ازمدافتاده
چرا نسل زد از رسانههای سنتی فاصله گرفته است؟
آنها را متنوعترین، تحصیلکردهترین و متخاصمترین افراد تاریخ توصیف کردهاند! شرکتها از استخدام این جوانان همیشه آنلاین و صریحی که هر آن ممکن است کارشان را رها کنند و به دنبال شغل مستقل مورد علاقه خود بروند نگراناند و برندهای سرشناس جهان درباره نحوه بازاریابی برایشان، مردد و سردرگماند. جویای حقیقتاند، سیر تا پیاز را سِرچ میکنند، بین خطوط را زیرکانه میخوانند و اگر تا همین چندی پیش میتوانستید بیبیبومرها و هزارهها را با دستکاری اطلاعات و اخبار بفریبید، نمیتوانید به راحتی سر زومرها -با جهانی که در جیبهایشان حمل میکنند- کلاه بگذارید. و شاید برای همین است که جز برندها و کارفرمایان، دستاندرکاران رسانههای سنتی هم باید نگران سبک و سلیقه و انتخابهای این نسل باشند. دلایل زیادی وجود دارد که باید از نسل زد بترسیم!
نسل ۱۲ تا 27سالههای جهان، که تاثیر فرهنگی و اجتماعی آنان تمامی باورهای سنتی درباره سرگرمی، خبر، ورزش، سفر، خرید و حتی مشارکت سیاسی را تغییر داده، حالا به شهادت آمار و ارقام رابطه جدید و متفاوتی با رسانهها پیدا کرده است. اگر از زومرها بپرسید برای اطلاع از اخبار به کجا سر میکشند بعید است نامی از تلویزیون یا روزنامه بشنوید. برخلاف نسلهای پیشین که در صف انتظار خرید مجله محبوبشان ساعتها وقت میگذراندند، زومرها به مدد موتورهای جستوجو و شبکههای اجتماعی در کسری از ثانیه از آخرین اخبار جهان مطلع میشوند. مهمتر آنکه به مدد همین فناوریها به ابزارهایی مجهز شدهاند که در مورد هر آنچه میشنوند یا میخوانند مو را از ماست بیرون میکشند. بعید است بتوانید با ترفندهای قدیمی رسانهای، ذهنشان را دستکاری کنید.
مطالعات جهانی در یک دهه گذشته پیوسته نشان داده که بومیان دیجیتال، فرهنگ جدیدی از مصرف رسانه را شکل دادهاند و به نظر میرسد دهه هشتادیهای ایرانی هم از همتایان جهانی خود متمایز نیستند. یافتههای مطالعهای که در مهرماه امسال، با هدف بررسی عادات رسانهای نسل زد ایران انجام شد، به اختصار نشان میدهد تلویزیون، روزنامه، مجلات و حتی شبکههای نمایش خانگی و رسانههای محیطی دیگر بین نسل زد ایرانی محبوبیتی ندارند.
بر مبنای این نظرسنجی تنها ۸ /۱۱ درصد از دهه هشتادیها میگویند که تلویزیون، رسانه اصلی مورد استفاده آنهاست. ضریب نفوذ تلویزیون ۳ /۵۶ درصد است (در مقایسه با ۲ /۸۴ درصد در کل جمعیت). ضریب نفوذ رسانههای چاپی هم در میان این نسل ترسناک است: ۹ /۸ درصد. تنها ۲ /۰ درصد از آنان هفتهای حداقل یک روزنامه یا مجله میخوانند و هیچکدام از آنها رسانههای چاپی را به عنوان رسانه اصلی خود معرفی نکردهاند. رادیو هم محبوبیت چندانی ندارد؛ فقط ۶ /۰ درصد از افراد این نسل روزانه حداقل یک ساعت به رادیو گوش میدهند و رادیو رسانه اصلی هیچکدام از آنها نیست. اگر میخواهید بدانید جوانی که نه تلویزیون دوست دارد، نه روزنامه میخواند و نه حوصله رادیو دارد، زمانش را کجا سپری میکند، بد نیست بدانید اینستاگرام با ضریب نفوذ ۵ /۸۳ درصد و یوتیوب با ۶ /۷۳ درصد جای رسانههای محبوب دو نسل قبل را پرکردهاند. این ارقام از روندی خبر میدهد که در یک دهه گذشته زیر پوست مصرف رسانهای این نسل در جریان بوده است: دور شدن از منابع خبری سنتی!
اما چه شد که زومرها از رسانههای سنتی فاصله گرفتند و در دنیای «سوشالمدیا» غرق شدند؟
بیاعتماد و تنوعطلب
زومرها سالهای بدون اینترنت را به خاطر نمیآورند؛ زندگی آنها حول محور کامپیوتر، موبایلهای هوشمند و شبکههای اجتماعی شکل گرفته است. کنجکاوند. عادتهای خرید، اخبار و اطلاعات را از چندین منبع -و نه فقط از یک منبع- دریافت میکنند. مشتاقاند چیزهای جدید را امتحان کنند و آن را به عنوان درسی برای یادگیری، توسعه و رشد فردی در نظر بگیرند.
با زمان زیادی که به صورت آنلاین سپری میکنند، اینترنت بهطور طبیعی نسل زد را در معرض اخبار و منابع اطلاعاتی بیشتری قرار داده است. در عین حال، این انبوه دانش آنها را تشویق میکند تا آنچه میفهمند را به چالش بکشند تا بتوانند جهانی فکر کنند. دنیای دیجیتال ذائقه آنها را برای همه چیز تغییر داده، از جمله رسانه. برخلاف دنیایی که کانالهای انتشار خبر در آن به رادیو، تلویزیون و نشریات محدود میشد، رسانههای اجتماعی و اینترنت به آنها امکان داده است تا 24ساعته و بدون درنگ به اطلاعات و اخبار فوری دسترسی داشته باشند. جای تعجب نیست که در بسیاری کشورها تیکتاک به سریعترین منبع خبری زومرها تبدیل شده است؛ آنقدر که حتی به جای «گوگل کردن» به «تیکتاک کردن» روی آوردهاند!
گرچه همه اعضای این نسل از رسانههای کلاسیک رویگردان نیستند اما عوامل متعددی وجود دارد که به روند عمومی بدبینی، بیعلاقگی یا نگاه منفی اکثر زومرها به رادیو و تلویزیون و مطبوعات دامن زده است. اجازه بدهید نگاهی به فهرست این عوامل بیندازیم.
بیشک تغییرات شگرف تکنولوژی در صدر این فهرست قرار دارد. زد، اولین نسلی است که با دسترسی گسترده به اینترنت، تلفنهای هوشمند و پلتفرمهای رسانههای اجتماعی بزرگ شده است. این پیشرفتهای فناوری، چشمانداز رسانهها را تغییر داده و نسل زد را با منابع جایگزین اخبار، سرگرمی و اطلاعات آشنا کرده است. آنها بیشتر از طریق پلتفرمهای آنلاین، سرویسهای پخش و رسانههای اجتماعی، که تجربیات شخصیسازیشدهتری را در مقایسه با رسانههای سنتی ارائه میدهند، محتوا مصرف میکنند. راحتی و فوری بودن اخبار دیجیتال، با سبک زندگی پرشتاب آنها همخوانی دارد.
بیاعتمادی به رسانه را هم در این فهرست خواهید یافت. نسل زد با دسترسی به طیف گستردهای از منابع جایگزین -از جمله رسانههای اجتماعی و تولیدکنندگان مستقل محتوا-، رشد کرده است. به اعتبار، صحت و شفافیت اهمیت میدهد. از شیوع اطلاعات نادرست و اخبار جعلی در عصر دیجیتال آگاه است و این همه، اعضای این نسل را به مصرفکنندگان محتاط و منتقد خبر و اطلاعات تبدیل کرده است. دروغ گفتن به آنها آسان نیست چون یاد گرفتهاند با گوگل کردن و جستوجو ته همه چیز را دربیاورند. زومرها رسانههای سنتی را به دلیل عدم شفافیت، بازی با احساسات و سوگیری مورد انتقاد قرار میدهند و با دیده شک و تردید به آنها مینگرند.
زومرهای جهانی، به نفوذ دولتها و شرکتها در رسانههای سنتی هم مشکوکاند. رسانههای سنتی اغلب متعلق به شرکتهای بزرگ (یا دولتها) هستند، و این میتواند باعث ایجاد نگرانی در مورد سوگیریهای احتمالی و تضاد منافع شود. زومرها بهعنوان نسلی که از نظر اجتماعی و سیاسی فعال است، به احتمال زیاد انگیزههای پشت سازمانهای رسانهای را زیر سوال میبرد و به دنبال منابع جایگزینی میگردد که کمتر تحت تاثیر منافع گروههای خاص، دولتها یا شرکتهای ذینفع باشند.
فاصله گرفتن نسل زد از رسانههای جریان اصلی البته میتواند از تنوعطلبیشان هم ناشی شود. زدها در عصر اینترنت بزرگ شدهاند، جایی که به دسترسی به اطلاعات و سرگرمی با شرایط خاص خود عادت کردهاند. رسانههای سنتی، با برنامههای ثابت و مصرف غیرفعال و یکسویه، برای نسلی که به تعامل و توانایی انتخاب اینکه چه محتوایی را، چه زمانی و چگونه مصرف کند مجهز است، ازمدافتاده به نظر میرسند. به علاوه، نسل زد محتوای تعاملی و غنی از چندرسانهای را ترجیح میدهد. آنها از فیلمها، پادکستها، اینفوگرافیکها و سایر فرمتهای جذاب بصری لذت میبرند. مطبوعات اغلب فاقد عناصر تعاملی و پویایی هستند که رسانههای دیجیتال میتوانند ارائه کنند.
و در نهایت، زومرها را به آگاهی اجتماعی و فراگیرتر از نسلهای قبلی میشناسند. همین ویژگی سبب میشود به دنبال رسانههایی باشند که هویت خاص و تجربیات متنوع آنها را منعکس کند. رسانههای سنتی به لحاظ تاریخی به دلیل نداشتن بازنمایی متنوع، چه از نظر نژاد یا جنسیت، چه سایر جنبههای هویت مورد انتقادند. زومرها پلتفرمهای رسانهای جایگزینی را میپسندند که طیف وسیعتری از دیدگاهها و گرایشها را بازنمایی کنند.
بیحوصلههای جهانیشده
نسل زد در دنیایی رشد کرده که بهطور فزایندهای جهانی شده؛ دسترسی به اطلاعات از سراسر جهان با اشاره سرانگشت برایش ممکن است. آنها بیشتر به دنبال چشماندازهای مختلف و اخبار بینالمللی هستند، در حالی که رسانههای سنتی، بهویژه در مناطق خاص، ممکن است بیشتر بر مسائل محلی یا ملی تمرکز کنند، که احتمالاً با چشمانداز جهانی نسل زد هماهنگ نیست.
تغییرات فرهنگی هم در روند دور شدن زومرها از رسانههای سنتی بیتاثیر نبوده است. نسل زد به خاطر ارزشهای مترقی و کنشگری در مسائل اجتماعی و سیاسی شهرت دارد. اغلب آنها به سمت رسانهها و تولیدکنندگان محتوایی جذب میشوند که با ارزشهای آنها همسو هستند و قادرند صداهایی را تقویت کنند که وضعیت موجود را به چالش میکشند. رسانههایی که در سازگاری با هنجارها و ارزشهای فرهنگی در حال تغییر کندتر عمل کردهاند، اغلب با اولویتها و دغدغههای نسل زی همخوانی ندارند.
نفوذ همتایان هم در این روند، تاثیر چشمگیری داشته است. نسل زد به واسطه رسانههای اجتماعی، ارتباطات گستردهای پیدا کرده است. آنها اغلب به توصیهها و نظرات همتایان خود متکی هستند. اگر دوستان و جوامع آنلاین آنها نسبت به رسانههای سنتی ابراز تردید یا بیزاری کنند، این میتواند بر ادراک و عادات مصرف آنها تاثیر بگذارد. توصیههای همتایان و توانایی به اشتراکگذاری و بحث بلادرنگ درباره محتوا، به محبوبیت منابع رسانهای جایگزین در میان نسل زی دامن زده است.
در کنار این همه، دو عامل دیگر را هم میتوانید در روند فاصله گرفتن زومرها از رسانههای چاپی دخیل بدانید. نخستین عامل، نگرانیهای زیستمحیطی این نسل است. نسل زی عموماً از نظر زیستمحیطی آگاهتر است و نگران پایداری است. روزنامههای چاپی نیازمند تولید و توزیع کاغذ هستند که میتواند برای محیط زیست، مخرب و زیانبار باشد. این نگرانی آنها را به سمت ترجیح مصرف اخبار دیجیتال به جای چاپی سوق داده است. اضافه بار اطلاعاتی هم این نسل را به ستوه آورده؛ زدها در دوران بمباران مداوم اطلاعات رشد کردهاند. آنها معمولاً دامنه توجه کوتاهتری دارند و لقمه آمادهای را که هضم آن راحت باشد ترجیح میدهند. مقالههای طولانی و تحلیلهای عمیقی که بیشتر در روزنامهها یافت میشوند اغلب با عادات مصرف آنها همخوانی ندارد.
و البته باید به خاطر داشته باشیم که این دلایل، در مورد تمامی اعضای نسل زد صدق نمیکند، زیرا افراد در هر نسلی میتوانند طیف گستردهای از نظرات و ترجیحات را داشته باشند. علاوه بر این، رابطه میان نسل زد و رسانههای سنتی، پیچیده و در حال تحول است. هنوز هم بسیاری از اعضای نسل زد هستند که در کنار اشکال جدیدتر رسانهای، رسانههای سنتی را هم در سبد مصرف رسانهای خود دارند.
دوگانه صحت و جذابیت!
علاوه بر شکاف عمیق میان رسانههای سنتی و نسل زد، تغییر اساسی دیگر، به نحوه درک و مصرف اخبار از سوی این نسل بازمیگردد. این نسل بومی دیجیتال، خود را در تضاد با دیدگاههای محدودی میبیند که اغلب در رسانههای خبری معتبر منتشر میشود. بهروزرسانیهای سریع و قالبهای جذاب محتوا، آنها را از اخبار معمولی دور کرده است. آنها این روزها به دنبال اطلاعات در بستر متنوع، پویا و گاه بینظم رسانههای اجتماعی هستند.
اجازه بدهید این تغییر ذائقه خبری را با یک مطالعه جدید روشنتر کنیم. پیمایش جوانان عرب در سال 2023 (Arab Youth survey) که 3600 جوان در ۵۳ شهر ۱۸ دولت عرب را مورد بررسی قرار داده، نشان میدهد جمعیت جوان منطقه بهطور قابل توجهی به استفاده گسترده از رسانههای اجتماعی مشخص روی آورده است. 77 درصد آنها فعال آنلاین هستند و روزانه بیش از 5 /3 ساعت را به چرخیدن در فیدهای مختلف اختصاص میدهند. حدود 92 درصد از شرکتکنندگان در این نظرسنجی انتشار اطلاعات نادرست و نظارت ناکافی را به فناوریهای بزرگ نسبت دادهاند و از شرکتهای رسانههای اجتماعی خواستهاند که اقدامات قاطعتری علیه اخبار جعلی انجام دهند.
با وجود این، این یافته به معنای اعتماد بیشتر به رسانههای سنتی نیست. با وجود شیوع اخبار جعلی در سراسر پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، نسل زد به دلایل متعددی برای دریافت اخبار به این پلتفرمها روی میآورد. اشتیاق به آگاهی از دیدگاههای متنوع و روایتهای بدون فیلتر نسل زی را به جستوجوی حقیقت و پشت پردهها در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی سوق داده است. در واقع این نسل بیش از هر زمانی در معرض روایتهای بدون فیلتر و خام قرار دارد که میتواند باعث شود محتوای «صیقل دادهشده» رسانههای سنتی مشکوک به نظر برسد. این امر تا حد زیادی تحت تاثیر توانایی یا ناتوانی رسانههای سنتی در انطباق با قالبهای جدید محتوا و پاسخگویی به مخاطب با زبان و ذائقه مختص خود است. این در حالی است که وبسایتهای خبری مستقل و روزنامهنگاری شهروندی نسبت به رسانههای سنتی، اکوسیستم اطلاعاتی دموکراتیکتری را ارائه میکنند و نسلهای جوان را تشویق میکنند تا بیشتر به آنها اعتماد کنند.
اگر از اهالی رسانه باشید احتمالاً معتقدید رسانههای سنتی به دلیل رواج قواعد اصولی تولید محتوا و البته نظارت حرفهای، اخبار و اطلاعات دقیقتری نسبت به رسانههای اجتماعی ارائه میدهند. نسل زد به دنبال حقیقت است و به اعتبار و اصالت محتوا اهمیت میدهد. اما نمیتوانید محتوای اصیل را زشت و خشک و خشن به او عرضه کنید؛ برای این نسل، تولید محتوای جذابتر همچنان حرف اول را میزند!