چگونگی انجام نظرسنجیهای انتخاباتی در گفتوگو با رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران
تحلیل دادهها مهمتر از انتشار دادههاست
رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران بر این باور است که برای گسترش گفتمان نظرسنجی، مردم، مسوولان، مراکز نظرسنجی و رسانهها باید در کنار هم تلاش کنند.
انتخابات ریاستجمهوری امسال نشان داد نظرسنجی در کشور به اندازهای پیشرفت کرده که بتواند با تقریب خوبی رفتار مردم را پیشبینی کند. موضوعی که در همهجای دنیا تقریباً به یک امر رایج تبدیل شده است. در میان نظرسنجیهای موجود در جریان رقابتهای انتخاباتی، «ایسپا» یکی از نزدیکترین پیشبینیها را نسبت به نتایج واقعی انتخابات داشته است. از اینرو در گفتوگویی با رئیس این مرکز به بحث در خصوص اثر نظرسنجی در انتخابات پرداختیم. محمد آقاسی معتقد است از آنجا که علم نظرسنجی علمی نوپا در کشور است، جا افتادن آن مدتی زمان میبرد. رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران بر این باور است که برای گسترش گفتمان نظرسنجی، مردم، مسوولان، مراکز نظرسنجی و رسانهها باید در کنار هم تلاش کنند.
♦♦♦
در دوران رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری ایران، موسسات پژوهشی مختلفی به انجام نظرسنجیهایی اقدام کردند. در این میان مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) یکی از نزدیکترین برآوردها را نسبت به نتایج واقعی انتخابات ریاستجمهوری ایران داشته است، بفرمایید ایسپا با چه الگویی توانست به چنین دقتی برسد؟ در واقع روش نمونهگیری، روش آماری و تحلیل دادههای خودتان را توضیح دهید.
مجموعه ایسپا از سال 1380 تاسیس شده و وابسته به معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی است. از همان آغاز کار نیز یکی از بحثهایی که به صورت جدی در این مرکز دنبال شده بحث فرهنگ سیاسی و رفتار انتخاباتی مردم بوده است. این مرکز پژوهشهای منسجم خود را در رابطه با انتخابات ریاستجمهوری در سالهای 1384، 1388 و 1392 انجام داده است. در سال 1394 نیز ما به صورت منسجمی وارد مبحث انتخابات مجلس شدیم. در حوزه جامعهشناسی در مورد رفتار انتخاباتی مردم در ایران دو گروه نظریه وجود دارد. یک گروه از جامعهشناسان که عده کثیری نیز هستند معتقدند رفتار مردم را نمیتوان پیشبینی کرد. این افراد در واقع معتقدند که الگوی مشخص یا عقلانی بر رفتار مردم حاکم نیست. گروه دیگر بر این باورند که میتوان الگویی عقلانی از رفتار مردم بهدست آورد که البته به رد یا قبول این موضوع بستگی دارد که آیا فضای مدرن به جامعه ایران وارد شده یا خیر. مجموعه ایسپا نظر دوم را به اثبات رسانده است. طبیعتاً برای ما مهم است که در انتخابات 1384، 1388، 1392، 1394 و 1396 توانستیم با صحت بالایی نتایج انتخابات را پیشبینی کنیم. تفاوتی که کار ما با پژوهشهای قبلیمان داشت در واقع این بود که ما اولین مرکزی بودیم که توانستیم به طور رسمی آمار خود را منتشر کنیم. از آنجا که علم نظرسنجی در ایران علم جوانی است و هم اینکه نظرسنجی انتخاباتی نیز به این صورت شاید برای اولین بار در کشور اتفاق میافتاد، کار ما با دشواریهای بسیار زیادی همراه بود. اگر در سالهای گذشته چنین پژوهشهایی نیز صورت میگرفت اغلب تکذیب میشد. چرا که فضای نظرسنجی و انتشار دادهها با آشفتگی زیادی مواجه بود که خوشبختانه در این دوره کاهش پیدا کرد. از طرفی هم اصحاب رسانه با فضای نتایج و انتشار دادهها آشنا نبودند و از سوی دیگر مردم نیز با این فضا غریبه بودند، همین موضوع میتوانست تبعات منفی جدی با خود به همراه داشته باشد، به همین دلیل بود که ما مقداری با احتیاط (البته نه احتیاط از سر عافیتطلبی و مصلحتجویی مدیریتی بلکه احتیاطی علمی و حرفهای که جامعه و فضای رقابتی انتخاباتی را دچار خدشه نکند) رفتار کردیم. در این 15 سال ایسپا تجربیات فراوانی را کسب کرده، گاهی یک سوال به مدت 15 سال در نظرسنجیهای ایسپا پرسیده شده، برخی از افرادی که معتقدند علوم انسانی را باید بومی کرد به این نوع بومیسازی معتقدند، همین که بتوان به یک سوال سالهای متمادی جواب داد یک اتفاق بسیار خوشایند خواهد بود. در واقع بخشی از موفقیت ما مرهون استفاده از همین تجربه 15ساله است. استفاده از تیم جوان پژوهشی و انگیزههای پژوهشی باعث شده تا پتانسیل گروه به صورت تصاعدی بالا برود. از سوی دیگر طرح سوالهای مناسب و بهروز تنها با مطالعه آنچه در دنیا پیمایش میشود محقق خواهد شد. از سوی دیگر نمونهگیری دقیق و بسیار سختگیرانهای که در گروه وجود دارد یکی دیگر از موضوعاتی است که به صحت نتایج ایسپا کمک میکند. نمونهگیری ایسپا هم از پراکندگی ملی بسیار خوبی برخوردار است و هم ویژگیهایی دارد که نمونهگیری ما را نسبت به سایر موسسات نظرسنجی متمایز میکند. حتی نحوه نمونهگیری ما نسبت به سالهای گذشته خودمان نیز بهبود چشمگیری داشته است. برای مثال ما در سال 1388 فقط علاوه بر مراکز استان تنها یک شهر درجه2 و یک روستا را در هر استان در نظر میگرفتیم که در نمونهگیری اخیر، به حداقل یک شهر درجه2 و دو روستا افزایش یافته است. نکته دیگری که در نمونهگیری وجود دارد تخصیص سن و جنس مبتنی بر آخرین سرشماری کشور بوده است. برای مثال درصد 51 به 49 مردان به زنان، نسبت سنی، نسبت شهری به روستایی و... در نمونهگیریها رعایت شده است. البته این میزان از دقت هم بسیار هزینهبر بوده و هم نظارت بسیار زیادی لازم دارد، و از سوی دیگر بسیار زمانبر است، مدیریت همزمان این سه مورد کار بسیار دشواری است که خوشبختانه ایسپا به خوبی از پس آن برآمده است.
در انجام نظرسنجی ریاستجمهوری تقریباً چند نفر (از همکاران شما) مشارکت داشتند و همچنین چه تعداد از مردم پاسخگوی پرسشنامههای شما بودهاند؟ آیا از نظر مالی به جز جهاد دانشگاهی اسپانسری هم در کار بوده است؟
در مجموع ایسپا 31 شعبه در کل کشور دارد که متناظر با این شعب 31 مدیر فنی نیز با ما همکاری میکنند. نکتهای که باید عرض کنم این است که ما دو نوع طرح فنی نمونهبرداری داریم؛ گاهی اوقات طرح فنی ما خوشهای است، و گاهی طرحهای ملی. در هر طرح ملی تقریباً چیزی حدود 460 پرسشگر به ما کمک میکنند. علاوه بر این افراد، 85 ناظر در اختیار داریم که قبلاً آموزش داده شدهاند و بحث نظارتی را انجام میدهند. 96 نفر نیز در بازبینی پرسشنامهها فعالیت میکنند. به طور کلی در هر طرح نزدیک به 700 نفر با ما همکاری دارند. در خصوص جامعه آماری نیز در طرحهای خوشهای پنج هزار نفر و در طرحهای ملی 14 هزار نفر مورد پرسش قرار میگیرند. ایسپا دو نوع کار انجام میدهد؛ یکی کارهای کارفرما و دیگری کارهای خویشفرما. در حدود 30 درصد از بودجه کارهای ملی نظیر همین نظرسنجی انتخابات را جهاد دانشگاهی تامین میکند (البته ما برخلاف برخی مراکز نظرسنجی دیگر بودجه مستقل کشوری نداریم) و مابقی بودجه نیز از مازاد طرحهای کارفرمایی دیگر استخراج میشود. البته بخشی از طرحها نیز مورد حمایت مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری قرار گرفت.
یکی از سوالاتی که در خصوص نظرسنجی ایسپا مطرح میشود این است که به تفکیک (برای مثال تفکیک استانها، جنسیت، سن و...) هیچ گزارشی منتشر نشده است، آیا دلیلی برای این کار وجود داشته است؟
در واقع دلیل خاصی برای این کار نداشتیم. از نظر من به دو شکل جامعه درگیر بیماری اطلاعاتی میشود. یا به جامعه اطلاعات داده نشود یا جامعه بمباران اطلاعاتی شود. وقتی با جامعهای روبهرو هستیم که چه نخبگان و چه مردم عادی در مقایسه با یک جامعه که با عدد و رقم سروکار دارد با پدیده انتشار صحیح نظرسنجیها مواجه نبودهاند، انتشار بیش از حد اطلاعات میتواند خطای بسیاری در ذهن ایجاد کند. من معتقدم جامعه ما با غلبه فرهنگ شفاهی بر فرهنگ کتبی مواجه است. به همین دلیل ما در انتشار بیرویه اطلاعات کمی احتیاط کردیم. انتشار اطلاعات بیش از اندازه پیچیدگیها را بیشتر کرده و مردم را سردرگم میکند.
فضای مجازی چه نقشی در این افکارسنجی داشته است؟
فضای مجازی نقش بسیار مهمی داشته است. تلاش کردیم تا از این ظرفیت به بهترین شکل در چند جهت استفاده کنیم. یکی از اهداف استفاده از فضای مجازی انتشار دادهها بود. هدف مهمتر اما معرفی بیشتر فرهنگ نظرسنجی بود. وقتی فرهنگ نظرسنجی در یک جامعه جا بیفتد، تحلیل دادهها از انتشار دادهها اهمیت بسیار بیشتری پیدا میکند. اگر فضای مجازی نبود شاید ما نمیتوانستیم به این گستردگی با مخاطبانمان رابطه برقرار کنیم. همین فضای مجازی باعث شد تا ما حتی مخاطبانی از خارج کشور نیز داشته باشیم.
یکی از مسائلی که نظرسنجیها با آن درگیر هستند این است که در برخی موضوعات نتیجه نظرسنجی قابل اعتبارسنجی نیست، برای مثال نظرسنجی در خصوص گرایش فکری یا سیاسی افراد با هیچ معیاری تطبیق داده نمیشود تا بشود صحت آن را بررسی کرد، اما در موضوعاتی مانند انتخابات یک نظرسنجی دقیق میتواند حتی همانند یک پیشبینی عمل کند. به طور کلی صحت یک نظرسنجی را چگونه میتوان تعیین کرد؟
از دو وجه میتوان این پرسش را پاسخ داد. وجه اول این است که اعتبار نظرسنجی لزوماً به تخمین واقعیت نیست. در واقع باید یکسری فرآیندها به خوبی انجام شود تا بگوییم نظرسنجی معتبر بوده است. اگر طراحی سوال، نمونهگیری و مسائل فنی به خوبی انجام شود ولو اینکه واقعیتی هم وجود نداشته باشد تا نتیجه با آن تطبیق داده شود، به نظر من نظرسنجی معتبر بوده است. وجه دوم در واقع این است که چرا تخمین واقعیت برای یک موسسه نظرسنجی اهمیت دارد. یک موسسه نظرسنجی که فرآیندهای خود را تغییر نمیدهد. واقعیت این است که زمانی که یک واقعیت به خوبی از سوی یک نهاد افکارسنجی تخمین زده شود و صحت نتایج در آنجا اثبات شود، یک نتیجه بسیار ساده در ذهن مخاطبان ایجاد میکند و آن این است که چنین روشی در سایر امور نیز جواب داده و معتبر خواهد بود.
برخی تحلیلگران معتقدند نتایج نظرسنجی میتواند روی تصمیم افراد دیگر تاثیرگذار باشد، به بیان دیگر بسیاری افراد ترجیح میدهند همواره جزو دسته اکثریت باشند، شما رابطه میان نتایج نظرسنجیها و تصمیم مردم را چگونه توضیح میدهید؟
در ادبیات نظری سنجش افکار عمومی دنیا به این موضوع اشاره شده که هر نظرسنجی دو وجه دارد. هم افکار عمومی را مورد سنجش قرار میدهد و هم بر افکار عمومی موثر است. اساساً برخی از احزاب سیاسی در جهان از نظرسنجی به منظور تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی و در قالب جنگ روانی علیه حریف استفاده میکنند. در کشور ما البته وضعیت به گونهای دیگر است، کاری که ما انجام میدهیم صرفاً یک کار علمی پژوهشی است و به همین دلیل باید آن احتیاطی را که عرض کردم لحاظ کنیم به این صورت که تاثیرگذاری منفی و مثبت بر جامعه نداشته باشیم. ولی در جامعهای که با ادبیات نظرسنجی آشنایی کمتری دارد خواهناخواه این اثرگذاری اتفاق میافتد. یقیناً عدم انتشار یا عملکرد آرشیوی مراکز نظرسنجی بدترین راهحل برای کمکردن این اثرگذاری است، به نظر من بهترین راه این است که در طول سالها و به مرور زمان با انتشار دادههای نظرسنجی ذهن جامعه را برای نظرسنجیهای مختلف آماده کنیم.
چرا در کشور چنین نظرسنجیهایی کمتر به چشم میخورد؟ چه موانعی برسر راه انجام اینگونه نظرسنجیهای مستقل و دقیق وجود دارد؟
شاید هنوز مقامات، مردم و مراکز نظرسنجی به قدر کافی به نظرسنجی اعتقاد پیدا نکردهاند. هنوز این باور وجود ندارد که میتوان با نظرسنجی به نتایج بزرگی رسید و میتوان هزینه بسیاری از اشتباهات را کاهش داد. در واقع با نظرسنجی میتوان از وقوع بسیاری از حوادث بد پیشگیری کرد. نظرسنجی میتواند مطالبات مردم را به گوش مسوولان برساند تا مسوولان با توجه به آنها اقدام به سیاستگذاری کنند. به طور معمول هنگامیکه در دو پارادایم فکری باشید این ابزار به کار نمیآید. برخی معتقدند رای (نظر) و عقیده در موعد زمانی خاصی اهمیت دارد برای مثال در ایام انتخابات. ما معتقدیم مبتنی بر آنچه انقلاب اسلامی به ما یاد داده است و مبتنی بر آنچه در قانون اساسی منعکس شده است و بالاتر از این مبتنی بر آنچه اسلام به ما یاد داده و آموزههای اصیل اسلامی این است که مردم ستون دین هستند، نهاینکه فقط ستون یک نظام باشند بلکه ستون دین هستند. این فقط یک نگاه لیبرالیستی یا یک نگاه جدید نیست، این مبتنی بر نگاه درونی دینی ماست. فرهنگ جهادی به ما میگوید که باید به حرف و نظر مردم و به عقل جمعی احترام گذاشت و از اینرو ما نظرسنجی را معتبر و مهم میدانیم.
در جریان نظرسنجیها بسیاری از افراد به دلایل مختلف ممکن است نظر واقعی خود را بیان نکرده یا آن را کتمان کنند، شما چگونه این مساله را توضیح میدهید؟
بدون شک این موارد پیش خواهد آمد که در چندلایه قابل بررسی است اما قبل از اینکه پاسخ به سوالتان را شروع کنم باید گفت با توجه به اینکه نتایج این نظرسنجیها به صحت نزدیک میشود و واقعیت را زودتر نشان میدهد گویای این است که این فضا کمتر شده است. گاهی اوقات در نظرسنجیها کسی با پرسشگر همکاری نمیکند که ما تعداد این افراد را ثبت کرده و در تحلیلها از آن استفاده میکنیم. بخش دوم کسانی هستند که میخواهند رای خود را پنهان کنند، نه لزوماً رای انتخاباتی، بلکه حرف خودشان را پنهان میکنند. ما با طرح سوالهای دام در پرسشنامه و با نظارتهای آماری، سعی داریم تحلیل کرده و اینها را استخراج بکنیم. برخی هم از گفتن نظرشان امتناع میکنند چون مردد هستند. برای این افراد سوالاتی مطرح شده است. بررسی ما یک بررسی همهجانبه برای نوشتن گزارش نظرسنجی است
در همهپرسی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا شاهد بودیم که نظرسنجیها در واقع نتوانست نتیجه را به درستی پیشبینی کند، در حالی که نظرسنجیها در خصوص انتخابات فرانسه و همهپرسی ترکیه با تقریب خوبی درست از آب درآمد، از نظر شما چه چیزی میتواند این اختلاف را توجیه کند؟
در نظرسنجی اگر فقط به داده توجه کنیم منجر به خطا میشود. نظرسنجی به ما کمک میکند تا افکار عمومی را از اینرو که گسترهای است بشناسیم (لذا این افکار عمومی گسترهای دارد) بدین معنی که در کنار آن باید رفتار احزاب، رفتار رسانهها و رفتار کاندیداها دیده شود. بهطور مثال باید دید کدام رسانه تبلیغ یا ضدتبلیغ کاندیدایی انجام میدهد و سپس تحلیل کرد. مطلب مهمتر این است که روند نظرسنجیها خیلی مهم است، در واقع روندها خیلی مهمتر از نقطه پایانی است. برای مثال آقای روحانی در انتخابات 92 در ابتدا کمترین میزان رای را داشتهاند ولی در آن زمان پیشبینی شد که ایشان روندشان رو به رشد است و آن روند گویای این بود احتمال پیروزی ایشان در انتخابات وجود دارد. حالا از قضا مواردی وجود دارد (مانند کار اخیر ما) که نظرسنجی ما با واقعیت کاملاً تطابق داشت. اینکه دقیق این اتفاق افتاده است خیلی خوب است اما نباید انتظار داشت که همیشه با این دقت باشد. در انتخابات آمریکا نیز همین که روند ترامپ رو به رشد است یعنی احتمال رایآوری او نیز بیشتر است. از اینرو در بسیاری از مواقع، نظرسنجیهای پیش از انتخابات از اظهار اینکه فلان کاندیدا پیروز است دوری میکنند و فقط سناریوهای احتمالی گفته میشود. کار بسیار مهمی که در فرانسه انجام میشود نظرسنجیهای خروج (exit poll) است. یعنی از هرکسی که از حوزه رایدهی خارج میشود بلافاصله پرسیده میشود به چه کسی رای داده است. کاری که ما نیز قصد انجام آن را داشتیم ولی این کار نیازمند پیشزمینههای بسیاری خواهد بود. اینکه فرانسه تنها با 2 /0 درصد خطا پیشبینی میکند به خاطر همین نظرسنجی خروج است.
به عنوان پرسش پایانی، به نظر شما چگونه میتوان علم نظرسنجی را بیش از پیش مورد مقبولیت جامعه قرار داد؟
برای گسترش گفتمان نظرسنجی چهار اصل در کار هستند: مردم، رسانهها، مسوولان و مراکز نظرسنجی. این چهار اصل باید باهم کاری را انجام دهند. مراکز نظرسنجی باید سعی کنند علاوه بر بالابردن دقت کار، دادهها و نتایج کارشان را منتشر کنند. اصحاب رسانه باید ارتباط و تعامل خیلی بهتری را با مراکز نظرسنجی برقرار کنند. سومین مورد سیاستمداران هستند که تحت تاثیر رسانهها میتوانند تغییر نظر دهند. این سه اصل برای بالا بردن آگاهی مردم باید تلاش کنند. بنده اعتقاد دارم به هر میزان سطح آگاهی مردم بالاتر بیاید یقیناً میتوان برای مراکز نظرسنجی هم آینده بهتری متصور شد. در بخش مراکز نظرسنجی، دانشگاهها هم مستتر هستند که باید به این سمت بروند که توجه بیشتری به علم نظرسنجی بکنند. تولید ادبیات نظری در این حوزه هم دارای اهمیت است که امیدواریم به مرور زمان این اتفاق حاصل شود.