شناسه خبر : 47991 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

شرح حال بیمار

گفت‌وگو با حسن خوشپور درباره ضرورت تهیه گزارش ترسیم وضع موجود

وقتی به پزشک مراجعه می‌کنیم، ابتدا شرح حالی از وضعیت خود ارائه می‌کنیم. نوشتن شرح‌ حال یکی از مهارت‌های مهم است که در شروع دوران کارآموزی به دانشجویان پزشکی تعلیم داده می‌شود. پس از تهیه شرح حال بیمار، پزشک یا تیم پزشکی درباره درمان بیمار تصمیم می‌گیرند. انتظار می‌رفت که مسعود پزشکیان با ایران بیمار چنین رفتاری داشته باشد. یعنی ابتدا شرح حالی از او تهیه کند و بعد برای درمان بیماری‌اش اقدام کند. شواهد نشان می‌دهد چنین شرح حالی از ایران بیمار تهیه نشده؛ آن‌وقت چه انتظاری برای درمان وجود دارد؟ حسن خوشپور که سال‌ها جزو مدیران ارشد سازمان برنامه بوده، معتقد است که دولت چهاردهم باید گزارشی جامع از وضعیت کشور تهیه و برای مقامات تصمیم‌گیر ارسال کند.

شرح حال بیمار

وقتی به پزشک مراجعه می‌کنیم، ابتدا شرح حالی از وضعیت خود ارائه می‌کنیم. نوشتن شرح‌ حال یکی از مهارت‌های مهم است که در شروع دوران کارآموزی به دانشجویان پزشکی تعلیم داده می‌شود. پس از تهیه شرح حال بیمار، پزشک یا تیم پزشکی درباره درمان بیمار تصمیم می‌گیرند. انتظار می‌رفت که مسعود پزشکیان با ایران بیمار چنین رفتاری داشته باشد. یعنی ابتدا شرح حالی از او تهیه کند و بعد برای درمان بیماری‌اش اقدام کند. شواهد نشان می‌دهد چنین شرح حالی از ایران بیمار تهیه نشده؛ آن‌وقت چه انتظاری برای درمان وجود دارد؟ حسن خوشپور که سال‌ها جزو مدیران ارشد سازمان برنامه بوده، معتقد است که دولت چهاردهم باید گزارشی جامع از وضعیت کشور تهیه و برای مقامات تصمیم‌گیر ارسال کند. آقای خوشپور در این گفت‌وگو بر صریح بودن این گزارش تاکید دارد و می‌گوید بدون هرگونه پرده‌پوشی و پنهان‌کاری و سانسور، این گزارش باید واقعیت‌ها را به مدیران عالی‌رتبه کشور نشان دهد.

♦♦♦

 چند روز دیگر عمر دولت مسعود پزشکیان به 100 روز می‌رسد و اگر از افرادی که به او رای داده‌اند سوال شود که چه تغییری در وضعیت شما رخ داده، احتمالاً پاسخ می‌دهند که هنوز هیچ تغییری در وضعیت کشور به وجود نیامده است. این افراد حق دارند؛ مسعود پزشکیان از همان روز تحلیف با مسائلی مواجه شد که تا امروز هیچ رئیس‌جمهوری در 100 روز اول کاری‌اش حتی به خواب هم ندیده است. با این همه واکنش دولت به این مسائل چه بوده است؟ 

در نظر گرفتن و ملحوظ داشتن شرایطی که دولت چهاردهم سرکار آمد، برای تحلیل عملکرد این دولت بسیار ضروری است. دولت سیزدهم هنوز به پایان نرسیده بود بنابراین با فرض اینکه دولت سیزدهم برنامه‌هایی داشت که در بازه چهارساله محقق می‌شد، با اتفاقاتی که به ناگاه برای مرحوم رئیسی افتاد، دولت چهاردهم در یک زایمان زودرس سرکار آمد. آغاز فعالیت دولت چهاردهم از ابتدا متاثر از چند سند بالادستی بوده که مهم‌ترین آنها برنامه هفتم است. از سوی دیگر نکته مهمی که باید در نظر داشته باشیم، تداوم تحریم‌ها و تحولات و درگیری‌های منطقه است که باعث شده کشور در شرایط عادی نباشد. بنابراین دولت چهاردهم فارغ از عوامل و مشکلات داخل کشور، تحت فشار متغیرهای محیطی و برون‌زا قرار دارد. به‌طور خلاصه در تحلیل عملکرد این دولت ملاحظه چند نکته حائز اهمیت است؛ نخست اینکه دولت سیزدهم بدون اتمام دوره متعارف خودش کنار رفته و دولت چهاردهم روی کار آمده است. دوم اینکه دولت باید برنامه‌ای را اجرا کند که در تهیه آن نقشی نداشته است. سوم اینکه دوره اعتبار سند چشم‌انداز در حال پایان است و اهدافش محقق نشده است. چهارم اینکه تحریم‌های اقتصادی کماکان بر اقتصاد ایران موثر هستند و در نهایت اینکه تحولات منطقه حالت بی‌ثبات‌کننده‌ای برای اقتصاد کشور ایجاد کرده است.

 اشاره کردید که وضعیت کشور عادی نیست، سوال این است که آیا تا به حال دولت گزارشی برای ترسیم وضع موجود ارائه داده است؟

تا جایی که اطلاع دارم، در دولت سیزدهم گزارش متقنی برای اینکه چه چیزی تحویل داده شده و همچنین گزارشی که مبین وضع موجود باشد، از سوی دولت جدید تهیه نشده است. همچنین گزارش دقیقی که به‌طور رسمی وضعیت اقتصادی کشور را مشخص کند در دست تهیه نیست. البته برخی رسانه‌ها ادعا کرده‌اند که دولت سیزدهم اسب زین‌شده تحویل دولت چهاردهم داده اما چنین ادعایی نیاز به یک گزارش رسمی داشت اما همان‌طور که اشاره کردم، چنین گزارشی وجود ندارد. توقع این بود که در پاسخ این ادعا، گزارشی تهیه شود که آیا این اسب زین‌شده وجود دارد یا خیر؟ حرکت درست این است که باید تصویری از وضعیت اقتصادی کشور تهیه شود. فارغ از اینکه هدف ارزیابی عملکرد دولت‌های قبل یا دولت چهاردهم باشد، باید گفت که سند چشم‌انداز که تصویر 20ساله کشور و آرمان‌های 20ساله کشور بود محقق نشده است. اگر علت عدم تحقق اهداف آن روشن شود برای طراحی و برنامه‌ریزی نقشه راه آینده اقتصاد کشور بسیار تعیین‌کننده است. اهداف ارزشمندی برای سال 1404 در نظر گرفته شد که محقق نشده؛ باید توضیح داده شود که چرا محقق نشده است؟

به نظر می‌رسد که نخست باید گزارشی جامع از وضعیت فعلی تهیه شود و سازمان برنامه و بودجه به سمتی برود که یک برنامه 10ساله یعنی یک سند چشم‌انداز 10ساله برای اقتصاد کشور تهیه کند که مشخص باشد نقشه راه آینده ایران به چه صورتی خواهد بود. دوم اینکه برنامه هفتم نیازمند اصلاح است؛ زیرا نگاه‌هایی که برنامه‌ هفتم را تدوین کرده و دیدگاه‌هایی که حاکم بوده با آمدن دولت چهاردهم باید مورد بازنگری قرار گیرد و در صورت لزوم، برنامه هفتم اصلاح شود. در برخی از موارد آن احکامی نوشته شده که از نظر کارشناسی مشکل دارد یا از نظر ضرورت و توجیه و امکان‌پذیری‌اش حتماً باید مورد تصحیح قرار بگیرد.

 شما در صحبت‌هایتان اشاره کردید؛ در حالی که بسیاری از مقامات حال حاضر دولت چهاردهم نسبت به این چالش‌ها و بحران‌ها طبیعتاً مطلع هستند؛ دلیل اینکه دولت هنوز چنین گزارشی تهیه نکرده چیست؟

امروز کلیات بودجه 1404 تقدیم مجلس شد. یکی از اسناد پشتیبانی‌کننده بودجه 1404 گزارش اقتصادی است که به‌طور طبیعی باید حتماً رئیس‌جمهور هنگام تقدیم لایحه به مجلس ارائه کند. ضرورت دارد که این گزارش تهیه شود و یکی از اسنادی است که بودجه سال 1404 را توجیه می‌کند؛ در این گزارش به تمام نقاط قوت و ضعف و فرصت‌ها و تهدیدات موثر بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی کشور اشاره می‌شود، حالا چه دولت بخواهد چه بتواند پنهان‌کاری کند، باید این گزارش را تهیه کند. وضع موجود در متغیرهای اصلی اقتصاد و همچنین بازارها، حاکی از وجود اشکالات ساختاری و نااطمینانی تعیین‌کننده در وضعیت کشور است. جای تعجب دارد که سازمان برنامه تا امروز چنین گزارشی تهیه نکرده است. ما نیازمند گزارشی جامع و مستدل هستیم که وضعیت موجود را با آمار و تحلیل دقیق به تصمیم‌گیران اصلی کشور نشان دهد. تصمیم‌های بزرگ از همین گزارش‌های مستدل خارج می‌شود. به‌طور مثال می‌توان از همین حالا صدای پای تورم سنگین را شنید. در حالی که در هفت ‌ماه اول سال جاری بیش از 850 هزار میلیارد تومان کسری بودجه وجود دارد، باید منتظر تورم سنگینی باشیم که به دلیل کسری بودجه به اقتصاد کشور تحمیل می‌شود. اگر گزارش جامعی وجود داشته باشد که آینده را برای تصمیم‌گیران کشور ترسیم کند، احتمالاً دولت را به بازنگری در برخی هزینه‌هایش مجاب خواهد کرد تا شاید قدری از تورم سنگین ماه‌های آینده بکاهد.

 با توجه به وعده آقای پزشکیان مبنی بر اصلاح امور بر مبنای اصول علمی، انتظار این است که در وهله اول، دولت بداند با چه ابرچالش‌هایی مواجه است و بعد برای آنها راه‌حل ارائه کند.

دولت آقای پزشکیان با شعار اصلی وفاق ملی بر سر کار آمده است، یعنی تفاوت‌ها و اختلافات جناحی کنار گذاشته شده و صرفاً برای پیشرفت کشور تلاش شود. نکته درست همین است که اشاره کردید، اما باید دید آیا اقداماتی که دولت چهاردهم تا امروز در پیش گرفته، با امکاناتی که در اختیار دارد متناسب بوده یا نه. هنوز 100 روز از آغاز به کار دولت نگذشته و به نظر می‌رسد عملکرد دولت در حد توانی که داشته، ناامیدکننده نبوده است. باید در نظر داشته باشیم که بسیاری از عوامل موثر بر عملکرد این دولت، خارج از کنترل رئیس‌جمهور و اعضای دولت ایشان است. برخی اصول ثابت هم در نظام حکمرانی وجود دارد که با آمدن و رفتن دولت‌ها تغییر نمی‌کنند. به‌طور مثال در راهبردهای اصلی نظام حکمرانی که در چند دهه گذشته به عنوان ریشه برخی ابرچالش‌ها شناخته می‌شوند، تغییری ایجاد نشده است. همچنین در زمینه موضوعاتی مثل تحریم تغییری در وضعیت کشور ایجاد نشده است. در داخل کشور هم با ابرچالش‌هایی مواجه هستیم که راهبردهای اصلی نظام حکمرانی درباره آنها تغییری نکرده است. به‌طور مثال چه تغییری در مدیریت مصرف فرآورده‌های نفتی به وجود آمده است؟ برای رفع ناترازی انرژی چه اقدام اساسی صورت گرفته است؟ به زودی کشور در مضیقه گاز قرار می‌گیرد که آثار این ناترازی، باعث خاموش کردن کارخانه‌ها می‌شود، سوال این است که چه تغییری در وضعیت به وجود آمده است؟ نکته اساسی دیگر ناترازی شدید در وضعیت صندوق‌های بازنشستگی است که رئیس‌جمهوری هم بارها به آن اشاره کرده است. سیاست‌گذاری‌ها و اقدامات اشتباه طی بیش از سه دهه گذشته، صندوق‌های بازنشستگی را کاملاً ورشکسته کرده است، و این صندوق‌ها از کارکرد واقعی‌شان دور شده‌اند، به گونه‌ای که می‌توان گفت سقوط کرده‌اند و نمی‌توانند خودشان را اداره کنند و به درآمدهای عمومی دولت وابسته شده‌اند. این چیزی نیست که دولت چهاردهم بتواند آن را به سرعت حل کند. 

 درباره لزوم تهیه گزارش جامع وضعیت کشور صحبت کردیم. معمولاً چنین گزارش‌هایی به‌وسیله کدام سازمان تهیه می‌شود؟ برای کدام نهادها ارسال می‌شود و برخورد نظام حکمرانی با این گزارش‌ها اصولاً چگونه است؟

هم‌اکنون در هر بخش سیاست‌گذاری، حتی بخش اجرایی کشور یک نهاد مربوط به مطالعه و تهیه گزارش‌های تحقیقی وجود دارد. مثلاً مجلس، مرکز پژوهش‌های مجلس را دارد و حتی قوه قضائیه هم چنین نهادی دارد. اما نهاد اصلی که به لحاظ فلسفه تشکیل و ماموریت‌های ذاتی، می‌تواند این ماموریت را به سرانجام برساند، سازمان برنامه و بودجه است. سازمان برنامه به عنوان یک نهاد فرابخشی که با همه دستگاه‌های اجرایی کشور، ارتباط مستقیم دارد و می‌تواند اطلاعات لازم را جمع‌آوری کند، بهترین و ذی‌صلاح‌ترین نهادی است که می‌تواند این گزارش را تهیه کند. سازمان برنامه می‌تواند نقش یک اتاق فکر را برای دولت و کشور ایفا کند و اگر بخواهد این نقش را ایفا کند، باید ابزارهای لازم را داشته باشد. این ابزارها چیست؟ اطلاعاتی است که از حوزه‌های تخصصی، از سوی دستگاه‌های اجرایی مربوط به آنها تولید می‌شود و باید جمع‌آوری شود و در اختیار سازمان برنامه قرار گیرد. بدون تردید ضرورت دارد که حتماً چنین گزارشی تهیه شود، فارغ از اینکه چه نتایجی داشته باشد. یعنی بدون هرگونه پرده‌پوشی و پنهان‌کاری و سانسور، این گزارش واقعیت‌ها را به مدیران عالی‌رتبه کشور نشان دهد. رئیس‌جمهور باید به همه ارکان دولت حکمی صریح ابلاغ کند که بر اساس آن به سازمان برنامه این ماموریت را بدهد که در مدت معینی، یک گزارش درباره وضع موجود کشور تهیه کند. بعد رئیس‌جمهوری باید این گزارش را بدون حذف و اضافه برای رهبری ارسال کند و نظر ایشان را جویا شود. سابقه چنین گزارش‌هایی در کشور، چه در زمان جنگ و چه پس از آن وجود دارد که واقعیت‌ها را مشخص کرد و تصمیم‌های اساسی گرفته شد. اکنون هم می‌تواند چنین مسیری طی شود که هم برای مردم مشخص شود و هم دولت چهاردهم تا حدود بسیار زیادی می‌تواند شفاف‌سازی کرده و اعلام کند که با چه واقعیت‌هایی مواجه است.

 این گزارش که تهیه شد اصولاً برای کدام نهادها ارسال می‌شود؟ مشخص است، یا خود دولت تصمیم می‌گیرد برای کجا ارسال شود؟

این گزارش که تهیه شود، حتی می‌تواند انتشار عمومی هم پیدا کند. استفاده‌کنندگان از این گزارش در وهله اول مدیران عالی‌رتبه کشور هستند، یعنی کسانی که سیاست‌گذاری می‌کنند، طراحی‌های راهبردی انجام می‌دهند و کسانی که تصمیم‌های اساسی می‌گیرند. برای آنها تبیین می‌شود که جامعه با چه وضعیتی روبه‌رو است و البته تنها نباید یک وجه از شرایط کشور مدنظر قرار گیرد. یعنی فقط وجه اقتصادی مدنظر نباشد و وجوه فرهنگی، سیاسی، امنیتی، زیست‌محیطی و سیاست‌های خارجی را دربر گرفته و در اختیار همان سران سه قوه قرار گیرد؛ در اختیار مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان قرار بگیرد که آنها در تصمیماتی که می‌گیرند از اطلاعاتش بتوانند استفاده کنند. امروز بیش از هر زمانی نیازمند تدوین گزارشی جامع و صریح درباره وضعیت کشور هستیم؛ گزارشی که صادقانه و با صراحت و بدون جهت‌گیری سیاسی، وضعیت امروز ایران را ترسیم کند تا نظام حکمرانی بتواند بر اساس آن تصمیم‌های تازه بگیرد و راهبردهای اشتباه را تصحیح کند.

 این گزارش که تهیه شد، برخورد نظام حکمرانی با این گزارش چگونه است و اصلاً باید چطور باشد؟

کشور را نظام حکمرانی می‌خواهد اداره کند. هر اطلاعات، مشورت، توصیه و هر شفافیتی که به حکمرانی بهتر منجر شود و کار را تسهیل کند،‌ شکی نیست که مورد اقبال حکمرانان کشور خواهد بود.

 گزارشی که قرار است احتمالاً تهیه شود چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد و این گزارش چه کمکی به بهبود وضعیت کشور می‌کند؟

باید یک تیم کارشناسی جامع، فارغ از دیدگاه‌های سیاسی-جناحی تشکیل شود تا هر آنچه به نظر می‌رسد با در نظر گرفتن واقعیت‌ها بدون هرگونه ملاحظه یا ترس تدوین شود. مهم است که مسائل بدون واهمه گفته شود. نکته دوم این است که این گزارش چطور تهیه می‌شود و هدفش چیست. قاعدتاً هدف این گزارش یا گزارش‌های مشابه باید این باشد که وضعیت موجود را بر اساس واقعیت‌ها ترسیم کند و نشان دهد که در زمینه فقر وضعیت کشور چگونه است. باید ترسیم کند که متغیرهای اصلی اقتصاد چه شرایطی دارند. باید وضعیت سرمایه‌گذاری را ترسیم کند و به دلایل افت سرمایه‌گذاری اشاره داشته باشد. باید نشان دهد که کشور از مسیر ترسیم‌شده در سند چشم‌انداز چقدر دور شده و فاصله کشور ما با دیگر کشورها چقدر است. باید مشخص کند که کشورهای رقیب چگونه سرعت بیشتری در توسعه پیدا کردند و چرا از این روند جا ماندیم. آیا منابع سرمایه‌گذاری آنها بیشتر بوده؟ چرا منابع سرمایه‌گذاری ما کمتر بوده است؟ آیا آنها قدرت عمل بیشتری داشتند؟ چرا قدرت عمل ما کمتر بوده است؟‌ همان‌قدر که آسیب‌شناسی این سال‌ها مهم است، آسیب‌شناسی این 20 سال هم بسیار مهم است، چون سند چشم‌انداز 1404 دیدگاهی فرابخشی مطرح کرد و بالاترین مقام تصمیم‌گیر کشور هم آن را تایید کردند و در چهارچوب این سند چشم‌انداز در یک یا دو سال بعد از آن سیاست‌های کلی اصل 44 ابلاغ و بعد از آن سیاست‌های کلی در حوزه‌های مختلف ابلاغ شد. باید بررسی شود که تمام این سیاست‌ها به اجرا درآمد یا خیر؟ چرا که قاعده همه این سیاست‌ها این است که در راستای همان سند چشم‌انداز باید باشد که ایران به آن مقام برسد. باید همه سندهای سیاست‌های کلی که در حوزه‌های مختلف تدوین ‌شده بررسی شود که آیا با سند چشم‌انداز همخوانی دارد یا خیر. نتایج این بررسی یک کار ماندنی و عاقبت‌بخیری است که برای مدیریت آینده کشور مفید خواهد بود. 

دراین پرونده بخوانید ...