خطای نابخشودنی
آیا سیاست رونق تولید با رشد پایه پولی راه ابرتورم را در اقتصاد ایران باز میکند؟
از زمانی که عبدالناصر همتی به بانک مرکزی آمده، بیشتر سیاستها و تمرکز سیاستگذار پولی به مهار بازار ارز معطوف بوده اما در سال جدید جهتگیری و مواضع تازهای مطرح شده که حکایت از تغییر برنامه سیاستهای پولی بانک مرکزی دارد.
سایه فتحی: از زمانی که عبدالناصر همتی به بانک مرکزی آمده، بیشتر سیاستها و تمرکز سیاستگذار پولی به مهار بازار ارز معطوف بوده اما در سال جدید جهتگیری و مواضع تازهای مطرح شده که حکایت از تغییر برنامه سیاستهای پولی بانک مرکزی دارد. او در نشست اخیر خود با خبرنگاران گفته است که «هدف ما تغییر ترکیب کمیتهای پولی است. هماکنون عمده دلیل رشد نقدینگی سود سپردهها و ضریب فزاینده است و باید آن را (این دو متغیر را) کاهش دهیم و پایه پولی را زیاد کنیم، چون پول در دست مردم کم است. اگر بتوانیم این تغییر را انجام بدهیم، میتوانیم برای رونق تولید از آن استفاده کنیم، بنابراین برنامه خوبی داریم». بیان این اظهارات از سوی رئیس کل بانک مرکزی و حتی تاکید بر آنها در پست اینستاگرامی او مبنی بر تغییر ترکیب ترازنامه بانک مرکزی (پایه پولی) و رونق تولید از ناحیه رشد پایه پولی باعث شده تا برخی اقتصاددانان نسبت به خطرات بهکارگیری ابزارهای پولی برای رونق تولید واکنش نشان دهند. این اقتصاددانان معتقدند تغییر کلهای پولی برای ایجاد رونق نهتنها باعث تقلیل رکود تورمی نمیشود بلکه ارتباط دادن تغییر سیاستهای پولی برای رونق تولید در شرایط تحریم و نااطمینانی میتواند خطای استراتژیک باشد و مسیر بروز ابرتورم در اقتصاد ایران را باز کند. به گفته پویا جبلعاملی اقتصاددان اینکه میتوان با متغیرهای پولی در وانفسای تحریمهایی که تنگناهای عرضه را دو چندان ساخته، رونق ایجاد کرد، قدم گذاشتن در جادهای است که انتهای آن تحقق تورمهای بیسابقه در تاریخ اقتصاد ایران خواهد بود. از طرف دیگر این اولینباری است که یک رئیس کل بانک مرکزی در اقتصاد ایران به صراحت از امکان رونق تولید از طریق رشد پایه پولی سخن گفته است و این مساله باعث بروز نگرانیهایی از سوی صاحبنظران اقتصادی شده است چراکه با توجه به شرایط فعلی اقتصادی، تحریم، کاهش درآمدهای نفتی، احتمال لغو معافیتهای خرید نفتی از کشورمان و خسارتهای زیانبار سیل، برخی جهتگیریها و مواضع سیاستگذار پولی و اجرای چنین سیاستی در راستای مشروعیتبخشی به چاپ پول تعبیر میشود. چراکه به نظر میرسد در چنین وضعیتی با توجه به در تنگنا قرار گرفتن دولت در تامین کسری بودجه و فشارهای نظام سیاسی، بانک مرکزی نمیتواند مانع از دستدرازی به منابعاش شود. به هر ترتیب به نظر میرسد بانک مرکزی در شرایط فعلی به این نتیجه رسیده که با رشد پایه پولی و در مقابل کاهش ضریب فزاینده پول و عدم افزایش نرخ سود با افزایش تقاضای کل در اقتصاد، مسیری برای کاهش آثار رکود تورمی باز کند. صرفنظر از شرایط تحریم و بالا بودن انتظارات تورمی بانک مرکزی چگونه میتواند ضریب فزاینده پول را کنترل کند که آثار رشد پایه پولی را خنثی کند؟ چرا دولت و بانک مرکزی بهرغم تجربه دولت نهم و دهم در بهکارگیری سیاستهای انبساطی و تحریک تقاضا در شرایط تحریم که نتیجهای جز رشد شدید پایه پولی و تورم بالای 40 درصد نداشت بازهم میخواهد در این مسیر گام بردارد؟ به این بهانه در پرونده پیش رو به بررسی ابعاد سیاست جدید بانک مرکزی و آیا اقتصاد ایران را به سمت ابرتورم پیش خواهد برد؟ آیا بانک مرکزی دنبال ایجاد مشروعیت برای چاپ پول است؟ و آیا رونق تولید از طریق رشد پایه پولی بانک مرکزی امکانپذیر است؟ و... پرداختهایم.