فرصتی زیبا
کمک آمریکا به بازگشت عظمت چین
درحالیکه دونالد ترامپ مجموعهای از تعرفهها را به اجرا میگذارد و دولتش از افزایش قدرت متحدان نظامی آمریکا در آسیا صحبت میکند شاید با خود فکر کنید که دورانی سخت برای کشوری آغاز میشود که آمریکا آن را دشمن اصلی خویش میداند. اما گزارشهای ارسالی از پکن تصویر متفاوتی را به نمایش میگذارند. جنبش بازگشت عظمت آمریکا (MAGA) به رهبران چین فشار میآورد تا بزرگترین خطاهای اقتصادی خود را اصلاح کنند. همچنین، این جنبش فرصتهایی را برای چین میآفریند تا نقشه ژئوپولیتیک آسیا را به نفع خویش بازترسیم کند. نمایش آقای ترامپ در باغ رز کاخ سفید کاملاً علیه چین بود. اگر تعرفه 34درصدی جدید را با تعرفههای موجود جمع بزنیم به رقم 65 درصد میرسیم و اگر حذف معافیت تعرفهای را برای بستههای کوچک کالا به آن بیفزاییم این رقم اندکی بالا میرود. با توجه به اینکه صادرات حدود 20 درصد از تولید ناخالص داخلی چین را تشکیل میدهد این تحولات به اقتصاد کشور آسیب خواهد زد. تاکتیک چین برای تغییر مسیر زنجیرههای تولید و گذراندن آنها از کشورهایی مانند ویتنام با هدف دور زدن تعرفهها نیز بیاثر میشود، چرا که آمریکا تعرفهها را برای کل جهان اعمال میکند. جنگ تجاری در حالی آغاز میشود که چین هنوز با تورم منفی، رکود مسکن و مشکل جمعیتی دستوپنجه نرم میکند. حزب کمونیست در پنج سال گذشته نسبت به ضعف مصرف بیتوجه بود و با اتخاذ ایستایی غیرمنطقی بخش خصوصی را سرکوب کرد. چین مازاد ظرفیت خود را صادر و جهان را با کالاهایش پر میکرد. همچنین این کشور توانست با قدرتنمایی متحدان آمریکا را هم در آسیا و هم در اروپا نگران کند. اکنون چین با قدرت بیشتر نسبت به دور اول ریاستجمهوری ترامپ به عصر جدید ماگا وارد میشود. رئیسجمهور شی جین پینگ از مدتها قبل استدلال میکرد که آمریکا بیش از حد قطبی شده و دامنه فعالیتش را گسترده کرده است و دیگر نخواهد توانست جایگاه جهانی خود را حفظ کند. او در یکی از شعارهایش در مورد «تغییرات بزرگ بیسابقه در طی قرن» هشدار میدهد. ملیگرایی افراطی او در گذشته نوعی هیجان مخرب به نظر میرسید، اما اکنون که آقای ترامپ آگاهانه به خودتخریبی و ویرانسازی کلی روی آورده است. به نظر میرسد آقای شی از زمان خودش جلوتر بود. آقای شی از زمان رسیدن به رهبری چین در سال 2012 خود را برای جهان پرآشوب امروز آماده میکرد. او بر خودکفایی اقتصادی و فناوری کشورش تاکید میکرد. چین آسیبپذیری خود را در برابر اقدامات آمریکا از قبیل تحریمها و کنترلهای صادراتی کاهش داد. بانکهای این کشور هنوز به دسترسی به دلار نیاز دارند، اما بسیاری از پرداختهای غیربانکی کشور با یوآن صورت میگیرند. اقتصاد داخلی چین نقاط قوت ناشناخته زیادی دارد. رقابت و پذیرش فناوری باعث شد بنگاههای صنعتی این کشور در تمام زمینهها، از وسایل نقلیه برقی گرفته تا اقتصاد ارتفاع پایین (پهپادها و تاکسیهای پرنده) از رقبای غربی جلو بیفتند. اگر از چشم چین بنگریم تعرفههای ترامپ شهر صنعتی دیترویت را به رکود دهه 1970 میکشاند؛ درست همانگونه که مقابله او با دانشگاهها نوآوری را سرکوب خواهد کرد. دیپ سیک (Deep Seek) یک نمونه از آینده درخشان چین و نشانهای دال بر آن است که این کشور میتواند با وجود تحریم نیمهرساناها از جانب آمریکا به نوآوری بپردازد. حزب کمونیست با هوش مصنوعی ساخت داخل مشکلی ندارد و همین امر باعث میشود فناوری سریعتر از غرب در داخل کشور انتشار یابد و بهرهوری را ارتقا دهد. این روند به همراه نشانههایی دال بر آنکه آقای شی رفتار ملایمتری با کارآفرینان خواهد داشت، باعث شد شاخص MSCI بورس چین در سال 2025 تا 15 درصد رشد کند، درحالیکه بورس آمریکا روندی نزولی داشت. با گذشت چهار سال از ترکیدن حباب مسکن، فشار این بخش بر رشد اقتصاد کمتر شده و در برخی شهرها از جمله شانگهای و نیان جینگ قیمت مسکن بالا رفته است. حزب کمونیست گامهایی برای تقویت مصرف برمیدارد. دولتهای محلی اجازه دارند با انتشار شش تریلیون یوآن اوراق قرضه طی سه سال به تامین مالی مجدد اقدام کند. اوراق ویژه با ارزش 4 /4 تریلیون دلار هم در سال جاری منتشر خواهند شد. خانوارها نیز پول بیشتری دریافت میکنند. حزب کمونیست باید از آزار بخش خصوصی دست بردارد تا بتواند بهطور کامل از فرصتهای اقتصادی بهرهبرداری کند. حتی خودکامگان طرفدار مکتب لنین در چین فهمیدهاند که در برنامه سرکوب کارآفرینان که در سال 2021 آغاز شده زیادهروی شده است. البته برخی مقامات خودرای هنوز پیام را دریافت نکردهاند، اما لی کیانگ، معاون آقای شی در سخنرانی 23 مارس خود از «اژدها»های هانگژو، پایتخت نوآوری چین تقدیر کرد. اقتصاد کشور هنوز به محرکهای بیشتری برای تقویت مصرف و تلاشهای محکمتری برای ایجاد ثبات در بخش مسکن نیاز دارد تا بتواند اعتماد خانوارها را بالا ببرد. افزایش مصرف به نفع روابط خارجی چین نیز خواهد بود، چون به جذب ظرفیتهای مازاد کمک میکند. در زمانی که آمریکا موانع را بلندتر میکند چین فرصت دارد تا با سرمایهگذاری در تولید در کشورهای شریک روابط تجاری را بازتنظیم کند، به جای آنکه سیل صادرات را به سمت آنها روانه کند. این فرصتهای اقتصادی با یک فرصت ژئوپولیتیک همراه هستند. سیاست آمریکا در قبال چین بهشدت ابهامآلود است. تندروهای دولت اعتقاد دارند که آمریکا با روی برگرداندن از اروپا میتواند منابع لازم را برای مهار چین آزاد کند. اما آقای ترامپ آقای شی را تحسین میکند و حتی سناتور استیو دنیز (Daines) را به پکن فرستاد تا مقدمات یک معاهده را آماده کند. او در دور اول ریاستجمهوری هم یک توافقنامه تجاری را با چین به امضا رسانده بود. چین بر این باور است که تلاش جنبش ماگا برای دور کردن روسیه از چین احمقانه است و حمایتگرایی ترامپ، سوءاستفاده از متحدان و بیتفاوتی نسبت به حقوق بشر از مواردی هستند که ارزشهای آمریکایی را نفی میکنند. آقای شی قصد ندارد خلأ ایجادشده از سوی ترامپ را پر کند، اما فرصت دارد نفوذ چین بهویژه در جهان جنوب را گسترش دهد. اگر چین همزمان با توسعه فناوریهای پاک بتواند تصاعد گازهای گلخانهای را در داخل کاهش دهد جایگاه رهبری جهانی در بحث تغییرات اقلیمی را از آن خود خواهد کرد. تحقیر ناتو و اوکراین از سوی ترامپ باعث شد اعتماد متحدان آسیایی به تعهدات آمریکا و تمایل این کشور به دفاع از تایوان کاهش یابد. اگر آمریکا بتواند نیمهرساناهای بیشتری در داخل تولید کند انگیزه کمتری برای دفاع از تایوان خواهد داشت و این به منزله هدیهای بزرگ به آقای شی است. با این حال خطراتی نیز وجود دارند. جنگ تجاری میتواند رکود جهانی را رقم بزند. اگر ترامپ نتواند با پکن به توافق برسد شاید تحریمهای بیشتری را به اجرا گذارد. چین هم میتواند با افزایش صادرات جهانی به روابط خود با دیگر کشورها آسیب بزند. بهرهبرداری چین از این فرصت به یک نفر یعنی آقای شی بستگی دارد. اما وجود این فرصت مدیون یک نفر دیگر یعنی آقای ترامپ است.