شناسه خبر : 46101 لینک کوتاه

پوشیده از بی‌برفی

آیا خشکسالی می‌تواند موتور محرک شورش‌های اجتماعی شود؟

 

آزاده چیذری / نویسنده نشریه 

در هفته‌های گذشته، همزمان با موضوعات سیاسی که در محافل خبری به‌شدت مطرح شده، شدت گرمای هوا نیز به سوژه تحلیل بسیاری از رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها تبدیل شده است. موضوعی که نه‌تنها یک موضوع داخلی است، بلکه مشکلی است که همه نقاط جهان از آمریکای شمالی گرفته تا غرب اروپا و البته شرق و غرب آسیا با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

همزمان با افزایش دما در بسیاری از نقاط جهان، اخبار زیادی در مورد آتش‌سوزی جنگل‌ها، باران‌های شدید، سیل و رانش زمین در کشورهای مختلف گزارش شده است. آتش‌سوزی جنگل‌ها در کانادا و سوئیس، بارش شدید باران و رانش زمین در کره جنوبی و طوفان «تالیم» در جنوب چین و ویتنام از جمله این موارد هستند. دلیل تمام بلایای طبیعی و بحران‌هایی که در سال‌های گذشته نمونه‌های تلخی از آن را در ایران نیز دیده‌ایم، تغییرات اقلیمی و افزایش دمای زمین است. بر اساس برآوردها و هشدارهای دانشمندان، با توجه به تداوم این تغییرات، همچنان باید منتظر فجایع بیشتری باشیم.

تغییرات آب‌وهوایی به طور فزاینده‌ای بر امنیت انسان در سراسر جهان تاثیر می‌گذارد. بارندگی غیرقابل پیش‌بینی و رویدادهای شدید آب‌وهوایی می‌تواند به رقابت برای غذا و آب دامن بزند. کاهش تولید کشاورزی می‌تواند موجب از دست دادن درآمد برای بخش گسترده‌ای از جمعیت شود. خشکسالی، سیل، طوفان و افزایش سطح آب دریاها در حال حاضر موجب می‌شود بیش از 20 میلیون نفر هر سال خانه‌های خود را ترک کرده و به مناطق دیگر در کشورهای خود نقل مکان کنند. بسیاری از کشورهایی که در حال حاضر آسیب‌پذیرترین کشورها در برابر تاثیرات تغییرات اقلیمی هستند، از نظر سیاسی و اقتصادی شکننده‌ترین مکان‌ها هستند. یمن، مالی، افغانستان، جمهوری دموکراتیک کنگو و سومالی که همگی با درگیری‌ها سروکار دارند، در ردیف آسیب‌پذیرترین کشورها در برابر تغییرات اقلیمی نیز جای می‌گیرند.

با گرم شدن کره زمین، خشکسالی‌های طولانی‌تر و شدیدتر باعث فرسایش خاک، خشک شدن چراگاه‌ها و کاهش عملکرد محصول می‌شود. منابع آب به طور فزاینده‌ای کمیاب می‌شوند. کاهش زمین‌های زراعی و منابع آب، تنش‌ها را بین کشاورزان و دامداران در بسیاری از نقاط از جمله مالی مرکزی تشدید کرده است. در شمال خشک این کشور، اثرات تجمعی خشکسالی‌های مکرر، بارندگی غیرقابل پیش‌بینی فزاینده و بیابان‌زایی گسترده، توانایی جوامع را برای برنامه‌ریزی و حفظ معیشت خود تضعیف کرده است. در سومالی، سال‌ها درگیری مقاومت دولت و جوامع را از بین برده است. خشکسالی کنونی -بدترین خشکسالی در چهار دهه اخیر- آسیب‌پذیری‌ها را تشدید کرده و به آوارگی، گرسنگی و نارضایتی دامن می‌زند. در عراق، کمبود آب، افزایش دما و طوفان‌های گردوغبار، فشار زیادی را بر روابط در جوامع وارد کرده است. افزایش تنش آبی (زمانی که تقاضا برای آب سالم، بیش از عرضه باشد) می‌تواند به ناآرامی‌های اجتماعی دامن بزند و جرقه درگیری‌ها را بر سر نیاز به آب شیرین، کشاورزی، آبزی‌پروری و انرژی آبی روشن کند؛ به‌ویژه در اطراف منابع آب فرامرزی- آب از سفره‌های زیرزمینی و حوضه‌های دریاچه‌ها و رودخانه‌هایی که میان دو یا چند کشور مشترک است.

در این نوشتار، به بررسی اثر خشکسالی بر اعتراض‌ها و شورش‌های اجتماعی خواهیم پرداخت. همچنین آثار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تغییرات اقلیمی، و به طور ویژه خشکسالی و کاهش بارش، بر کشورها تشریح خواهد شد.

درس‌هایی از سال 2021

61در سال 2021، کشورهای خاورمیانه وضعیت گرم و خشک بی‌سابقه‌ای را تجربه کردند که از نظر تاریخی می‌تواند هر 150 سال یک‌بار رخ دهد. سیاست‌های ناکافی و عدم آمادگی برای کاهش اثرات چنین شرایطی به کمبود انرژی و آب در سراسر منطقه کمک کرده است. چنین وضعیتی ممکن است در دهه‌های آینده تشدید شود و یک رویکرد موثر و جدید برای کاهش مسائل آب داخلی و فرامرزی آینده با تاکید بر عدالت زیست‌محیطی مورد نیاز است.

بیشتر مردم خاورمیانه در معرض خطرات ناشی از تغییرات اقلیمی، مانند خشکسالی‌های طولانی‌مدت، طوفان‌های گردوغبار، سیل‌های شدید و موج گرما قرار دارند. روند فزاینده این مخاطرات در دهه‌های اخیر موجب ایجاد مسائل زیست‌محیطی جدی در هر کشور و تشدید درگیری‌های ژئوپولیتیک منطقه‌ای شده است، مانند آنچه به پروژه جنوب شرقی آناتولی معروف به GAP، بزرگ‌ترین توسعه نیروگاه آبی و آبیاری در منطقه، نسبت داده می‌شود.

مقیاس و پیامدهای اجتماعی تاثیرات تغییر اقلیم در این منطقه در سال 2021 بسیار زیاد بود. بخش بزرگی از منطقه در اوایل تابستان دماهای بسیار بالا و بارش کم را در زمستان/بهار قبل، نسبت به میانگین بلندمدت آنها در دوره سال‌های 1981 تا 2020 تجربه کرد.

منطقه‌ای که از شرق سوریه تا مرکز ایران امتداد دارد، شدیدترین وضعیت آب‌وهوایی را در میان هر منطقه دیگری در خاورمیانه شاهد بود. این منطقه گرم‌ترین تابستان و خشک‌ترین زمستان/بهار خود را در چهار دهه گذشته تجربه کرد. این همزمانی شرایط گرم و خشک، حتی در خشک‌ترین سال‌های رتبه‌های دوم (2008) و سوم (2001) هم رخ نداده بود؛ زمانی که دما نزدیک به میانگین بود. پیش‌بینی می‌شود رویداد مرکب سال 2021 هر 150 سال یک‌بار اتفاق بیفتد.

این رخدادهای مرکب، جرقه‌ای برای بحران‌های اجتماعی و زیست‌محیطی و اعتراضات گسترده در سراسر منطقه، از جمله در ایران، عراق، سوریه و لبنان شد. ناآرامی که در اواسط جولای 2021 تشدید شد، ناشی از کمبود آب بود که کشاورزان را از نظر مالی مضطرب کرد و دسترسی مردم و دام‌ها را به آب آشامیدنی، به طور قابل توجهی محدود کرد. بیش از 12 میلیون نفر در سوریه و عراق، و 300 شهر و روستا در ایران تحت تاثیر خشکسالی قرار گرفتند که کاهش 50 تا 70درصدی تولید گندم را در مناطقی مانند اقلیم کردستان عراق در پی داشت. علاوه بر این، افزایش تقاضای انرژی به دلیل دماهای بالاتر، همراه با کاهش عرضه برق به دلیل کاهش ذخیره آب در نیروگاه‌های برق‌آبی، به خاموشی مکرر در طول تابستان گرم منتهی شد. به عنوان مثال، مصرف برق در ایران 11 گیگاوات از ظرفیت تولید کشور فراتر رفت و بحران انرژی مردم لبنان را مجبور کرد در روزهای گرم جولای، تقریباً به طور کامل به ژنراتورها متکی باشند.

پیامدهای این وضعیت، بار دیگر توجه‌ها را به درگیری‌های بحث‌برانگیز بر سر آب فرامرزی در منطقه جلب کرد. به عنوان مثال، ترکیه که سرچشمه‌های رودخانه‌های دجله و فرات را کنترل می‌کند، جریان آب به عراق را که تقریباً برای تمام نیازهای آب شیرین خود، به این رودخانه‌ها متکی است، به‌شدت کاهش داد. صادرات برق از ایران به عراق در ژوئن 2021 به دلیل بحران عرضه داخلی خود ایران و قبوض پرداخت‌نشده از سوی دولت عراق، تقریباً صفر بود. ترکیه نیز چالش‌های خاص خود را داشت؛ شرایط گرم و خشک، گسترش آتش‌سوزی‌های بی‌سابقه را در مناطق جنوبی کشور تسهیل کرد. از قضا، سیل‌های ویرانگر در شمال ترکیه روی داد که بر این واقعیت تاکید می‌کند که سیل‌های شدید می‌توانند هم در سال‌های مرطوب، و هم در سال‌های خشک اتفاق بیفتند.

بعید است که سال 2021 آخرین سال رکوردشکنی در شرایط سخت مرکب باشد و به جز چند کشور نفت‌خیز عربی و اسرائیل، منطقه به‌خوبی برای مقابله با سال‌های بعدی آماده نیست. به طور خاص ایران، عراق و سوریه که در سال 2021 در مناطق زیر پوشش آب‌وهوای نامساعد قرار داشتند، دارای ظرفیت سازگاری بسیار پایین و آسیب‌پذیری متوسط به بالا در برابر خطرات آب‌وهوایی هستند.

قفسه‌های خالی

کارشناسان می‌گویند، تغییرات آب‌وهوایی می‌تواند تا 50 سال آینده، به ناآرامی‌های مدنی مرتبط با مواد غذایی در بریتانیا منجر شود.

خالی شدن قفسه‌های سوپرمارکت‌ها در طول همه‌گیری کووید 19، آشوبی را به تصویر کشید که اختلال در عرضه مواد غذایی در بریتانیا می‌تواند ایجاد کند. آیا این نوع اختلال در آینده می‌تواند علت متفاوتی داشته باشد؟ و چه نقشی در جامعه خواهد داشت؟ اینها پرسش‌هایی است که در یک مطالعه جدید، شامل گفت‌وگو با 58 کارشناس برجسته مواد غذایی در بریتانیا در حوزه دانشگاهی، سیاست، سازمان‌های خیریه و تجارت، به آنها پرداخته شد. یافته‌های این مطالعه نشان می‌دهد که کمبود مواد غذایی ناشی از رویدادهای شدید آب‌وهوایی می‌تواند به طور بالقوه به ناآرامی‌های مدنی در بریتانیا در 50 سال آینده بینجامد. به نظر می‌رسد کمبود کربوهیدرات‌های اصلی مانند گندم، نان، ماکارونی و غلات، محتمل‌ترین محرک چنین ناآرامی باشد.

به نظر می‌رسد سیستم غذایی بریتانیا به طور ویژه، آسیب‌پذیر است. این آسیب‌پذیری را می‌توان تا حدی به تاکید سیاست‌های این کشور بر کارایی به قیمت تاب‌آوری (توانایی مقاومت در برابر شوک‌ها و بازیابی از آن) نسبت داد. این رویکرد شامل اتکای شدید به نیروی کار فصلی و شیوه‌هایی مانند زنجیره‌های تامین «به‌موقع» است؛ جایی که محصولات دقیقاً در صورت نیاز تحویل داده می‌شوند (Just-in-time یا JIT یک روش مدیریت موجودی است که در آن کالاها فقط در صورت نیاز از تامین‌کنندگان دریافت می‌شود. هدف اصلی این روش کاهش هزینه‌های نگهداری و افزایش گردش موجودی است).

این مطالعه که بر اهمیت توسعه برنامه‌هایی برای کمک به بریتانیا برای آماده‌سازی و پاسخگویی به خطرات مرتبط با کمبود مواد غذایی در آینده تاکید می‌کند، از کارشناسان مواد غذایی خواست احتمال وقوع سناریویی را در بریتانیا ارزیابی کنند که در آن بیش از 30 هزار نفر در طول یک سال از طریق رویدادهایی مانند تظاهرات یا غارت خشونت‌آمیز، آسیب دیدند. بیش از 40 درصد از این کارشناسان گفتند که فکر می‌کنند چنین سناریویی در 10 سال آینده «ممکن»، یا «محتمل‌تر» است.

سپس از کارشناسان در مورد علل بالقوه اختلال در سیستم غذایی که باعث ناآرامی می‌شود، سوال شد. از آنها پرسیده شد که آیا فکر می‌کنند این اختلال ناشی از کمبود کلی غذاست یا از مسائل مربوط به توزیع غذا، که می‌تواند از رسیدن غذا به مکان‌های مناسب جلوگیری کند و در نتیجه موجب ایجاد گرسنگی شود. نتایج نشان می‌دهد که اکثر کارشناسان (80 درصد) بر این باورند که در 10 سال آینده، مسائل توزیع لجستیک که موجب کمبود می‌شود، محتمل‌ترین علت ناآرامی‌های مدنی مرتبط با مواد غذایی است. با این حال، هنگام در نظر گرفتن یک بازه زمانی 50ساله، اکثریت (57 درصد) گفتند که عرضه ناکافی مواد غذایی برای حفظ جمعیت بریتانیا محتمل‌ترین علت خواهد بود، که احتمالاً به دلیل رویدادهایی مانند شکست فاجعه‌بار برداشت محصول است. آب‌وهوای شدید -از جمله طوفان، سیل، برف و خشکسالی- به عنوان دلیل اصلی کمبود عرضه مواد غذایی و مشکلات توزیع در هر دو بازه زمانی 10 و 50ساله انتخاب شد.

کمتر از نیمی از کل عرضه مواد غذایی بریتانیا از جمله 80 درصد میوه، 50 درصد سبزیجات و 20 درصد گوشت گاو و مرغ، وارد می‌شود. بنابراین هرگونه اختلال در واردات و زنجیره تامین می‌تواند نقش قابل توجهی بر در دسترس بودن مواد غذایی در بریتانیا داشته باشد. کاهش در دسترس بودن مواد غذایی می‌تواند افزایش قیمت‌ها و به طور بالقوه ناآرامی‌های اجتماعی را در پی داشته باشد.

کووید 19، برگزیت و بحران هزینه زندگی، آسیب‌پذیری بریتانیا را در برابر چنین خطری برجسته کرده است. بین آوریل و آگوست 2022، زمانی که تورم، درآمد خانوارها را زیر فشار قرار داد، بیش از نیمی از بانک‌های مستقل مواد غذایی در بریتانیا گزارش دادند که 25 درصد یا بیشتر از افرادی که حمایت می‌کردند، قبلاً از خدمات آنها استفاده نمی‌کردند.

رویدادهای آب‌وهوایی شدید نیز بیشتر رخ خواهد داد. بسیاری از این رویدادها ناشی از تغییرات آب‌وهوایی است که ممکن است در دهه‌های آینده شکست عمده در عملکرد «سبد نان» را به دنبال داشته باشد. این سناریو دور از ذهن نیست. ما در دهه‌های اخیر شاهد شوک‌های متعددی در تولید مواد غذایی بوده‌ایم. به عنوان مثال، در سال 2007، شاهد کاهش هشت‌درصدی تولید جهانی غلات به دلیل خشکسالی، سیل و موج گرما در استرالیا، هند و ایالات‌متحده بودیم. این رویدادها، همراه با پایین بودن ذخایر جهانی غلات، سفته‌بازی و قیمت بالای کود، به افزایش بیش از دوبرابری قیمت غلات انجامید. این بحران موجب شورش مواد غذایی در بیش از 30 کشور شد.

برای کاهش خطر ناآرامی‌های داخلی در بریتانیا در نتیجه کمبود مواد غذایی، رسیدگی به فقر غذایی اهمیتی بسیار زیاد دارد. با اطمینان پیدا کردن از اینکه مردم می‌توانند به غذای موجود دسترسی داشته باشند و از پس آن برآیند، در طول زمان می‌توان بین جوامع، دولت و زنجیره‌های تامین غذا اعتماد ایجاد کرد.

شورش، اعتراض و قیام آب‌وهوا

 2023 سالی پرآشوب برای فرانسه بود. فرانسه در 12 ماه گذشته با تلاطم‌های شدیدی دست‌وپنجه نرم کرده است که در پی نبردی طولانی و تلخ بر سر اصلاحات بازنشستگی و همچنین خشکسالی فلج‌کننده و موج گرمای شدید بود. حتی با استانداردهای فرانسه، سال 2023 سال ناآرامی اجتماعی استثنایی بود. خشکسالی‌های شدید و موج‌های گرمای غیرفصلی، چالش‌های تهدیدکننده زندگی را در اثر تغییرات آب‌وهوایی به منصه ظهور رساند.

جرالد دارمنین، وزیر کشور، که همه جا حاضر بود، در طول سال خبرساز شد و دستور انحلال طیفی از گروه‌هایی را داد که آنها را افراط‌گرا می‌دانست. آنها شامل جنبش آب‌وهوایی «قیام‌های زمین» بودند که تلاشش برای جلوگیری از ساخت مخازن آب بحث‌برانگیز، به نبرد شدید با پلیس انجامید و صدها نفر مجروح شده و دو نفر به کما رفتند. وزیر کشور، این گروه را به تحریک «اکوتروریسم» متهم کرد، اما تلاش او برای ممنوعیت آن، از سوی دادگاه عالی اداری فرانسه خنثی شد.

درگیری‌ها در «سنت‌سولین» نشان‌دهنده تنش‌های فزاینده میان شرکت‌های کشاورزی و فعالان محیط زیست بود، زیرا کشور با موج‌های گرمای مکرر و غیرفصلی دست‌وپنجه نرم می‌کرد، که فشار بیشتری را بر اکوسیستم‌های شکننده وارد کرد که قبلاً به دلیل خشکسالی فلج‌کننده تضعیف شده بودند. وضعیت اضطراری آب‌وهوا، دامداری و عادات غذایی را به چالش کشیده است؛ زیرا مصرف گوشت، بیشترین سهم را در انتشار گازهای گلخانه‌ای مرتبط با مواد غذایی دارد.

انطباق روش استفاده کشاورزان از منابع آب یکی از 50 اقدامی بود که در طرح صرفه‌جویی در مصرف آب در ماه مارس و پس از زمستان بسیار خشک ارائه شد. اقدامات فوق‌العاده‌ای نیز برای کمک به جزیره مایوت در اقیانوس هند مورد نیاز بود؛ جایی که بدترین خشکسالی در دهه‌های اخیر، دولت را مجبور به اعزام یک کشتی باری نظامی با آب آشامیدنی کرد. در پاریس، جایی که دانشمندان هشدار دادند درجه حرارت ممکن است تا سال 2050 به 50 درجه سانتیگراد برسد، داوطلبان از یک روش نوآورانه کاشت درخت برای ایجاد جنگل‌های جیبی1  استفاده کردند که در برابر گرما، پناهگاهی ارائه می‌دهند.

زمین‌های خشکی که در آن درگیری‌ها رشد می‌کند

هنگامی که تغییرات آب‌وهوایی خطر درگیری را افزایش می‌دهد، اغلب این کار را مستقیماً انجام نمی‌دهد. در عوض، با سایر عواملی که باعث خشونت می‌شوند همپوشانی دارد. اگرچه اثرات تغییرات اقلیمی بر درگیری غیرمستقیم است، اما می‌تواند بسیار شدید باشد. پژوهشگران زیرمجموعه‌ای از روابط میان تغییر اقلیم و درگیری را با آزمایش اینکه چگونه خشکسالی، به خشونت افراطی در جنوب صحرای آفریقا کمک می‌کند، بررسی کردند.

از دارفور (منطقه‌ای در سودان) تا بوگوتا (پایتخت کلمبیا)، پدیده‌های تشدیدشده با تغییرات اقلیمی، از سیل گرفته تا خشکسالی، ثبات را تضعیف، تنش‌ها را تشدید و به عنوان محرک‌های درگیری خشونت‌آمیز عمل می‌کنند. تغییرات اقلیمی نه‌تنها در بسیاری از اثرات خود همپوشانی دارند، بلکه می‌توانند چرخه‌های خودتقویت‌کننده تخریب محیطی، آسیب‌پذیری و استرس هم ایجاد کنند. با ایجاد این چرخه‌ها، مردم به طور روزمره از ناامنی غذایی، بیکاری و خشونت رنج می‌برند. بازیگران بدخواه مانند گروه‌های افراطی مسلح می‌توانند از این اثرات تغییرات آب‌وهوایی و درگیری‌ها به نفع خود سوءاستفاده کرده و در نهایت آسیب بیشتری به جوامع وارد کنند.

به گفته پژوهشگران، تغییرات اقلیمی یکی از بزرگ‌ترین مسائل سیاست خارجی زمان حال است. اگرچه تاثیرات تغییر آب‌وهوا بر سیاست خارجی، از فرو رفتن کشورهای جزیره‌ای کوچک به اقیانوس، تا افزایش نرخ آب‌وهوای شدید در سراسر جهان متغیر است، اما تعدادی از پژوهشگران بر تاثیرات تغییر آب‌وهوا بر درگیری‌ها تمرکز کرده‌اند. با تکامل این زیرشاخه، که به عنوان «امنیت آب‌وهوا» شناخته می‌شود، آنها سعی کردند راه‌های متفاوتی را که تغییرات محیطی بر تعارض و درگیری اثرگذار است، جدا کنند.

تجزیه و تحلیل رابطه میان تغییرات اقلیمی و درگیری اغلب بر آفریقا متمرکز شده است، زیرا به طور همزمان، درجات بالایی از آسیب‌پذیری آب‌وهوا و همچنین درگیری وجود دارد. بر اساس «رتبه‌بندی نوتردام ابتکار جهانی سازگاری» (ND-GAIN) در مورد آسیب‌پذیری در برابر تغییرات اقلیمی، 37 کشور از 50 کشورِ آسیب‌پذیر در برابر آب‌وهوا، در آفریقا هستند. 36 کشور از 50 کشور آسیب‌پذیر جهان در برابر درگیری نیز، بر اساس شاخص شکنندگی جهانی، در آفریقا قرار دارند. ترکیب این دو معیار نشان می‌دهد که 31 کشور آفریقایی «آسیب‌پذیر مضاعف» هستند؛ یعنی در 50 کشور آسیب‌پذیر در برابر تغییرات آب‌وهوا و نیز درگیری‌ها رتبه‌بندی شده‌اند. 

یک مطالعه در سال 2007 نشان داد که گرایش بلندمدت به سمت اقلیم‌های خشک‌تر و کمبود بارندگی، احتمال شروع درگیری‌های داخلی را بالا می‌برد. مطالعه‌ای دیگر نیز نشان داد که تغییرات بارندگی در آفریقا -چه افزایش و چه کاهش-، به افزایش انواع درگیری‌های سیاسی، به‌ویژه درگیری‌های خشونت‌آمیز منجر می‌شود.

مناطق جغرافیایی اصلی درگیری، شامل ساحل مرکزی، کنیا و اوگاندا، سومالی، جمهوری آفریقای مرکزی، منطقه دریاچه چاد و ساحل غرب آفریقاست. همچنین مناطق آسیب‌پذیر در برابر بی‌ثباتی ناشی از آب‌وهوا -چه به خشونت منجر شود، چه نشود-، عبارت‌اند از غرب آفریقا (به‌ویژه گینه، سیرالئون، شمال نیجریه و مالی جنوبی)، جمهوری دموکراتیک کنگو، بروندی، سودان جنوبی، سومالی و سواحل شرقی ماداگاسکار و موزامبیک.

خشکسالی نقش اصلی را بازی می‌کند. در مالی، گروه‌های افراطی مانند القاعده در سرزمین‌های مغرب اسلامی (AQIM) از آسیب‌پذیری اقتصادی مردم این کشور استفاده کرده و فرصت‌های شغلی برای جوانان فراهم کرده‌اند. جبهه رهایی‌بخش «مکینا» نیز از فقر و ناامنی غذایی، با تهیه غذا برای مردم و جلب همدردی با روستاهای محلی استفاده کرده است. خشکسالی موجب شده گروه‌های افراطی، کودکان را به خدمت بگیرند و خانواده‌ها (به‌ویژه آنهایی که در زمینه تولید، کار می‌کنند)، فرزندان خود را برای کمک‌خرج درآمد از دست‌رفته کشاورزی، به سر کار می‌فرستند. فضاهای غیرقانونی در مالی، فرصت‌هایی را برای گروه‌های افراطی ایجاد کرد تا وارد شوند، زیرا خدماتی که آنها ارائه می‌دهند می‌تواند با خشکسالی مرتبط باشد. برای مثال، گروه‌ها ممکن است چاهی بسازند تا مورد لطف یک جامعه محلی قرار گیرند.

پژوهشگران رویدادهای مشابهی را در سراسر جنوب صحرای آفریقا یافته‌اند: در نیجریه، نارضایتی از آب و زمین با حملات گروه‌های افراطی علیه زیرساخت‌های نفتی در دلتای نیجر مرتبط است. در کنیا، شوک‌های مربوط به آب‌وهوا در برخی موارد به افراط‌گرایی خشونت‌آمیز می‌انجامد، اگرچه سازوکارهای تاب‌آوری قوی جامعه از درگیری جلوگیری می‌کند. در منطقه دریاچه چاد، دولت اسلامی در استان آفریقای غربی و بوکوحرام از فقر، بیکاری و خشک شدن تدریجی دریاچه، برای دامن زدن به خشونت سوءاستفاده کرده‌اند. همچنین اثراتی در جهت دیگر وجود دارد؛ از طریق افراط‌گرایی که به تخریب محیط زیست در «ساحل» کمک می‌کند، که خود این موضوع، آسیب‌پذیری در برابر خشکسالی را افزایش می‌دهد. روند مشابهی در منطقه دریاچه چاد اتفاق افتاد، جایی که افراط‌گرایی در کاهش بهره‌وری کشاورزی و جنبش پناهندگان نقش داشت، که هر دو آنها به آسیب‌پذیری از خشکسالی کمک کردند. پتانسیل اثرات چرخه‌ای در جایی که افراط‌گرایی به محیط زیست آسیب می‌زند و خطر درگیری را افزایش می‌دهد، بخشی از آن چیزی است که پیوند خشکسالی-افراط‌گرایی را بسیار قوی می‌کند.

62

تهدید منطقه پرتنش

منطقه‌ای که ایران در آن واقع شده، یعنی منطقه غرب آسیا، نیز با چالش‌های زیست‌محیطی فراوانی از جمله کاهش تنوع زیستی، از بین رفتن گونه‌های حیاتی و نابودی اکوسیستم‌های طبیعی و بهره‌برداری بی‌رویه از طبیعت مواجه است؛ آلودگی هوا و آب، تغییر اقلیم و تغییر الگوی استفاده از منابع طبیعی. این چالش‌ها می‌تواند محیط زیست، اقتصاد و سلامت مردم منطقه را به‌شدت تحت تاثیر قرار دهد و امنیت این منطقه پرتنش را از زاویه‌ای جدید تهدید کند. به طور کلی تغییر اقلیم در منطقه غرب آسیا اثراتی متعدد دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌شود:

1- در بعد اقتصادی، تغییرات اقلیمی و خشکسالی می‌تواند مستقیماً بر روند تولید محصولات کشاورزی نقش داشته باشد.  منطقه غرب آسیا به دلیل آب‌وهوای خشک و نیمه‌خشک به طور قابل توجهی به منابع آبی وابسته است. افزایش دما، کاهش بارندگی و تغییر الگوی بارندگی، ممکن است ظرفیت آبیاری و کشاورزی این منطقه را کاهش دهد. این موضوع می‌تواند به کاهش تولید محصولات کشاورزی و در نتیجه اثرات منفی بر رونق اقتصادی کشورهای منطقه غرب آسیا منتهی شود. همچنین کاهش تولید محصولات کشاورزی ممکن است نیاز به واردات مواد غذایی را افزایش دهد که بر معیشت مردم و خودکفایی اقتصادی منطقه اثر منفی خواهد داشت.

2- در بعد اجتماعی، تغییرات اقلیمی می‌تواند به عنوان یک عامل تشدیدکننده بحران آب و خشکسالی عمل کند. کاهش منابع آب شیرین و افزایش نرخ خشکسالی ممکن است به تنش و افزایش رقابت میان کشورها و اقوام این منطقه بینجامد. این موضوع می‌تواند به بروز درگیری‌های اجتماعی و منطقه‌ای دامن بزند و به دلیل دخالت قدرت‌های فرامنطقه‌ای بزرگ، تاثیرات جدی بر موازنه قدرت در منطقه داشته باشد. همچنین کاهش منابع آبی می‌تواند عامل جدیدی برای مهاجرت بخش‌هایی از جمعیت به مناطق دیگر، برای رفع نیاز آبی و فرار از خشکسالی باشد که اثرات جمعیتی و اجتماعی قابل توجهی نیز دارد.

3- در بعد سیاسی، تغییر اقلیم و خشکسالی ناشی از آن می‌تواند به عنوان یک عامل تاثیرگذار در روابط بین‌المللی منطقه غرب آسیا عمل کند. رقابت برای منابع آبی می‌تواند موجب بروز تنش‌ها و درگیری‌های بیشتر میان کشورها شود. همچنین با کاهش روزافزون منابع آبی، ممکن است به‌تدریج از این منابع به عنوان عامل تحریم و فشار سیاسی در روابط دوجانبه و چندجانبه میان کشورها استفاده شود. این مسائل می‌تواند به تغییراتی در پویایی قدرت و نفوذ کشورهای منطقه منجر شود.

تمام موارد فوق در سطح داخلی نیز در مورد ایران صدق می‌کند. کاهش بارندگی، خشکسالی‌های مکرر، افزایش دما، تغییر الگوی بارندگی و سایر تغییرات آب‌وهوایی، مشکلات زیست‌محیطی را تشدید می‌کند. این مشکلات در کشور پیامدهای جدی سیاسی، اقتصادی و امنیتی دارد و به دلایل زیر می‌تواند حکمرانی خوب در عرصه داخلی و قدرت چانه‌زنی کشور را در عرصه منطقه‌ای با مشکل مواجه کند:

1- تغییر اقلیم و کاهش بارندگی می‌تواند به کاهش بیشتر منابع آب منجر شود. این موضوع تاثیر جدی بر بخش کشاورزی و صنعت ایران دارد. همچنین خشکسالی‌های مکرر باعث کاهش تولید محصولات کشاورزی و افزایش خطر آتش‌سوزی شده و به نوبه خود، به خشکسالی دامن می‌زند. کاهش منابع آب، کاهش تولید محصولات کشاورزی و در نتیجه افزایش فقر، کاهش قدرت خرید مردم به‌ویژه کشاورزان و دامداران و در نهایت تنش‌های بین‌استانی را پدید می‌آورد؛ تهدیدهایی که در سال‌های اخیر جدی‌تر شده و هر سال شاهد تنش‌های متفاوتی در میان شهروندان استان‌های مختلف و نمایندگان آنها در مجلس در مورد نحوه توزیع یا انتقال آب هستیم. بنابراین مشکلات زیست‌محیطی ضمن کاهش سطح تولید و امنیت غذایی در کشور و ایجاد مشکلات متعدد اقتصادی داخلی، می‌تواند موجب ناآرامی و اعتراضات مردمی شود و امنیت و ثبات کشور را به چالش بکشد.

2- کاهش سطح تولید و ضعف بخش‌های کشاورزی و صنعتی در کشور و در نتیجه افزایش هزینه‌های صادراتی محصولات ایرانی، می‌تواند جایگاه کشور را در عرصه منطقه‌ای تضعیف کرده و تراز تجاری ایران با کشورهای همسایه را منفی کند.

3- آلودگی هوا نیز یک چالش مهم زیست‌محیطی در ایران است که در صورت عدم برخورد منطقی به زودی به یک معضل جدی تبدیل خواهد شد. استفاده از سوخت‌های فسیلی و صنایع آلاینده باعث آلودگی هوا و افزایش سطح ذرات معلق در هوا می‌شود. این مشکل به بیماری‌های تنفسی، اختلال در کیفیت زندگی و کاهش عمر مفید جمعیت ایران منجر شده است. از سوی دیگر، آلودگی هوا با تعطیل کردن مکرر مراکز اقتصادی (برای کنترل آلودگی) و البته کاهش سطح سلامت و کارایی جمعیت ایران، ضعف اقتصادی را در کشور در پی داشته و می‌تواند یکی از دلایل کاهش جمعیت کشور، افزایش اعتراضات مردمی و البته تضعیف جایگاه ایران در عرصه منطقه‌ای باشد.

بر این اساس مشکلات زیست‌محیطی در ایران و منطقه می‌تواند به مسائل امنیتی حاد تبدیل شود. در نتیجه، مدیریت منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست در کشور و منطقه غرب آسیا یک ضرورت بسیار حیاتی است. این امر مستلزم مطالعات بی‌طرفانه و علمی و برنامه‌ریزی استراتژیک در عرصه داخلی بوده، و در عرصه منطقه‌ای نیز، نیازمند همکاری کشورها و اتخاذ سیاست‌های مشترک برای مدیریت منابع و تغییرات اقلیمی است. 

پی‌نوشت:

1- کاشت درختان بومی، درختچه‌ها و گیاهان سطحی، در مناطق کوچک شهری

دراین پرونده بخوانید ...