فرصتی که امسال تکرار نخواهد شد
ارزیابی وضعیت رفاهی خانوار در گفتوگو با داود سوری
«انتظار میرود امسال خانوار ما از چند ناحیه تورم، تحولاتی که در بازار ارز اتفاق افتاده و واردات و صادرات را تحت تاثیر قرار داده و خیلی از بنگاهها مجبور شدند سطح فعالیت خود را پایین بیاورند و از زاویه بازار کار آسیب ببینند. در سال 1397 اوضاع متفاوت از سال 1396 است. هرچقدر که تورم افزایش یابد، رفاه خانوار کاهش مییابد و هرچقدر که نرخ رشد اقتصادی کاهش یابد، به همین ترتیب رفاه خانوار هم کاهش خواهد یافت.»
آیا فزونی درآمد بر هزینه خانوار در سال گذشته از سویی و بهبود شاخصهای کلان اقتصادی از سویی دیگر میتوانند نشانههایی برای بهبود وضعیت رفاهی خانوار در سال گذشته باشند؟ این اتفاق چقدر ممکن است در امسال هم تکرار شود؟ داود سوری، اقتصاددان در این مورد میگوید: «وقتی نرخ رشد درآمد خانوار را که در سال گذشته بیش از 15 درصد محاسبه شده است با نرخ تورم 6 /9درصدی همین سال مقایسه کنیم میبینیم به صورت واقعی درآمدها بیشتر از هزینههای خانوار افزایش یافته و بهتبع آن، رفاه خانوار هم بهبود یافته است.» با این حال وی درباره چشمانداز این وضعیت در امسال تصریح میکند: «انتظار میرود امسال خانوار ما از چند ناحیه تورم، تحولاتی که در بازار ارز اتفاق افتاده و واردات و صادرات را تحت تاثیر قرار داده و خیلی از بنگاهها مجبور شدند سطح فعالیت خود را پایین بیاورند و از زاویه بازار کار آسیب ببینند. در سال 1397 اوضاع متفاوت از سال 1396 است. هرچقدر که تورم افزایش یابد، رفاه خانوار کاهش مییابد و هرچقدر که نرخ رشد اقتصادی کاهش یابد، به همین ترتیب رفاه خانوار هم کاهش خواهد یافت.»
♦♦♦
هرچند در سال گذشته درآمد خانوار از هزینههای آنها ماهانه بیش از 300 هزار تومان بوده اما آیا این به منزله بهبود معیشت خانوار و در مجموع رفاه آنها در سال گذشته است؟
خیلی سخت است که بخواهیم با این دادهها چنین نتیجهگیریای انجام دهیم، به دلیل اینکه سالهای گذشته که معمولاً مخارج بیشتر از درآمد خانوار بود، آمارهای مرکز آمار ایران ایراد محاسباتی داشت. اکنون به نظر میرسد این مشکل محاسباتی را حل کردهاند که اتفاق مورد اشاره شما رخ داده است. بنابراین ما اکنون نمیتوانیم وضعیت گزارششده سال 96 را با گذشته مقایسه کنیم. مگر اینکه مطمئن شویم همه این آمار چند سال اخیر با یک روش محاسبه میشود؛ یعنی بیاییم محاسبات گذشته را مجدداً با روش جدید انجام دهیم تا ببینیم واقعاً چنین اتفاقی رخ داده یا نه. اطلاعات خامی که مرکز آمار ایران روی سایت خودش منتشر میکند و ما معمولاً از این اطلاعات خام استفاده میکنیم چنین تغییری که شما از آن صحبت کردید را نشان نمیدهد. یعنی در گذشته هم چنین شرایطی منظورم بالا بودن درآمد نسبت به هزینه خانوار (برخلاف اطلاعات طبقهبندیشده که مرکز آمار ایران منتشر میکرد) برقرار بوده است. این به آن تفسیری برمیگردد که از درآمد و هزینه انجام میگرفت که به نظر میرسید در دو سال اخیر مرکز آمار ایران آن تفسیر گذشته خود را عوض کرده است و دیگر آن تفسیر قدیم را ندارد. این است که نمیتوان آمار اخیر را با آمارهای گذشته مقایسه کرد.
یعنی شما معتقدید نحوه محاسبات تغییر کرده که این بهبود اتفاق افتاده است؟
به نظر من چنین چیزی میآید؛ یعنی اطلاعات خام که من در بررسیهای خود استفاده میکنم این را نشان میدهد. اجازه بدهید در این مورد مثالی بزنم. مثلاً شما اگر پرسشنامه بودجه خانوار را نگاه کنید، سرفصلهایی تحت عنوان هزینه و درآمد وجود دارد. در حالی که از نظر ما اقتصاددانان درآمد و هزینه صرفاً آن سرفصلها نیست. اما قبلاً آن سرفصلها جمع و به عنوان درآمد خانوار گزارش میشد. اما از نظر ما فرض کنید اگر فردی به عنوان مالک هست و این مالک در ملک خودش سکونت دارد و بابت آن هزینه یا اجارهای نمیپردازد اما در هزینههایش معادل ارزش اجاره آن ملک محسوب میشود، همین عدد هم در واقع درآمدی است که آن فرد بابت مالک بودن خود دارد. یا مثلاً فردی یک مبلغ را به عنوان رهن خانه دارد و آن مبلغ را به عنوان رهن داده، درست است که این رقم در هزینههایش محسوب میشود، اما باید معادل آن، برایش درآمد محسوب شود. این درآمد، درآمد ناشی از سرمایه هم عنوان میشود. یا مثال دیگری را میزنم. کارمندان دولت یعنی کسانی که در تامین اجتماعی بیمه هستند، بابت آنها از طرف کارفرما مبلغی به سازمان تامین اجتماعی پرداخت میشود که این رقم درواقع درآمد این افراد است اما هیچ جایی محسوب نمیشود و در میان ارقام خانوار ثبت هم نخواهد شد. یعنی آن مفهوم درآمد از دید آماری و آن موردی که در پرسشنامه هست با هم تفاوت دارد اما مورد توجه قرار نمیگرفت. با این حال اکنون به نظرم با توجه به آمارهایی که منتشر شده این مسائل مدنظر قرار میگیرد که در نهایت چنین اقداماتی باعث شده نتایج تغییراتی به همراه داشته باشد.
در مورد محاسبات بانک مرکزی هم اینطور است؟
من برای اطلاعات بودجه خانوار بانک مرکزی هیچ ارزشی قائل نیستم. دلیل آن هم این است که اطلاعاتی که در پستو نگهداری شود به هیچ دردی نمیخورد. اطلاعات باید شفاف باشد و در اختیار محققان قرار بگیرد که مسائل بهتر شناخته شوند. وقتی شما اطلاعاتی را جمعآوری کنید اما در اختیار کسی قرار ندهید و تنها در قالب چند جدول آن را منتشر میکنید و بعد هم میگویید همین که هست، به نظرم این اطلاعات اصلاً ارزشی ندارد. جدای از اینکه اطلاعات بانک مرکزی فقط جامعه شهری است، آن هم چند شهر بزرگ و منتخب است. ما هیچ اطلاعاتی درباره اینکه مثلاً چطور این اطلاعات جمعآوری شده یا اینکه این اطلاعات خام را در اختیار دیگران قرار دهند تا بقیه از آن استفاده کنند را شاهد نبودیم، به همین دلیل است که میگویم اصلاً این محاسبات بانک مرکزی قابل اعتماد نیست. من به اطلاعات مرکز آمار ایران بیشتر اعتماد دارم، هرچند این آمارها هم ایراد دارد اما این رویه خوب مرکز آمار ایران در سالهای اخیر قابل توجه است که اطلاعات خام را در اختیار محققان قرار میدهد و همین هم باعث میشود که این اطلاعات هر سال بهبود پیدا کند.
ما حتی اگر همه دادههای این دو نهاد را نخواهیم مبنا قرار دهیم، شاخصهای کلان اقتصادی از جمله در بازار کار مانند نرخ بیکاری، نرخ مشارکت، جمعیت شاغلان و جمعیت فعال نشان میدهند که سال گذشته وضعیت مطلوبی داشتیم. به نظر شما این بهبود میتواند در بهبود وضعیت رفاهی خانوار خودش را نشان دهد؟
بله، میتواند اینطور باشد. ببینید همین اطلاعاتی هم که مرکز آمار ایران منتشر کرده به نوعی دارد همین موضوع را نشان میدهد. البته این آمار، اطلاعات مربوط به سال 1396 است و نسبت به سال 1395 دارد مقایسه میشود. عمده مشکل خانوار ما در سال 1397 شروع شده و سال 1396 هم سال خوبی بوده است. از سالهای فعالیت دولت روحانی، سال 1396 جزو سالهای خوب دوران فعالیت این دولت محسوب میشود. در همین آمارها هم اگر نگاه کنید ما میبینیم در بخش هزینه و درآمد خانوارها هر دو بخش چیزی حدود 7 /15 درصد رشد داشته که نسبت به تورم که رقمی بیش از 9 درصد بوده نشان میدهد ما به طور متوسط بهبود داشتیم و شکی در این نیست. درباره شاخص کلان دیگر یعنی نرخ رشد اقتصادی هم وقتی نرخ رشد اقتصادی سال گذشته نسبت به سال قبل از خود ارزیابی میشود این وضعیت مثبت بوده است. درست است که نرخ رشد اقتصادی سال قبل از آن (یعنی سال 1395) هفت درصد بود، اما این مقایسه نسبت به سال 1394 محاسبه شده بود و این چهار درصد نرخ رشد سال 1396 را باید روی آن هفت درصد سال قبل از خود محاسبه کنیم که آمده است و این به نظرم قابل قبول میرسد.
اما تورم چطور؟ تورم 6 /9درصدی هرچند نسبت به سال قبل خود صعودی بوده اما در مجموع در مقایسه با ارقام سه دهه اخیر وضعیت خوبی داشته است.
مشخصاً سال 1396 سال مناسبی از این حیث بود و سال 1396 تورم کمی داشتیم و نرخ رشد اقتصادی مثبت هم در اقتصاد ایران وجود داشت و بیشتر از آن سه درصد نرخ رشد اقتصادی طبیعی که در هر اقتصادی وجود دارد بوده است. به هر حال ما در سال 1396 بهبود شاخصها را داشتیم و شکی در این نیست. در مجموع در سطح کلان و مجموع خانوار این بهبود را ما میبینیم. وقتی ما نرخ رشد درآمد خانوار در سال گذشته را که بیش از 15 درصد محاسبه شده است با نرخ تورم 6 /9درصدی همین سال مقایسه کنیم میبینیم به صورت واقعی درآمدها بیشتر از هزینههای خانوار افزایش یافته و بهتبع آن، رفاه خانوار هم بهبود یافته است. اما یک نکته را هم باید مدنظر قرار داد. این صحبتهایی که میکنیم درباره میانگینهاست و به این مفهوم نیست که نرخ فقر در کشور کاهش پیدا کرده یا نابرابری بهتر شده است. به هیچ عنوان این پیام را نمیرساند بلکه ما درباره میانگینها داریم صحبت میکنیم و میانگینها نشاندهنده یک رشد در رفاه خانوارهاست، اما معمولاً وقتی صحبت از رفاه خانوار میشود ما به توزیع آن توجه داریم و اینکه گروهی از خانوارها که عمدتاً گروههای کمدرآمد و فقیر هستند چه وضعیتی دارند را مدنظر داریم. ما اکنون نمیتوانیم این را از آمارها استنباط کنیم بلکه از اطلاعات خرد، نرخهای فقر و ضریب جینی میتوان بهره برد.
به نظر شما در دورههای رشد تورم بیشتر گروههای پردرآمد یا کمدرآمد متاثر میشوند؟ در سال گذشته تورم بخش خوراکی بیشتر از بخش غیرخوراکیها بوده، آیا از این میتوان پیام خاصی دریافت کرد؟
این نوع تورم به زیان خانوارهای ضعیف جامعه است. به دلیل اینکه سهم خوراک و پوشاک در سبد مخارج خانوار کمدرآمد بیشتر از سایر کالاهاست و وقتی قیمت اینها نسبت به سایر کالاها افزایش بیشتری پیدا کند، طبعاً خانوار فقیر از تورم آسیب بیشتری میبیند. این به ترکیب افزایش قیمتها برمیگردد که هرچقدر به سمت کالاها و پوشاک باشد به زیان خانوار فقیر خواهد بود. البته در سال 1397 هم مشخصاً همینطور است. در روز تقدیم لایحه بودجه به مجلس رئیسجمهور گفتند ما سال گذشته هرچقدر ارز داشتیم در بازار دادیم که طبعاً پایین بودن قیمتها در سال 96 و رشد پس از آن به نظر میرسد با توزیع منابع ارزی بوده که دیگر در سال 1397 ما آن منابع را نداریم، به اضافه اینکه دیگر تحریمها هم به آن اضافه شده است. در کنار این، ما متوجه شدیم قیمت دلار در امسال در بهترین حالت خود سه برابر شده است. آمارهای رسمی هم نشان میدهد تورم تاکنون افزایش یافته و فعلاً صحبت از تورم سالانه بالای 20 درصد و تورم 50درصدی نقطهبهنقطه است. در اینجا فشاری هم که در تورم وجود دارد، افزایش قیمت خوراکیهاست. ما تورم را در همه کالاها داریم اما کالاهای خوراکی به دلیل اینکه کالاهای اساسی هستند و خانوار خواهناخواه باید از آن استفاده کنند نقش بیشتری دارند. در جانشینی کالاها این کالاها حساسیت کمتری دارند و این است که فشار این کالاها بر خانوار خصوصاً خانوار ضعیف جامعه بیشتر است. مشخصاً انتظار میرود که امسال خانوار ما از چند ناحیه تورم، تحولاتی که در بازار ارز اتفاق افتاده و واردات و صادرات را تحت تاثیر قرار داده و خیلی از بنگاهها مجبور شدند سطح فعالیت خود را پایین بیاورند و از زاویه بازار کار آسیب ببینند. در سال 1397 اوضاع متفاوت از سال 1396 است. رابطه بین رفاه خانوار، تورم و رشد اقتصادی خیلی روشن است. هرچقدر که تورم افزایش یابد، رفاه خانوار کاهش مییابد و هرچقدر که نرخ رشد اقتصادی کاهش یابد، به همین ترتیب رفاه خانوار هم کاهش خواهد یافت. ما امسال هر دو را داریم، هم تورم افزایش مییابد و هم پیشبینیهای ما از نرخ رشد مثبت نیست.
آیا ممکن نیست افزایش نرخ ارز از طریق افزایش درآمدهای صادراتی ما یا موارد دیگر روی رشد اقتصادی و بعد رفاه خانوار تاثیر مثبت بگذارد؟
ببینید اثر این موارد مقطعی است. یعنی شما یک حرکت پلهای را دارید میبینید. به دلیل تغییر قیمت ریال به دلار شما تغییر مقطعی در ارزش شرکتها را دارید میبینید. ثروت جدیدی تولید نشده، همان ثروت را شما دوباره با مبنای ریالی جدید قیمتگذاری کردهاید. ثروت جدیدی تولید نمیشود که بنگاههای ما بتوانند تولید بیشتری داشته باشند و بتوانند نیروی انسانی بیشتری را در اختیار بگیرند و فروش بیشتری هم داشته باشند. درباره رشد درآمدهای دلاری صادرات نفت هم باید بگویم قیمت نفت نسبت به سال 96 در یک مقطع کوتاه مقداری افزایش داشت اما زیاد تغییر نکرد و از آن طرف هم کاهش صادرات داشتیم. حتی اگر میزان صادرات نفتی کشور هم افزایش یابد، میزان اثرگذاری آن بر رفاه خانوار با احتمال خیلی کم است، به دلیل اینکه این دلارها از کانال دولت میآید و از طریق کانال دولت میخواهد توزیع شود و تا این منابع بخواهند به رفاه خانوار تبدیل شوند راه طولانیای دارند و الزاماً هم به نتیجه نمیرسد. ببینید رفاه خانوار از طریق درآمدزایی برای خانوار و درآمدزایی از طریق نیروی کار خانوار که عمدهترین نهادهای است که خانوار میتواند عرضه کند حاصل میشود اما وقتی بخش تولید ما نتواند ثروتزایی کند نمیتواند یک تغییر بلندمدت در رفاه خانوار به وجود بیاورد. ممکن است دولت یک افزایش درآمدی داشته باشد و آقای نوبخت و سازمان برنامه آن را به بسته تبدیل کند و به افراد بدهند اما هیچکدام از آنها نمیتواند آن تغییر بلندمدت را در رفاه خانوار ایجاد کند، مگر اینکه ما بتوانیم اشتغال و درآمدزایی را برای بخش تولید و صادرات به نوعی تضمین کنیم. سیاستهای بستهای دولت هم مثل تگرگ است که محکم به سر و صورت افراد اصابت میکند و هیچوقت به ذخایر آبی ماندگار تبدیل نمیشود.
اخیراً معاون حمایتی کمیته امداد اعلام کرده که از کل جمعیت 1 /2 میلیون خانواری، 600 هزار خانوار تنها طی دو ماه اخیر به این نهاد اضافه شده است.
احتمالاً خیلی از خانوارها هم هستند که دارند به این جمعیت اضافه میشوند. این رقم، میزان خیلی بالایی است. اگر ما حدود 25 میلیون خانوار داشته باشیم سهم خانوار مشمول کمیته امداد خیلی قابل توجه خواهد بود. متاسفانه امسال هم به این جمعیت اضافه شده که این اتفاق قابل انتظار هم به نظر میرسد. یعنی با شاخصهایی که ما مشاهده میکنیم اینچنین اتفاقی زیاد دور از انتظار نیست. با نرخ رشد تورم و رشد منفی اقتصاد و سیاستهایی که ما شاهد اجرای آنها بودیم؛ این اتفاق مورد اشاره شما غیرقابل پذیرش نیست. در ماههای آینده هم حتماً این اتفاق را بیشتر شاهد خواهیم بود. خیلی جالب است که تحولات ارزی مثلاً تا صنف طباخیها هم نفوذ میکند که رئیس اتحادیه آن رسماً از تعطیلی 30درصدی واحدهای این صنف خبر میدهد. ببینید یک زنجیره تولید است که از پرورشدهنده دام تا طباخی هزاران نفر در این زنجیره دارند ارتزاق میکنند که ناگهان یک سیاستگذاری اشتباه ممکن است باعث آسیب رساندن به این زنجیره تولید شود و شاغلان این حوزه ناگهان درآمد خود در این بخش را از دست میدهند. شاید این سادهترین مثالی باشد که شما از آثار این سیاستها مشاهده میکنید. تاثیر سیاستهای کلان بسیار فراتر از سیاستهای خردی است که حالا یک یا دو بسته را به مردم بدهند. اما در هر کدام از صنوف تعداد قابل توجهی افراد ممکن است بیکار شوند.
چشمانداز شما از رفاه خانوار در سال 97 چطور است؟
با توجه به شاخصهای کلانی که ما مشاهده میکنیم و نوع ارتباط این شاخصها با رفاه خانوار نمیتوان پیشبینی مناسبی از وضعیت رفاهی خانوار در امسال داشت. به نظر میرسد که خیلی پایینتر از سال 96 باشد، چراکه ما نرخ تورم بالا و نرخ رشد پایین را داریم و تحول مهمتر از همه اینها تعطیل کردن خیلی از صنایع به دلیل سیاستگذاریهای اشتباه امسال بود که موجب کاهش تولید و افزایش بیکاری و به نوعی به هم زدن نظم بازار شده و آن روند صاف و ملایمی که بازار میتوانست داشته باشد از بین رفته و همه اینها تاثیر خود را بر اقشار مختلف از جمله حقوقبگیران گذاشته است. فعالان بازار روزهای خوبی ندارند و این موارد ریز معمولاً در آمارها دیده نمیشوند اما محل درآمد خیلیها حتی کسانی که پردرآمد هم هستند با مشکلاتی مواجه شده است که این نگرانکننده به نظر میرسد.