شناسه خبر : 44537 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

نبرد جهانی از شیلی تا چین

کدام کشورها در زمینه بیابان‌زدایی موفق بوده‌اند؟

 

آزاده چیذری / نویسنده نشریه 

اندکی کمتر از نیمی از سطح زمین بدون یخ -تقریباً 52 میلیون کیلومترمربع- زمین‌های خشک است و این خشکی‌ها برخی از فقیرترین کشورهای جهان را پوشش می‌دهند. برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP) اشاره می‌کند که بیابان‌زایی 36 میلیون کیلومترمربع زمین را تحت تاثیر قرار داده و یک نگرانی بزرگ بین‌المللی است. بر اساس کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با بیابان‌زایی، تا سال 2045 ممکن است حدود 135 میلیون نفر به دلیل بیابان‌زایی آواره شوند که این امر آن را به یکی از شدیدترین چالش‌های زیست‌محیطی پیش‌روی بشر تبدیل می‌کند.

یاکوبا ساوادوگو 76ساله، بیشتر عمر خود را کشاورز بوده و از یک قطعه زمین در بخش نیمه‌خشک مرکز بورکینافاسو مراقبت می‌کرده؛ اما در دهه 1980، این شیوه زندگی تقریباً به پایان رسید. خشکسالی‌های شدید باعث فرسایش خاک و تخریب زمین شد و مزارع را در سراسر بورکینافاسو و بسیاری از بخش‌های غرب آفریقا فلج کرد. ساوادوگو به یاد می‌آورد: «مردم می‌رفتند و حیوانات و درختان می‌مردند. ما باید به دنبال راهی جدید برای کشاورزی می‌بودیم.» در بحبوحه بحران، ساوادوگو یک نسخه اصلاح‌شده از یک روش کشاورزی سنتی به نام Zai‌1 را توسعه داد که به گیاهان کمک می‌کرد تا با حداقل بارندگی زنده بمانند.

چهل سال بعد، تکنیک ساوادوگو که کشاورزی را در بیشتر آفریقا متحول کرد و به او لقب «مردی که بیابان را متوقف کرد» داد -قهرمان زمین در برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP)- بخشی از تلاش جهانی برای کند کردن روند بیابان‌زایی است که در همه‌جا از شمال شیلی تا صحرای تاکلاماکان در چین اتفاق می‌افتد.

برای نزدیک به 50 سال، UNEP با حمایت از افراد آینده‌نگری مانند ساوادوگو، ارائه تخصص علمی، تامین مالی پروژه‌های نوآورانه احیای زمین و برانگیختن ملت‌ها برای انجام اقدامات هماهنگ علیه بیابان‌زایی، نقشی مهم در مبارزه جهانی علیه بیابان‌زایی ایفا کرده است. ماموریت UNEP برای مبارزه با بیابان‌زایی با این مفهوم پی‌ریزی شده است که هر چقدر بیابان‌زایی می‌تواند ویرانگر باشد، همچنین می‌تواند به راحتی با برنامه هدفمند احیای زمین هدفمند حل شود. این چیزی است که ابراهیم تیاو، دبیر اجرایی کنوانسیون سازمان ملل متحد، برای مبارزه با بیابان‌زایی آن را «عملی، ارزان و قابل دسترس برای همه جوامع» می‌نامد. همان‌طور که تیاو می‌گوید، «برای انجام بازسازی زمین لازم نیست دانشمند باشید».

مساله عاجل

بیابان‌زایی که برای نخستین‌بار در دهه 1960 به عنوان یک مشکل شناخته شد، اکنون به عنوان یکی از عاجل‌ترین مسائل زیست‌محیطی پیش‌روی جهان پذیرفته شده است. یوهان رابینسون، یک افسر ارشد مدیریت برنامه در UNEP، گفت: «امروز تخریب زمین و بیابان‌زایی بر 2 /3 میلیارد نفر در سراسر جهان تاثیر منفی گذاشته است.» او افزود که بدتر از آن، «این مشکل به طور نامتناسبی به کسانی آسیب می‌زند که کمترین توانایی را در جلوگیری از عواقب آن دارند: جوامع روستایی، کشاورزان خرده‌مالک و افراد بسیار فقیر».

بر اساس گزارش تسهیلات  جهانی محیط زیست (GEF)، که به عنوان سازوکار مالی برای چندین کنوانسیون زیست‌محیطی مانند کنوانسیون مبارزه با بیابان‌زایی سازمان ملل متحد عمل می‌کند، تقریباً یک‌چهارم از مساحت کل زمین تخریب شده است که پیامدهای گسترده‌ای برای هر فرد روی این سیاره دارد. به گفته GEF، بیابان‌زایی کنترل‌نشده می‌تواند به موارد زیر منجر شود: کمبود مواد غذایی، نوسانات و افزایش قیمت مواد غذایی ناشی از کاهش بهره‌وری زمین‌های کشاورزی؛ اثرات شدید تغییرات اقلیمی در سطح جهان در اثر انتشار کربن و اکسید نیتروژن از زمین‌های در حال تخریب؛ و تهدید بی‌ثباتی اجتماعی ناشی از مهاجرت اجباری که به دنبال خواهد داشت.

برخلاف تصور غلط رایج، بیابان‌زایی الزاماً گسترش طبیعی بیابان‌های موجود نیست، بلکه تخریب زمین به دلیل کشت بیش از حد، چرای بی‌رویه، جنگل‌زدایی و شیوه‌های آبیاری ضعیف است. اگرچه بیابان‌زایی در نهایت ساخته دست بشر است، اما به دلیل خشکسالی یا باران‌های شدید، که با تغییرات اقلیمی همراه است، تشدید می‌شود. این اتفاق می‌تواند یک چرخه معیوب را آغاز کند که در آن تخریب زمین به از بین رفتن پوشش گیاهی و جنگل‌ها منجر می‌شود که ظرفیت زمین را برای جذب دی‌اکسید کربن در جو کاهش می‌دهد و در نتیجه بحران آب و هوا را بدتر می‌کند.

61

حل بحرانِ خاموش

بسیاری از مقامات استدلال می‌کنند از آنجا که بیابان‌زایی و گرمایش زمین بسیار مرتبط هستند، یکی از راه‌حل‌های اصلی ممکن است اجرای سیاست‌های اقتصادی موثر (مانند تجارت کربن) و اقدامات فنی (مانند ترسیب کربن)2 باشد که تولید گازهای گلخانه‌ای را کاهش می‌دهد. با این حال، در مقیاس محلی، بیابان‌زایی اغلب نتیجه مدیریت ناپایدار زمین و خاک است. در حالی که روز جهانی مبارزه با بیابان‌زایی و خشکسالی را جشن می‌گیریم، گام‌های قابل توجهی در ایجاد انعطاف‌پذیری در برابر این مسائل در سطح جهانی برداشته شده است. از آفریقا تا آسیا، تلاش‌های هماهنگ به دستاوردهای توسعه منجر شده است و همه مناطق در حال تجربه رشد اقتصادی هستند. ایجاد تاب‌آوری در برابر شوک‌ها و بلایای طبیعی مانند خشکسالی و بیابان‌زایی، برای حفظ این دستاوردها حیاتی است. در ادامه به پنج داستان موفق درباره پیشگیری از بیابان‌زایی اشاره شده است:

1- دیوار سبز بزرگ آفریقا: طرحی جسورانه برای مبارزه با بیابان‌زایی

دیوار سبز بزرگ یک طرح عظیم درختکاری است که هدف آن مبارزه با بیابان‌زایی در آفریقاست. این ابتکار که در سال 2007 راه‌اندازی شد، به دنبال کاشت دیواری از درختان به طول بیش از هشت هزار کیلومتر از غرب تا شرق قاره آفریقاست. کشورهای شرکت‌کننده عبارت‌اند از جیبوتی، اریتره، اتیوپی، سودان، چاد، نیجر، نیجریه، مالی، بورکینافاسو، موریتانی و سنگال. این پروژه با هدف احیای 100 میلیون هکتار از زمین‌های تخریب‌شده، مجموعه‌ای از مزایای زیست‌محیطی از جمله حفاظت از خاک، ترسیب کربن و حفاظت از تنوع زیستی را هدف قرار می‌دهد. بیش از 20200 هکتار درخت تاکنون در سنگال کاشته شده و در مجموع بیش از 181 هزار هکتار از اراضی بازسازی شده است.

2- کمپین سبز کردن چین: تلاش گسترده برای احیای جنگل

کمپین سبزسازی چین یکی دیگر از داستان‌های موفقیت‌آمیز در مبارزه با بیابان‌زایی است. این کمپین در اواخر دهه 1990 آغاز شده و به دنبال احیای بخش‌های وسیعی از زمین‌های تخریب‌شده کشور است. این پروژه بسیار موفق بوده و پوشش جنگلی چین از 12 درصد در دهه 1980 به بیش از 22 درصد در حال حاضر افزایش یافته است. تلاش احیای جنگل نه‌تنها شرایط زیست‌محیطی کشور را بهبود بخشیده است، بلکه از طریق گردشگری پایدار، مزایای اقتصادی نیز برای جوامع محلی فراهم کرده است.

همچنین پروژه کنترل بیابان‌زایی و حفاظت از محیط زیست نینگ شیا از تلاش‌های دولت برای رسیدگی و معکوس کردن بیابان‌زایی و تخریب از طریق تصفیه تپه‌های ماسه‌ای و زمین‌های ماسه‌ای تخریب‌شده، کاشت درختچه‌ها و احیای پوشش گیاهی، و سایر اقدامات حفاظتی زیست‌محیطی حمایت می‌کند که به طور مستقیم حدود سه میلیون نفر از آن سود می‌برند و از تاسیسات زیرساختی کلیدی در ساحل شرقی رودخانه زرد محافظت می‌کند.

3- فلات لس در چین: الگویی برای بازسازی اکوسیستم

فلات لس در چین نمونه‌ای عالی از این است که چگونه احیای اکوسیستم می‌تواند روند بیابان‌زایی را معکوس کند. این فلات زمانی یک زمین بایر بود، اما از طریق ترکیبی از سیاست‌های دولتی و مشارکت اجتماعی، این منطقه به یک اکوسیستم پررونق تبدیل شده است. این پروژه شامل تراس‌بندی دامنه تپه‌ها، ساخت سدهای چک (سد کوچک و گاهی موقتی که بر روی یک آبراه برای مقابله با فرسایش، از طریق کاهش سرعت جریان آب ساخته می‌شود) و کاشت درختان و چمن بود. این ابتکار نه‌تنها از بیابان‌زایی جلوگیری و آن را معکوس کرده است، بلکه به احیای منابع آب، افزایش بهره‌وری کشاورزی و بهبود شرایط زندگی برای جوامع محلی منجر شده است.

4- آلتی‌پلانو در بولیوی: یک پروژه مرمت تحت رهبری جامعه

آلتی‌پلانو در بولیوی، فلات مرتفعی است که زمانی به دلیل چرای بیش از حد و شیوه‌های مدیریت ضعیف زمین به شدت تخریب شده بود. با این حال، یک پروژه مرمت تحت رهبری جامعه، منطقه را به یک چشم‌انداز مولد تبدیل کرده است. این پروژه شامل ساخت سدهای چک، کاشت علف‌های بومی و استفاده از شیوه‌های چرای چرخشی بود. این طرح نه‌تنها از بیابان‌زایی جلوگیری کرده، بلکه معیشت جوامع محلی را از طریق افزایش بهره‌وری کشاورزی و گردشگری پایدار بهبود بخشیده است.

5- جنبش کمربند سبز در کنیا: یک تلاش مردمی برای احیای جنگل

جنبش کمربند سبز در کنیا یک ابتکار مردمی است که به دنبال توانمند کردن زنان از طریق تلاش برای احیای جنگل است. این ابتکار در سال 1977 از سوی وانگاری مآتای برنده فقید جایزه صلح نوبل تاسیس شد و از آن زمان تاکنون بیش از 50 میلیون درخت در سراسر کنیا کاشته است. این پروژه از بیابان‌زایی جلوگیری کرده و مزایای اقتصادی را برای جوامع محلی از طریق شیوه‌های جنگلداری پایدار فراهم کرده است.

شروع فوری

برخی نمونه‌های دیگر از برنامه‌ها و پروژه‌هایی که برای ایجاد تاب‌آوری در برابر بلایای طبیعی و تغییرات اقلیمی، مانند خشکسالی و بیابان‌زایی ایجاد شده‌اند، عبارت‌اند از:

در سومالی، پروژه مدیریت خشکسالی و حفاظت از معیشت، حمایت اضطراری هدفمندی را برای جمعیت‌های آسیب‌دیده از خشکسالی ارائه کرده است. این پروژه به منظور حفظ معیشت جوامع و توزیع محصولات کشاورزی، خوراک دام و خدمات دامپزشکی برای حمایت از احیای کشاورزی و تولیدات دامی، پول نقد برای این کار ارائه کرد.

با پروژه احیا و توسعه آبیاری افغانستان (IRDP)، تولیدات زراعی افزایش یافته است زیرا کشاورزان اکنون می‌توانند در مناطقی از زمین‌های خود که قبلاً به دلیل عدم آبیاری غیرقابل کشت بود، زراعت کنند. IRDP از بازسازی سیستم‌های آبیاری که به حدود 300 هزار هکتار از اراضی در سراسر کشور خدمات‌رسانی می‌کنند، حمایت می‌کند. تاکنون در مجموع 98 طرح آبیاری احیا شده است که 100 هزار هکتار از اراضی تحت فرمان آبیاری را پوشش می‌دهد و بیش از 63 هزار کشاورز از آن بهره‌مند می‌شوند.

هند رویکرد جامعی را اتخاذ کرده که شامل مدیریت خشکسالی به عنوان بخشی از برنامه ملی مدیریت بلایاست. یک استراتژی پیچیده وجود دارد که تمام وزارتخانه‌های دولتی مربوطه را شامل می‌شود و پاسخ‌های ملی، ایالتی و محلی را از نزدیک هماهنگ می‌کند. پس از فرآیندی که 15 سال پیش آغاز شد، اکنون هند یک سیستم مدیریت یکپارچه آب دارد که به عنوان یک سیستم هشدار خشکسالی نیز عمل می‌کند.

در ژوئن 2022، ایالات متحده اعلام کرد که خشکسالی از این پس به عنوان یک اولویت استراتژیک داخلی و سیاست خارجی در نظر گرفته خواهد شد. ایالات متحده به عنوان خانه یکی از پیچیده‌ترین و پیشرفته‌ترین سازوکارهای نظارت و پاسخ به خشکسالی در جهان، می‌تواند به سرعت بخشیدن به توسعه سیستم‌های مدیریت ریسک بهتر در سطح جهانی کمک کند.

ما می‌توانیم با هم اثرات خشکسالی را مهار کنیم. اما همه، از رهبران تا سطح جامعه، باید متعهد شوند که آنچه برای ایجاد انعطاف‌پذیری موثر لازم است را با یک شروع فوری، انجام دهند.  

پی‌نوشت:

1- Zai، یک تکنیک کشاورزی برای حفر گودال در خاک، برای ذخیره آب است که به طور سنتی در غرب «ساحل» برای احیای زمین‌های خشک و افزایش حاصلخیزی خاک استفاده می‌شود.

2- یک فرآیند طبیعی یا مصنوعی که به وسیله آن دی‌اکسید کربن از اتمسفر خارج و به شکل جامد یا مایع نگهداری می‌شود. 

دراین پرونده بخوانید ...