روحانی چرا و با چه حمایتهایی دوباره رئیسجمهور شد؟
انتخاب دوازدهم
انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری ایران، احتمالاً سختترین انتخابات دور دوم برای یک رئیسجمهور مستقر در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود. دولتهای بعد از انقلاب، به جز دولت اول و دوم که به دلیل رویدادهایی خاص یکدورهای بودند، در بقیه موارد روسایجمهور با اطمینان خاطری نسبی وارد رقابتهای انتخاباتی برای دور دوم میشدند.
انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری ایران، احتمالاً سختترین انتخابات دور دوم برای یک رئیسجمهور مستقر در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود. دولتهای بعد از انقلاب، به جز دولت اول و دوم که به دلیل رویدادهایی خاص یکدورهای بودند، در بقیه موارد روسایجمهور با اطمینان خاطری نسبی وارد رقابتهای انتخاباتی برای دور دوم میشدند. معمولاً زمانی که یک رئیسجمهور برای دور دوم وارد رقابت انتخابات شده است، کار سختی برای پیروزی پیشرو نداشته است. یعنی معمولاً مردم میدانند که دوره ریاستجمهوری یک فرد هشتساله است و رئیسجمهور موفق میشود در دور دوم نیز اعتماد لازم برای ادامه راه را کسب کند. از این نظر هم گرمای انتخابات و شور و هیجان کمتر است و هم نرخ مشارکت کاهش مییابد. این عادت ابتدا در انتخابات سال 1388 تا حدودی نقض شد اما کار برای رئیسجمهور مستقر زیاد سخت نشد و او توانست بار دیگر همان راه پیشین را چهار سال دیگر ادامه دهد. برای روحانی اما داستان متفاوت بود. حسن روحانی در دوره دوم ریاستجمهوری خود با رقبای سرسختی مواجه شد که از ابتدا با نفی کامل او و اقدامات دولتش وارد کارزار انتخابات شدند و سعی داشتند با راهاندازی موج نه به روحانی، آرای سلبی را به سبد خود واریز کنند. از اینرو روحانی، با اینکه در نهایت با مشارکت گسترده و رای بالا، در پاستور ماندنی شد، اما در جریان رقابتهای انتخاباتی دردسرهای فراوانی متحمل شد و اگر سیاست استفاده از معاون اول به عنوان نامزد پوششی را عملی نمیکرد، احتمالاً در برابر هجمههای بسیار نامزدهای منتقد مجال کافی برای عرضاندام و دفاع از دستاوردهایش نمییافت. روحانی کارزار انتخابات را بسیار سختتر از سایر رئیسجمهورهای قبلی و حتی سختتر از دوره اول خودش به پایان برد و نتیجه این سختی رای بالایی بود که به دست آورد. او این بار همانند دوره اول نامزد اصلی و مورد حمایت اصلاحطلبان و اعتدالگرایان بود. او در میان اصولگرایان معتدل نیز پایگاهی دارد که اگر چه احتمالاً نسبت به سال 1392 کوچکتر شده است اما همچنان از حمایت پنهان آنها برخوردار است. تردیدی نیست که در این دوره روحانی بیشترین حمایت را از جانب اصلاحطلبان دریافت کرد. در غیاب وزنه اثرگذاری چون اکبر هاشمیرفسنجانی این بار رئیس دولت اصلاحات با تمام توان از او پشتیبانی کرد و علاوه بر پیام ویدئویی در حسینیه جماران و در حضور عکاسان و خبرنگاران رای خود را به صندوق انداخت. سیدحسن خمینی در حمایت از روحانی نوشت و علیاکبر ناطقنوری حمایت از روحانی را علنی گفت و به همین خاطر از جایگاه رئیس دفتر بازرسی رهبری استعفا کرد تا حمایتش از روحانی به جایگاهی که در آن بود صدمه نزند. حسن روحانی با حمایت گسترده اصلاحطلبان و مردم انتخاب شد و این به معنای انتخاب تداوم دیپلماسی تنشزدایی بینالمللی، ثباتبخشی اقتصادی و سیاسی و ادامه راه اعتدالگرایی است که حسن روحانی آن را انتخاب کرده است. او اگر چه از کنایه گفتن به مخالفان و منتقدان خود ابایی ندارد اما کمتر پیش آمده که در برابر انتقادهای سازنده یا دلسوزانه موضع بگیرد. انتخاب روحانی میتواند نشانهای از علاقه مردم به تداوم دوستی با جهان، فرونشاندن هیجانات کاذب سیاسی در داخل و تشتت و درگیری و بحرانهای ناشی از اختلافات گروهی و حزبی باشد. انتخاب مردم میانهروی روحانی است، یا به تعبیری همان نرمش قهرمانانه.