کشور راهاندازی شدند.
در دوران اصلاحات و به دنبال سیاست تنشزدایی رئیسجمهور وقت ایران روابط دو کشور رو به بهبود رفت. اما مهمترین تحول در روابط ایران و مصر در حاشیه اجلاس وزرای خارجه کشورهای سازمان کنفرانس اسلامی در شهر کوالالامپور به وقوع پیوست و آن زمانی بود که دو وزیر خارجه وقت ایران و مصر با یکدیگر دیدار کردند. عمرو موسی و کمال خرازی در این دیدار به توافق رسیدند که هرچه زودتر روابط کامل سیاسی میان دو کشور را از سر گیرند. در این میان وزرای خارجه دو کشور نیز هرازگاهی دیدارهایی در مجامع بینالمللی داشتند، ضمن اینکه دفاتر حفاظت منافع دو کشور نیز در حد سفارت کار میکرد. در این دوره روابط اقتصادی ایران و مصر نیز پیشرفت قابل توجهی داشت؛ هیاتهای اقتصادی متعددی از دو کشور دیدار کردند و توافقهایی نیز برای توسعه همکاریهای اقتصادی صورت گرفت. در همین دوره دولت مصر از درخواست ایران برای پیوستن به گروه 15 حمایت کرد و در جلسهای که در خرداد 1379 در قاهره برگزار شد، درخواست ایران بهرغم مخالفت کشورهای آمریکای لاتین که خواستار عضویت کلمبیا به جای ایران در گروه 15 بودند، تصویب شد. در این دوره خاتمی و حسنی مبارک پس از 20 سال قطع کامل روابط ایران با مصر، در سال 1381 در ژنو با یکدیگر دیدار و گفتوگو کردند. حتی خاتمی برای تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی تلاشهایی انجام داد که موفق نشد؛ به نحوی که در زمان فعالیت احمدینژاد به عنوان شهردار تهران، شورای شهر وقت تهران تصمیم گرفت نام خیابان خالد اسلامبولی به انتفاضه تغییر یابد، ولی این تصمیم اجرایی نشد.
محمود احمدینژاد هم سعی کرد روابط دیپلماتیک ایران و مصر را احیا کند و حتی از آمادگی ایران برای بازگشایی سفارت ایران در این کشور خبر داد. او در پاسخ به پرسش خبرنگار مصری مبنی بر آمادگی ایران برای بازگشایی سفارت ایران در مصر تا پایان وقت اداری همان روز و اظهار تمایل وی برای حضور در قاهره به شرط دعوت از طرف سران مصر فضا را برای نزدیکی دو کشور مهیاتر کرد. این اظهارات بلافاصله با واکنش سرد احمد ابوالغیط وزیر خارجه مصر روبهرو شد. تا آنجا که ابوالغیط به تشریح پیششرطهای خود برای رابطه با ایران پرداخت. این شروط از این قرار بود: «اگر ایران نشانه خالد اسلامبولی قاتل انورسادات رئیسجمهور مصر در سال 1981 را حذف کند، 90 درصد مشکل حل خواهد شد و پس از آن ما درباره شکل روابط آیندهمان گفتوگو خواهیم کرد.» در ادامه حسنی مبارک رئیسجمهور مصر هم از این موضوع استقبال نکرد و حتی سال ۲۰۰۹ از حضور در نشست سالانه سران اتحادیه عرب در شهر دوحه قطر خودداری کرد؛ آنهم به دلیل دعوت از احمدینژاد در این نشست. با سرنگونی حسنی مبارک در جریان بهار عربی در سال ۲۰۱۱ و روی کار آمدن محمد مرسی نماینده اخوانالمسلمین، روابط دو کشور شاهد پویایی بود؛ بهطوری که محمد مرسی برای شرکت در کنفرانس کشورهای عضو پیمان عدم تعهد به تهران سفر کرد. پس از آن در همان دوره حکومت اخوانالمسلمین بود که احمدینژاد در تلاش برای بهبود روابط میان دو طرف در بهمن سال ۱۳۹۱ به مصر سفر کرد. با پایان دوره یکساله حکومت اخوانالمسلمین در مصر، تماس مستقیمی میان مقامهای سیاسی ایران و مصر صورت نگرفت، هرچند تماسهای دیپلماتیک در سطوح پایین همواره برقرار بود. با وجود آنکه در هشت سال ریاست جمهوری محمود احمدینژادتلاش زیادی برای گسترش روابط ایران و مصر صورت گرفت، این تحرکات در حوزه اقتصادی نمود چندانی نداشت و با وجود ظرفیتهای گسترده مبادلات تجاری دو کشور، اتفاق قابل ملاحظهای در این حوزه صورت نگرفت (جدول1).
با روی کار آمدن حسن روحانی گرچه عمده سیاست خارجی دولت وی معطوف به گسترش ارتباط با غرب بود اما نیمنگاهی به برقراری مجدد ارتباط با مصر هم وجود داشت؛ چنانکه در دولت روحانی روابط اقتصادی با مصر برقرار بود (جدول2) و نشانههای مثبتی هم از سوی مصر دریافت میشد از جمله آنکه این کشور از روحانی برای حضور در مراسم تحلیف السیسی، رئیسجمهور این کشور، دعوت کرد که البته حسین امیرعبداللهیان، معاون وقت بخش عربی و آفریقای وزارت خارجه، در این مراسم حاضر شد. این افتان و خیزان روابط ایران و مصر به همین شکل ادامه داشت تا اینکه در 21 تیر 1400 سایت العربی الجدید اعلام کرد که مقامات امنیتی ایران و مصر در قاهره با یکدیگر گفتوگو و مذاکره کردهاند. به گفته این رسانه مهمترین موضوعی که در این دیدار بررسی شده پرونده یمن و مسائل مرتبط با آن و از همه مهمتر امنیت دریانوردی در تنگه بابالمندب بوده است.
دومینوی صلح در منطقه
اخیراً پایگاه خبری میدلایست آی در گزارشی نوشت، برای مدتی مدید، منطقه خاورمیانه یکی از ناپایدارترین مناطق جهان بوده است. بیثباتی، اختلافات، رقابت و تقلا میان بازیکنان کلیدی منطقه وضعیت عادی در منطقه بوده است تا حدی که نمیتوان آخرینباری را که این بازیکنان بر سر چیزی توافق کرده بودند، به خاطر آورد! با این حال، در تناقضی آشکار، خاورمیانه اخیراً شاهد لحظات نادری از تنشزدایی منطقهای و مصالحه میان قدرتهای منطقهای بوده است. چندین قدرت کلیدی در تلاشاند تا روابط عادی با همسایگان را از سر بگیرند و صفحهای جدید را بگشایند. دادوستد، امنیت و دیپلماسی محور اصلی گفتوگوهای تصمیمگیرندگان کلیدی و رهبران این دولتها بوده است. این روند با تلاش امارات متحده برای برقراری ارتباط با ایران در انتهای سال 2020 آغاز شد و عربستان سعودی نیز همین کار را در اوایل سال 2021 با قطر انجام داد. پس از آن تعاملات دیپلماتیک شدیدی میان مصر و قطر، ترکیه و مصر، امارات و ترکیه، ترکیه و اسرائیل، عربستان سعودی و ایران و ترکیه و عربستان سعودی آغاز شد.
در ژانویه 2021، مصر پس از سالها تنش، روابط دیپلماتیک خود را با قطر از سر گرفت. دیپلماتهای ارشد دو کشور به بازدید از خاک یکدیگر پرداختند و کمیتهای را تشکیل دادند تا نگرانیهای متقابل را حلوفصل کند و همکاریها میان دو کشور را افزایش دهند. عبدالفتاح سیسی سه مرتبه با امیر قطر دیدار کرد. با بهبود روابط، دوحه در ماه مارس متعهد شد تا طی سالهای آتی به میزان پنج میلیارد دلار در اقتصاد مصر سرمایهگذاری کند.
در رابطه با مصر و ترکیه نیز آشتی و روابط حسنه بهطور رسمی از می 2021 آغاز شد. هیاتهایی از دو کشور به ریاست معاونان وزرای خارجه به دو دور مذاکره پرداختند. آنها به حل برخی مشکلات دوجانبه و مسائل منطقهای بهخصوص در رابطه با شرایط لیبی، سوریه و عراق پرداختند. عادیسازی روابط از آن زمان به کندی پیش رفته اما روند پیوسته خود را حفظ کرده است. نورالدین نباتی، وزیر خزانهداری و دارایی ترکیه در ماه ژوئن از مصر دیدار کرد که اولین دیدار یک وزیر ترکیه از قاهره طی 9 سال گذشته محسوب میشد.
در سال 2021، دو رقیب منطقهای یعنی ایران و عربستان سعودی برای اولینبار طی سالیان اخیر با کمک عراق به دور یک میز نشستند و به گفتوگو پرداختند. ریاض در سال 2016 پس از حمله به سفارتش در تهران روابط خود را با ایران قطع کرده بود. اولین دور گفتوگوها در ماه سپتامبر انجام گرفت. بهرغم وقفه کوتاهی که در ماه مارس در پیشرفت مذاکرات حاصل شد، مقامات پنجمین دور گفتوگوها را در ماه آوریل از سر گرفتند. مسائل امنیتی، یمن و بازگشایی سفارتها از جمله محورهای این گفتوگوها بود.
دوستی امارات و ترکیه با توجه به تنشهای شدید میان دو کشور طی یک دهه گذشته به طرز شگفتآوری سریع بود. این آشتی با هدفی آشکار و واضح -که افزایش منافع دوجانبه در حوزه تجارت، سرمایهگذاری و دادوستد بود- شکل گرفت. در ماه نوامبر، محمد بنزاید، ولیعهد پیشین و رئیس حال حاضر امارات از ترکیه بازدید کرد که اولین بازدید از این نوع طی 9 سال گذشته محسوب میشد. بازدید وی با دیدار مشاور امنیت ملی امارات از آنکارا در اگوست 2021 همراه شد. رئیسجمهوری ترکیه با بازدید خود از ابوظبی در ماه فوریه این دیدارها را جبران کرد. این بازدیدها به شماری از معاهدهها، تفاهمنامهها و توافقاتی منجر شد که صفحه جدیدی را در روابط دو کشور باز کرد.
نوبت به ترکیه و اسرائیل میرسد. اسحاق هرتزوگ، رئیسجمهور اسرائیل ماه مارس امسال بازدیدی کمسابقه از آنکارا انجام داد. برخی تحولات از جمله گفتوگوی تلفنی نادر میان روسای جمهوری دو طرف در جولای 2021، بازدید مخفیانه وزیر خارجه اسرائیل از آنکارا در ماه ژانویه و سفر هیاتی از مقامات ترکی به تلآویو در ماه فوریه زمینههای این دیدار را فراهم کردند. طی یک سال گذشته نیز همکاریهای اطلاعاتی، دست بالاتر را در روابط میان دو طرف داشته است. طرفین در خصوص انتقال گاز اسرائیل به اروپا از طریق ترکیه گفتوگو کردهاند که اگر عملیاتی شود جریان بازی را در مدیترانه شرقی تغییر خواهد داد.
در رابطه با عربستان سعودی و ترکیه، با اینکه روند دوستی میان دو کشور در اکتبر سال 2020 با ردوبدل شدن پیغامها و تماسهایی میان ملک سلمان و اردوغان آغاز شد اما عادیسازی روابط به دلیل پارهای از مسائل برای حدود یک سال متوقف شد. در نهایت دو کشور توانستند از سد این مشکلات بگذرند و همین مساله به سفر رئیسجمهور اردوغان به ریاض و دیدار با ملک سلمان و ولیعهد این کشور در آوریل امسال منجر شد. در مقابل، محمد بنسلمان نیز در ماه ژوئن از آنکارا بازدید کرد اما بهرغم حصول پیشرفتهایی آشکار، هیچ توافق امنیتی، سیاسی یا اقتصادی آشکاری در آن زمان اعلام نشد.
پس از آن عربستان و قطر به سمت دوستی حرکت کردند. طی توافق بین این دو کشور محاصره اعمالشده علیه دوحه به ریاست عربستان که متشکل از عربستان، امارات، بحرین و مصر بود به اتمام رسید و صفحه جدیدی در روابط میان قطر و همسایگانش باز شد. این توافق به روند آشتی میان کشورهای حوزه خلیجفارس سرعت بخشید و باعث تعاملات دیپلماتیک جدیدی در منطقه شد.
اوج این روند در توافق میان ایران و عربستان بود. ایران و عربستان بعد از هفت سال قطعی روابط و انجام پنج دور مذاکره بین دو کشور در بغداد، در مارس 2023 طی بیانیهای مشترک، خبر از حصول توافق بین دو کشور برای ازسرگیری روابط دادند؛ موضوعی که اثرات آن محدود به روابط تهران و ریاض نیست و تاثیرات گسترده منطقهای را به همراه داشته است. در همین فاصله زمانی بعد از توافق، مجموعه تحولات و اخبار دریافتی نشان از فروکش کردن شعلههای آتش جنگ یمن دارد. در همین باره منابع آگاه اعلام کردند ریاض در نشستی با شورای ریاستی یمن تصمیم خود را برای پایان جنگ اعلام کرده است. منابع آگاه یمنی اعلام کردند مقامات عربستان رئیس و اعضای شورای ریاستجمهوری دولت مستعفی یمن را در سالروز اعلام تشکیل این شورا به ریاض فراخوانده و آنها را در جریان توافقهای اعلامشده با دولت صنعا گذاشتند.
به موازات احیای روابط ایران و عربستان و برقراری صلح در یمن، جهان عرب نگاهی جدی به ترمیم روابط خود با سوریه دارد. در همین راستا ریاض از اعضای شورای همکاری خلیجفارس و نیز سه کشور عربی دیگر یعنی مصر، اردن و عراق برای برگزاری نشست مشورتی با هدف بررسی تلاشهای بهکارگرفتهشده جهت حل بحران سوریه در عربستان دعوت به عمل آورد. همزمان با این تحولات، زمزمههای احیای روابط تهران-قاهره قوت گرفته است.
آغاز فصلی جدید
بر کسی پوشیده نیست که گشایشهای احتمالی و قریبالوقوع در قالب روابط تهران-قاهره را باید در ادامه روندهای تنشزدایی دانست که در منطقه آغاز شده و نقطه شروع آن نیز به تلاش امارات متحده برای برقراری ارتباط با ایران در سال 2020 برمیگردد. به گفته منابع عراقی، نمایندگان مصر و ایران از ماه مارس گذشته با میانجیگری بغداد، در عراق مشغول دیدار و مذاکره بودهاند. موضوع این مذاکرات، تنشها بر سر یمن، لبنان و سوریه بوده است. احتمال دیدار عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر و ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران، نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در همین رابطه حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان، با ابراز خوشبینی درباره چشمانداز بهبود روابط ایران و مصر، بر اهمیت اقدامات متقابل دو کشور برای تقویت روابط تاکید کرد.
در همین رابطه اخیراً سلطان عمان سفری هم به مصر داشته است و الان صحبت از میانجیگری سلطان هیثم برای تجدید روابط ایران و مصر است. در جریان این سفر منابع دیپلماتیک به روزنامه العربی الجدید خبر دادند که در دیدار بین سلطان هیثم و عبدالفتاح السیسی برخی مسائل مهم مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت که مهمترین آنها عادیسازی روابط مصر و ایران بود. منابع دیپلماتیک به العربی الجدید اطلاع دادند که قاهره اکنون و بار دیگر برای ارتقای سطح روابط دیپلماتیک با تهران تا سطح تبادل سفیر آماده شده است. این منابع که اشارهای نیز به نام آنها نشده، اضافه کردند با وجود مجاری ارتباطی مستقیم میان مصر و ایران، در سفر هیثم بنطارق به مصر گفتوگوهایی پیرامون این مساله صورت گرفت. به گفته این منابع، گفتوگوی السیسی و سلطان هیثم حول موضوع روابط با ایران، پس از تماس تلفنی برخی مقامات مصری با همتایان ایرانیشان صورت گرفت؛ تماسهایی که در جریان آنها مساله توسعه روابط قاهره و تهران بر پایه همکاری در چند زمینه از جمله سیاسی، راهبردی، امنیتی و برخی مسائل مرتبط با پروندههای ضروری منطقهای مانند یمن، عراق، سوریه از جمله اقتصاد و بازرگانی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
سلطان عمان تنها اندکی پس از سفر اخیر خود به مصر عازم ایران شد. ظاهراً هیثم بنطارق در این سفر حامل پیام مصر مبنی بر تمایل برای ازسرگیری روابط با ایران بوده است که رهبر انقلاب در پاسخ فرمودند: «ما از این موضع استقبال میکنیم و مشکلی در این زمینه نداریم.» در همین رابطه حتی برخی تحلیلگران بهطور خاص به این نکته اشاره داشتهاند که دستور کار اصلی پادشاه عمان در سفر به تهران، معطوف به به ثمر رساندن احیای روابط سیاسی و دیپلماتیک ایران و مصر است. در این رابطه روزنامه عمان دیلی در گزارشی در مورد سفر هیثم بن طارق به تهران نوشت: سفر سلطان هیثم بنطارق به تهران به پایان رسید و همانطور که انتظار میرفت این سفر تاریخی موفقیتهای گستردهای در زمینههای مختلف به ویژه زمینه سیاسی به همراه داشت. از جمله مسائل موفقیتآمیز در این سفر که بهطور مستقیم اعلام شد مساله بازگشت روابط ایران و مصر است که ایران از آن استقبال کرد، این خبر برای منطقه بسیار مهم است زیرا مصر جایگاه ویژهای در جهان عرب دارد.
♦♦♦
چرا روابط ایران و مصر تیره شد؟
زمانی که انقلاب ایران در سال 1357 اتفاق افتاد مصر یکی از قدرتمندترین کشورهای خاورمیانه یا به عبارتی قلب جهان عرب بود. به شکلی که هر یک از بازیگران منطقه در تلاش بودند تا با نزدیکی به مصر وزن معادله قدرت را به نفع خود افزایش دهند. به همین خاطر رقابت گستردهای میان بازیگران منطقهای برای نزدیکی به مصر وجود داشت. در همین زمان بود که مصر با اسرائیل وارد مذاکره شد و پیمان کمپ دیوید را امضا کرد. در واکنش به این پیمان، ایران روابطش را با مصر قطع کرد. البته بعد از انقلاب، ایران با اکثر کشورهای عربی که به غرب نزدیک بودند مثل عربستان، امارات، قطر، کویت و اردن هم روابط خوبی نداشت. با وقوع جنگ بین ایران و عراق تمامی کشورهای عربی از جمله مصر (منهای سوریه) از عراق حمایت کردند البته فقط حمایت نبود بخش عمدهای از بار هزینههای نظامی و تسلیحاتی عراق را کشورهای ثروتمند عرب از جمله عربستان و کویت پرداخت میکردند. حتی فلسطینیها هم بهرغم حمایتهای ایران از آنها و از سازمان آزادیبخش فلسطین، در این جنگ رسماً از عراق حمایت کردند. این تنش همواره در دورههای مختلف وجود داشته است. فقط در دوره مرحوم هاشمیرفسنجانی بود که تا حدودی روابط ما با کشورهای عربی از جمله عربستان بهبود پیدا کرد. هاشمیرفسنجانی بارها بر اهمیت روابط استراتژیک ایران و عربستان تاکید میکرد و تا زمانی که در قدرت بود، نگذاشت این روابط خدشهدار شود. او چه در دوران ریاستجمهوری خود و چه در دوران ریاستجمهوری محمد خاتمی مشوق برقراری تعامل نزدیک با عربستان بود. بعد از هاشمیرفسنجانی و بعد از دولت اصلاحات باز روابط با عربستان تیره و تار شد که شاهد هستیم که اخیراً قرار شده روابط برقرار شود. در این میان اما کسی جرات نداشت به واسطه اینکه مصریها اسرائیل را به رسمیت شناختند، از احیای روابط ایران و مصر صحبت کند. با افول قدرت مصر در جریان بهار عربی، عربستان تحت رهبری محمد بنسلمان جانشین مصر در این زمینه شد. درواقع توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورهای حاشیه خلیجفارس از جمله عربستان در این امر بیتاثیر نبود. بنابراین این گامی که در جهت تنشزدایی با کشورهای عربی از جمله عربستان و مصر برداشته شده باید زودتر از اینها برداشته میشد.
♦♦♦
دلیل نزدیکی ایران و مصر چیست؟
مهمترین دلیل نزدیکی ایران و مصر تغییر شرایط منطقهای و بینالمللی است. این شرایط هم برای ایران، هم برای مصر تغییر کرده و دو طرف را به این جمعبندی رسانده که روابطشان را بهبود ببخشند. در محیط بینالمللی مهمترین تغییر کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه و متعاقب آن افزایش حضور چین در این منطقه است. از آنجا که مصر یکی از متحدان استراتژیک و سنتی آمریکا در منطقه بود، کاهش علاقهمندی آمریکا به منطقه خاورمیانه تاثیر مستقیمی بر جایگاه و اهمیت مصر در منطقه دارد. مصر برای اینکه پیامدهای ناشی از عدم حضور آمریکا در منطقه را جبران کند تصمیم گرفته است روابطش را با کشورهایی مثل ایران و ترکیه احیا کند. در سطح منطقهای هم روند تنشزدایی که میان بازیگران مختلف و از همه مهمتر میان ایران و عربستان در حال شکلگیری است، راه را برای مصر هموار کرده است. با توجه به اینکه عربستان بعد از بهار عربی به بازیگر اصلی جهان عرب تبدیل شده است، تغییر رویکرد این کشور نسبت به ایران، رویکرد مصر نسبت به ایران را هم تغییر داد. سالها بود که مصر به عنوان بازیگر اصلی جهان عرب شناخته میشد. بعد از شکست جبهه عربی به رهبری مصر (در جنگ ششروزه و جنگ یوم کیپور) از اسرائیل، روند افول مصر آغاز شد. این شکستها باعث شد جایگاه مصر به عنوان منجی اعراب و فلسطین در افکار عمومی جهان عرب تضعیف شود. از طرف دیگر هزینههایی که در دوران جمال عبدالناصر خرج جنگ شده بود باعث شد که مصر دچار بحران اقتصادی شود. این بحران اقتصادی مصر را وادار کرد که در سال 1979 اولین کشور عربی باشد که معاهده صلح با اسرائیل را در کمپ دیوید امضا کند و به ازای این پیمان، سالانه یک میلیارد و چهارصد میلیون دلار از آمریکا کمک دریافت کند. این مسائل اصلیترین عامل افول جایگاه مصر در منطقه بود.
بنابراین دو عامل یعنی کاهش حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه و از آن طرف بهبود روابط ایران و عربستان (به عنوان بازیگر اصلی جهان عرب) زمینه را برای مصر فراهم کرده که برخلاف گذشته آمادگی بیشتری برای بهبود روابط با ایران داشته باشد. هرچند مصریها در این زمینه همچنان محتاط عمل میکنند، اما این چیز عجیبی نیست چرا که مصریها در روند بهبود روابط با ترکیه هم محتاطانه عمل میکنند.
♦♦♦
ایران و مصر به کدام سمت میروند؟
روابط ایران و مصر طی این سالها همواره شاهد نوسانی از تعامل به منازعه و برعکس بوده است. روابط دو کشور با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 به سردی و تنش بیشتر گرایید و در نهایت با امضای پیمان کمپ دیوید قطع شد. در حالی که ایران و مصر به لحاظ روابط دیپلماتیک قطع رابطه کرده بودند، اما رابطههای حداقلی همچنان ادامه داشت. در دوران اصلاحات تلاشهای بسیاری برای ازسرگیری روابط انجام شد، اما به دلایل مختلفی این امکان فراهم نشد. در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد هم این تلاشها ادامه پیدا کرد تا جایی که احمدینژاد از آمادگی ایران برای بازیابی روابط سیاسی با مصر طی یک روز اطلاع داد اما با پاسخ سرد مصر مواجه شد. در این دوره محمد مرسی، رئیسجمهور وقت مصر، برای شرکت در نشست سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد به ایران سفر کرد و احمدینژاد هم برای شرکت در نشست سران کشورهای اسلامی به مصر رفت. علاوه بر این دیدارها دو کشور در سطح منطقهای هم همکاریهای استراتژیکی داشتهاند. بنابراین میتوان گفت تحرکات چند ماه اخیر دو کشور پدیده بیسابقهای نیست و در گذشته هم اتفاق افتاده است. ضمن اینکه مشکلات اساسی دو کشور از گذشته تا به امروز باقی مانده و حل نشده است. مهمترین مساله بین تهران و قاهره این است که مصر اسرائیل را به رسمیت شناخته و با آن ارتباط دارد اما ایران نهتنها اسرائیل را به رسمیت نشناخته بلکه روزبهروز رویه تندتری را نسبت به اسرائیل در پیش میگیرد؛ و عملاً از بازیگرانی که در تقابل با اسرائیل باشند حمایت میکند. یکی از دلایل مهم قطع رابطه با مصر هم همین مساله صلح مصر با اسرائیل در پیمان کمپ دیوید بود. دومین مساله کیفیت رابطه ایران و مصر با گروههای فلسطینی است. رابطه ایران با گروههای فلسطینی در جهت این است که جهاد و مبارزه با اسرائیل را در فلسطین تقویت کند؛ در صورتی که مصر به دنبال میانجیگری میان اسرائیل و فلسطین و همچنین برقراری آرامشی نسبی در فلسطین است. سومین مساله به دغدغه ایران برای گسترش تشیع و رهبری در جهان اسلام برمیگردد و یکی از نگرانیهای مصر از گسترش روابط با ایران هم همین موضوع است. با توجه به اینکه پایههای اصلی منازعه ایران و مصر کماکان برقرار است، گمان نمیکنم به این زودیها شاهد احیای روابط تهران و قاهره باشیم.
♦♦♦
آیا گشایشی در روابط با مصر دیده میشود؟
به همان میزان که روابط ایران و مصر پیش از انقلاب اسلامی، به هم نزدیک و مبتنی بر روابط حسنه بود؛ بعد از انقلاب این رابطه به گره کوری تبدیل شده که امکان باز کردن آن سخت و ناممکن شده است. بخشی از این ناممکنی ریشه در برخورد نیک رئیسجمهور وقت مصر انور سادات با پادشاه مخلوع و خانوادهاش داشت. بخش دیگر در حمایت علنی و رسمی ایران از ترور انور سادات و نامگذاری یکی از خیابانهای تهران به اسم ضارب اسلامگرای سادات است. از همه مهمتر مساله فلسطین در این دشواره، به مثابه شاهکلید، قفل زنگزده این رابطه است. پیش از سادات، مصر به رهبری جمال عبدالناصر، توانست با تکیه بر عربیت، جبهه متحدی از کشورهای غربی برای مقابله با اسرائیل و آزادسازی فلسطین تشکیل دهد. اما در نهایت با شکست این جبهه، عربیت ره اغما رفت تا انور سادات با توجه به معادلات جهانی در حمایت از اسرائیل و نیز تکیه بر منافع و مصالح ملی مصر، در کمپ دیوید به صلح با اسرائیل مبادرت ورزد. این در شرایطی بود که در ایران، انقلابی اسلامی رخ داده بود و اسلامگرایان روحیه لازم را برای مقابله با این صلح پیدا کرده بودند. ترور سادات و استقبالی که ایران از آن با توجه به مساله فلسطین صورت داده بود، روابط دیپلماتیک دوسویه را قطع کرد.
اکنون چه تحولی در مناسبات دوجانبه، منطقهای یا حتی جهانی رخ داده است که بتوان آن را نشانهای برای گشایش در مناسبات دوجانبه تصور کرد؟ مصر امروز در گذار از آرمانهای انقلاب بهار عربی در اختیار ارتشیها و در مدار پیش از انقلاب در حرکت است. در ایران نیز حکومتی اصولگرا در راس کشور قرار دارد که اگر همه مسائل میان ایران و مصر را به فراموشی بسپارد، از مساله فلسطین که به آرمانی انقلابی برای اصولگرایان است، امکان عدول ندارد. هر از چند گاهی با آمدن رئیسجمهوری جدید و در مذاکرات پشت پرده پیامهایی ردوبدل میشود و هر دو طرف ابراز تمایل برای حل مشکلات میکنند؛ اما عزمی جدی برای آن وجود ندارد. چرا که مساله ایران و مصر از جنس رابطه ایران و عربستان نیست که با یک پادرمیانی بتوان مشکلات دوجانبه و احترام به منافع ملی دو طرف آن را حل کرد. مشکلات رابطه ایران و مصر به تراکم منافع ملی و مصالح منطقه تا تضادهای ایدئولوژیک بر هم انباشته شده که به دلیل عدم قطع همدیگر، بر هم متراکم و انباشته شدهاند.