آشپز اقتصاددان
سوزان کارتر چگونه علم اقتصاد را ترویج میکند؟
از اقتصاددانی صحبت میکنیم که آرزو دارد دستور پخت غذاها را در یک کتاب آشپزی منتشر کند. حتی برای دانشجویانش نیز در سر کلاس مثالهایی شیرین از طرز پخت غذاها میزند که او را محبوب دانشجویانش کرده است. پژوهشهای نوآورانهاش نیز در معتبرترین نشریات علمی منتشر شده است. دکتر سوزان ریچاردسون (کارتر) دانشیار و معاون امور علمی آمریکاست. او قبلاً در سمت تحلیلگر پژوهشی در دفتر تحلیل اقتصادی و نیروی انسانی در وست پوینت کار میکرد. سوزان کارتر پس از فارغالتحصیلی در رشته ریاضیات در اقتصاد در سال 2006 مشغول به تدریس شد. حدود دو سال پس از به پایان رساندن دانشگاه تصمیم گرفت درس خود را تا مقطع دکترا ادامه دهد. سوزان دکترای خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه واندربیلت در سال 2012 گرفت. او در حال حاضر اقتصاد خرد متوسط و اصول اقتصاد تدریس میکند. سوزان یکی از حرفهایترین استادان پایاننامه در رشته اقتصاد است و در میان دانشجویانش محبوبیت فراوانی دارد. محبوبیت او باعث شد برنده جایزه بهترین استاد از کالج لیبرال شود. پژوهشهای سوزان بر موضوعات اقتصاد خرد، بهویژه امور مالی مصرفکننده، نیروی کار و آموزشوپرورش متمرکز است. همچنین بهشدت به آشپزی کردن عشق میورزد و حتی این اواخر تصمیم گرفته کتابی در مورد آشپزی به چاپ برساند. سوزان خود را در یکی از مصاحبههایش اینگونه معرفی میکند: «نام من سوزان کارتر است و از زمانی که یادم میآید مشغول پختن غذا هستم. در ضمن تا زمانی که به دانشگاه رفتم و در دوره مقدماتی اقتصاد ثبت نام کردم چیزی از اقتصاد نمیدانستم. من بیدرنگ شیفته اصولی شدم که با آنها زیربنای تمام مفاهیم اقتصادی را یاد گرفتم. بعد از اینکه متوجه شدم پس از پایان کالج از تدریس اقتصاد لذت میبرم، تصمیم گرفتم تا گرفتن دکترا ادامه بدهم. در سال 2012 پس از گرفتن مدرک دکترا مشغول تدریس در کالج لیبرال شدم. سر کلاسهایم اغلب از مسائل مربوط به غذا پختن و آشپزی مثال میزنم و در نهایت شروع به نوشتن آنها کردم. آرزو دارم بتوانم یک کتاب آشپزی بنویسم! علاوه بر آشپزی و اقتصاد، عاشق دویدن، ورزش کردن، گوش دادن به موسیقی کانتری و خواندن رمانهای معمایی خوب هستم.» او مقالات بسیاری نوشته است که به واسطه آنها بسیاری از چالشهای اقتصادی را حل کرده است. در ادامه به بررسی تعدادی از ارزشمندترین مقالات او میپردازیم.
زمان بازپرداخت یا زمان تاخیر؟
یکی از آخرین پژوهشهای او با عنوان «زمان بازپرداخت یا زمان تاخیر؟ اثر داشتن زمان بیشتر قبل از سررسید وام پرداختی» در ژورنال اقتصادی آمریکایی: Applied Economics در اکتبر 2022 منتشر شده است. این پژوهش نقش قوانین ایالتی را بررسی میکند که حداقل مدتزمان پرداخت وام را افزایش میدهد، بنابراین چرخه پرداخت اضافی را برای وامگیرندگان فراهم میکند تا وام اولیه خود را بدون تغییرات در شرایط بازپرداخت تسویه کنند. الگوهای اقتصادی سنتی اینطور پیشبینی میکنند که این «دوره بلندمدت بازگشت وام» وامگیرندگان را از بازگرداندن مبالغ زیاد قسط رهایی میبخشد. با این حال، یافتهها نشان میدهد که رفتار بازپرداخت وامگیرندگان با دورههای بلندمدت بازگشت وام به طرز چشمگیری شبیه رفتارهایی است که وامهای کوتاهتر دارند و صرفاً جدول زمانی را چند هفته تغییر میدهد. همین موضوع باعث شد تا این پرسش در ذهن سوزان نقش ببندد که چرا مردم از این فرصت استفاده نمیکنند. او این سوال را با استفاده از بررسی یک مجموعه داده اداری بزرگ در مورد الگوهای بازپرداخت پاسخ میدهد؛ وامگیرندگان وام در تگزاس که با مدتزمانهای متفاوتی برای بازپرداخت وام خود مواجه بودند. مقررات در تگزاس برای بازه زمانی بازپرداخت وام دو هفته بود. تگزاس تغییراتی در زمان بازپرداخت وام ایجاد کرد که حداقل بازپرداخت وام هفت روز باشد. پرداختهای منظم مصرف و صرفهجویی در یک دوره طولانیتر باید بسیار ارزشمند باشد، بنابراین با توجه به اینکه بهره این وامها 18 درصد بود، سوزان در مقاله خود پیشنهاد کرد مدتزمان بازپرداخت بیشتر شود و بازپرداختها ماهانه شود تا از تنش برای پرداخت وام در میان افراد جلوگیری شود. در اینجا افراد به دو دسته تقسیم میشوند؛ افراد متعصبی که نمیتوانند خود را با شرایط بهروز کنند و افرادی که از مزایا و فرصتهای جدید استفاده میکنند که در اصل افراد دسته دوم به نظام بانکداری کمک بسیار میکنند. طولانی شدن زمان بازپرداخت مزایایی مثل آرامش خاطر بیشتر، پسانداز بیشتر و توانایی گرفتن وامهای بزرگتر را برای وامگیرندگان فراهم میکند.
ایجاد تغییرات بزرگ
پژوهش جدید کارتر «ایجاد تغییرات بزرگ: تاثیر مهاجرت بر ازدواج در میان کارکنان ارتش ایالاتمتحده» نام دارد، که در سال 2023 در مجله منابع انسانی منتشر شد. او این پژوهش را با همکاری ابیگیل ووزنیاک انجام داد. این پژوهش نقش جابهجایی از راه دور بر نرخ ازدواج در میان کارکنان ارتش ایالاتمتحده را بررسی میکند. مردم چگونه تصمیمات بزرگ میگیرند؟ ماهیت گسسته بسیاری از فعالیتهای مهم انسانی، مانند نقل مکان به شهر جدید، مهاجرت به کشور دیگر، انتخاب شریک زندگی، تصمیم به بچهدار شدن، یا انتخاب یک شغل به این معنی است که افراد اغلب باید رفتاری شبیه سرمایهگذاری داشته باشند. به این معنا که آنها باید تصمیم بگیرند آیا تغییر اساسی در فعالیت فعلی خود ایجاد کنند یا خیر؟ آنها باید یک هزینه اولیه بزرگ بپردازند، به شیوهای که ممکن است فعالیتهای آینده را محدود کند. هنگام الگوسازی این تصمیمها، اقتصاددانان معمولاً تصور میکنند افراد آیندهنگر هستند و بهطور مداوم بهروز میشوند. با این حال، پیچیدگی این تصمیمات ممکن است به این معنی باشد که در عمل، افراد فقط یکبار بهطور کامل تصمیمات خود را بهروز میکنند و بر اساس تخمینها عده کمی از آنها پیوسته در حال بهروزرسانی تصمیماتشان هستند.
در اینجا یافتههای کلیدی آمده است:
نرخ ازدواج در میان کارکنان ارتش ایالاتمتحده در زمان قبل از خدمتشان بهشدت افزایش مییابد. مهاجرت همچنین با افزایش فرزندآوری مطابقت دارد، که نشان میدهد این ازدواجها احتمالاً برای بلندمدت در نظر گرفته شدهاند. این نتایج بینشهایی را در مورد اینکه چگونه تصمیمات مهم زندگی، مانند ازدواج، تحت تاثیر شرایطی مانند مهاجرت قرار میگیرد، مطرح میکند. در این مقاله، سوزان یک شوک بزرگ و چالشآفرین بر اقتصاد را با توجه به نقش موقعیت جغرافیایی بر تصمیم افراد بررسی میکند. او بیان میکند که جداییهای طولانیمدت یک سرباز ارتش از خانوادهاش یا مهاجرت چقدر میتواند در نرخ زندگی پس از ازدواج و آمار ازدواج نقش داشته باشد. او با تجزیهوتحلیل و مطالعه رویداد شروع میکند. اینجاست که متوجه میشود نرخ ازدواج کمی قبل و در دو ماه اول پس از مهاجرت بهشدت افزایش مییابد. پس شکل گرفتن کامل رابطه این هزینه کاهش مییابد. او تمام نتایج خود را بر اساس مولفههایی مثل منطقه مهاجرت، اندازه جمعیت بالقوه برای ازدواج، وضع مالی افراد
قبل از ازدواج، شرایط اقتصادی محلی، یا حتی مدت زمان خدمت یک سرباز ارائه میدهد. او پس از بررسی تمام این بخشها متوجه شد که بهطور کلی، مهاجرت چه برای کار، چه برای افزایش رفاه و چه برای خدمت سربازی در داخل ایالاتمتحده احتمال ازدواج را افزایش میدهد. این مهاجرت داخلی احتمال ازدواج را حدود 8 تا 14 درصد بهطور میانگین بالا میبرد. با پژوهش بر روی چندین نمونه موردی نیز مشخص شد که حتی بسیاری از مهاجرتها موجب افزایش نرخ فرزندآوری نیز میشود.
دیگر مقالات سوزان ریچاردسون
از دیگر مقالات کارتر میتوانیم به مقاله مشترک او با ویلیام اسکیمیهورن «آیا اطلاعات میتواند پساندازهای بازنشستگی شخصی را تغییر دهد؟ شواهدی از نامههای پستی مزایای تامین اجتماعی» اشاره کرد که در مجموعه مقالات AEA منتشر شده است و نقش بیانیههایی با محتوای مزایای تامین اجتماعی بر رفتار پسانداز بازنشستگی شخصی را بررسی میکند. از طریق سه آزمون طبیعی که بین سالهای 2011 و 2014 انجام شد، آنها به این پرسش رسیدند که آیا منتشر کردن بیانیههای مزایای بازنشستگی، میزان پسانداز افراد را در حسابهای بازنشستگی ارائهشده از سوی کارفرما تغییر میدهد یا خیر. این مطالعه هیچ تاثیر قابلتوجهی از این پستها بر رفتار پسانداز بازنشستگی افراد پیدا نکرد. یکی دیگر از مقالات سوزان کارتر «تاثیر استفاده از رایانه بر عملکرد تحصیلی: شواهدی از یک آزمایش تصادفیشده در آکادمی نظامی ایالاتمتحده» بود که کایل گرینبرگ و مایکل اس. او را در این پژوهش همراهی کردند.
در این مطالعه، پژوهشگران بهطور تصادفی دانشآموزان را در یک دوره مقدماتی اقتصاد سر کلاسهایی نشاندند که یا کار کردن با کامپیوتر را مجاز میدانستند، یا استفاده از رایانه را بهطور کامل ممنوع میکردند، یا اجازه میدادند فقط از تبلتهای روی میزها استفاده شوند. این مطالعه نشان داد دانشآموزان کلاسهایی که اجازه استفاده نامحدود از کامپیوتر را داشتند، در امتحانات پایانی بهطور قابلتوجهی در مقایسه با دانشآموزانی که در کلاسهایی حضور داشتند که کار با کامپیوتر در آنها ممنوع بود، عملکرد بدتری داشتند. بهطور خاص، نمرات امتحان نهایی دانشآموزان 18درصد از تخمین آنها کمتر بود. «تاثیر دور شدن از خانه بر حفظ کارمندان: شواهد در میان سربازان ارتش ایالاتمتحده» 2020 یکی دیگر از مقالات سوزان کارتر است. این مقاله حول علوم منطقهای و اقتصاد شهری میچرخد. در این مقاله سوزان با رایان دی. سویشر همراه شده است. آنها در این پژوهش نتیجهگیری میکنند که چگونه حرکت در جغرافیای داخلی ایالات متحده بر حفظ سربازان در ارتش ایالاتمتحده اثرگذار است. این مطالعه اثرات استقرار سربازان را در فواصل مختلف خارج از خانههایشان بررسی میکند. نویسندگان دریافتند سربازانی که در فاصله کمی از خانهشان مستقر هستند، در مقایسه با سربازانی که دورتر مستقر شدهاند، حدود چهار درصد بیشتر احتمال دارد که داوطلبانه از ارتش جدا شوند. این نشان میدهد که نزدیکی به خانه میتواند با ارائه فرصتها یا فشارهای بیشتر برای ترک خدمات، اثر قابلتوجهی بر میزان پایبندی آنها داشته باشد. به سراغ پژوهش جذاب و خواندنی دیگری از کارتر؛ «رئیس کیست؟ اثر رهبری قوی بر جابهجایی کارکنان»، که در مجله رفتار اقتصادی و سازمان در سال 2019 منتشر شد، میرویم. او در این پژوهش ویتنی دادلی، دیوید اس. لایل و جان اسمیت را با خود همراه کرده است. این مقاله به نقش رهبری قوی بر حفظ کارکنان میپردازد. با استفاده از دادههای ارتش ایالاتمتحده، پژوهشگران دریافتند که کیفیت رهبری بهطور قابلتوجهی بر نرخ حفظ کارکنان اثرگذار است. کارمندانی که از سوی رهبران قوی اداره و مدیریت میشدند در مقایسه با افرادی که رهبران ضعیفتری داشتند، بیشتر در موقعیتهای خود باقی میماندند. این مطالعه اهمیت رهبری موثر در کاهش جابهجایی و بهبود عملکرد کارکنان را برجسته میکند. «هیجان زیادی در مورد هیچ چیز؟ اثر وامهای روزانه بر اعضای نظامی»، یکی از قدیمیترین پژوهشهای سوزان کارتر است. شواهد نشاندهنده این است که چگونه وام روزپرداخت بر نتایج اعتبار و بازار کار در میان افراد ارتش ایالاتمتحده تاثیر میگذارد. این مقاله را سوزان کارتر به همراه ویلیام اسکیمیهورن تالیف کردهاند و در آن از چند رویکرد نوآورانه صحبت میکنند، از جمله تغییرات مقطعی در سیاستهای ایالتی، تنوع در مدتزمان پرداخت قسطهای یک وام و تحلیلهایی درباره استفاده از قانون ملی وامدهی که اثرات نامطلوب دسترسی به وام روزپرداخت را بر اعضای ارتش ایالاتمتحده با استفاده از این روشها نشان داد. این پژوهش نشان میدهد که ماهیت بحثبرانگیز وامدهی روزپرداخت -که بهطور بالقوه برای ارائه اعتبار سریع مفید است، اما به دلیل نرخهای بهره بالا پرمخاطره به حساب میآید-، بهطور قابلتوجهی به اعضای ارتش آنقدر که در گذشته فرض میشد آسیب نمیرساند. پژوهش دیگر سوزان «چه کسی خواهد جنگید- ارتش همه داوطلبان پس از 11 سپتامبر» که الکساندر ای. اسمیت و کارل ووتاشک در نوشتن این مطلب به سوزان کمک کردند، در سال 2017 در آمریکن اکونومیک ریویو منتشر شد.
این پژوهش به بررسی ترکیب ارتش ایالاتمتحده پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر میپردازد. نویسندگان به این نتیجه رسیدند که با پیشرفت جنگ در عراق و افغانستان، تعداد سربازان فعال ارتش که سفیدپوست یا از محلههای پردرآمد بودند، افزایش یافت. این گروهها همچنین مشاغل رزمی را بیشتر از همتایان خود انتخاب میکردند. در میان مردان، این مطالعه افزایش آسیبهای جنگی را برای سربازان سفیدپوست و اسپانیاییتبار نسبت به سربازان سیاهپوست و برای سربازان محلههای پردرآمد نسبت به سربازان محلههای کمدرآمد نشان داد. یافتهها حاکی از آن است که نیروی کاملاً داوطلبانه افراد غیرسفیدپوست را که متعلق به طبقات پایین اجتماعی-اقتصادی هستند بهطور نامتناسبی مجبور به جنگیدن در جنگهای آمریکا نمیکند.