شناسه خبر : 34899 لینک کوتاه

میانبرهای دروغین

چرا شبه‌علم برای سیاستمداران ایرانی جذاب‌تر از علم اقتصاد است؟

  هادی چاوشی: 28 آبان 1397 چند روز پس از بازگشت رسمی تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه ایران، روزنامه کیهان تیتر اول خود را این‌گونه انتخاب کرد: «دو لیبرال رفتند، دو اخلالگر اعدام شدند، دلار ارزان شد.» ارجاع این روزنامه به خروج مسعود نیلی و عباس آخوندی از دولت و اعدام محمداسماعیل قاسمی و وحید مظلومین (ملقب به سلطان سکه) بود. آن روزها قیمت دلار بعد از شکستن رکورد تاریخی خود (تا آن زمان، 19 هزار تومان) به محدوده 13-12 هزارتومانی بازگشته بود و کسانی سعی می‌کردند این جهش و بازگشت متعاقبش را به رای خود تفسیر کنند. محمد طبیبیان، اقتصاددان سرشناس ایرانی و معاون اسبق سازمان برنامه و بودجه در واکنش به این تحلیل‌ها در کانال تلگرامی خود نوشت: «به یاد دارم در سال‌های اول دهه ۱۳۷۰ که فردی به جرم اخلال در نظام اقتصادی کشور محاکمه می‌شد، یک شبه‌اقتصاددان که سمت‌های مختلفی هم در سال‌های بعد داشت، در جلسه‌ای گفت اگر این فرد اعدام شود دلار 50 تومان ارزان خواهد شد و قیمت دلار در آن سال‌ها حدود 200 تومان بود. آن فرد مورد نظر وی اعدام شد و دو نفر از اقتصاددانان به اصطلاح لیبرال آن‌ وقت هم از دولت رفتند و تاکنون اما دلار پیوسته روند افزایش را طی کرده است، از ۲۰۰ تومان تا مرز 15 هزار تومان.»1 در به‌روزرسانی جدید باید یادآوری کرد که دلار مدتی است از مرز 20 هزار تومان نیز عبور کرده و بعید نیست به زودی مرزهای بعدی را درنوردد. از شبه‌اقتصاددانانی که فرمان اعدام و اخراج می‌دهند اما، همچنان نمی‌توان انتظار داشت حکم دیگری صادر کنند. کسانی که موسی غنی‌نژاد با تعبیر «اقتصاددان قلابی» از آنها یاد می‌کند و می‌گوید: «اقتصاددانی که به‌جای مطرح کردن راه‌حل اقتصادی در چارچوب مکانیسم بازار و قیمت‌ها، در مورد بگیر و ببند و سرکوب حرف می‌زند، اقتصاددان قلابی است و چیزی از اقتصاد نفهمیده است. هرگز هیچ مساله اقتصادی نه در دنیا و نه در ایران با بگیر و ببند و سرکوب حل نشده است.»2

این روزها با بحرانی شدن دوباره اوضاع اقتصاد که ناشی از کسری بودجه شدید دولت، تحریم‌های ادامه‌دار خارجی و همه‌گیری بیماری کروناست، بازار اظهارنظرهای غیرعلمی، کلیشه‌ای و تکراری از سوی افراد مرتبط و غیرمرتبط در حوزه اقتصاد داغ شده است. اینجا خطر اقتصاددانان تقلبی بیشتر از قبل است؛ چراکه با استناد به شبه‌علم به سیاستمداران در باغ سبز نشان می‌دهند و راه‌حل‌های موقتی و اقتضایی توصیه می‌کنند. سیاستمداران هم که برای خروج -هرچند ظاهری- از بحران عجله دارند، این راه‌حل‌های دروغین را به عنوان چاره کار می‌پذیرند و در نتیجه مشکلات اقتصاد ایران هیچ‌گاه حل نمی‌شود و در آینده تبدیل به چالش‌های بزرگ‌تر می‌شود. در پرونده پیش‌رو می‌خواهیم ببینیم چرا سیاستمداران ایرانی به سادگی رویکرد علمی را کنار می‌گذارند و در حوزه سیاستگذاری در دام شبه‌علم می‌افتند؟

پی‌نوشت‌ها:
1- https: / /t.me /MohammadTabibian /965
2- «اقتصاد جولانگاه عوام‌فریبان شده است»؛ گفت‌وگوی موسی غنی‌نژاد با شماره 284 «تجارت فردا»

دراین پرونده بخوانید ...