عیار مسعود
گفتوگو با محمد عطریانفر درباره عملکرد مسعود پزشکیان

هدا احمدی: اخیراً دو اظهارنظر درباره مسعود پزشکیان مطرح شده که نشاندهنده دو دسته دیدگاه درباره اوست. به نظر میرسد برخی تحلیلگران درباره تواناییهای مسعود پزشکیان در حلوفصل سه دسته مسائل مهم و حیاتی کشور به شک افتادهاند اما برخی یادآوری میکنند که اگر مسعود پزشکیان نبود، ایران وارد جنگ میشد. به عقیده برخی تحلیلگران، به نظر میرسد دولت مسعود پزشکیان از سه راس مثلث مسائل بحرانآفرین کشور یعنی بحرانهای اجتماعی، تنش در روابط خارجی و ناترازیهای اقتصادی تنها رویکرد ملایم گفتمان اجتماعی را متقبل شده است. این در حالی است که به عقیده اقتصاددانان، باید سریعاً در بخش سیاست خارجی ابتکار عمل را در دست گیریم و تغییرات بزرگی را ایجاد کنیم تا بتوانیم برای اصلاحات اقتصادی اقدام کنیم چنانکه به عقیده مسعود نیلی، در شرایط کنونی نه در سیاست خارجی و نه در مقوله ناترازیها، حرکت با دستفرمان موجود قابل تداوم نیست. اما به نظر میرسد برخی دیگر از تحلیلگران دیدگاه معتدلتری نسبت به کارایی دولت چهاردهم دارند و معتقدند مسعود پزشکیان تا همینجا عملکرد خوبی داشته و بهطور مشخص ایران را از یک جنگ حتمی نجات داده است. در این زمینه علی جنتی گفته: «پزشکیان تنها فردی بود که در شورای عالی امنیت ملی، با وعده صادق ۳ مخالفت کرد. اگر جلیلی رئیسجمهور بود، حتماً وعده صادق ۳ انجام میشد.» اما واقعیت چیست و آیا مسعود پزشکیان تا اینجای کار موفق عمل کرده است؟ محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی ایران و فعال سیاسی، در این گفتوگو به تحلیل وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران و چالشهای پیشروی دولت آقای پزشکیان پرداخته است.
♦♦♦
پیش از آنکه درباره عملکرد آقای پزشکیان سوال کنم، درباره وضعیت فعلی کشور سوال میپرسم. شما اوضاع و احوال اقتصادی و سیاسی کشور را چگونه تحلیل میکنید؟
تحلیل وضعیت ایران از جنبههای مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بسیار دشوار است. کشور ما بهطور خاص و منحصربهفردی با مسائل و چالشهایی روبهرو است که نمونه مشابه آن در هیچ کجای جهان وجود ندارد. بهویژه در رابطه با اقتصاد ایران، باید گفت این اقتصاد تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد که موجب میشود تحلیل آن از کشورهای دیگر متفاوت باشد. یکی از این عوامل، تکمحصولی بودن اقتصاد ایران است که عمدتاً به نفت وابسته است و همین مسئله در شرایط فعلی بهویژه با تحریمها و کاهش درآمدهای نفتی، تاثیرات منفی شدیدی بر کشور گذاشته است. در سالهای گذشته حکمرانی در ایران به قدری پراشتباه بوده که اکنون کشور در مرحله بسیار سختی قرار دارد و وضعیت اقتصاد ایران، فراتر از یک بحران ساده، به مثابه یک بیماری مزمن و فراگیر، تمام ارکان و اجزای پیکره جامعه را درگیر کرده است. در این میان، انگشت اتهام به سوی دولت فعلی نشانه میرود، اما آیا میتوان تنها دولت را مقصر دانست؟ آیا میتوان تمام مشکلات و معضلات اقتصادی را به گردن یک نهاد انداخت و از نقش عوامل دیگر چشمپوشی کرد؟ واقعیت آن است که سیاستگذاریهای غلط و ساختار فسادآور و فسادانگیز، همچون یک غده سرطانی، در تاروپود نظام اداری و اقتصادی کشور ریشه دوانده و نهادهای نظارتی نیز، به دلایل مختلف، نتوانستهاند وظایف خود را بهدرستی انجام دهند. دولت، بهعنوان مجری سیاستهای اقتصادی، بیشک در این وضعیت سهیم است، اما ریشههای این ناکارآمدی را باید در خارج از دولت جستوجو کرد؛ در راهبردهای اشتباهی که در چند دهه گذشته این وضعیت را به وجود آوردهاند.
تا چه اندازه دولت چهاردهم را در شکلگیری وضعیت فعلی مقصر میدانید؟
جدا از اینکه مسعود پزشکیان کیست و به چه گروهی تعلق دارد، نمیتوان بحرانهای کشور را به دولت ایشان منسوب کرد. اما گذشت زمان به نفع ایشان نیست و باید برای انبوهی از مشکلات کشور چارهاندیشی کند. به عقیده برخی، دولت پزشکیان در حوزه اجتماعی رویکردی ملایم و آشتیجویانه اتخاذ کرده است. او با تاکید بر شفافیت و گفتوگو، تلاش کرده تا از دوقطبیسازیهایی مانند موضوع حجاب اجباری یا فیلترینگ فاصله بگیرد. برای مثال، کاهش ۳۰درصدی فیلترینگ و بازگرداندن برخی دانشجویان و استادان اخراجشده در دولت قبلی، نشاندهنده تمایل او به کاهش تنشهای اجتماعی است. این اقدامات، اگرچه محدود، مورد استقبال بخشی از جامعه قرار گرفته و به حفظ آرامش نسبی کمک کرده است. بااینحال، منتقدان معتقدند این تغییرات سطحیاند و به مسائل ریشهای مانند آزادیهای مدنی یا مطالبات اقلیتها پاسخی اساسی ندادهاند. در مجموع، عملکرد او در این حوزه مثبت اما ناکافی ارزیابی میشود. اما یکی از مهمترین ادعاها درباره پزشکیان، نقش او در جلوگیری از تشدید تنش است. برخی شواهد حاکی از رویکرد موثر آقای پزشکیان در برابر تشدید تنشهای نظامی در منطقه است. با این پیشفرض میتوان گفت پزشکیان توانسته از ورود ایران به یک درگیری پرهزینه جلوگیری کند، بهویژه در شرایطی که سعید جلیلی رقیب انتخاباتی او، احتمالاً رویکرد تهاجمیتری را دنبال میکرد.
دولت آقای پزشکیان، چه چالشهایی در زمینههای اقتصادی و اجتماعی و سیاست خارجی پیشرو دارد و آیا امیدی به حلوفصل مشکلات هست؟
اقتصاد ایران در حال حاضر تحت فشار شدید است و یکی از دلایل اصلی این فشار، خروج نفت از چرخه تاثیرگذاری است که این اتفاق نیز به خاطر تحریمها رخ داده است. در کنار این مشکل، نهادهای نظارتی و کنترلی نیز دچار فساد شدهاند که مشکلات اقتصادی را تشدید میکند. در واقع، با وجود تلاشهای دولت آقای پزشکیان، به دلیل این مشکلات ساختاری و فساد موجود، دولت در مقابله با بحرانها با دشواری مواجه است. همچنین، انتظارات زیاد از دولت و عدم پاسخگویی شفاف، سبب نارضایتی عمومی شده است. در شرایط کنونی، سه فاکتور مهم سیاست خارجی، ناترازیهای اقتصاد و بحرانهای اجتماعی، اهمیت ویژهای دارند و دولت باید برای حلوفصل این مشکلات برنامهریزی داشته باشد. اما به نظر میرسد که سیاست خارجی، بهعنوان کلید حل بسیاری از مشکلات اقتصادی، اولویت اصلی است که خوشبختانه در حال حاضر اخبار مثبتی از مذاکره ایران و آمریکا به گوش میرسد که میتواند گام بسیار مهمی در این زمینه باشد. واقعیت این است که پزشکیان در شرایطی دشوار قدرت را به دست گرفته است. تحریمهای سنگین، ساختار سیاسی غیرقابل انعطاف و انتظارات بالای عمومی کار را برای او دشوار کرده است. با این حال عملکرد او تا ابتدای سال ۱۴۰۴ ترکیبی از موفقیتهای نسبی و ناکامیهای قابلتوجه است. همانطور که اشاره کردم، او در حفظ ثبات اجتماعی و جلوگیری از تشدید تنش، موفق عمل کرده و این دستاورد، بهویژه در مقایسه با سناریوی احتمالی دولت جلیلی، ارزشمند است. اما در حل ناترازیهای اقتصادی و پیشبرد دیپلماسی فعال، پیشرفت چشمگیری نداشته و این موضوع، اعتماد برخی تحلیلگران را به تواناییهای او متزلزل کرده است. اما فراموش نکنید که همین روزها مذاکرات ایران با نماینده دولت آمریکا شروع میشود که اگر موفقیتآمیز باشد، آثار بسیار مهمی بهجا میگذارد که در این صورت میتوان گفت پزشکیان موفق بوده است.
به نظر شما چقدر امکان دارد که مذاکرات عمان به نتیجه برسد؟
سالهاست که بر سر مسائل میان ایران و آمریکا مجادله وجود دارد؛ اینکه آیا مذاکره مستقیم صورت گیرد یا مذاکره بهصورت غیرمستقیم باشد و از این دست مسائل. در چنین شرایطی برخی معتقدند مذاکره با آمریکا، به منزله تسلیم شدن در برابر خواستههای دشمن است، در حالی که برخی دیگر، مذاکره را تنها راهحل مشکلات موجود میدانند. اما این مجادله بر سر «هیچ» است. اگر تصمیم به سفری داشته باشیم، ابزارهای مقدماتی را فراهم میکنیم. اگر اراده کنیم که به هواپیما برسیم، به راننده میگوییم که آماده باشد. مذاکره با آمریکا، یک ابزار است و نه یک هدف. اگر مذاکره بتواند به حل مشکلات اقتصادی و بهبود زندگی مردم کمک کند، باید از آن استفاده کرد. شخصاً معتقدم مذاکرات ایران و آمریکا به نتیجه میرسد و این مزد صبر و زحمات زیادی است که جامعه ایران متحمل شده است.
با لحاظ این گزاره که احتمال به نتیجه رسیدن مذاکرات قوی است، به نظر شما چه راهحلهایی برای بهبود وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور وجود دارد؟
نظام حکمرانی در کشور ما در شرایط ویژهای قرار دارد. سیاستهای رادیکال و سازشناپذیری با جهان پیرامون، کشور را دچار بحران و بنبست کرده و دولت را از ذخایر و امکانات مادی محروم کرده است. تحریمهای اقتصادی، بهعنوان یک ابزار فشار خارجی، اقتصاد ایران را از کار انداخته و زندگی مردم را با مشکلات عدیدهای مواجه کرده است. پیوندی میان نهاد حکمرانی و دیپلماسی خارجی وجود دارد و چون دولت سهم اندکی در دیپلماسی دارد، باعث شده است که سیاست خارجی ایران، تحتتاثیر عوامل غیردولتی قرار گیرد و منافع ملی کشور، قربانی منافع گروههای خاص شود. تا زمانی که حکمرانی دیپلماسی خارجی ایران اصلاح نشود و روحیه رفتارهای صلحآمیز و زبان مشترک با دنیا ایجاد نشود، اقتصاد آسیب خواهد دید. خوشبختانه، پس از دو دهه مقاومت نابهنگام و متکی بر شعار، قرار است با هدایتهای صورتگرفته، از این موضع فاصله گرفته و با زبان مشترک با دنیا صحبت شود. این امر، نیازمند تغییر رویکرد در سیاست خارجی و اتخاذ سیاستهای واقعبینانه و عملگرایانه است. دولت باید با استفاده از ابزارهای دیپلماتیک، به دنبال حل اختلافات با کشورهای دیگر باشد و زمینه را برای همکاریهای اقتصادی و تجاری فراهم کند. اولین گام برای بهبود وضعیت، نیاز به ایجاد ثبات در سیاست خارجی به منظور ثباتبخشی به اقتصاد است. در طول دو دهه گذشته، سیاستهای رادیکال و سازشناپذیر با جهان پیرامون، به کشور آسیبهای زیادی زده است. اگر دولت بتواند به زبان مشترک با دنیا برسد و دیپلماسی خود را بازتعریف کند، بسیاری از مشکلات اقتصادی و تحریمی رفع خواهند شد. علاوه بر این، باید توجه ویژهای به کاهش فساد و تقویت نهادهای نظارتی و بازرسی داشت تا بتوان اعتماد عمومی را بازسازی کرد. همچنان که شرح دادم، دولت در شرایطی بسیار سخت و خاص به قدرت رسید و بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی نتیجه تحریمها و ساختارهای فسادآور است که در خارج از دولت شکل گرفته است. بهرغم تلاشهای دولت، نهادهایی که بهطور مستقیم تحت کنترل دولت نیستند، همواره سنگاندازی کردهاند و همین امر مانع از پیشبرد برنامههای اقتصادی شده است. وضعیت اقتصادی ایران، فراتر از یک بحران ساده و گذرا به مثابه یک بیماری مزمن و فراگیر، تمام ارکان و اجزای پیکره جامعه را درگیر کرده است. این بیماری، نهتنها بر شاخصهای کلان اقتصادی مانند تورم، بیکاری و رشد اقتصادی تاثیر گذاشته، بلکه بر زندگی روزمره مردم، امید به آینده و اعتماد به نظام نیز سایه افکنده است. دولت، بهعنوان مجری سیاستهای اقتصادی، بیشک در این وضعیت سهیم است، اما ریشههای این ناکارآمدی را باید در خارج از دولت جستوجو کرد؛ در شعارها و وعدههایی که در عمل، کمترین تاثیری در بهبود زندگی مردم ندارند. این شعارها، نهتنها باعث افزایش انتظارات مردم میشوند، بلکه در صورت عدم تحقق، باعث افزایش ناامیدی و بیاعتمادی نیز میشوند.
برای درک بهتر عمق فاجعه، باید به روندهای اقتصاد ایران دقیقتر نگاه بیندازیم. تورم قدرت خرید مردم را بهشدت کاهش داده و بسیاری از خانوادهها را در تامین نیازهای اولیه خود با مشکل مواجه کرده است. بیکاری، بهویژه در میان جوانان تحصیلکرده، به یک معضل اجتماعی تبدیل شده و زمینهساز بسیاری از آسیبهای اجتماعی شده است. رشد اقتصاد، به دلیل تحریمها، سوءمدیریت و فساد، بهشدت کاهش یافته و سرمایهگذاریهای خارجی نیز به حداقل رسیدهاند. در کنار اینها تابستان سختی در سال 1404 پیشرو داریم. در تابستان 1403 بیش از ۲۰ هزار مگاوات ناترازی برق داشتیم که پیشبینی میشود در سال 1404 به ۲۵ هزار مگاوات برسد. از آن طرف آخرین گزارشها از وضعیت سدهای ایران حکایت از آن دارد که از نظر آب هم در مضیقه هستیم و تابستان سختی پیشروی مردم است.
درنهایت، موفقیت آقای پزشکیان و دولتش به چه عواملی بستگی دارد؟
موفقیت دولت آقای پزشکیان به چند عامل اصلی بستگی دارد. اول، اصلاح فکر در حوزه حکمرانی است. همچنین نیازمند بازنگری در سیاست خارجی و بازسازی روابط با جهان هستیم. بعد نیاز به مبارزه با فساد گسترده در نظام اداری و تقویت نهادهای نظارتی داریم. دولت باید بتواند نیروهای کارآمد و مدیران لایق را به کار گیرد و ظرفیتهای داخلی کشور را بهدرستی مدیریت کند. اما بهطور کلی، اگر مشکلات دیپلماسی خارجی حل نشود، حتی بهترین برنامههای اقتصادی نیز اثربخش نخواهند بود. در این زمینه، دولت باید با دقت بیشتری به مسئله دیپلماسی بپردازد و روابط خود را با کشورهای جهان بهبود بخشد. آقای پزشکیان، بهعنوان یک چهره اصلاحطلب، همواره بر ضرورت تعامل با جهان و حل مشکلات از طریق دیپلماسی تاکید داشتهاند. ایشان معتقدند بدون رفع تحریمها و ایجاد فضای مناسب برای سرمایهگذاری خارجی، نمیتوان اقتصاد ایران را احیا کرد. اما اینکه ایشان بتوانند در برابر فشارهای داخلی و خارجی مقاومت کنند و سیاستهای خود را بهدرستی اجرا کنند، سوالی است که پاسخ آن در آینده مشخص خواهد شد. اما تا زمانی که گام اول برداشته نشود و با زبان مشترک با دنیا صحبت نشود، نمیتوان از بحران تحریم خارج شد و اقدامات بعدی دولت اثربخش نخواهد بود. گام اول، نیازمند اعتمادسازی و تعامل با کشورهای دیگر است. دولت باید با نشان دادن حسن نیت و آمادگی برای همکاری، اعتماد کشورهای دیگر را جلب کند و زمینه را برای رفع تحریمها فراهم کند. وضعیت اقتصادی ایران، بسیار نگرانکننده است، اما نباید ناامید شد. با اتخاذ سیاستهای درست و استفاده از ظرفیتهای موجود، میتوان از این بحران عبور کرد و آیندهای روشنتر را برای ایران رقم زد. دولت پزشکیان، با توجه به اولویتهایی که برای خود تعیین کرده است، میتواند نقش مهمی در این زمینه ایفا کند. اما موفقیت او، نیازمند حمایت و همکاری تمام ارکان نظام و همچنین، مشارکت فعال مردم است. درمجموع اینطور میتوان گفت که برای بهبود وضعیت اقتصادی ایران، دولت باید اصلاحات ساختاری اقتصادی را در دستور کار قرار دهد و با این کار، زمینه را برای رشد و توسعه پایدار فراهم کند. دولت همچنین باید با فساد بهطور جدی مبارزه کند و زمینه را برای شفافیت و پاسخگویی فراهم کند و با بهبود فضای کسبوکار، زمینه را برای جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی فراهم کند. موفقیت پزشکیان تا اینجای کار به معنای تحول بزرگ نیست، بلکه به معنای مدیریت بحران در حد حفظ وضع موجود با حداقل هزینه است. با این حال، اگر او نتواند در ماههای آینده ابتکار عمل را در سیاست خارجی به دست گیرد و اصلاحات اقتصادی را آغاز کند، این موفقیت نسبی نیز بهسرعت کمرنگ خواهد شد. درنهایت، عملکرد او را میتوان «متوسط رو به مثبت» ارزیابی کرد، اما اگر مذاکرات عمان به نتیجه برسد، میتوان پزشکیان را تا اینجای کار موفق و کارنامهاش را قابلقبول اعلام کرد.