افشاگر شرکتها
چرا جسی آیزینگر جایزه پولیتزر گرفت؟
روزنامهنگار و نویسنده برجسته آمریکایی است که به دلیل گزارشهای تحقیقی خود در مورد بازارهای مالی و تخلفات شرکتی مشهور است. در نشریات مهم اقتصادی قلم زده و گزارشهای تحقیقی بسیار شجاعانه در مورد فرار مالیاتی ثروتمندان تهیه کرده است. برای نوشتن کتاب «ماشین پول والاستریت» که شیوههای غیراخلاقی کار در والاستریت را زیر سوال میبرد در سال 2011 جایزه پولیتزر را از آن خود کرد. او که در ایالاتمتحده متولد شده، تحصیلات عالی را در کالج کلمبیا دنبال کرد و با لیسانس در مطالعات اقتصادی آمریکایی فارغالتحصیل شد. در گزارشی پیشگویانه رکود سال 2007 را پیشگویی کرد و عنوان روی جلد را «مرثیه والاستریت» گذاشت.
زندگی شخصی
جسی آیزینگر با سارا الیسون روزنامهنگار، ازدواج کرده است. آنها با فرزندان خود در بروکلین نیویورک زندگی میکنند. حرفه جسی آیزینگر نمونهای از تعهد استوار به روزنامهنگاری تحقیقی، با تمرکز ویژه بر اخلاق مالی و مسئولیتپذیری شرکتی است. کار او همچنان بر بحثهای مربوط به مقررات مالی و پیگیری عدالت در شرکتهای آمریکایی تاثیر میگذارد. جسی آیزینگر روزنامهنگار و نویسنده تحقیقی برجسته آمریکایی به دلیل گزارشهای عمیق خود در مورد رسواییهای مالی و تخلفات شرکتی شناخته شده است. آیزینگر از کالج کلمبیا در رشته مطالعات آمریکایی فارغالتحصیل شد.
آغاز روزنامهنگاری
حرفه روزنامهنگاری آیزینگر در ساوث پاسیفیک مِیل در سانتیاگو، شیلی آغاز شد. او متعاقباً به بخش خبری داوجونز و سپس به TheStreet.com پیوست؛ جایی که اخبار بیوتکنولوژی و داروسازی را پوشش میداد. در سال 2000، والاستریت ژورنال اروپا از جسی دعوت به کار کرد و به مدت دو سال سه بار در هفته ستون «شنیدهشده در اروپا» را نوشت. در طول این فعالیت، آیزینگر نقشی اساسی در کشف تقلب در شرکتهایی مانند Lernout & Hauspie و Élan ایفا کرد و دست به افشاگری در مورد سوءرفتار شرکتها زد.
پیشرفت در روزنامهنگاری مالی
در سال 2002، آیزینگر به والاستریت ژورنال در نیویورک منتقل شد، جایی که ستون «پیش از نوار» را معرفی و بینشهایی را در مورد روند بازار و پیشبینیهای مالی ارائه میکرد. پس از دو سال، جسی ستون دیگری با عنوان «بلند و کوتاه» مینوشت که تخصص وی را در روزنامهنگاری مالی به نمایش میگذاشت. زمانی که سردبیری والاستریت را در Conde Nast Portfolio پذیرفت، به یک فرد خبره در گزارشنویسی مالی تبدیل شد. نکته قابل توجه، تیتر یک مجله با عنوان «مرثیه والاستریت» در نوامبر 2007 بود، که فروپاشی قریبالوقوع غولهای مالی بِر استِرْنْز (Bear Stearns) و لمان برادرز را پیشبینی کرد که آیندهنگری او را در مورد آسیبپذیریهای سیستم مالی نشان داد.
تصدی در پروپابلیکا و دریافت جایزه پولیتزر
در سال 2009، آیزینگر در سمت گزارشگر ارشد به پروپابلیکا، یک اتاق خبری پژوهشی غیرانتفاعی پیوست. او با کمک همکارش جیک برنشتاین، مجموعه «ماشین پول والاستریت» را نوشت که در آن شیوههای اخلاقی مشکوک در والاستریت را که به بحران مالی دامن زد، زیر سوال برد. این کار پیشگامانه در سال 2011 جایزه پولیتزر را برای گزارشگری ملی نصیب آنها کرد و این اولین بار بود که این جایزه معتبر به داستانهایی که تماماً در قالب دیجیتال منتشر شده بودند اعطا شد.
نویسندگی و مشارکتهای بیشتر
اولین کتاب آیزینگر، «باشگاه جوجهکشی: چرا وزارت دادگستری در تعقیب قضایی مجرمان کوتاهی میکند»، را انتشارات سایمون اند شوستر در سال 2017 منتشر کرد. این کتاب بهطور انتقادی بیمسئولیتی و چالشهای وزارت دادگستری در تعقیب مدیران شرکتهای سطح بالا را زیر ذرهبین میگذارد و پیشنهادی عمیق مطرح میکند. تحلیل مسائل سیستمی در سیستم قضایی و تحلیلهای روشنگرانه و گزیدههای پژوهشی آیزینگر در طول زندگی حرفهایاش در نشریات معتبری مانند نیویورکتایمز، آتلانتیک و واشنگتنپست مخاطبانی بسیار را با خود همراه کرده است. تعهد او به کشف پیچیدگیهای سیستمهای مالی و حسابداری قدرت، شهرت او را بهعنوان یک چهره برجسته در روزنامهنگاری تحقیقی تثبیت کرده است.
باشگاه جوجهکشی: چرا وزارت دادگستری در تعقیب قضایی مجریان کوتاهی میکند؟
جسی آیزینگر نگاهی مایوسکننده به وخامت وضعیت وزارت دادگستری و کمیسیون بورس و اوراق بهادار در این کتاب دارد. چرا پس از بحران مالی 2008 هیچ بانکداری به زندان نیفتاد؟ چرا به نظر میرسد مدیران عامل بدون اینکه مجازات شوند مرتکب تخلف میشوند؟ مشکل فراتر از بانکهایی است که تقریباً همه شرکتهای بزرگ در آمریکا در آنها حساب دارند. «باشگاه جوجهکشی...» روایت دادستانهایی است که از شکست میترسند و به دلیل موانع قانونی برای انجام وظایف خود بیشازحد هراسان هستند. جسی آیزینگر داستان را در دهه 1970 آغاز کرد، زمانی که دولت این ایده را مطرح کرد که مدیران ارشد شرکتها، نهفقط کلاهبرداران، که دست به جنایتهای شنیع میزنند باید به زندان بروند. او ما را به میزهای تجاری در والاستریت، اتاقهای هیاتمدیره شرکتها و دفاتر دادستانها و ماموران افبیآی هدایت میکند. این کتاب دعوتی آشکار در مورد تکامل رویکرد وزارت دادگستری در تعقیب مجرمان شرکتی در اوایل دهه 2000 و امروز است؛ از جمله شکستهای دادستانی، لابیگری شرکتها، آسیبهای محاکمه و تغییر فرهنگ که اراده دولت را سلب کرده است و توانایی جریمه کردن مدیران ارشد شرکتها را ندارد. «باشگاه جوجهکشی...» با افشای یکی از مهمترین رسواییهای زمان ما، توضیح واضح و مفصلی در مورد اینکه چگونه وزارت دادگستری از مبارزه برای کشاندن این جنایتکاران به پای میز محاکمه خودداری میکند، ارائه میکند. این کتاب خواندنی و دلچسب یک زنگ بیدارباش است که خواندنش خالی از لطف نیست.
گزارش جسورانه آیزینگر در مورد فراریان مالیاتی
در سال 2022 پروپابلیکا، با تکیه بر مجموعهای از دادههای «اداره خدمات درآمد داخلی» (IRS)، که زیرمجموعه وزارت خزانهداری ایالاتمتحده است گستردهترین دیدگاه خود را در مورد مالیاتهای ثروتمندترین آمریکاییها در اختیار عموم قرار داد. اولین مقاله از سری فایلهای مخفی IRS که آیزینگر با شهامتی وصفنشدنی نگاشت، اعداد واقعی در فایلهای IRS و حقیقت اصلی را در مورد سیستم مالیاتی ایالاتمتحده نشان میدهد: میلیاردرهایی مانند جف بزوس، ایلان ماسک و وارن بافت بهراحتی میتوانند با خودداری از ارائه انواع درآمدهای ثبتشده در اظهارنامه مالیاتی، فرار مالیاتی کرده و ثروت خود را حفظ کنند. طرحی که دولت بایدن پیشنهاد کرد، مستقیماً به این موضوع پرداخته است. سیاست دولت بایدن در صورت تصویب، برای تعدادی از ثروتمندترین افراد آمریکا، این دریچه فرار را میبندد. افزایش گسترده ثروت به بدهی مالیاتی منجر میشود. بهطور کلی، IRS به عایدی مالیات نمیپردازد، مگر اینکه تحقق یابد؛ بهطور مثال زمانی که شخصی سهامی را میفروشد که ارزش آن افزایش یافته است. میلیاردرهایی که داراییهایی را حفظ میکنند که ارزش آن افزایش یافته است، از مزایای آن سودهای محققنشده بهرهمند میشوند -اغلب در مقابل آنها وام میگیرند- بدون اینکه مالیات بدهی داشته باشند. این بههیچوجه یک باگ جدید در سیستم ایالاتمتحده نیست. اما همانطور که پروپابلیکا در سال گذشته توضیح داد، انفجار نابرابری ثروت در دهههای اخیر، همراه با ماهیت خاص چگونگی تولید این ثروتهای جدید، باعث شده است که سودهای محققنشده در این مقطع از تاریخ اهمیتی ویژه پیدا کنند. روسایجمهور گذشته ایالاتمتحده، گاهی اوقات، بر افزایش مالیات بر دارایی ثروتمندان، اصرار داشتند، اما به دلایلی هیچگاه به طور کامل جامه عمل نپوشیده است. لارنس زلناک، استاد دانشکده حقوق دانشگاه دوک، میگوید: «اگرچه مالیات بر سود محقق نشده و هنوز تا اجرایی شدن فاصله زیادی دارد، و حتی در صورت تصویب، سرنوشت نامعلومی در دیوان عالی کشور در انتظار آن است، اما تایید رئیسجمهور در مورد این مفهوم، نقطه عطفی در تاریخ مالیات بر درآمد در ایالاتمتحده است.» این استاد دانشگاه که تخصصش در حوزه مالیات بر درآمد و مالیات شرکتها و سیاست مالیاتی است عقیده دارد، همانطور که کاخ سفید مشخص کرده است، مالیات جدید فقط برای خانوارهایی با درآمدی به ارزش بیش از 100 میلیون دلار اعمال میشود. همانطور که در سند کاخ سفید آمده است، آنها حداقل 20 درصد مالیات بر «درآمد کامل» خود را بدهکار هستند. خبر این پیشنهاد که بهعنوان بخشی از برنامه بودجه سال 2023 بایدن گنجانده شده بود، ابتدا در واشنگتنپست گزارش شد. در سیستم کنونی، ثروتمندترین آمریکاییها بههیچوجه حتی نزدیک به نرخ مالیات بر روی سود ثروت خود هم نمیپردازند. 25 نفر از ثروتمندترین آمریکاییها که فوربس معرفی کرده است، از سال 2014 تا 2018، 401 میلیارد دلار ثروتمندتر شدهاند. تجزیهوتحلیل پروپابلیکا از دادههای IRS نشان میدهد که این گروه در مجموع 6 /13 میلیارد دلار مالیات بر درآمد فدرال در آن زمان پرداخت کردهاند که نرخ آن تنها 4 /3 درصد از مالیاتی بوده است که باید میپرداختند. گابریل زوکمن، اقتصاددان دانشگاه کالیفرنیا، برکلی در تحلیلی که در توئیتر منتشر شد، تخمین زد که 10 ثروتمند آمریکایی بهتنهایی حداقل 215 میلیارد دلار بر اساس این طرح بدهکار هستند. در مجموع، دولت بایدن تخمین میزند که مالیات جدید در طی 10 سال 360 میلیارد دلار درآمد اضافی ایجاد میکند. این طرح به افرادی که تحت تاثیر مالیات قرار گرفتهاند در یک دوره 9ساله اجازه میدهد تعهدات «اولیه» خود را بپردازند: به عبارت دیگر، فردی که دارایی او از زمان تبدیل لایحه به قانون 10 میلیارد دلار افزایش یافته است، این فرصت به او داده میشود تا دو میلیارد دلار را بپردازد. در آینده، انباشت بیشتر ثروت به بدهکاری در یک دوره پنجساله منجر خواهد شد. در واقع مدت زمان پرداخت از ده سال به پنج سال کاهش مییابد. اگرچه لایحه مالیاتی بایدن، آنطور که گفته میشود، یک انحراف اساسی از پیشنهادهای ریاستجمهوری گذشته است، اما ویژگیهایی را به کار میگیرد که بخشی از قوانین مالیاتی فعلی هستند. بهعنوان مثال، حداقل مالیات جایگزین وجود دارد، اقدامی که برای اولینبار دههها پیش در پاسخ به افشاگریهایی مبنی بر اینکه ثروتمندترینها بهراحتی از پرداخت مالیات بر درآمد خودداری میکنند، به تصویب رسید. AMT (حداقل مالیات جایگزین) قرار است مانند نوعی قانون عادلانه عمل کند و مالیاتهایی را بر افراد ثروتمندی که از کسرهای هنگفت برای حذف درآمد برای مقاصد مالیاتی استفاده کردهاند و در نتیجه فرار مالیاتی داشتهاند، اعمال کند. اما این قانون اغلب با شکست مواجه میشود. آیزینگر در این مقاله بیان میکند: ما نمونههای متعددی از میلیاردرهایی را یافتیم که حتی یک پنی هم مالیات بر درآمد نمیپردازند؛ گاهی اوقات برای سالها. در AMT، دستکم مشخص میشود که هر فرد ثروتمند چه اندازه بدهی مالیاتی دارد. اگر یک میلیاردر قبلاً 20 درصد از درآمد کامل خود را پرداخت کرده باشد، طرح بایدن موجب دریافت مالیات اضافی نخواهد شد. کد مالیاتی موجود نیز دارای مقرراتی است که در شرایط خاص بر عایدی تحققنیافته مالیات میدهد. برای مثال، متخصصانی که اوراق بهادار معامله میکنند، مانند مدیران صندوقهای تامینی، اغلب تصمیم میگیرند پورتفوی خود را «در بازار نشانگذاری کنند» و بر اساس سود یا زیان خود نسبت به سال قبل، بدهی مالیاتی دارند. بهطور مشابه، یک ماده دیگر به آمریکاییهای ثروتمندی که تصمیم به انصراف از تابعیت خود میکنند، ضربه میزند: تمام داراییهای آنها بهگونهای ارزشگذاری و مشمول مالیات میشود که گویی فروخته شده است. نسخههایی از مالیات بر سودهای بازار به بازار قبلاً پیشنهاد شده بود که به چندین سال قبل بازمیگردد، بهویژه سال گذشته سناتور ران وایدن، رئیس کمیته مالی سنا بر آن تاکید کرد. با این حال، این ایده منتقدانی را با خود همراه کرده است؛ هم جمهوریخواهان و هم کارشناسان مالیاتی که نگران هستند اجرای آن بسیار پیچیده باشد و از سوی دادگاه عالی در معرض خطر سقوط قرار گیرد. جان بروکس از مرکز حقوقی دانشگاه جرج تاون در میان حامیان این طرح قرار دارد. وی استدلال میکند که این ایده کاملاً مطابق با قانون اساسی است، با توجه به نمونههای بسیاری از مالیاتهای بر سود محققنشده که در قوانین مالیاتی دیده میشود. در مورد شکایتهایی در مورد پیچیدگی این قانون، ثروتمندان در حال حاضر داراییهایشان را برای اهداف مالی خود ارزشگذاری میکنند. او به پروپابلیکا گفت: «در پایان، این رویکردی ساده و فرمولی است برای مالیاتدهندگان ثروتمند که به حداقل کار نیاز دارد.»