رو به سردی؟
آیا رابطه تجاری ایران و چین دچار مشکل شده است؟
یکی دو هفته اخیر، اخبار متعددی از سرد شدن رابطه تجاری ایران و چین به گوش میرسد، از مسدود شدن حساب ایرانیها در بانکهای چین گرفته تا خودداری کردن این موسسات مالی از انجام دادن سادهترین کار مانند تبدیل ارز برای دارندگان پاسپورت ایرانی. با این حال در شدت و حدت این اقدامات شک و تردید وجود دارد و همانطور که عدهای از این رویدادها سخن میگویند، برخی هم آن را اغراقآمیز میدانند.
یکی دو هفته اخیر، اخبار متعددی از سرد شدن رابطه تجاری ایران و چین به گوش میرسد، از مسدود شدن حساب ایرانیها در بانکهای چین گرفته تا خودداری کردن این موسسات مالی از انجام دادن سادهترین کار مانند تبدیل ارز برای دارندگان پاسپورت ایرانی. با این حال در شدت و حدت این اقدامات شک و تردید وجود دارد و همانطور که عدهای از این رویدادها سخن میگویند، برخی هم آن را اغراقآمیز میدانند. شنیدهها حاکی از این است که مساله پیش آمده مربوط به حسابهای تجار رسمی نبوده و مسدود شدن مختص حسابهایی بود که گردش بالایی داشتهاند اما به نام یک فعال اقتصادی ثبت نشده بودند و مثلاً متعلق به یک دانشجو بوده است. همچنین بانکهایی که از دوران تحریم طرف حساب ایران بودهاند نیز تاکید دارند که همچنان با ایران همکاری دارند و از فاینانسهایی نام میبرند که برای پروژههای بزرگ در ایران مانند راهآهن سریعالسیر تهران به مشهد تامین کردهاند. فعالان اقتصادی ایرانی اما این منت را نمیپذیرند و معتقدند بانکی که حجم عمدهای از پولهای نفتی در آن نگهداری میشود، نمیتواند از فاینانس به عنوان یک خدمت بزرگ به ایران نام ببرد. سفیر چین نیز که هفته گذشته در اتاق بازرگانی تهران مهمان فعالان اقتصادی بود، اگرچه اشاره مستقیمی به هیچ کدام از مشکلات ایرانیها در مراوده با چین نداشت اما تاکید کرد که مشکلات ایجادشده مانند مسدود شدن برخی حسابها قابل اغماض است و با کمی صبر و تحمل حل میشود. اما آیا میتوان از این اتفاقات به این نتیجه رسید که رابطه ایران با شریک اول تجاریاش رو به سردی گراییده است؟ در حال حاضر پاسخ مثبت دادن به این سوال بسیار سخت و دور از ذهن مینماید. با اینکه طی سالهای گذشته حجم روابط تجاری دو کشور نوسان داشته است اما چین همواره با اختلاف اولین شریک تجاری ما بوده است. این اتفاق نه به واسطه صادرات بالای نفت به چین که حتی در مراودات تجاری غیرنفتی هم چین شریک اول ماست.
در مقام ریشهیابی، به نظر میرسد چینیها از زمانی که برجام به نتیجه رسید و سیل هیاتهای تجاری اروپایی به سمت ایران سرازیر شد، دچار هراس شدند. نتیجه آنکه در همان زمان گروههای مختلفی از چین به ایران سفر میکردند و بر رابطه پیشین دو کشور به ویژه در زمان تحریم تاکید داشتند. البته این جمله نیز بارها از زبان مقامات دولتی و بخش خصوصی ایران شنیده شد که دوست دوران تحریم را به فراموشی نمیسپارند. اما لغو تحریمها و برداشته شدن موانع و عطش چندین سال محدودیت و ممنوعیت با غرب باعث شد که خواسته و ناخواسته فعالان اقتصادی و حتی سازمانهای دولتی به سمت اروپا گسیل شوند. هرچند این رفتوآمدها هنوز به طور کامل به ثمر ننشسته اما به اندازهای بوده که بزرگترین شریک تجاری ما را به فکر فرو برد.
مساله اصلی این است که توسعه روابط با چین به عنوان یکی از ابرقدرتهای سیاسی و اقتصادی شرق دنیا، متضمن منافع ماست. ما بهرغم تبلیغات منفی در مورد واردات زیاد کالای چینی، صادرات بالایی به این کشور داریم. تفاوت صادرات غیرنفتی ما به چین با واردات از این کشور همواره در حد یک میلیارد دلار بوده است. چین برای ما یک فرصت است. فرصتی که نباید آن را از دست بدهیم.