ازکارافتاده
چرا تلاش دولتها برای خلق هوش مصنوعی به شکست میانجامد؟
یادتان میآید آخرینباری که از هوش مصنوعی استفاده کردهاید، چه زمانی بوده است؟ پاسخ به این سوال ممکن است راحت باشد، اما سختیهایی هم دارد. اگر همین چند دقیقه پیش به شبکههای اجتماعی مورد علاقهتان سری زدهاید، یا ویدئویی را در نتفلیکس، یوتیوب، آپارات و هر پلتفرم دیگری تماشا کردهاید، یا حتی پادکست یا موسیقی مورد علاقهتان را در یکی از پلتفرمهای اصلی شنیدهاید، الگوریتمهای هوش مصنوعی را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مورد استفاده قرار دادهاید. این الگوریتمها توانستهاند سلیقه شما را به خوبی بشناسند، تحلیل کنند و در لحظه، آنچه به آن نیاز یا علاقه دارید را، پیش چشمتان قرار دهند. در نتیجه این اقدام است که شما به هر پلتفرمی که مورد استفاده قرار میدهید، معتاد میشوید و دلکندن از آن، به شدت سخت میشود. این، معجزه هوش مصنوعی است. اما پلتفرمهای خدماترسان، از هوش مصنوعی فقط برای معتاد کردن افراد به فضای دیجیتال استفاده نمیکنند. نمونههای سادهتری مانند Clearview AI با فناوریهایی مانند تشخیص چهره، حقوق حریم خصوصی را زیر سوال بردهاند. این پلتفرمها که هربار با یک ایده جدید نسبت به جمعآوری بزرگترین پایگاه داده از تصاویر افراد از سراسر جهان، اقدامات خاصی را انجام دادهاند، این امکان را برای کاربران ایجاد کردهاند تا عکس هر فردی را که میخواهند با عکسهای دیگر در سراسر وب مطابقت دهند. چنین موضوعی به آشکارسازی هویت افراد در فضاهای مجازی و همچنین اینترنت میانجامد. در سوی دیگر، دیپفیکها میتوانند از تصاویر یا ویدئوهای هر فردی برای ایجاد محتوای گمراهکننده سوءاستفاده کنند. البته، چنین اقداماتی عواقب قانونی دارد اما آیا این عواقب قانونی، خسارتها و زیانهایی را که یک دیپفیک میتواند به قربانیان وارد کند، جبران خواهد کرد؟ بدون شک پاسخ خیر است. البته که هوش مصنوعی، آنگونه که ما فکر میکنیم، زیانآور نیست. فناوری جدید این روزهای جهان، اثرات بسیار مطلوبی نیز بر مراقبتهای بهداشتی و درمانی، کاهش انتشار کربن، تولید محصولات کشاورزی پایدار و همچنین بهبود رشد اقتصادی دارد. این موارد، همان کاربردهایی است که دولتها باید نقشآفرینی بیشتری در آن داشته باشند. دولتها با استفاده از هوش مصنوعی میتوانند شرایط خود را بهبود بخشند و مسیر مشخصتری از آینده را برای خود ترسیم کنند. هر چند، مخالفتهایی نیز در این راستا وجود دارد. مخالفان استفاده از هوش مصنوعی توسط دولتها اعتقاد دارند این فناوری ممکن است برای سرکوب و نظارت بیش از حد بر غیرنظامیان مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، این احتمال وجود دارد که قدرت هوش مصنوعی به جای اینکه در اختیار تکتک شهروندان قرار گیرد، در طبقه کوچکی از نخبگان متمرکز شود و پیامدهای ناخوشایندی برای دموکراسی داشته باشد. در چنین شرایطی، موضع دولتها چیست؟ چرا دولتها در استقرار هوش مصنوعی و بهرهبرداری از آن، از بخشهای خصوصی عقب افتادهاند؟
دولتهای بیتوجه!
هوش مصنوعی توانایی زیادی دارد که شیوه عملکرد دولتها و کارکرد آنها در ارائه خدمات به شهروندان را متحول کند. هوش مصنوعی میتواند وظایف روتین را به صورت خودکار انجام دهد، حجم وسیعی از دادهها را تجزیه و تحلیل کند، و در نهایت، چشماندازهایی را ارائه دهد که تاثیر بسیار زیادی بر تصمیمگیریها، برنامهریزیها و سیاستگذاریها داشته باشد. اما دولتها از این تواناییها خبر ندارند. حتی دولت ایالاتمتحده آمریکا نیز از سرعت توسعه هوش مصنوعی عقب افتاده و نتوانسته خود را به خوبی با پیشرفت این فناوری تطبیق دهد. باید پذیرفت که بسیاری از دولتهای جهان در پذیرش هوش مصنوعی بسیار کمسرعت و کند عمل کردهاند. یکی از دلایل اصلی که سبب شده دولتها نتوانند هوش مصنوعی را به کار گیرند، کمبود بودجه است. توسعه و اجرای سیستمهای هوش مصنوعی گران است و بسیاری از دولتها منابع لازم را برای سرمایهگذاری در این فناوری در اختیار ندارند. چنین موضوعی، کشورهای در حال توسعه را بیشتر تحت تاثیر قرار داده است چرا که این کشورها، بودجه بسیار محدودی برای توسعه فناوری اختصاص دادهاند. استقرار و بهکارگیری هوش مصنوعی، علاوه بر اینکه نیازمند سرمایهگذاری قابل توجهی در تحقیق و توسعه، سختافزار و نرمافزار است، به بودجههای زیادی نیز برای آموزش کارمندان در چگونگی استفاده از سیستمها و الگوریتمهای وابسته به آن نیاز دارد. بدون اختصاص بودجه کافی، دولتها نمیتوانند سیستمهای هوش مصنوعی را توسعه دهند یا اجرا کنند. عدم تخصص، دلیل دیگری است که سبب میشود دولتها نتوانند هوش مصنوعی را به کار گیرند. هوش مصنوعی زمینهای پیچیده است که نیاز به دانش و مهارتهای تخصصی دارد. همه دولتها تخصص لازم را برای توسعه یا پیادهسازی سیستمهای هوش مصنوعی ندارند. این موضوع، اهمیت حضور متخصصان آموزشدیده حوزه هوش مصنوعی در دولتها را بیش از پیش مشخص میکند. طبیعی است دولتهایی که نتوانستهاند نیروهای متخصص در این حوزه را جذب کنند، از کشورهای دیگر عقب میافتند و بهرهبرداری مناسبی از این موضوع نخواهند داشت. فقدان تخصص همچنین ارزیابی اثربخشی سیستمهای هوش مصنوعی را برای دولتها دشوار میسازد. در چنین شرایطی، دولتها دانش فنی ارزیابی عملکرد مورد انتظار یک سیستم هوش مصنوعی را در اختیار ندارند و بنابراین با ناکارآمدی و آسیب زیادی روبهرو خواهند شد. مقاومت در برابر تغییر، دلیل دیگری است که سبب میشود دولتها از بهکارگیری هوش مصنوعی شانه خالی کنند. بسیاری از دولتمردان کنونی در پذیرش فناوریهای جدید تردید دارند چرا که میترسند استفاده از این فناوریها، سیستمها، سامانهها و فرآیندهای موجود را با اختلال روبهرو کند. طبیعی است که این مقاومت در برابر تغییر، به فقدان اراده سیاسی برای پیادهسازی هوش مصنوعی در دولتها منجر شود و تاثیرات نامطلوب خود را در گذر سالها نشان دهد. البته، ذینفعان دیگری نیز وجود دارند که در برابر تغییرات هوش مصنوعی مقاومت میکنند. اتحادیههای کارگری و برخی شهروندان در این دسته قرار میگیرند. چنین افرادی نگراناند هوش مصنوعی باعث از دست دادن شغل یا پیامدهای منفی برای آنها شود. دولتها باید به این نگرانیها رسیدگی کنند و در کنار آن، مزایای بالقوه هوش مصنوعی را برای به دست آوردن حمایتهای لازم در اجرای آن، به اشتراک بگذارند. البته دولتها درباره حریم خصوصی و امنیت شهروندان نیز نگران هستند و همین عامل سبب میشود با احتیاط بیشتری به سمت استفاده از فناوری هوش مصنوعی بروند. سیستمهای هوش مصنوعی حجم وسیعی از دادهها را که میتوانند حساس یا شخصی باشند، جمعآوری و تجزیه و تحلیل میکنند. در چنین شرایطی دولتها باید اطمینان یابند که این دادهها محافظت میشوند و مورد سوءاستفاده قرار نمیگیرند. دولتها همچنین باید اطمینان حاصل کنند که سیستمهای هوش مصنوعی ایمن هستند و قابل هک یا دستکاری نیستند. این امر به ویژه برای زیرساختهای حیاتی، مانند سیستمهای حملونقل یا انرژی، که در صورت به خطر افتادن میتواند عواقب جدی داشته باشد، مهم است. در کنار همه این موارد، دولتها نمیتوانند هوش مصنوعی را بدون زیرساختهای کافی مستقر کنند. بسیاری از نقاط جهان فاقد زیرساختهای اولیه مانند اتصال برق و اینترنت هستند که اجرای راهحلهای مبتنی بر هوش مصنوعی را دشوار میکند. بدون زیرساختهای کافی، دولتها نمیتوانند سیستمهای هوش مصنوعی را توسعه دهند یا پیادهسازی کنند که بتواند عملیات آنها را بهبود بخشد. نکته مهمتر آنکه، ممکن است دولتها استانداردهای لازم را در جمعآوری و مدیریت دادهها در اختیار نداشته باشند. مجموع این عوامل سبب شده تا دولتها از زیر بار مسوولیت عواقب منفی استقرار و بهکارگیری هوش مصنوعی شانه خالی کنند و با سرعت پایینتری به سراغ آن بروند.
دولتهای بازنده
دولتهای زیادی توانستهاند هوش مصنوعی را در فعالیتهای خود مستقر کنند و از فواید آن نیز بهرهمند شوند. اما، در کنار آنها، دولتهای دیگری نیز وجود دارند که نتوانستهاند هوش مصنوعی را آنگونه که باید، در فعالیتهایشان به کار بگیرند. ایالاتمتحده آمریکا یکی از کشورهایی است که با وجود برخورداری از امکانات ویژه و بسیار زیاد، آنگونه که باید نتوانسته سیستمهای هوش مصنوعی را در دولت خود به کار گیرد. البته، آمریکاییها ابتکارات و خلاقیتهای ویژهای در بهکارگیری هوش مصنوعی در حوزههایی مانند مراقبتهای درمانی و همچنین حملونقل داشتهاند، اما پیشرفت کلی آنها در استفاده از هوش مصنوعی به منظور بهبود حکمرانی بسیار کمسرعت بوده است. شاید جالب باشد، اما یکی از اصلیترین دلایلی که موجب ناکامی دولت آمریکا در بهرهبرداری از سیستمهای هوش مصنوعی شده، کمبود بودجه است. دولت ایالاتمتحده به اندازه کافی در تحقیق و توسعه هوش مصنوعی سرمایهگذاری نکرده و این موضوع، کمبود تخصص و منابع را به دنبال داشته است. یکی دیگر از دلایلی که سبب شده آمریکاییها از جریان سریع کاربرد هوش مصنوعی عقب بمانند، مقاومت در برابر تغییر است. تصمیمگیران و سیاستگذاران آمریکایی در پذیرش فناوریهای جدید و به ویژه هوش مصنوعی تردید زیادی دارند. در نتیجه، این مقاومت در برابر تغییر، منجر به فقدان اراده سیاسی برای پیادهسازی هوش مصنوعی در دولت آمریکا شده است. از سوی دیگر، دولت ایالاتمتحده طی سالهای اخیر به دلیل استفاده از برنامههای نظارتی مورد انتقاد قرار گرفته که باعث نگرانی در مورد نقض حریم خصوصی شده است. استفاده از هوش مصنوعی در امنیت عمومی میتواند این نگرانیها را تشدید کند، زیرا به افزایش کنترل و نظارت بر شهروندان میانجامد و منتقدان دولت آمریکا نیز این موضوع را مخالف با توسعه و استقرار دموکراسی میدانند. هند، کشور دیگری است که نتوانسته از هوش مصنوعی به خوبی استفاده کند. این کشور، علاوه بر اینکه کمبود بودجه دارد، در حوزه زیرساختها نیز با مشکل مواجه است. بسیاری از بخشهای هند هنوز فاقد زیرساختهای اولیه مانند اتصال برق و اینترنت هستند که اجرای راهحلهای مبتنی بر هوش مصنوعی را دشوار میکند. علاوه بر این، عدم استانداردسازی در جمعآوری و مدیریت دادهها سبب شده تا اجرای راهحلهای هوش مصنوعی در بخشهای مختلف این کشور دشوار باشد. در کنار این موضوعات، هندیها نگرانیهای زیادی درباره از دست دادن شغلهایشان پس از استقرار هوش مصنوعی دارند. به دلیل همین نگرانیها، اتحادیههای کارگری و شهروندان عادی، مقاومت زیادی در مقابل بهکارگیری هوش مصنوعی توسط دولت به خرج میدهند. دولت نیز از ناآرامیهای اجتماعی در هند وحشت دارد و بر همین مبنا، هنوز تردیدهای زیادی در زمینه استفاده از هوش مصنوعی دارد. البته ناگفته نماند که هندیها توانستهاند از هوش مصنوعی در حوزه کشاورزی به خوبی استفاده کنند و میزان تولید محصولات کشاورزی خود را تا حد زیادی افزایش دهند. روسیه نیز با وجود استفاده از هوش مصنوعی در حوزه امنیت عمومی، در جنبههای دیگر موفق نشده به خوبی از این فناوری استفاده کند. این کشور نیز برای استقرار و کاربرد هوش مصنوعی با کمبود بودجه روبهرو است؛ به ویژه پس از آغاز جنگ با اوکراین که سبب شده بخش زیادی از بودجه این کشور، در حوزه جنگ مصرف شود.
نکته دیگر این است که روسیه برای استفاده از هوش مصنوعی به همکاری با سایر کشورها نیاز دارد که تحریمهای بینالمللی پس از جنگ، سبب شده از این موضوع دور بماند و با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم کند. دلیل دیگری که سبب شده روسیه در استقرار سیستمهای هوش مصنوعی ناکام باشد، فقدان اراده سیاسی است. دولت روسیه به دلیل رویکرد اقتدارگرایانه خود در حکومت مورد انتقاد قرار گرفته که عدم شفافیت و پاسخگویی را نیز به دنبال داشته است. چنین موضوعی سبب شده سازمانهای جامعه مدنی و سایر ذینفعان، پافشاری زیادی برای استفاده از هوش مصنوعی در حکمرانی نداشته باشند. در کنار این موضوع، دولت روسیه متهم شده که از فناوریهای نظارتی مبتنی بر هوش مصنوعی برای نظارت و کنترل شهروندان خود استفاده میکند. این موضوع نگرانیهایی را در مورد نقض حریم خصوصی و حقوق بشر ایجاد کرده که در نهایت، دولت روسیه را از انجام اقدامات ویژه در بهکارگیری هوش مصنوعی باز داشته است.
دولتهای برنده
هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری نوظهور، توانایی ایجاد تحول در بخشهای مختلف حکمرانی را دارد. دولتهای مختلفی از سراسر جهان تلاش میکنند هوش مصنوعی را برای بهبود خدمات خود و افزایش کیفیت زندگی شهروندانشان مورد استفاده قرار دهند. چین، پیشگام دولتها در استفاده از فناوری هوش مصنوعی است. دولت این کشور، سرمایهگذاری زیادی در تحقیق و توسعه هوش مصنوعی انجام داده و تبدیل شدن به یک رهبر جهانی در زمینه هوش مصنوعی تا سال 2030 را به عنوان هدف خود برگزیده است. چینیها هوش مصنوعی را در بخشهای مختلفی از جمله مراقبتهای درمانی، حملونقل، امنیت عمومی و توسعه صنایع مورد استفاده قرار دادهاند. یکی از مهمترین کاربردهای هوش مصنوعی در چین، استفاده از فناوری تشخیص چهره در امنیت عمومی است. دولت چین میلیونها دوربین مجهز به فناوری تشخیص چهره را در سراسر کشور برای نظارت بر فضاهای عمومی و شناسایی تهدیدات احتمالی نصب کرده است. این فناوری به سازمانهای مجری قانون کمک کرده تا مجرمان را شناسایی کرده و از جرائم جلوگیری کنند. یکی دیگر از کاربردهای قابل توجه هوش مصنوعی در این کشور، مراقبتهای درمانی است. دولت چین یک سیستم مراقبتی و درمانی مبتنی بر هوش مصنوعی را به کار گرفته که از تجزیه و تحلیل کلاندادهها (Big Data) برای ارائه خدمات مراقبتهای بهداشتی شخصی به شهروندان خود استفاده میکند. این سیستم دادهها را از منابع مختلف، از جمله سوابق پزشکی، ابزارهای پوشیدنی و رسانههای اجتماعی جمعآوری میکند تا توصیههای بهداشتی شخصی و برنامههای درمانی را ارائه دهد. امارات متحده عربی کشور دیگری است که هوش مصنوعی را با موفقیت در حکمرانی به اجرا گذاشته و از آن نیز نتایج مطلوبی دریافت کرده است. دولت امارات یک پروژه جاهطلبانه به نام «استراتژی هوش مصنوعی امارات متحده عربی 2031» را راهاندازی کرده که هدف تبدیل این کشور به یک رهبر جهانی در زمینه هوش مصنوعی تا سال 2031 را دنبال میکند. این استراتژی بر پیادهسازی هوش مصنوعی در بخشهای مختلف از جمله مراقبتهای درمانی، آموزشی و حملونقل تمرکز دارد. حملونقل از مهمترین بخشهای کشور امارات بهشمار میرود که هوش مصنوعی در آن تاثیر قابل توجهی دارد. دولت امارات یک سیستم مدیریت ترافیک مبتنی بر هوش مصنوعی را پیادهسازی کرده که از دادههای زمان واقعی برای مدیریت جریان ترافیک و کاهش ازدحام استفاده میکند. این سیستم از دادههای منابع مختلف از جمله دوربینها، حسگرها و جیپیاس برای ارائه بهروزرسانیهای ترافیکی آنی به رانندگان استفاده میکند. یکی دیگر از کاربردهای قابل توجه هوش مصنوعی در امارات، مراقبتهای بهداشتی و درمانی است. دولت امارات سیستمی را اجرا کرده که از تجزیه و تحلیل کلاندادهها برای ارائه خدمات مراقبتهای درمانی شخصی به شهروندان استفاده میکند. این سیستم دادهها را از منابع مختلف، از جمله سوابق پزشکی، ابزارهای پوشیدنی و رسانههای اجتماعی جمعآوری میکند تا توصیههای بهداشتی شخصی و برنامههای درمانی را ارائه دهد. شاید باور آن سخت باشد، اما استونی، کشوری کوچک در اروپا اکنون به یک رهبر جهانی در اجرای هوش مصنوعی در حکمرانی تبدیل شده است. دولت استونی یک سیستم دولت الکترونیک مبتنی بر هوش مصنوعی پیادهسازی کرده که به شهروندان اجازه میدهد خدمات دولتی را به صورت آنلاین دریافت کنند. این سیستم از الگوریتمهای هوش مصنوعی برای خودکارسازی فرآیندهای مختلف دولتی مانند تشکیل پرونده مالیاتی، رایگیری و مراقبتهای درمانی استفاده میکند. یکی از مهمترین کاربردهای هوش مصنوعی در استونی، ارائه خدمات آموزشی است. دولت این کشور با استفاده از یک سیستم آموزشی مبتنی بر هوش مصنوعی، از الگوریتمهای یادگیری ماشینی برای شخصیسازی آموزش به دانشآموزان استفاده میکند. این سیستم، دادههایی را در مورد سبک یادگیری و ترجیحات هر دانشآموز جمعآوری میکند و توصیهها و بازخوردهای یادگیری شخصی را ارائه میکند. دولت استونی همچنین با استفاده از سامانه مراقبتهای درمانی مبتنی بر هوش مصنوعی، دادههایی مانند سوابق پزشکی را با استفاده از ابزارهای پوشیدنی و رسانههای اجتماعی جمعآوری میکند تا توصیههای بهداشتی شخصی و برنامههای درمانی را به افراد ارائه دهد.
چرا دولتها بیتوجهاند؟
دولتهای سراسر جهان، ارزیابی دقیقی از میزان توسعه برنامههای مبتنی بر هوش مصنوعی در کشورشان ندارند. منابع محاسباتی هوش مصنوعی نشان دادهاند که میزان توسعه هوش مصنوعی بهطور متوسط در هر چهار ماه، دو برابر شده است. در واقع، از سال 2012 تاکنون، توسعه هوش مصنوعی افزایش 30 میلیوندرصدی داشته که پیامدهای بسیاری برای آینده شرایط کاری و همچنین جامعه دارد. البته، هوش مصنوعی پدیدهای است که از دهههای گذشته وجود داشته اما ناآگاهیهای دولتها در این زمینه نگرانکننده است. آنگونه که جس وایتلستون رئیس مرکز مطالعات ریسک دانشگاه کمبریج و جک کلارک عضو کمیته رهبری شاخص هوش مصنوعی دانشگاه استنفورد در مقاله خود بررسی کردهاند، عدم جمعآوری دادههای مرتبط در مورد هوش مصنوعی خطر قابلتوجهی دارد. دولتها بدون استفاده از دادهها، در وضعیت بدتری برای استفاده از هوش مصنوعی قرار میگیرند و سرمایهگذاریهای آنان بیشتر شکست خواهد خورد. شواهد بسیاری حکایت از این موضوع دارد که بخش خصوصی در حوزه هوش مصنوعی بهتر از بخش دولتی عمل کرده اما با این حال، تعیین میزان پیشرفت یک کشور در توسعه قابلیتهای هوش مصنوعی نیز دشوار است. برای مثال، الگوریتمی که عابران پیاده را برای یک وسیله نقلیه خودران قابل تشخیص میکند، بسته به نوع جاده، آبوهوا و زمان روز، عملکرد متفاوتی خواهد داشت. دولتها باید نظامنامههای جامعی برای بررسی این عملکرد و اقدام قانونی در صورت معیوب بودن چنین الگوریتمی در اختیار داشته باشند. در غیر این صورت، اگر خودروهای خودران به عابران پیاده برخورد کنند، اجرای عدالت غیرممکن خواهد بود. با تکیه بر این مثال و در نبود مقررات لازم، اعتماد مردم به فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی از بین میرود و مردم کشورهایی که قوانین بهتر یا الگوریتمهای کاراتری دارند، نسبت به کشورهایی که با حوادثی از این دست روبهرو بودهاند، اطمینان بیشتری به هوش مصنوعی خواهند داشت. برای جلوگیری از تکرار این اتفاقات، شرکتهای خصوصی سرمایهگذاریهای زیادی روی الگوریتمهای هوشمند انجام دادهاند و تمایل دارند توسعهدهندگان برتر را با ارائه حقوق و مزایای بسیار جذاب به استخدام خود درآورند. دولتها اما، از این رقابت جا ماندهاند. اما یک راهحل برای جبران این عقبماندگی وجود دارد. دولتها باید محیطی را فراهم کنند که در آن توسعه الگوریتمهای هوشمند امکانپذیر باشد. همچنین، اگر دولتها بخواهند در آینده دیجیتال خود سرمایهگذاری کنند، باید تمرکز ویژهای روی سختافزار داشته باشند. با انجام چنین اقدامی، نقش مکمل دولت در برابر بخش خصوصی به خوبی ایجاد میشود. شرکتها بر نرمافزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی تمرکز ویژهای دارند و دولتها خدمات زیرساختی ارائه میدهند. این ترکیب، سبب میشود تا کشورها در زمان سریعتری به تکنولوژی هوش مصنوعی دست یابند.
گام کلیدی دولتها در استقرار AI
حدود 80 کشور، با استفاده از اولویتهای در نظر گرفتهشده برای اقدامات هوش مصنوعی، ابتکارات و اختراعات ویژهای در زمینه استفاده از هوش مصنوعی به منظور بهبود زندگی شهروندانشان در نظر گرفتهاند. برای مثال، ترکیه پرچمدار اقدامات درمانی مبتنی بر هوش مصنوعی بهشمار میرود و بریتانیا در حوزههای اشتغال، اقدامات تاثیرگذاری انجام داده است. ژاپن نیز حاکمیت شرکتی را در صدر اولویتهای خود برای کاربرد هوش مصنوعی قرار داده و از آن بهرهبرداری میکند. این مثالها، نشاندهنده اولویتهایی است که کشورهای مختلف طی بلندمدت برای خود تعیین کردهاند و نکته جالب آن است که تمایل دارند میلیونها و میلیاردها دلار برای ارتقای این فناوری هزینه کنند. البته همه این کشورها، پیش از اینکه اولویتی برای اقدامات خود در حوزه هوش مصنوعی در نظر بگیرند، تحقیقات کاملی به انجام رسانده و چشمانداز قابل تاملی برای خود در نظر گرفتهاند. موضوع زمانی جذابتر میشود که قانونگذاران آگاهی بیشتری از توانمندیهای هوش مصنوعی پیدا کنند. در صورتی که قانونگذاران بدانند الگوریتمهای هوش مصنوعی چگونه عمل میکنند، تشخیص ناهنجاریها و مجازات قانونشکنها برای آنها بسیار آسانتر خواهد بود. نکته این است که الگوریتمها بهطور مداوم به روز میشوند. بنابراین، قانونگذاران باید به نظارت بر الگوریتمهای مختلف ادامه دهند تا مواردی را که با قانون مطابقت ندارند شناسایی کنند. این نوع نظارت مقامات دولتی را قادر میسازد تا نکتهها و اقدامات مهم را تشخیص دهند و به تشویق فعالیتهایی بپردازند که بیشتر به نفع جامعه است. اتحادیه اروپا در زمینه هوش مصنوعی، قانونهای مدونی ایجاد کرده تا بتواند راهگشای دولتها در استفاده از این فناوری باشد. این اتحادیه در قوانین خود تاکید کرده که سوگیری الگوریتم ممنوع است اما هیچکس نمیداند چگونه میتوان سوگیری در هوش مصنوعی را نادیده گرفت و آن را دور زد. بنابراین، قانون تدوینشده توسط اتحادیه اروپا نیز ممکن است کاربردی نباشد. ضمن اینکه، هوش مصنوعی تصویر ترسناکی از آینده ترسیم خواهد کرد. اگر دولتها دست به کار نشوند و شروع به نقشآفرینی و مداخله در هوش مصنوعی نکنند، ممکن است شرکتهای خصوصی بیش از آنکه به جامعه اهمیت دهند، سود نهایی خود را در نظر بگیرند و این فناوری را به وسیلهای برای استثمار و بیعدالتی اجتماعی تبدیل کنند. زمانی که چنین اتفاقی رخ دهد، دولتها مجبور به مداخله میشوند و به دلیل ناآگاهی، تصمیمهای عجولانه و ناآگاهانه خواهند گرفت که به بروز عواقب فاجعهباری میانجامد. همچنین، بخش خصوصی استانداردهای صنعتی خود را از هوش مصنوعی خواهد ساخت که آن هم، تبعات نامطلوبی بر جامعه باقی میگذارد. ولی همه این موارد در شرایطی رخ میدهد که دولتها فقط نظارهگر باشند و اقدامات خاصی انجام دهند.
منتظر قانون نباشید!
تا امروز هیچ قانونی وجود ندارد که دولتها را ملزم به استفاده از هوش مصنوعی برای بهبود خدمات به شهروندان خود کند. با این حال، سیاستگذاران و مقامات دولتی مزایای بالقوه هوش مصنوعی در حکمرانی را به رسمیت شناختهاند و تلاشهایی برای تشویق استفاده از آن نیز انجام دادهاند. یکی از راههایی که به وسیله آن میتوان دولتها را به استفاده از هوش مصنوعی تشویق کرد، ابتکارات سیاسی و برنامههای تامین مالی است. در این زمینه، اتحادیه اروپا به عنوان یک الگو در نظر گرفته میشود. این اتحادیه، یک برنامه بودجه 5 /1 میلیاردیورویی به نام صندوق هوش مصنوعی اروپا راهاندازی کرده که هدف آن حمایت از توسعه فناوریها و برنامههای کاربردی هوش مصنوعی در سراسر اروپاست. همچنین دولت ایالاتمتحده نیز در کنار کند بودن برای استقرار سامانههای هوش مصنوعی در بهبود حکمرانی، ابتکاراتی را برای ترویج توسعه و استفاده از این فناوری پیشبینی کرده که هوش مصنوعی ملی آمریکا از جمله این برنامهها بهشمار میرود. راه دیگری که از طریق آن میتوان دولتها را به استفاده از هوش مصنوعی تشویق کرد، ایجاد چهارچوبهای نظارتی است که استفاده اخلاقی و مسوولانه از این نوع فناوری را ترویج میکند. اتحادیه اروپا در این زمینه نیز مجموعهای از دستورالعملهای اخلاقی را برای توسعه و استفاده از هوش مصنوعی ایجاد کرده که به عنوان دستورالعملهای اخلاقی برای هوش مصنوعی قابل اعتماد شناخته میشود. هدف این دستورالعملها، اطمینان از توسعه و استفاده از هوش مصنوعی به گونهای است که شفاف، پاسخگو و همراه با رعایت حقوق اساسی ملتها و دولتها باشد. علاوه بر این راهحلهای سیاسی و همچنین در نظرگیری چهارچوبهای نظارتی، راهحلهای عملی دیگری نیز وجود دارد که از طریق آنها میتوان دولتها را ملزم به استفاده از هوش مصنوعی برای بهبود خدمات به شهروندان خود کرد. یکی از این راهها، ورود مجلس به این موضوع و قانونگذاری به منظور ایجاد تعهد ویژه برای دولتهاست. نمایندگان مجلس میتوانند قوانینی را تصویب کنند که سازمانهای دولتی را ملزم به استفاده از هوش مصنوعی در زمینههای خاص مانند مراقبتهای درمانی یا حملونقل میکند. همچنین، گاهی ممکن است دستورات اجرایی از سوی مسوولان دولتی صادر شود تا سازمانهای زیرمجموعه دولت را ملزم به بررسی استفاده از هوش مصنوعی در فعالیتهای خود کنند. روش دیگری که بر اساس آن میتوان دولتها را ملزم به استفاده از هوش مصنوعی کرد، معیارهای عملکرد است. این امکان وجود دارد که از سازمانهای دولتی خواسته شود معیارهای عملکرد خاصی را رعایت کنند. کاهش زمان انتظار برای ارائه خدمات یا بهبود زمان پاسخگویی در مواقع اضطراری از جمله این معیارها بهشمار میروند. در چنین شرایطی، هوش مصنوعی میتواند برای کمک به سازمانهای دولتی برای برآورده کردن این معیارها با خودکار کردن وظایف معمول و ارائه بینشهایی که میتواند به تصمیمگیری کمک کند، مورد استفاده قرار گیرد. فشار عمومی نیز میتواند نقش مهمی در الزام دولتها به استفاده از هوش مصنوعی برای بهبود خدمات به شهروندان داشته باشد. شهروندان ممکن است از دولتهایشان بخواهند از هوش مصنوعی برای بهبود خدمات و کارآمدتر کردن واحدهای زیرمجموعه استفاده کنند. این فشار و مطالبه، میتواند افزایش بودجه برای بهکارگیری فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی و حمایت بیشتر مقامات منتخب را در پی داشته باشد. مشارکت با شرکتهای بخش خصوصی نیز یکی از اصلیترین راهکارهایی است که میتواند دولتها را ملزم به استفاده از هوش مصنوعی برای بهبود خدمات به شهروندان کند. شرکتهای بخش خصوصی توانستهاند راهحلهایی را با محوریت هوش مصنوعی توسعه دهند که به صورت ویژه برای خدماترسانی توسط سازمانهای دولتی طراحی شدهاند. این شرکتها برای استقرار این فناوریها با دولت وارد قرارداد مشارکت خواهند شد و در نهایت، همگان شاهد بهبود ارائه خدمات به شهروندان و افزایش کارایی سازمانهای دولتی خواهند بود.
بخش خصوصی، ناجی دولتها در AI
بخش خصوصی نقش مهمی در کمک به دولتها برای استفاده بهتر از هوش مصنوعی در حکمرانی دارد. شرکتهای بخش خصوصی منابع، تخصص و نوآوری مورد نیاز برای توسعه و استقرار راهحلهای هوش مصنوعی را در اختیار دارند که موجب بهبود بخشیدن به فعالیتها و خدمات دولتی میشود. یکی از موثرترین راهها برای شرکتهای بخش خصوصی در کمک به دولتها به منظور استفاده بهتر از هوش مصنوعی در حکمرانی، همکاری متقابل است. شرکتها میتوانند طی یک همکاری مشترک با دولت، فرآیندها و بحرانهایی را شناسایی کنند که در آن هوش مصنوعی بیشتر به کار میآید و میتواند گره بزرگی را باز کند. این شرکتها همچنین میتوانند تخصص و منابع لازم را برای کمک به توسعه و پیادهسازی راهحلهای هوش مصنوعی ارائه دهند. در یک مثال کوچک و ساده، شرکتهای بخش خصوصی میتوانند با سازمانهای دولتی برای توسعه روباتهای گفتوگو که قادر هستند اطلاعاتی درباره خدمات دولتی به شهروندان ارائه دهند، همکاری داشته باشند. آنها همچنین میتوانند سیستمهایی را در حوزه هوش مصنوعی توسعه دهند که دادهها را برای شناسایی الگوها و روندهای تعیینکننده تصمیمگیریها و سیاستگذاریها تجزیه و تحلیل کند. این شرکتها همچنین میتوانند با سازمانهای دولتی همکاری کنند تا اطمینان یابند راهحلهای هوش مصنوعی بهگونهای که اخلاقی و شفاف است، توسعه مییابند. آنها میتوانند به ایجاد استانداردهایی برای جمعآوری و مدیریت دادهها کمک کنند و مطمئن شوند نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی و امنیت برطرف میشود. بخش خصوصی همچنین میتواند در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کند تا فناوریهای جدید هوش مصنوعی را توسعه دهد. طبیعی است که این فناوریها در حکمرانی مورد استفاده قرار خواهند گرفت. این شرکتها میتوانند مسوولیت تامین مالی پروژههای تحقیقاتی را که بر توسعه سیستمهای هوش مصنوعی متمرکز هستند و در نهایت، موجب بهبود عملیات و خدمات دولتی میشوند، بر عهده گیرند. برای مثال، شرکتهای خصوصی میتوانند در پروژههای تحقیقاتی سرمایهگذاری کنند که دادهها را برای شناسایی تقلب یا اتلاف در برنامههای دولتی تجزیه و تحلیل میکنند. آنها همچنین میتوانند در پروژههای تحقیقاتی نقشآفرین باشند که به مقامات دولتی در تصمیمگیری آگاهانهتر کمک کنند. این شرکتها همچنین میتوانند آموزشهای لازم برای چگونگی استفاده از سیستمهای هوش مصنوعی را به کارکنان دولت ارائه کنند. بر این مبنا، نوعی برنامههای آموزشی تهیه میشود که بر آموزش به کارکنان دولت تمرکز دارد و برای این کار، از سیستمهای هوش مصنوعی برای خودکارسازی وظایف معمول و ارائه چشماندازهایی که میتواند تصمیمگیریهای لازم را تسریع کند، استفاده میشود. آموزش استفاده از چتبات برای پاسخگویی به شهروندان و ارائه اطلاعات لازم به آنها، تنها یکی از اقدامات سادهای بهشمار میرود که در این زمینه مورد استفاده قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر، شرکتهای بخش خصوصی به دلیل رویکرد نوآورانه خود در حل مشکلات، از سوی دولت و شهروندان پذیرفته شدهاند. بنابراین آنها میتوانند این رویکرد نوآورانه را برای توسعه راهحلهای هوش مصنوعی در سازمانهای دولتی مورد استفاده قرار دهند. همچنین، شرکتهای خصوصی میتوانند فناوریهای هوش مصنوعی جدید را برای رفع نیازهای خاص سازمانهای دولتی تطبیق دهند.