چرخه تخریب
سیل چه تبعات اقتصادی دارد؟
ابراهیم علیزاده: خسارات به باغات و زمینهای کشاورزی به معنای کمبود برخی محصولات کشاورزی در آینده است. این اتفاق شاید به معنای کمک گرفتن از واردات برای پاسخ دادن به تقاضاها باشد تا قیمتها افزایش قابل توجهی پیدا نکند. تقاضای واردات که افزایش یابد، نیاز ارزی کشور رشد میکند. نیاز ارزی کشور که افزایش یابد، ممکن است قیمت ارز هم افزایش پیدا کند. قیمت ارز که افزایش پیدا کند، نهتنها محصولات کشاورزی وارداتی بلکه باقی محصولات وارداتی و در مرحله بعد حتی دیگر محصولات داخلی هم دچار نوسان قیمت میشوند. نوسان قیمت محصولات ممکن است تورم سبد خانوار را متاثر کند، آن وقت احتمالاً طبق سنوات گذشته کنترلها و بازرسیهای صنفی بیشتر میشود و با افزایش کنترلها کار برای بخش تولید هم سخت خواهد شد. حالا مشکل تشدید رکود را هم باید به آن مساله حادتر شدن تورم اضافه کرد. اوضاعی که به کاهش تولید و سپس افزایش بیکاری هم ممکن است منتج شود؛ حال بماند که در همان ابتدای چرخه پس از خسارات به کشاورزی، باید منتظر بیکاری تعدادی از کشاورزان هم بود. اتفاقی که شاید فاز بعدی آن ظهور پدیدهای مانند مهاجرت از روستاها و مناطق سیلزده باشد و در صورت نبود ظرفیت مناسب در دیگر شهرها، شاید حتی پدیدهای مانند رشد حاشیهنشینی اطراف کلانشهرها رخ دهد.
گویی همه اتفاقات اقتصادی به هم ارتباط دارند، فقط کافی است آن چرخه اول به راه بیفتد. با این حال شاید این اتفاقات تنها اولین لایه قابل مشاهده اثرات اقتصادی سیل ویرانگر اخیر باشد. سیلی که برخی حتی به اقتصاد ایران تشبیه کردند که بیتوجهیها به ابرچالشهای اقتصادی ناگهان ممکن است چنین کاری را با اقتصاد ایران کند. در این لایه اول، آنچه قابل مشاهده به نظر میرسد این است که سیل اخیر خسارتهای زیادی به زیرساختها، امکانات و سرمایههای انسانی وارد کرده و داراییهای حیاتی خیلی از مناطق را از بین برده است. در سیل اخیر زیرساختهای شهری و روستایی به شدت آسیب دیدهاند. خطوط انتقال آب، گاز و برق تقریباً از بین رفته و دهها واحد اقتصادی به شدت آسیب دیدهاند. با این حال شاید بتوان اینها را تنها بخشی از آثار مخرب سیل دانست که قابل مشاهده آنی است اما در میانمدت یا بلندمدت چه خطراتی در کمین هستند؟ مشکلات اقتصادی پس از سیل از جمله بیکاری روستانشینان و کشت کشاورزان در آینده چه خواهند شد؟ در این میان کارشناسانی مانند محمد فاضلی نیز در لابهلای تخریبهای سیل، مزایایی هم برای دوره بلندمدت پس از سیل پیشبینی میکنند.
او معتقد است: «سیل سبب تخریبهای اقتصادی در منطقه سیلزده میشود اما همزمان سبب تشدید فعالیتهای اقتصادی در خارج منطقه سیلزده و همچنین تشدید فعالیت اقتصادی برای بازسازی میشود. غنی ساختن اراضی کشاورزی و همچنین در دسترس قرار دادن آب بیشتر برای فعالیتهای صنعتی، توریستی و خدماتی، فواید اقتصادی فراوانی برای سیل ایجاد میکنند.» آیا میتوان به چنین مزایایی حتی در یک دوره بلندمدت دست یافت؟ اقتصاد ایران پس از این سیل باید منتظر چه عواقبی در کوتاهمدت و بلندمدت باشد و تبعات اقتصادی سیل در لایههای پنهان آن چه میزان قدرت تخریب دارند؟