محمدباقر قالیباف در حوزه اقتصاد چگونه میاندیشد؟
اقتصاد سرهنگ
«امروز هرچه دستوپا میزنیم، در چارچوب «سرمایهداری» است... این برای انقلاب اسلامی با این همه شهید، با این حوزه علمیه و با این دانشگاه زشت است که بعد از 33 سال هنوز نمیدانیم «اقتصاد اسلامی» چیست. [این در حالی است که] ظرف 30 سال با این امکانات میتوانستیم یک «تمدن اسلامی» بسازیم... این زخمی بر دل من است که امروز سند توسعه جمهوری اسلامی در چارچوب سرمایهداری پیش میرود...» این جملات، بخشی از حرفهای محمدباقر قالیباف در جریان یکی از سخنرانیهای تبلیغاتیاش در زمان انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 است که با صدایی بغضآلود ایراد شد.
«امروز هرچه دستوپا میزنیم، در چارچوب «سرمایهداری» است... این برای انقلاب اسلامی با این همه شهید، با این حوزه علمیه و با این دانشگاه زشت است که بعد از 33 سال هنوز نمیدانیم «اقتصاد اسلامی» چیست. [این در حالی است که] ظرف 30 سال با این امکانات میتوانستیم یک «تمدن اسلامی» بسازیم... این زخمی بر دل من است که امروز سند توسعه جمهوری اسلامی در چارچوب سرمایهداری پیش میرود...» این جملات، بخشی از حرفهای محمدباقر قالیباف در جریان یکی از سخنرانیهای تبلیغاتیاش در زمان انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 است که با صدایی بغضآلود ایراد شد.1 البته سخنرانیهای بغضآلود بهترین راه برای پی بردن به «اندیشه اقتصادی» یک کاندیدای ریاستجمهوری نیست. شاید مرور کارنامه مدیریتی محمدباقر قالیباف در 30 سال گذشته (از سالهای جنگ ایران و عراق گرفته تا دوران فرماندهی قرارگاه خاتمالانبیاء و نیروی هوایی سپاه در دهه 70 و سرانجام دوره پنجساله فرماندهی نیروی انتظامی و 12ساله شهرداری تهران) برای ارزیابی توان سازماندهی و رهبری او گزینه مناسبی باشد.2 اما موضوع این یادداشت، بررسی «اندیشههای اقتصادی» این عضو هیات علمی «گروه جغرافیای سیاسی» دانشگاه تهران است و از آنجا که هیچ متن مکتوب و مدونی وجود ندارد که نگاه اقتصادی او را مشخص کند، نطقهای قالیباف در سالهای گذشته، تنها راه موجود برای دریافتن رویکرد کلی او به اقتصاد و راهحل مشکلات اقتصادی است.
طرفدار اقتصاد بازار و مخالف اندیشههای لیبرالی
درباره اینکه محمدباقر قالیباف طرفدار کدام اندیشه اقتصادی است، نمیتوان با اطمینان سخن گفت. او گاهی از «زخمی» که سرمایهداری بر دلش زده سخن میگوید و گاهی تاکید میکند که «قطعاً طرفدار اقتصاد بازار» است. ششم آذرماه 1386، خبرگزاری مهر با انتشار مصاحبهای از او نوشت: «قالیباف با بیان اینکه قطعاً طرفدار اقتصاد بازار است، ادامه داد: اما من با حاکم شدن روابط بازار در روابط اجتماعی و همچنین روابط دولت با شهروندان مخالفم. اعتقاد دارم که اقتصاد نباید دولتی باشد و هر چه دولت کوچکتر باشد، بهتر است. اما رعایت عدالت اجتماعی و رسیدگی به اقشار ضعیف جامعه امر مهمی است که نباید به هیچ وجه فدای اقتصاد بازار شود. اساساً یکی از اهداف اصلی انقلاب ما رفع تبعیض اجتماعی و کم کردن فاصله طبقاتی بود.» در بخش دیگری از آن گفتوگو شهردار تهران «با انتقاد از دیدگاه غلط آزادسازی اقتصاد در سالهای بعد از پیروزی انقلاب میگوید: متاسفانه در کشور ما بیشتر بحث مالکیت خصوصی دنبال شده است نه مدیریت خصوصی. چه فرقی میکند وقتی یک مجموعه اقتصادی که جنبه تولیدی دارد، وقتی بهرهوری مناسب ندارد در بخش خصوصی باشد یا در بخش دولتی. این ناکارآمدی بنگاهها اقتصاد کشور را فلج میکند.»
با این حال، در سالهای بعد، اظهار نظرهای فرمانده سابق نیروی انتظامی علیه لیبرالیسم اقتصادی بیشتر به چشم آمد. ۲۳ تیر ۱۳۸۸ در یک سخنرانی که سایت خبری فردانیوز3 متن آن را منتشر کرد، «شهردار پایتخت با اشاره به اینکه مشتریمداری را قبول دارم، اما باید بدانیم که مردم از یک سو صاحب حقاند و از سوی دیگر مسوولیتهای اجتماعی دارند، تاکید کرد: حقوق مردم را باید به خوبی ادا کنیم، برای همین میگوییم حق با مردم است؛ اما مردم هم مسوولیتهایی دارند، تنها وظیفه مردم، خدمت گرفتن از ما نیست. با عقل ابزاری و دکارتی یا نگاه منفعل لیبرالیستی به موضوع نگاه نمیکنیم، بلکه معتقدیم باید به درستی مسوولیتهای مردم را نیز تبیین کرد.» قالیباف در عین حال همچنان تاکید میکرد که «دولت کوچک» را ترجیح میدهد. این بخشی از نطق تلویزیونی او در برنامه «گفتوگوی ویژه خبری» به تاریخ 7 خرداد ۱۳۹۲ است: «دولت نباید در هر جای اقتصاد دخالت کند، بلکه مردم باید حضور داشته باشند. دولت را باید چابک و کوچک کرد و هزینههای آن را کاهش داد.» به نظر میرسد در مجموع او ترجیح میدهد خود را طرفدار «اقتصاد اسلامی» بنامد، اما چنان که در سخنرانی بغضآلود پیشگفته تاکید میکند، «مجموعه دولتهای [پس از انقلاب] ما-به هر دلیل- سرمایهگذاری عظیمی در پشتیبانی از حوزه و دانشگاه انجام ندادهاند تا ایدههای نظری ما به علم تبدیل شود و در پیشبرد کارها مورد استفاده قرار گیرد. امروز اقتصاد اسلامی چیست؟ من صلاحیت آن را ندارم که بگویم اقتصاد اسلامی چیست، ولی امکان مادی را در اختیار دارم که آن را در اختیار صاحبنظران بگذارم و پشتیبانی لازم را انجام دهم تا بدانیم اقتصاد اسلامی چیست.»
تثبیت قیمتها و کنترلپذیر کردن اقتصاد
رویکردهای کنترلی اقتصاد (مشابه سیاست «تثبیت قیمتها») نیز در نطقهای انتخاباتی شهردار تهران در سال 1392-بهویژه با توجه به تورم شدید آن سال- بسیار چشمگیر بود. در همان گفتوگوی ویژه خبری 7خرداد 1392 «قالیباف گفت: مردم نباید هر روز ببینند که در جامعه نرخها متغیر است و مصرفکننده بداند که نرخ هر کالایی چقدر است و در مورد اقلام اساسی زندگی تکلیف مردم روشن باشد. البته این مساله فقط مربوط به مصرفکننده نیست و شامل حال تولیدکننده هم میشود.» در مناظره اقتصادی کاندیداهای ریاستجمهوری سال 1392 به تاریخ 10 خرداد، او در پاسخ به سوالی درباره روش پیشنهادیاش برای مهار تورم تاکید کرد: «اولین کار دولت من این است که ارز را در بازار ثبات ببخشد. دومین کاری که در دولتم انجام میگیرد، بازبینی در توزیع کالا و خدمات است و سومین کار نیز ثابت کردن قیمتهای کالاهای اساسی به خصوص برای صنایع کشاورزی و دهکهای پایین جامعه است» (خبر شماره 114090 سایت خبری پارسینه). شهردار تهران همچنین در مصاحبهای که 6 اردیبهشت 1392 برای تشریح رویکردهای اقتصادی خود با خبرگزاری تسنیم انجام داده بود، از «کنترلپذیر» نبودن اقتصاد ایران سخن گفت و آن را مورد انتقاد قرار داد: «اقتصاد ما رها شده است و کنترلپذیر نیست. حاصل این وضعیت سردرگمی است... من سوال میکنم که کاهش ارزش پول ملی نوعی دزدی نیست؟ اینها همگی نشاندهنده این است که اقتصاد ما از کنترل خارج شده که حاصل بیتدبیری جدی سالهای گذشته است که اقتصاد ما را آسیبپذیر کرد.»
ریشه همه مشکلات و راهحل همه مشکلات
محمدباقر قالیباف در اغلب سخنرانیهای انتقادی خود در 10 سال گذشته، با سادهسازی مشکلات اقتصادی کشور، ریشه همه آنها را در یک چیز دانسته است: «ضعف مدیریت.» ۲۸ آذر ۱۳۸۶ «شهردار تهران گفت: تجربه نشان داده که مشکل اساسی در کشور ما نحوه مدیریت است. چنان که وقتی نفت 10 دلار بود تورم در کشور وجود داشت و ظاهراً با 100 دلار شدن قیمت نفت نیز مشکلات بر جای خود باقی مانده است.» همین تعابیر در انتخابات 1392 هم بارها تکرار شد: «در ضعف مدیریت همین بس که با نفت 10 دلار، تا 120 دلار که در یک دهه فروختیم درآمدمان چهار یا پنج برابر شد، ولی شرایط اقتصادیمان بدتر شد. پس مشکلمان پول نیست. مشکلمان این است که از فرهنگ دفاع مقدس دور شدهایم. دروغ و ریا وظایف روزانهمان شده و آبروریزی و پردهدری نقل هر مجلس شده. باید بدانیم که از نردبان دروغ، ریا، تزویر و تهمت نمیتوانیم به بام سعادت برسیم» (13 اردیبهشت 1392).
او امروز و در سال 1396 هم موضعی مشابه اتخاذ میکند و-در بیانیهای که ابتدا به عنوان بیانیه انصراف او از نامزدی در انتخابات تلقی شد- میگوید: «وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور در شرایط بحرانی قرار دارد و تردیدی وجود ندارد که شرایط فعلی در نتیجه سوءمدیریت و ناکارآمدی دولت فعلی است» (16 فروردین 1396). قالیباف در عین حال مدیریت مطلوب خود را اینگونه توصیف میکند: «برای ساماندهی اقتصادی به برنامه، کارنامه و مدیریت جهادی نیاز داریم... اقتصاد ما نیازمند تحقق یک مدیریت جهادی است که روند حرکت ملی به سوی تحقق آرمان پیشرفت و عدالت را تضمین کند... آنقدر ضعف مدیریت بر اقتصاد سیطره انداخته که اگر صدها اقتصاددان هم بیایند و بهترین طرح اقتصادی ارائه کنند، دردی را درمان نمیکند... یک مدیریت توانمند و قابل، ضمانت اجرای برنامه است. بدون چنین مدیریتی، بهترین برنامهها بیفایده هستند» (مصاحبه سال 1392 با خبرگزاری تسنیم).
چقدر ظرفیت داریم؟
در نگاه شهردار تهران، اقتصادد ایران با مشکل کمبود منابع روبهرو نیست (جمله چند سطر قبل را به یاد بیاورید: «مشکلمان پول نیست») و «بر اساس آمار و ارقام و به گفته همه صاحبنظران، در کشوری زندگی میکنیم که ظرفیتهای مادی آن بیش از ظرفیتهای جمعیتی کشور است. اعداد و ارقام میگویند شش برابر جمعیت موجود در کشور، پتانسیل برای اداره این کشور وجود دارد. حال این سوال برای مردم ایجاد میشود که اگر چنین ظرفیتی هست پس چگونه مسائل و مشکلاتی مثل گرانی، مشکلات معیشتی، مشکلات حوزه درمان و حتی چالشهایی بر حوزههای فرهنگی، بخشهای مختلف اقتصادی و مسائل اجتماعی وجود دارد؟» (26 اردیبهشت 1392) لابد به اتکای همین ظرفیتها بوده که محمدباقر قالیباف در بیانیه سومین اعلام کاندیداتوری خود در انتخابات ریاستجمهوری (به تاریخ ۲۶ فروردین ۱۳۹۶) گفت: «من، محمدباقر قالیباف، به شما تعهد میدهم، با توکل به خداوند منان و به پشتوانه شما، «دولت مردم» را تشکیل دهم و در یک دوره چهارساله با انقلابی اقتصادی درآمد کشور را دو و نیم برابر افزایش دهم، پنج میلیون شغل ایجاد کنم، نظام مالیاتی را به نفع ۹۶ درصد مردم تغییر دهم و از همه مهمتر، برنامهای مدون و دقیق برای حل مشکلات فوری اقشار کمدرآمد، اجرا کنم.»4
راهحلهای ساده برای مشکلات پیچیده
محمدباقر قالیباف همچون بسیاری از ناظران اقتصاد ایران و حتی شهروندان عادی، مشکل بیکاری را یکی از بزرگترین مشکلات امروز کشور میداند. شهردار تهران البته در این باره تعابیر متفاوتی به کار میبرد: «تقاضای شغل قشر جوان ما حتماً یک سونامی بزرگ در کشور است که اگر برای آن چارهاندیشی نکنیم، این سونامی دولت را با خودش خواهد برد» و «معضل بیکاری با روشهایی که تا الان دنبال شده قابل حل و فصل نیست. آمار روشن است و نشان میدهد با بستههای پیشنهادی و تصمیماتی که گرفته میشود، این کار به نتیجه نخواهد رسید؛ بلکه باید راه، نگرش و رویکردی نو بر اساس همان مبانی اقتصاد مقاومتی را مد نظر قرار دهیم» (20 فروردین 1396). او البته هنوز راهحلهای خود برای این مشکل و «ایجاد پنج میلیون شغل» موعود را توضیح نداده است. اما سال 1392 که وعدهای دوساله برای حل مشکلات اقتصادی از جمله بیکاری داده بود، ضمن توضیح برنامههای خود برای بخش مسکن گفته بود: «مسکن از هر جهت اولویتدارترین موضوع در برنامه من است. اگر بخش مسکن در کشور توسعه پیدا کند، 250 شغل ایجاد میکند و ما از این طریق بیکاری را نیز حل کردهایم» (مناظره 10 خرداد 1392).
در آن مناظره، پیشنهادهای فرمانده اسبق نیروی انتظامی برای حل مشکل «مسکن» هم با سادهسازی مساله همراه بود: «مسکن مهر کار خوبی بوده است اما دو اشکال دارد. این کار باید با همین شتاب ادامه پیدا کند، اما کیفیت ساخت آن باید بالا برود. بافت فرسوده امروز یکی از معضلات ماست. نکته دوم اینکه وقتی ما بافت فرسوده داریم و در داخل شهر زیرساختهایی مثل آب و برق و مترو داریم، چرا باید در بیابان مسکن بسازیم؟ شاید اینکه در بیابان مسکن را ارزانتر میسازیم، درست باشد اما از طرف دیگر هزینهای را از بیتالمال استفاده میکنیم که در این مناطق آب و برق و گاز و سایر زیرساختها را ایجاد کنیم. در تهران 14 هزار هکتار بافت فرسوده وجود دارد و لازم نیست ما به پرند برویم.»5
از دیگر مسائل مبتلابه اقتصاد ایران که در چهارسال گذشته ابعاد آن تغییر چندانی نکرده است، مساله هدفمندی یارانههاست. قالیباف در نوبت قبلی کاندیداتوریاش وعده تداوم پرداخت یارانهها را میداد: «هدفمندی یارانهها کار درستی است که حتماً باید ادامه پیدا کند» (7 فروردین 1392). اما انتقاداتی مشابه گلایههای مردم را هم نسبت به آن مطرح میکرد: «نمیتوانید با وسایل برقی که چهار تا پنج برابر سطح مصرف جهانی مصرف دارد، انتظار کاهش مصرف برق را داشته باشید، هدفمند کردن یارانهها در چنین شرایطی ظلم به مردم است و به نظر من باید جلوی ظلم گرفته شود» (7 خرداد 1392). و در نتیجه: «هدفمندی یارانه ها را ادامه می دهیم. در واقع یارانه تولید را که دولت پیشبینی کرده، حتماً ادامه میدهیم اما در کنار این باید سیاستهای دیگری برای دهکهای پایین جامعه نیز در نظر گرفته شود تا قدرت خرید مردم افزایش یابد» (مناظره 10 خرداد 1392).
نظر قالیباف در خصوص نظام پولی و بانکی و مشکلات آن عمدتاً بر نقش دولت تاکید دارد: «این نامزد ریاستجمهوری به نظارت بر بانکها و همچنین موضوع سرمایه و نقدینگی اشاره کرد و گفت: نقدینگی باید کنترل شود و باید آن را جهتدهی و به سمت اولویتها هدایت کرد؛ چرا که اقتصاد در این زمینه رهاست» (7 خرداد 1392). هرچند او میگوید: «در دولت من به بانک مرکزی استقلال میدهیم تا نقدینگی زیاد نشود و بانک مرکزی بتواند وظیفهاش را به درستی انجام دهد. ما نباید هر هفته و هر ماه تصمیمات را عوض کنیم تا برای عدهای رانت ایجاد کنیم و آنها یکشبه میلیاردر شوند که در نتیجه سرمایه فقرا هم تقلیل یابد... اصلاح سیاستهای پولی و مالی در بازار پول و کنترل افزایش نقدینگی از مسائلی است که چنانچه اتفاق بیفتد مردم اعتماد پیدا خواهند کرد. ما امروز به اعتماد مردم نیازمندیم. دولت ما این کار را در طول شش ماه به وجود خواهد آورد و ما میتوانیم همچون کشورهای دیگر از این شرایط سخت گذر کنیم» (مناظره 10 خرداد 1392).
حرفهای شهردار تهران درباره ریشههای فساد اداری و اقتصادی هم در سالهای اخیر تغییر چندانی نکرده و همواره با بیانی کلی همراه بوده است. چهار سال قبل: «بخش مهمی از مشکلات امروز ما محصول کار سیاستبازان است. سیاستبازانی که با تصمیمات خود، منافع بلندمدت ملت و کشور را فدای منافع کوتاهمدت خود و باندشان کردهاند. با سیاستبازی آبروی مبارزه با مفاسد اقتصادی را بردند، چون سعی کردند یک حرف درست و اصولی را برای اهداف باندی خود خرج کنند. همیشه سیاستزدگی بوده ولی این سالها تشدید شده است. من به صراحت عرض میکنم که اقتصاد سیاستزده بهشت مفسدان و دزدان بیتالمال است. جزایریها و مهآفریدها محصول اقتصاد سیاستزده هستند» (مصاحبه سال 1392 با خبرگزاری تسنیم). و پارسال: «اگر امروز در کشور ما ناکارآمدی و فساد اداری وجود دارد و کارها به درستی انجام نمیشود، اگر امروز با آسیبهای اجتماعی روبهرو هستیم یکی از ریشههای جدی آن، این است که ما مردم را در حقیقت و عمل به مشارکت در این عرصه نیاوردیم؛ بلکه دار و دستههای خودمان را آوردیم... هر کجا چالش بوده است، مردم پای کار آمدهاند و آن مشکل را حل کردهاند؛ ما اقتصاد را به دست مردم ندادیم بلکه به دوستان، همحزبها و همگروهیهای خودمان دادیم» (۲۲ بهمن ۱۳۹۵). هرچند ممکن است کسانی این حرفهای محمدباقر قالیباف را در زمانی که شهرداری تهران درگیر پرونده موسوم به «املاک نجومی» است، چندان باور نکنند. اما در هر حال، اینها دیدگاههایی است که شهردار 56ساله تهران در آستانه سومین کارزارش برای رسیدن به کاخ ریاستجمهوری به مخاطبان خود عرضه میکند. پذیرش یا عدم پذیرش آن از سوی قاطبه مردم را تنها با یک ماه صبر میتوان ارزیابی کرد.