پایان آب
تغییر اقلیم چه اثری بر چشمانداز منابع آب ایران دارد؟
امروزه پدیده تغییر اقلیم توجه همه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. ایران منطقهای واقع در کمربند خشک بیابانی، بهشدت از تغییرات اقلیمی متاثر است و به همین دلیل مطالعات زیادی در زمینه تغییرات اقلیمی در ایران انجام شده است. افزایش حوادث اقلیمی در سالهای اخیر به یکی از دغدغههای مهم اقلیمشناسان تبدیل شده است. اولین تاثیر تغییر اقلیم بر عناصر جوی به ویژه دما و بارندگی است. بنابراین بررسی نوسانات این متغیرها به منظور تعدیل آسیب یا سازگاری با پدیده تغییر اقلیم حائز اهمیت است. سازمان جهانی آب بر لزوم پژوهش در مورد منابع آب، برهم زدن تعادل سیستم آبوهوایی ناشی از افزایش گازهای گلخانهای تاکید و اهمیت مطالعه تاثیر تغییرات آبوهوا بر مولفههای هیدرولوژیک مانند تبخیر و تعرق را گوشزد میکند. یکی از مهمترین مسائل بخش کشاورزی که در دهههای اخیر موجب محدودیت در تولید محصولات زراعی شده، تغییر اقلیم است. این پدیده به مرور زمان منابع آبی هر منطقه را تغییر میدهد. شناخت نوسانات زمانی و مکانی مولفههای هواشناسی (مانند دما، بارش، رطوبت نسبی و...) برای مدیریت منابع آب در حوزه کشاورزی و اتخاذ راهبردهای مناسب ضروری است. شهرنشینی و توسعه شهری، همراه با رشد جمعیت و توسعه فعالیتهای صنعتی و مصرف بیرویه سوختهای فسیلی، آلودگی هوا را به شدت افزایش داده است. در دهههای اخیر، روند صنعتی شدن بهطور چشمگیری مسیری صعودی در پیش گرفته است. رشد جمعیت و نیاز روزافزون به غذا، موجب توسعه صنایع و کارخانهها شده و این امر پدیده تغییر اقلیم را از موضوعی سطحی به یک موضوع بسیار جدی تبدیل کرده که در راس مذاکرات رهبران کشورهای بزرگ و کوچک قرار گرفته است. برخی مطالعات نشان میدهد که بارندگی در برخی مناطق که با مشکلات کمآبی دستوپنجه نرم میکنند در حال افزایش است، اما از سوی دیگر افزایش دما باعث بالا رفتن میزان تبخیر و تعرق میشود و در آینده همچنان با کمبود منابع آبی مواجه خواهیم بود. با کاهش سطح آبهای زیرزمینی و آبهای سطحی، سدها به تدریج عملکرد خود را از دست میدهند و وضعیت سفرههای زیرزمینی از حالت بحرانی به حالت فوق بحرانی درآمده و به دنبال آن تعداد و شدت رویدادها از جمله سیل و خشکسالی بیشتر خواهد شد. افزایش تبخیر و تعرق موجب میشود نیاز آبی محصولات کشاورزی تامین نشود. بخشهای زیادی از خاک ایران از چرای بیرویه، بیابانزایی و جنگلزدایی رنج میبرد. روانآب فاضلابهای صنعتی و شهری رودخانهها، آبهای ساحلی و زیرزمینی را آلوده کرده است. منابع آب تحت تاثیر تغییرات آبوهوایی، انرژی و کشاورزی قرار خواهند گرفت. دریاچه ارومیه در دهههای اخیر کوچک شده است که بخشی از آن به دلیل تغییرات آبوهوایی است که به کمبود آب این دریاچه دامن زده است. تغییرات اقلیمی همچنین پیامدهایی برای سلامتی در ایران دارد.
ایران گرم و خشک اما پرسیلاب
ایران با مشکلاتی بیسابقه مرتبط با آبوهوا از جمله خشک شدن دریاچهها و رودخانهها، طوفانهای گردوغبار، تغییر دمای بیسابقه، خشکسالی و سیل مواجه است. پژوهشگران با مطالعه بر روی مجموعه پنج الگوی آبوهوایی؛ دماهای حداکثر و حداقل، توزیع بارندگی، تجزیه و تحلیل ترکیب بارش و تعیین ضرباهنگ سیل در سراسر کشور را پیشبینی میکنند.
آنها دریافتهاند که در مقایسه با دوره 2004-1980، در دوره 2049-2025، ایران احتمالاً دمای به شدت بالا را در دورههای طولانیمدت در قسمت جنوبی کشور تجربه خواهد کرد؛ دورههایی طولانیتر با آبوهوای گرم و خشکتر. بهطور کلی، نتیجهگیری این پژوهشها، دورههایی طولانیمدت با آبوهوای خشک را برای آینده ایران پیشبینی میکند که با بارشهای شدید متناوب این دوره به اتمام میرسد. اما این بارشها احتمالاً دلیلی برای افزایش احتمال وقوع سیل است. بدون اقداماتی سنجیده برای سازگاری با وضعیت آبوهوایی آینده ایران، برخی از نقاط کشور ممکن است در آینده با محدودیت سکونت مواجه شوند. باوجود بارندگی کم، سیلابهای بزرگی در ایران به ثبت رسیده است. پژوهشگران از شش سیل که طی سالهای 2018-2015 رخ داده است، برای تجزیه و تحلیل وقوع احتمالی این سیلابها در آینده ایران استفاده کردهاند. عوامل فیزیکی متعددی مانند شیب، نوع زمین، کاربری اراضی، خاک، اقلیم و شاخص رطوبت توپوگرافی در ایجاد سیل دخیل هستند.
آب در مسیر تمام شدن
یکی دیگر از بحرانهای زیستمحیطی که در ایران با آن مواجه هستیم کمبود شدید آب است. بحران آب ایران در حال ورود به پارادایم جدیدی است که اثرات آن در زندگی روزمره میلیونها نفر قابل مشاهده است. امروزه متوسط مصرف سالانه آب در ایران حدود 96 میلیارد مترمکعب تخمین زده میشود که این رقم حدود هشت درصد بیشتر از کل منابع آب تجدیدپذیر ایران (89 میلیارد مترمکعب) یا حدود 80 درصد بالاتر از آستانه کمبود است. این کشور نیمهخشک که بر نقش کشاورزی در تضمین استقلال اقتصادی خود تاکید کرده است، با هجوم تهدیداتی برای تامین آب از جمله تغییرات آبوهوایی، رشد جمعیت، مهاجرت انبوه و سوءمدیریت منابع دستبهگریبان است. تهران، پایتخت و بزرگترین شهر کشور، به زودی میتواند کانون این بحران باشد. از آنجا که مناطق روستایی ایران منابع آبی خود را به اتمام رساندهاند، انتظار میرود روستاییان بیشتری به پایتخت سرازیر شوند و کمبود آب تشدید شود. ایران حدود 90 درصد از منابع آبی خود را به مصرف کشاورزی میرساند. حدود 71 درصد از جمعیت 82میلیونی ایران در مناطقی زندگی میکنند که به دلیل برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی در معرض خطر فرونشست زمین هستند و 70 درصد نیاز آب در ایران نیز مربوط به این مناطق است. گلاره دارابی، مستندساز، مستندی درباره وضعیت آب ایران و تاثیر آن بر جامعه تهیه کرده است. این مستند چشمانداز وسیعی از کمبود آب نگرانکننده ایران را به تصویر میکشد که مهاجرت دستهجمعی، خشکسالی، کمبود مواد غذایی و بیثباتی سیاسی را به دنبال خواهد داشت. دارابی سفر خود را از اصفهان پایتخت سابق ایران آغاز میکند، جایی که «رودخانه زندگی»، زایندهرود، چند سالی است که بهطور کامل خشک شده است. این رودخانه خالی با پلهای باشکوهش تصویری غمانگیز از بحران آب کنونی ایران را به نمایش میگذارد. تاثیرات اقتصادی بر کشاورزی و گردشگری و تاثیرات شدید سلامتی بر ساکنان، چند پیامد از بحران کمبود آب است.
رودخانههایی باریکتر و دریاچههایی کوچکتر
در دهههای اخیر، در دادههای آبوهوایی روند گرم شدن بسیاری از نقاط جهان به وضوح مشاهده میشود که به طیف گستردهای از تاثیرات اقلیمی بر روی مناطق مورد نظر منجر میشود. در ایران، کشوری که دارای اقلیم خشک و نیمهخشک است، ناهنجاریهای اقلیمی قابل توجهی مشاهده میشود. با تغییرات آبوهوایی در جهان و مسائل مربوط به مدیریت ناکارآمد در ایران، این کشور بلایای زیادی از جمله کوچک شدن تعداد قابل توجهی از دریاچهها و رودخانهها تا فرونشست زمین، سیل و خشکسالی را تجربه کرده است. دریاچهها بسیار شور و پر از جلبک و باکتری هستند و رودخانهها خشک شدهاند. دریاچه ارومیه -بزرگترین دریاچه خاورمیانه و یکی از بزرگترین دریاچههای فوق شور جهان- به میزان قابل توجهی کوچک شده است و با توجه به وضعیت موجود، ممکن است طی 6 تا 9 سال بهطور کامل خشک شود. دریاچه هامون در شرق ایران، دریاچههای پریشان و شادگان در جنوب و زایندهرود در مرکز ایران نیز به دلیل سوء مدیریت و تغییرات اقلیمی در خطر از بین رفتن هستند. ایران همچنین به دلیل بهرهبرداری بیش از حد از منابع آب زیرزمینی و آب شیرین مانند رودخانهها و دریاچهها در وضعیت بسیار بحرانی قرار گرفته و در معرض تهدیداتی دیگر نیز هست. از جمله این تهدیدات، فروچالهها و فرونشست خاک است که اکنون مشکلات جدی ایجاد کردهاند، چرا که ایران در رتبه نخست معدنکاران آب زیرزمینی در جهان قرار دارد که موقعیت بحرانی آب، فراوانی سیلابها، خسارات شدیدی را به سطوح مختلف زیرساختهای آبی، اقتصاد و بهطور کلی جامعه وارد میکند. از سال 2015 تا 2018، تقریباً شش سیل بزرگ در مناطق غیرمنتظره واقع در مناطق خشک و نیمهخشک کشور رخ داده است. علاوه بر این، سیل در لبه شمالی کشور اغلب باعث خسارات قابل توجهی میشود. بدترین فاجعه سیل در آگوست 2001 رخ داد که بیش از 27 هزار نفر را تحت تاثیر قرار داد، 10 هزار نفر را بیخانمان کرد و حدود 247 نفر را در استان گلستان در شمال ایران کشت.
ایران، رتبه هفتم جهانی در تولید گازهای گلخانهای
نوسانات تغییرات اقلیمی در کشورهای خاورمیانه، به ویژه ایران بسیار است. در میان کشورهای خاورمیانه، ایران در دهههای آینده با افزایش 6 /2 درجه سانتیگراد میانگین دما و کاهش 35درصدی بارندگی مواجه خواهد شد. ایران با انتشار گازهای گلخانهای (GHG) و تولید حدوداً 616741 میلیون تن CO2 اولین کشور مسئول در تغییرات اقلیمی خاورمیانه و هفتمین کشور در جهان است. سهم سطح بالای ایران در انتشار گازهای گلخانهای به تولید قابل توجه نفت، گاز و شهرنشینی بستگی دارد.
وضعیت دما در آینده ایران
مجموعه چند GCM (الگوهایی برای شبیهسازی اقلیم کنونی و پیشبینی تغییرات اقلیم آینده کره زمین) افزایش 1 /1 تا 75 /2 درجه سانتیگراد را برای حداکثر دما در سراسر ایران پیشبینی میکنند (شکل 1). دو RCP (الگوهایی برای پیشبینی دما) روندهای مشابهی از تغییر دما را با مقادیر متفاوت نشان میدهند. RCP8.5 افزایش شدید دما از 2 تا 75 /2 درجه سانتیگراد را در بیشتر نقاط کشور نشان میدهد. RCP4.5 ضرایب تغییرات دما را نشان میدهد. همانطور که در شکل 1 مشاهده میکنید، بخشهای مرکزی تا جنوب شرقی کشور، بیشتر در دسته مناطق آبوهوایی گرم و خشک و گرم نیمهبیابانی قرار دارند. نتایج همچنین بر این قرار است که غرب و شرق ایران در دسته اقلیم مدیترانهای قرار میگیرد.
تاثیر سوء تغییرات اقلیمی بر مهاجرت
ایران در مجموع نزدیک به 88 میلیون نفر جمعیت دارد و پیشبینی میشود در اثر تغییرات اقلیمی و افزایش دمای جهانی به شدت آسیب ببیند. به گفته سازمان ملی هوانوردی و فضایی (ناسا)، تا سال 2050 زندگی در ایران در این شرایط آینده بسیار دشوار خواهد شد. در حالی که دادههای موجود محدود است، میزان مهاجرت داخلی ناشی از اقلیم در داخل ایران مشخص است. در سال 2021، حدود 41 هزار ایرانی به دلیل خشکسالی، طوفانهای شن و گردوغبار، سیل، بلایای طبیعی و تخریب زمین آواره شدند و حدود 2300 نفر تنها به دلیل طوفانهای شن مهاجرت کردند. این تغییرات اقلیمی تاثیرات منفی بر اقتصاد در هر دو سطح محلی و ملی داشته است و بر همه چیز از الگوهای اشتغال گرفته تا امنیت غذایی اثر گذاشته است. استانهایی که بیشترین آمار مهاجرت را بر اثر تغییرات اقلیمی سوء داشتهاند عبارتاند از: خوزستان، لرستان، اصفهان، همدان، کرمان، یزد و سیستان و بلوچستان.
منابع:
1- https: / /iranian-studies.stanford.edu /iran-2040- project /publications /national-adaptation-plan-water-scarcity-iran
2- https: / /www.nature.com /articles /s41598-018-38071-
3- https: / /www.atlanticcouncil.org /blogs /iransource /iran-faces-its-driest-summer-in-fifty-years /