سلطه فساد
چگونه سیاست زدگی مانع مبارزه با فساد میشود؟
مقوله «فساد» در بسیاری از مواقع در نقطه تلاقی سیاست و اقتصاد امکان بروز مییابد و شکلگیری فساد در سایه سیاست بر کسی پوشیده نیست اما موضوع از آنجا بغرنج میشود که مقوله «مبارزه با فساد» نیز تحت سیطره سیاست قرار میگیرد؛ سیطرهای که کارکرد «مبارزه با فساد» را به گونهای تغییر میدهد که این مقوله خود به محملی برای شکلگیری فساد تبدیل شود.
زینب موسوی: مقوله «فساد» در بسیاری از مواقع در نقطه تلاقی سیاست و اقتصاد امکان بروز مییابد و شکلگیری فساد در سایه سیاست بر کسی پوشیده نیست اما موضوع از آنجا بغرنج میشود که مقوله «مبارزه با فساد» نیز تحت سیطره سیاست قرار میگیرد؛ سیطرهای که کارکرد «مبارزه با فساد» را به گونهای تغییر میدهد که این مقوله خود به محملی برای شکلگیری فساد تبدیل شود.
در واقع امروز دو مقوله «فساد» و «مبارزه با فساد»، یکی از مهمترین موضوعاتی است که کشورهای مختلف در دنیا را به خود مشغول کرده و یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی برخی کشورها از جمله ایران است. این موضوع در کشور ما حالا به چالشی تبدیل شده که صاحبنظران، از میان برداشتن آن را منوط به برخی تغییرات در ساختار نهادهای ناظر، افزایش شفافیت در سیستم مالی سازمانها و دستگاههای مختلف و زدودن نگاههای سیاسی از مقوله مبارزه با فساد میدانند. البته اینها تنها راهکارهای موجود برای از بین بردن فساد در کشور نیست. در این زمینه همایشهای مختلفی طی سالهای اخیر برگزار شده که اغلب آنها بر وجود فساد در کشور تاکید کردهاند اما یا از ارائه راهکار مناسب و عملی خبری نیست یا آنکه ارادهای برای این موضوع وجود ندارد. البته برخی صاحبنظران در این زمینه در یکی از همایشهایی که اواخر آذرماه امسال در شیراز برگزار شد، موضوع را پیچیدهتر از آنچه به نظر میرسد، توصیف کردهاند. در همایش «مبارزه با فساد و احیای اعتماد» که در شیراز و با حضور برخی چهرههای شناختهشده در این حوزه ازجمله احمد توکلی، محمود صادقی و حسین راغفر برگزار شد، از سیطره سیاست بر مقوله مبارزه با فساد سخن گفتند و اینکه سیطره سیاست بر بسیاری از مناسبات از جمله امر نظارت و نهادهای نظارتی که خود یکی از ابزارهای کشف فساد و جلوگیری از گسترش آن هستند، مشهود است.
به باور آنها سیاستزدگی مبارزه با فساد، امروز به آفتی برای مقابله با این معضل تبدیل شده است. همچنین این سیاستزدگی محملی را برای مفسدان به وجود آورده که در میان این سیاستزدگیها و سیاستبازیها مخفی شوند. از سوی دیگر اگر مبارزه با فساد، سیاسی شود، میتواند به فلج شدن کل سیستم یک کشور منجر شود و از منظر این صاحبنظران، هیچ چیز به اندازه فساد نمیتواند بیاعتمادی عمومی را رقم بزند.
در این پرونده در پی آن هستیم که بررسی کنیم چگونه سیاستزدگی مانع مبارزه با فساد میشود و چگونه میتوان روند فعلی را اصلاح کرد؛ روندی که به باور بسیاری از صاحبنظران، چهره اعتماد عمومی را مخدوش کرده است.
همچنین به این سوال پاسخ میدهیم که آیا سیاست خودش بهتنهایی عامل ایجاد بدهبستان با فساد بوده یا منافع اقتصادی هم در این زمینه نقش داشته است؟