نفوذ به هسته سخت
آیا کنترل تورم در آرژانتین ماندگار است؟
«تورم در حال پودر شدن است. گواهی فوت آن در حال امضاست.» این پست توئیتری مانوئل آدورنی، سخنگوی ریاستجمهوری آرژانتین بعد از تکرقمی شدن تورم ماهانه آرژانتین در ماه آوریل بعد از شش ماه بود. گزارش آژانس آمار دولتی آرژانتین نشان میدهد که سطح عمومی قیمتها در ماه آوریل با نرخ 8 /8 درصد افزایش یافت که از نرخ ماهانه 11درصدی در ماه مارس و از اوج 25درصدی در دسامبر گذشته بسیار کمتر است.
«تورم در حال پودر شدن است. گواهی فوت آن در حال امضاست.» این پست توئیتری مانوئل آدورنی، سخنگوی ریاستجمهوری آرژانتین بعد از تکرقمی شدن تورم ماهانه آرژانتین در ماه آوریل بعد از شش ماه بود.
گزارش آژانس آمار دولتی آرژانتین نشان میدهد که سطح عمومی قیمتها در ماه آوریل با نرخ 8 /8 درصد افزایش یافت که از نرخ ماهانه 11درصدی در ماه مارس و از اوج 25درصدی در دسامبر گذشته بسیار کمتر است.
مقامات دولتی آرژانتین این افت تورم را دستاورد بزرگ خاویر مایلی، رئیسجمهور لیبرتارین این کشور میدانند. اما چگونه تورم در آرژانتین به این سرعت سقوط کرد؟ چگونه خاویر مایلی توانست با شوکدرمانی خود تورم را کنترل کند؟ آیا این روند کاهشی ماندگار است؟ اینها پرسشهایی است که در این گزارش تلاش میکنیم به آنها پاسخ دهیم.
تجربه اتریشی یک آرژانتینی
خاویر مایلی تجربه اقتصادی لیبرتارین خود را برای متحول کردن آرژانتین آغاز کرده است. آن هم در کشوری که قبلاً یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان بود اما مدتی است با تورمی افسارگسیخته دستبهگریبان است. اما آیا «شوک درمانی» او جواب داده است؟
اولین و تنها آزمایش لیبرتارین جهان در اقتصاد اتریش، منتقدان خود را از یک جهت گیج کرده است. رئیسجمهور خاویر مایلی، شش ماه پس از ایجاد سختترین شوک مالی که تا به حال در اقتصاد توسعهیافته مدرن انجام شده، همچنان محبوبیتی حیرتانگیز دارد.
نظرسنجیها نشان میدهد محبوبیت او از زمانی که در نوامبر گذشته پیروز شد و قول داد با اره برقی به سراغ تغییرشکل آرژانتین برود و دودمان ابدی پرونیست را از زندگی عمومی بدرقه کند، تقریباً تغییر نکرده است. در این مدت اعتصاب عمومی گستردهای برگزار شده و به پایان رسیده اما به نظر میرسد هیچ چیز به او آسیب نمیرساند.
مارتین کاستلانو، رئیس آمریکای لاتین در موسسه مالی بینالملل گفت: «در ماه دسامبر بیشتر تحلیلگران فکر نمیکردند این دولت بیشتر از سه ماه دوام بیاورد.»
مایلی تمام انرژی خود را صرف سرکوب تورم از طریق کاهش مازاد بودجه کرده و از ملت میخواهد که برای رسیدن به مناطق مرتفع نور خورشید، یک شوک اقتصادی کوتاه اما خشن را تحمل کنند.
رئیسجمهور گفته بود: «این باید یک تعدیل فوقالعاده ناگهانی باشد. هیچ جایگزینی وجود ندارد. تورم هفتگی قیمت عمدهفروشی در دسامبر 17 هزار درصد بود و ما به سمت ابرتورم در حرکت بودیم.
ما بدترین میراث تاریخ آرژانتین را داشتیم. وقتی کشوری کسری بودجه معادل چهار درصد تولید ناخالص داخلی دارد، این یک هشدار زرد است. وقتی این نسبت به هشت برسد، این یک هشدار قرمز است. کسری ما 17 درصد بود.»
او میتواند ادعای برد داشته باشد. انتظار میرود نرخ ماهانه در ماه می به زیر پنج درصد برسد، بسیار زودتر از آنچه تصور میشد. دوباره قیمت اقلام در خواربارفروشیها ظاهر میشوند. قیمت نان، برنج، میوه و سبزیجات همگی در حال سقوط هستند و سبد غذا و نوشیدنی با کاهش تورم شدید مواجه شدهاند.
به ادعای خاویر مایلی، دومین پیروزی او رسیدن به مازاد مالی یا حداقل توهم آماری مازاد است. این تنها مبنایی برای پایان دادن به جهنم تورم یک بار برای همیشه است. اگر دولت بیش از آنچه میآورد خرج نکند و چاپ را متوقف کند، تورمی وجود ندارد.
به نظر میرسد سیاستهای او ترکیبی از راه هایک به سمت بردگی و شیطنتهای پولی فریدمن است، اما سیاستهایی که تاکنون انجام شده، ترکیبی از دخالت دولت است. برنامههای لغو بانک مرکزی و دلاری کردن اقتصاد به حالت تعلیق درآمده است.
پروفسور روبرتو کاچانوفسکی، نویسنده کتاب «سندرم آرژانتینی»، میگوید: مایلی برخلاف کاری که میگفت عمل میکند. او لیبرالیسم را به همه فروخت، اما در واقع سیاستهای مداخلهجویانه را دنبال میکند.
تورم به واسطه مداخله و نرخ ارز به شدت دستوری (یا بهطور دقیقتر 13 نرخ ارز مختلف)، سرکوب شده است. بوئنوس آیرس اکنون گرانتر از توکیو است. این یک استراتژی رشد صادراتی نیست. این سیاستی نیست که اقتصاد ببرها رشد کند.
هدف اصلی هرچه باشد، تجربه مایلی مسیر بسیار متفاوتی را با طرح آلمانی لودویگ ارهارد در سال 1948 دنبال میکند که کنترلهای قیمتی نازیها و متفقین را حذف و تقریباً یکشبه مارک دویچهای معتبر ایجاد کرد.
«تجارت آرژانتین» از ماه نوامبر برای صندوقهای تامینی یک سود بادآورده به همراه داشته است. استنلی دراکن میلر، بنیانگذار دوکوزین کپیتال، گفت که این موضوع بعد از سخنان مایلی در مورد «سرمایهداری خام» در داووس، اتفاق افتاده است.
شرکت سرمایهگذاری شخصی اینورژن میگوید که شاخص سهام مروال بر حسب دلار 80 درصد افزایش یافته و میانگین بازده اوراق قرضه آرژانتین 70 درصد بوده است. گلدمن ساکس و UBS هشدار میدهند که روند بازگشت سریع به بازار تا حد زیادی به پایان رسیده است.
کلودیا کالیچ، رئیس بخش بدهی بازارهای نوظهور در اماندجی گفت: «سرمایهگذاران جهانی این شک را به دل مایلی انداختهاند که ممکن است آرژانتین مجبور به نکول نباشد. آنها انتظار بازدهی 30درصدی در بازسازی بدهی داشتند و اکنون بازدهی حدود 48 تا 50 درصد است. کاری که او بر اساس حسابداری نقدی انجام داده است قابل توجه است، پس باید به احترام او کلاه از سر برداشت. اما این به تنهایی برای ایجاد دوران رونق کافی نیست. ما شاهد بهبودی در سرمایهگذاری مستقیم خارجی نبودهایم.»
در واقع اقتصاد آرژانتین به ایست قلبی نزدیک شده است. فروپاشی صنعتی در ماه مارس عقل از سر پرانده است: خودروها منفی 24 درصد، فلزات و ماشینآلات منفی 37 درصد، مبلمان منفی 40 درصد، فولاد منفی 42 درصد و آسفالت منفی 69 درصد.
گروه تحقیقاتی فوندار در این رابطه میگوید: «از زمانی که آنها شروع به سنجش دادهها کردند، هرگز چنین سقوطی در سراسر جهان، حتی در طول همهگیری رخ نداده است. این همان فاجعهای است که وقتی بودجه دو هزار پروژه زیرساختی عمومی را قطع میکنید، نقلوانتقال مالی به مناطق را 98 درصد کاهش میدهید، پرداخت بدهیهای دولتی به پیمانکاران خصوصی را متوقف میکنید و حقوق بازنشستگی را به میزان واقعی دوپنجم کاهش میدهید، رخ میدهد.»
گوستاوو ویس، رئیس اتاق ساختوساز آرژانتین گفت: «بخش عمومی عملاً فلج شده است. انتظار داریم صدهزار نفر بیکار شوند و هر یک از آنها به کل زندگی افراد دیگر را تحت تاثیر قرار دهند.»
رکود اکنون در حال کم کردن پایه مالیاتی است و باعث کاهش 13درصدی درآمدهای مالیاتی واقعی در ماه آوریل شده است. رئیسجمهور در یک شور و شعف لیبرتارین، این لحظه را انتخاب کرد تا از رهبران کسبوکار بخواهد اگر میتوانند از مالیات فرار کنند.
ویس میگوید: «فراریهای مالیاتی قهرمانانی هستند که میدانند چگونه از چنگال دولت فرار کنند. اگر دلار را در بازار سیاه بخرید، حتی بهتر است، زیرا در این صورت نیازی به پرداخت هزینههای احمقانه زیادی ندارید.»
مگر اینکه اقتصاد به زودی به پایینترین حد خود برسد و آرژانتین نیروی موشکی بهبودی Vشکل مایلی را احساس کند -که تا اینجای کار در بهترین حالت شبیه یک U کشیده به نظر میرسد- در غیر این صورت، این مازاد مالی میتواند شروع به خودباختگی کرده و یک دور باطل از افزایش کسری بودجه را ایجاد کند و به سیاستهای ریاضتی بیشتر منجر خواهد شد، مشابه آنچه برای یونان در دهه گذشته اتفاق افتاد.
کارلوس رودریگز، نظریهپرداز پولی مدرسه شیکاگو و رئیس سابق مرکز مطالعات کلان اقتصاد آرژانتین، گفت: «ما در حال ورود به رکود اقتصادی هستیم. هیچ استراتژی اقتصادی وجود ندارد. طرح ریاضت اقتصادی صرفاً این است که پولی به کسی نپردازیم. کاهش بیرحمانهای در هزینههای دولتی صورت گرفته است که به نظر از هیچ منطقی پیروی نمیکند. در یک زمان، جادهها و قطارها از کار میافتند.»
مایلی مثل یک ستاره راک بیرون آمد و مردم او را باور کردند. اما درمانهای او به قدمت آثار باستانی است. اگر برنامه او فقط متوقف کردن مخارج عمومی به صورت اسمی باشد، مایلی به منفورترین مرد کشور تبدیل خواهد شد.
دومین خطر برای مایلی این است که نرخ ارز در صورتش منفجر شود. پزو بهطور موثر ثابت شده است. قیمت دلار به صورت خزنده با دو درصد در ماه کاهش مییابد، اما قیمتهای داخلی در این مدت دو برابر شده است.
تمام مزایای کاهش ارزش در دسامبر توسط تورم خورده شده است. تاد مارتینز، رئیس رتبهبندی کشورهای آمریکای لاتین در فیچ، میگوید: ارزشگذاری بیش از حد ارز در آرژانتین همیشه پایانی تلخ داشته است و من متقاعد نشدهام که این موضوع متفاوت باشد.
این درس بحران آسیایی در سال 1998 و بحرانERM بریتانیا در سال 1992 است. همچنین این درس بحران خود آرژانتین در سالهای 2001-2000 است که با نمایش پرزیدنت فرناندو د لا روآ همراه بود.
دومینگو کاوالو، تزار اقتصادی دهه 1990 و بازمانده فاجعه د لا روآ، میگوید: «اگر دولت عقل داشته باشد، همان کاری را که صندوق بینالمللی پول و هر اقتصاددان در آرژانتین به آنها میگوید، انجام داده و هر روز تنها کمی از ارزش واحد پول ملی را کاهش میدهد. اگر آنها عاشق آن شوند که نرخ ارز بیش از حد ارزشگذاری شود، رقابتپذیری همه بخشهای اقتصاد آرژانتین به خطر میافتد.»
میتوان درک کرد که چرا مایلی تصمیم گرفته است که بازار را دلاری کرده و مهمترین سیگنال قیمتی کشور را ایجاد کند. او وارث یک بانک مرکزی با ذخایر ارزی منفی، و تقویمی پر از پرداخت بدهیهاست، از جمله بدهی به صندوق بینالمللی پول و وام سوآپ 9 /4 میلیارددلاری (9 /3 میلیارد پوند) از چین که در ژوئن منقضی میشود. بنابراین باز کردن حساب سرمایه خیلی خطرناک تلقی میشود.
او اکنون در یک تله گرفتار شده است. پزو به قدری از عوامل بنیادی اقتصادی جدا شده است که بازارها پیشبینی میکنند افت ارزش بزرگ دیگری در راه است. کشاورزان غلات تا زمانی که نرخ دلار بهتری دریافت نکنند، بخش زیادی از برداشت را به تعویق میاندازند. این یک اعتصاب در عرضه است. فرق لودویگ ارهارد این بود که بلافاصله تهدید را میدید.
هکتور تورس، مدیر اجرایی سابق صندوق بینالمللی پول، میگوید: «آرژانتینیها به شیلی و برزیل میروند تا لباس و کفش بخرند، زیرا در آنجا بسیار ارزانتر است. مردم آرژانتین دلاری فکر میکنند. هیچکس دیگر به اظهارات بانک مرکزی باور ندارد تا زمانی که بتواند ذخایر ارزی خارجی را دستکم برای سه تا چهار سال ایجاد کند.»
ذخایر در حال افزایش است -عمدتاً به دلیل رکود شدید اقتصادی- اما هنوز به سختی بالاتر از صفر خالص است. هرچه مایلی مدت بیشتری روی لنگر نرخ ارز خود پافشاری کند، کاهش ارزش بعدی بدتر خواهد بود و به جهش دیگری در تورم منجر میشود که اقتدار او را از بین میبرد.
تیم مایلی از صندوق بینالمللی پول برای یک بسته جدید 15 میلیارددلاری درخواست کردهاند، اما صندوق بینالمللی پول پشت دست خود را داغ کرده است. آرژانتین در حال حاضر بزرگترین وامگیرنده موسسه با 32 میلیارد دلار بدهی معوق است.
تورس میگوید: «با قاطعیت میتوانم بگویم که همکاران قدیمیام در صندوق بینالمللی پول به ما 15 میلیارد دلار وام نمیدهند تا از نرخ ارز بیش از حد ارزشگذاریشده دفاع کنیم. در بهترین حالت ممکن است یکسوم آن دست ما برسد و آنها نمیخواهند به خاطر شوکدرمانی مایلی نیز سرزنش شوند.»
انقلاب بازار آزاد خاویر مایلی تا زمانی که یاد نگیرد چگونه با یک کنگره متخاصم و با فرمانداران احزاب مخالف در هر ایالت همزیستی کند، یک آرزوی خداپسندانه باقی خواهد ماند. او توانسته است برخی از تشریفات اداری را با فرمان قطع کند. اما قدرت فرمان نمیتواند برای تغییر بنیادی بدون برانگیختن واکنش خطرناک باشد. سالوادور آلنده سعی کرد با دور زدن پارلمان، انقلاب نئومارکسیستی خود را در شیلی به پیش ببرد، و پایان بسیار تلخی داشت.
مایلی هنوز هیچ قانونی تصویب نکرده است. او یک قانون همهجانبه را به کنگره فرستاده که روی کاغذ به او قدرت قانونی میدهد تا دولت آرژانتین را به عملکردهای قبل از رفاه قرن نوزدهم کاهش دهد.
او میگوید: «من هزار اصلاح در نظر دارم و بعد از آن سه هزار اصلاحات دیگر، و در صورت تصویب، آرژانتین 90 امتیاز از لیگ رقابتهای جهانی بالا میرود. رسیدن به اقتصاد آلمان برای من کافی نیست. من میخواهم مانند ایرلند باشیم که از بدبختترین کشور اروپا به درآمد سرانه 50درصدی بالاتر از میانگین اتحادیه اروپا تبدیل شد.»
ولی اوضاع به همین سادگی نیست، به نظر میرسد یکی باید در گوش مایلی زمزمه کند که ایرلند در دهه 1980 بهطور استراتژیک در آموزش عمومی سرمایهگذاری کرده بود. ببر سلتیک در واقع نتیجه سیاستهایی در ایرلند است که مایلی منکر آنها در کشور خود شده است.
مایلی هر چیزی را که آگاهیدهنده تلقی میشود از اساس رد کرده است. موسسه برابریها (INADA) و سازمان هنر و فیلم (INCAA) نابود شدهاند و به جای آن به مدارس، دانشگاهها و بیمارستانها سهمیه آهن داده است.
مارسل ملو، رئیس بیمارستان در دانشگاه بوئنوس آیرس گفت: «شما احساس میکنید همه چیز مانند خانهای پوشالی در حال فرو ریختن است. ما جراحی را 70 درصد کاهش دادهایم و فقط با موارد اورژانسی سروکار داریم زیرا نمیتوانیم لوازم اولیه بخریم.»
امواج قبلی اصلاحات لیبرال در آرژانتین -آلفونسین، منم، ماکری- با هدف بستن مخارج بیهوده دولت و با هدف کارایی بود. در واقع آنها سیاستهای تاچری را در دستور کار خود قرار داده بودند.
جنگ مایلی علیه بخش عمومی ویژگی دیگری دارد. هیچکس نمیداند چه چیزی نمایش و چه چیزی واقعی است، یا مایلی واقعاً قصد دارد تا کجا پیش برود. محدودیت عملی این است که مایلی برای تصویب قوانینش رای کنگره را نیاورد و «بازی جوجه» سیاسی او در برابر کنگره فقط میتواند او را تا همین حد پیش ببرد.
ضربههای سختی که مایلی در دوران حضورش در سیاست تجربه کرده او را به این نتیجه رسانده که باید معامله کند. او قبلاً این موضوع را پذیرفته است، زیرا 60 ماده اصلاحات کارگری را به 16 ماده کاهش داده که چهار ماده دیگر هم احتمالاً به سنا خواهد رفت.
پارادوکسهای تورم آرژانتین
یک ضربالمثل آمریکای لاتین میگوید: «میخواهید بفهمید در یک خانواده چه میگذرد؟ از همسایگان بپرسید.»
چرا تورم در آرژانتین در حال کاهش است؟ زیرا اواخر سال گذشته به شدت افزایش یافت.
چرا تورم ممکن است دوباره در آرژانتین افزایش یابد؟ زیرا در ماههای اخیر در حال سقوط بوده است.
این دو نتیجه اصلی مقاله اخیر دو اقتصاددان اروگوئهای است.
برای درک این دو تناقض ظاهری، بهتر است کمی به تاریخ برگردیم. دولت پرزیدنت آلبرتو فرناندز، یک پرونیست که تا دسامبر 2023 بر آرژانتین حکومت کرد، کسری مالی زیادی داشت که تا حدی به دلیل افزایش قابل توجه تورم در بازنشستگی و دستمزدهای بخش دولتی بود.
از آنجا که هیچ کشوری حاضر به پرداخت وام به آرژانتین نبود، فرناندز تنها با دستور به بانک مرکزی برای چاپ پزوهای لازم میتوانست کسری بودجه را تامین کند. و برای اطمینان از اینکه آرژانتینیها به جای مبادله با دلار، پزو را حفظ میکنند، فرناندز دیواری از کنترل مبادلات ارزی ایجاد کرد. نتیجه این بود که مقادیر عظیمی از پزو با اکراه در زیر تشکها یا در حسابهای بانکی محلی که نرخهای بهره منفی پرداخت میکردند، نگهداری میشد.
مازاد پولی یک بمب ساعتی است. اگر پزو خرج شود، یک جهش تورمی به دنبال دارد. اگر کنترل مبادلاتی برداشته شود، مردم برای تبدیل پزو خود به دلار عجله میکنند، نرخ ارز سقوط میکند و قیمت واردات افزایش مییابد. اینکه آرژانتین چگونه از آن منطقه خطر فرار میکند کاملاً مشخص نبود.
خاویر مایلی، رئیسجمهور آنارکوکپیتالیست جدید آرژانتین پس از روی کار آمدن قیمتها را آزاد کرد، یارانههایی را که بهطور مصنوعی قیمت آب و برق را پایین نگه داشت، حذف کرد و اجازه داد پزو تا 54 درصد کاهش یابد. نتیجه این بود که شاخص قیمت مصرفکننده تنها در سه ماه با ضریب 7 /1 افزایش یافت که معادل تورم سالانه نزدیک به 800 درصد است.
افزایش قیمت آسیب وحشتناکی به جیب مصرفکنندگان وارد کرد. اما یک مزیت بزرگ داشت: قدرت خرید پزوهای اضافی به شدت کاهش پیدا کرد. بین نوامبر 2023 و فوریه 2024، ارزش واقعی بدهیهای پولی بانک مرکزی نزدیک به 40 درصد کاهش یافت که به شدت پتانسیل تورمی آتی ناشی از سرریز پولی را کاهش داد.
جهش قیمتها پیامدهای بودجهای نیز داشت. در بازار محلی پزو که نقدینگی ندارد، بانک مرکزی میتواند با انتشار اسکناس با نرخهای بهره بسیار پایینتر از زمان دولت قبلی، بودجه خود را تامین کند. آنچه اقتصاددانان آن را کسری «شبهمالی» مینامند، شروع به کاهش کرد.
و کسری مالی نیز همینطور بود، زیرا بیشتر مخارج -از جمله اقلام کلان مانند حقوق بازنشستگی و دستمزدهای بخش دولتی- به صورت اسمی تعیین میشوند، بنابراین وقتی تورم بهطور غیرمنتظرهای افزایش مییابد، ارزش واقعی آن مخارج کاهش مییابد. به این موارد توقف سرمایهگذاری عمومی و کاهش شدید نقلوانتقالات از دولت فدرال آرژانتین به استانها را اضافه کنید که اثر خالص آن کاهش شدید هزینههای دولت بود. به همین دلیل است که مایلی میتواند در یک سخنرانی تلویزیونی رسمی اعلام کند که در سه ماه اول سال 2024، آرژانتین اولینبار از سال 2008 به مازاد مالی ناچیزی دست یافته است.
در بسیاری از کشورها، این یک اتفاق عادی است. در آرژانتین مانند قهرمانی در جام جهانی رفتار میشد و واقعاً جای تجلیل داشت: مازاد مالی به معنای عدم توسل اجباری به تامین مالی پولی است، که به نوبه خود به معنای عدم افزایش پزو جدید و پتانسیل تورم بسیار کمتر در آینده است.
اما نکته مهم اینجاست: این موفقیت اولیه میتواند در حقیقت ضعف برنامههای ضدتورم مایلی باشد. تورم ماهانه در دسامبر 5 /25 درصد و در ماه مارس «فقط» 11 درصد و در آوریل تکرقمی شد. همچنین پیشبینی میشود در ماههای آینده به کاهش ادامه دهد. اما از آنجا که تورم کاهش مییابد و اتحادیهها و سیاستمداران شروع به تقاضای افزایش دستمزدها و حقوق بازنشستگی میکنند، تسهیلات مالی ناشی از تورم بالای غیرمنتظره میتواند لغو شود. رکودی را که آرژانتین مطمئناً در سال جاری تجربه خواهد کرد به آن اضافه کنید (صندوق بینالمللی پول اخیراً پیشبینی کرده است که تولید ناخالص داخلی 8 /2 درصد کاهش مییابد و این موضوع درآمدهای کمتری برای دولت در بر خواهد داشت).
سیاست نیز دستاوردهای مالی اخیر را تهدید خواهد کرد. مایلی با کاهش نقل و انتقالات مالی به استانها باعث ناراحتی استانداران شد. اما او برای اجرای اصلاحات ساختاری موردنظر خود به آرای کنگره از برخی از همان استانها نیاز دارد.
بدون اصلاحات، اقتصاد آرژانتین در بلندمدت حتی کمتر رشد خواهد کرد و باعث تضعیف بیشتر مالیه عمومی آرژانتین خواهد شد. اما در کوتاهمدت، کسب این آرا ممکن است مستلزم نقل و انتقالات بیشتر و مازاد کمتر یا بازگشت به کسری بودجه باشد. در واقع مایلی بین یک سنگ بزرگ و یک دیوار بسیار سخت گیر افتاده است.
در بخش خارجی نیز عوارضی ایجاد میشود. از زمان کاهش ارزش 54درصدی در اواخر سال 2023، آرژانتین اجازه داده است که نرخ رسمی ارز پزو هر ماه دو درصد کاهش یابد. اما با تورم ماهانه بسیار بالاتر از دودرصدی، عدم تعادل رو به رشد هر ماه انباشته میشود.
در شرایط تعدیلشده با تورم، امروز پزو آرژانتین بیش از آگوست 2023 ارزشگذاری شده است، زمانی که دولت فرناندز مجبور شد اجازه کاهش ارزش یکباره را بدهد. این تاثیر را میتوان به وضوح در مراکز خرید همسایه شیلی مشاهده کرد که مملو از گردشگران آرژانتینی است که لوازم الکترونیکی، پوشاک و حتی محصولات غذایی را میخرند، به لطف قدرت ارزی که برخی آن را «سوپر پزو» مینامند.
آینده دولت مایلی به توانایی آن در ارائه تورم کمتر و رشد اقتصادی بیشتر بستگی دارد. اما زمانی که صادرکنندگان تصمیم بگیرند که نمیتوانند از طریق فروش در خارج کسب درآمد کنند، سوپر پزو رشد را تهدید میکند. همچنین اگر بانک مرکزی به سمت کاهش بینظم ارزش پول سوق داده شود، کنترل تورم را تهدید میکند و این موضوع بلافاصله به افزایش قیمتهای داخلی منجر خواهد شد.
آینده چه خواهد شد؟
به نظر میرسد مایلی در نهایت با تاکتیکهای الگوی خود، مارگارت تاچر (که میدانست چه زمانی بجنگد و چه زمانی تسلیم شود و به ادولت احترام میگذاشت) سازگار شود. اما او این کار را تنها پس از هدر دادن بیشتر سرمایه سیاسی خود انجام خواهد داد. اقتصاد آرژانتین از تحلیلهای اقتصادی عادی سرپیچی میکند. بخش زیرزمینی پررونقی دارد. مردم مثل حکایتهای قدیم، دلارهایشان را در تشکها پنهان میکنند. این کشور بارها و بارها از شرایطی که از نگاه اروپایی یا آمریکایی ناامیدکننده به نظر میرسد، رها شده است. ابرچرخه کالا، اقتصاد آرژانتین را از صخرهها بلند میکند، همانطور که قبلاً در بسیاری از چرخهها انجام داده است، این بار از طریق ذخایر شیل واکامورتا و مثلث لیتیوم در ارتفاعات آند، به سرعت شارژ میشود.
هر زمان که فدرالرزرو ایالاتمتحده نرخهای بهره را کاهش میدهد، یک چرخه اعتباری جدید جهانی موجی از سرمایهگذاری را در بازارهای نوظهور مانند همیشه به راه خواهد انداخت. تا زمانی که سیاستهای منطقی حاکم باشد، بخشی از این سرمایه مازاد جهانی راه خود را به آرژانتین باز خواهد کرد.
یک سناریوی خوشبینانه وجود دارد که در آن تورم همچنان به کاهش خود ادامه میدهد، اما نه آنقدر ناگهانی که سودهای مالی خنثی شود، در حالی که فعالیتهای اقتصادی در اواسط سال به پایینترین حد خود میرسد و رشد در نهایت احیا میشود. در این سناریو، بانک مرکزی یک راه غیرآسیبزا برای خروج از ارزش بیش از حد پزو پیدا میکند، در حالی که به تدریج کنترلهای سرمایه را از بین میبرد. تصویر اقتصادی بهبودیافته روحیه سیاسی را روشن میکند و مایلی حامیانی پیدا میکند تا دستاوردهای مالی موقت خود را به دستاوردهای بلندمدت پایدار تبدیل کند.
اما این تنها سناریو نیست. مسیر دیگری وجود دارد که در آن دولت وقتکشی میکند و مطمئن نیست که چه کاری انجام دهد، بالا نگه داشتن دستوری بیش از حد پزو در نهایت عوارض خود را نشان میدهد و کاهش شدید ارزش واحد پولی درها را به روی بازگشت تورم باز میکند، رشد بازنمیگردد و درخشش اولیه مدیریت مایلی به تاریکی مطلق تبدیل میشود.
آخرین باری که یک آرژانتینی در اتریش حضوری نسبتاً موفق داشت، به اواخر دهه 80 میلادی برمیگردد، آن هم نه در اقتصاد بلکه در زمین فوتبال. ماریو کمپس، ستاره سابق تیم ملی آرژانتین بعد از درخشش در لالیگا، برای هفت سال در بوندسلیگای اتریش توپ زد و در این مدت 51 گل برای تیمهایی که برایشان بازی میکرد به ثمر رساند. حالا و بعد از گذشت بیش از سه دهه، باید دید آیا تجربه مایلی در مکتب اتریش موفق خواهد بود؟ البته اگر او کارتهای خود را هوشمندانه بازی کند احتمالاً موفق خواهد ماند. اما باید توجه داشت که همانطور که میگل سروانتس در رمان دون کیشوت نوشت، «نمیتوانید DNA انسانشناسی یک ملت را با حمله به دشمنان فرضی تغییر دهید».