فسادکُشی
آیا برخورد با ساختارهای فسادزا ممکن است؟
رضا طهماسبی: چند ماهی میشود که «برخورد با فساد» به گزارهای محل مناقشه و مجادله بدل شده است، عدهای پرچم مبارزه با فساد را در دست گرفتهاند و گروه بزرگی نیز زیر لوایش حرکت میکنند. در این میان گروههای مختلف نیز یکدیگر را به ایجاد و شکلدهی فساد یا انجام امور آلوده به فساد متهم میکنند. قوه قضائیه که از اوایل سال گذشته و با شروع مشکلات اقتصادی، به دنبال اخلالگران بازار بود، حالا دامنه فعالیتهای خود در مبارزه با فساد اقتصادی را گستردهتر کرده و از سلاطین ارز و سکه به پیگیری مدیرانی افتاده که در نهادها و دستگاههای مختلف دولتی و حاکمیتی فساد کرده یا به نوعی در شکلگیری فسادی، نقش ایفا کردهاند. تعدادی طی ماههای اخیر در دفاتر خود بازداشت شدهاند، مجبور به استعفا شدهاند، برخی گریختهاند و در نهایت فضا برای مدیران دولتی و حاکمیتی از نظر ارتکاب به فساد پرریسک شده است که خود مایه مسرت مردم است.
با این همه مشخص است که فساد اگرچه پدیدهای به شدت آسیبزننده به اقتصاد و ازبینبرنده پایههای اعتماد عمومی است، اما خود معلول ساختارهای غلطی است که محصولی جز فساد ندارند و افراد را به سوی سهیم شدن و مشارکت کردن در فساد سوق میدهند. ساختارهای فساد ناشی از قانونگذاریها و سیاستگذاریهای نادرستی است که بدون توجه به واقعیتها و ارزشهای بنیادین جامعه و با غفلت از منطق و عقلانیت اقتصادی تدوین و اجرا شده است. بدتر اینکه تعداد این مقررهها و مصوبهها آنقدر زیاد شده که حتی درستترین و صحیحترینشان نیز در پیچیدگیها و ابهامات و تفاسیر دچار تناقض و تعارض شده و دور زده میشود.
رئیس قوه قضائیه از آغاز روی کار آمدنش، آستینها را برای برخورد با فساد و فاسدان بالا زده است، البته در این بین کنایههایی مبنی بر تصفیهحسابهای سیاسی یا پرداختن به فساد گروههای خاص سیاسی نیز شنیده میشود که قاعدتاً گذشت زمان و تداوم روند برخورد فراگیر با فساد بهترین دلیل بر رد این مدعاست. ابراهیم رئیسی اخیراً در نشستی که با اعضای سازمان بسیج حقوقدانان کشور داشته است از لزوم برخورد همگانی با ساختارهای فسادزا گفته، که میتواند امری امیدوارکننده باشد اگر به واقع اعتقادی جدی به آن و اهتمامی قوی به اجرای آن وجود داشته باشد، که همه میدانیم فساد تقریباً سیستماتیکی که در اقتصاد ایران رسوخ کرده، ناشی از ساختارها و بسترهایی است که با توزیع رانت و امتیازات خاص و رفتارهای سلیقهای و غیرنظاممند، زمینه مستعدی برای پرورش و ریشه دواندن فساد ایجاد کردهاند.
اما آیا امکان حذف ساختارهای فسادزا فراهم است؟ اصلاح یا حذف این ساختارها از سختترین امور در نظام بوروکراتیک کشور خواهد بود اما امکانی جدید مانند جلسات سران قوا که اختیارات بسیار بالایی دارند، میتواند زمینه خشکاندن ریشه فساد و یک فسادکُشی تمامعیار را فراهم آورد، به شرطی که حب و بغضهای سیاسی کنار گذاشته شود و البته فضای پلیسی، جسارت کار و ریسک کردن را از مدیران دولتی و خصوصی نگیرد.