ریاضت آبی
آیا سال 1402 سال آرامش آب است؟
از سال ۱۳۹۴، روز ۱۳ اسفندماه به عنوان روز ملی آب تعیین شده است. سال ۱۴۰۱ که هشتمین سال بزرگداشت روز ملی آب است، شعار روز ملی آب «ریاضت آبی؛ مشارکت همگانی، شتاب در تغییر» تعیین و اعلام شده است.
سالهاست که هشدار داده میشود که ایران در حال ورود به یک مرحله جدید اقلیمی است که چشمانداز آن را به کلی دگرگون خواهد کرد. کاهش منابع آبی که بخش اعظم آن به دلیل برداشت بیرویه از منابع آبی و بخشی از آن به دلیل تغییر اقلیم رخ داده است، وضعیت آبی در کشور را بسیار ناپایدار کرده و موجب شده نگرانی از کاهش ذخایر آبی و نگرانی از تاثیرات پایدار و بلندمدت کمآبی بر زیستبوم ایران، به نگرانی در مورد تامین آب روزمره حتی در کلانشهرها تبدیل شود و نگرانی بلندمدت درباره تنش آبی، به نگرانی کوتاهمدت در مورد مضیقه تامین آب حتی در زمینه آب مصرفی و روزانه، تبدیل شود.
واقعیت این است که همانگونه که بارها تاکید شده است چالش و مضیقه کمآبی، نهتنها زندگی وابسته به آب را با دشواری و چالشهای جدی مواجه خواهد کرد، بلکه این مضیقه روزبهروز عرصههای بیشتری از زندگی و حیات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و سراسر زیستبوم ایران را فرا میگیرد و به تدریج محدودیتها و نابسامانیهای جدیدی ایجاد خواهد کرد که کنار آمدن و کاهش اثرات منفی و پیامدهای ناگوار آن باید جزو اولویتهای اصلی برنامهریزی در کشور باشد.
گاهی برای نشان دادن وخامت شرایط و پیامدهای ناشی از خشکیدگی سرزمینی و کاهش مستمر و مزمن ذخایر آب و تانوانی طبیعت از جبران کمبود مزمن منابع و ذخایر آبی کشور و برای نشان دادن شرایط نگرانکنندهای که در انتظار کشور است، گفته میشود ایران در 20 سال آینده به یک بیابان خشک که در آن هیچ جنبندهای ساکن نخواهد بود، تبدیل خواهد شد، یا گاهی گفته میشود تا فلان سال در آینده ۵۰ میلیون ایرانی مهاجرت خواهند کرد. اما واقعیت این است که اینها پیشبینیها و تحلیلهای واقعبینانهای از آینده نیستند. البته که به دلیل کمآبی شرایط بدخیمی در انتظار ایران است، که این بدخیمی با ناتوانی از تامین آب روزانه همین حالا هم آغاز شده، اما این پیشبینیها در مورد مهاجرت میلیونها نفر از ایران به دلیل کمآبی، بر اساس تصوری منبعث از دوران گردآوری و شکار عنوان میشود که تصور میکند با کاهش امکانات زیستی و اقلیمی، مردمان یک سرزمین میتوانند به جایی مناسبتر، زایاترو بارآورتر کوچ کنند.
اما این تصور واقعیت ندارد. مردم ایران باید همینجا زندگی کنند؛ چه آبی باشد و چه نباشد. همانگونه که مردم سومالی و اتیوپی و چاد، وقتی خشکسالی تمامی ساحتهای زیست اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و امنیتی آنها را درنوردید، نتوانستند مهاجرت کنند و مانند اجداد باستانیشان به جایی پرآب کوچ کنند، مردم ایران هم با وجود چشمانداز نامناسب اقلیمی و در پی آن چشمانداز نگرانکننده اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که در صورت عدم تغییر در روندها و مدیریت منابع آبی و مدیریت مصرف در تمامی سطوح خرد و کلان پیشروی آنهاست، قادر به کوچ گسترده سرزمینی نیستند. در صورت عدم تغییر در حکمرانی آبی و تداوم روند فعلی در مصرف و مدیریت منابع آبی، چشماندازی که در انتظار مردم ایران است، ماندن و زیستن در این خشکیدگی فراگیر و بیآبی فرساینده است.
پس راهحل چیست؟ و در مقابل این وضعیت وخیم که در انتظار ساکنان فلات ایران است، چه باید کرد؟
آیا ریاضت آبی یک شعار است یا یک راهبرد مدیریتی و مشی رفتاری؟
اولینباری که در حوزه مدیریت آب ضرورت در پیش گرفتن راهبرد ریاضت آبی را به عنوان یکی از راهبردهای کلیدی در کنار ضرورت ارتقای تابآوری و ضرورت انطباق با تغییر اقلیم و کمآبی مطرح کردم، اواسط دولت یازدهم بود که سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی بهطور نسبی در حال ترمیم و بازسازی بود و مردم ایران به امید بهبود روندهای مدیریتی، بهطور نسبی آمادگی پذیرش راهکارهای سختگیرانه و کنار آمدن با راهبردهای دشوار مدیریتی را داشتند. راهبرد ریاضت آبی، هم به عنوان یک راهبرد مدیریتی در حوزه حکمرانی در سطح کلان، و هم به عنوان یک مشی رفتاری در سطح میانی و خرد با این هدف مطرح شد که از فرصت فراهمشده به واسطه ترمیم نسبی اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی، برای عملیاتی کردن اقدامات سختگیرانه در حکمرانی آبی -چه سطح خرد و چه سطح کلان- استفاده شود. اما دولت وقت اعمال برنامههای سختگیرانه و ریاضتمحورانه در حوزه حکمرانی آبی را به وقتی دیرتر و دیگر موکول کرد و چالش کمآبی روزبهروز حوزههای بیشتری را درنوردید تا امروز که به حوزه مصرف خانگی رسیده و چاره ریاضت آبی را نه به عنوان یک انتخاب، بلکه به عنوان یک الزام پیشروی مردم و نظام حکمرانی قرار داده است.
ریاضت آبی، تابآوری و انطباق با کمآبی سه راهبرد کلیدی برای حکمرانی آب هستند که در پیوند با یکدیگر میتوانند حکمرانی مناسب آبی را رقم بزنند و اجرای هریک از این راهبردها بدون پیوند با دو مقوله دیگر عملاً حکمرانی آبی را ابتر میگذارد و به نتیجه برنامهریزیشده منجر نمیشود.
در واقع ریاضت آبی روی دیگر انطباق با کمآبی است، یعنی برنامهها و راهبردهایی که با هدف ارتقای تابآوری و به منظور انطباق با کمآبی در سطوح سهگانه خرد، میانی و کلان مطرح میشوند، به میانجیگری راهبرد ریاضت آبی قابل اجرایی و عملیاتی شدن هستند.
برنامه ریاضت آبی همچون برنامه جامع انطباق با کمآبی، به منظور اثربخشی بیشتر در سه سطح قابل تعریف و عملیاتی شدن است:
الف- سطح کلان: تدوین سیاستهای سختگیرانه و ریاضتمحور در حوزه سیاستگذاری کلان
ب- سطح میانی: تدوین سیاستهای سختگیرانه و ریاضتمحور در حوزه مدیریت شهری
ج- سطح خرد: تدوین سیاستهای سختگیرانه و ریاضتمحور در حوزه سبک زندگی
اما سوال مهم این است که این برنامه جامع ریاضت آبی که به منظور ارتقای تابآوری و به عنوان یکی از راهبردهای انطباق با کمآبی مطرح میشود چه مختصاتی دارد و چگونه میتوان آن را عملیاتی کرد؟
آب مجازی
وقتی صحبت از آب به میان میآید، و نگرانی از آبی که به هدر میرود، مصرف میشود یا روزبهروز در حال کاهش است، توجه همه معطوف میشود به همین آبی که از شیرهای آب جاری است، یا در کشتزارهای سنتی غرقابی کشور در مسیر کرتها و لابهلای ردیفهای کشت گوجهفرنگی و هندوانه و خیار روان است.
اما واقعیت غیر از این است. مصرف آب، فقط محدود به آب مستقیمی که برای کشاورزی یا مصرف شهری مورد استفاده قرار میگیرد، نیست. توسعه دانش فنی در حوزه آب، مفاهیم جدیدی را وارد گفتمان آب کرده، که یکی از آنها مفهوم «آب مجازی» است، که به ویژه در شرایط کمآبی، به شدت بر مزیت نسبی تولید یک محصول تاثیر میگذارد. دانش جدید مدیریت آب میگوید برای فهم میزان مصرف روزانه آب در حوزههای مختلف مصرف شهری، صنعت، تجارت و تولید، و تعیین مزیت نسبی تولید و مصرف محصولات، و در یک کلام تدوین شاخصهای دقیق برای حکمرانی آبی، اندازهگیری و توجه به میزان آبی که بهطور مستقیم مصرف میشود کافی نیست و فاصله معناداری با میزان آب واقعی دارد که برای تولید هر محصول یا ارائه خدمات، مصرف شده است. در واقع مصرف آب، فقط به آب مستقیمی که برای کشاورزی، صنعت، تجارت یا مصرف شهری مورد استفاده قرار میگیرد، محدود نمیشود. بنابراین به منظور بهینهسازی مصرف و مدیریت منابع آبی، چه در تدوین برنامه جامع انطباق با کمآبی و چه در تدوین برنامه ریاضتمحور آبی، برنامه حکمرانی آبی نه فقط بر اساس مصرف مستقیم آب، بلکه بر اساس میزان مصرف آب مجازی قابل برنامهریزی است. آب مجازی چیست؟
آب مجازی عبارت است از مقدار آب مورد نیاز برای تولید کامل یک کالا یا یک فرآورده کشاورزی و معادل است با جمع کل آب مصرفی در مراحل مختلف زنجیره تولید.
مثلاً برای تولید یک عدد گوجهفرنگی با اندازه متوسط، 13 لیتر و برای تولید یک لیوان شیر حدود 200 لیتر و برای تولید یک شلوار جین، نزدیک به 11 هزار لیتر آب مصرف میشود. میزان آب مجازی برای تولید 100 گرم نان، حدود 130 لیتر و هر کیلوگرم برنج حدود سه هزار لیتر آب است. بنابراین، به عنوان نمونه، با دور ریختن 100 گرم نان، در حدود 130 لیتر آب، و با دور ریختن یک کیلوگرم برنج، در حدود سه هزار لیتر آب هدر خواهد رفت. در واقع دور ریختن هرگونه ماده مصرفی، با لحاظ اهمیت آب مجازی، در واقع هدر دادن آب محسوب میشود. این نکته وقتی اهمیت بیشتری مییابد که توجه کنیم مواد مورد استفاده انسان، فقط به خوراکیها محدود نمیشود و نابودی و از چرخه خارج شدن کالاهای غیرخوراکی مثل یک ورق کاغذ یا یک شلوار جین نیز در واقع هدررفت آب محسوب میشود، یا مثلاً با ورود یک تن سیب درختی به کشور، حدود 700 هزار لیتر آب مجازی وارد کشور میشود و برعکس با خروج هر تن سیب درختی از کشور در واقع 700 هزار لیتر آب از کشور خارج میشود.
بنابراین وقتی صحبت از ریاضت آبی به میان میآید، باید توجه داشت که ریاضت آبی نه صرفاً به مصرف خانگی و سطح خرد محدود میشود و نه اینکه صرفاً به معنی کاهش مصرف مستقیم آب است. برنامه جامع ریاضت آبی، برنامهای است که اول، از مصرف خانگی تا مصرف تجاری، صنعتی، کشاورزی را دربر میگیرد و به یک معنا ریاضت آبی باید هم در سطح خرد و هم سطح میانی و هم سطح کلان برنامهریزی و حکمرانی آب اعمال شود، و دوم، نهتنها در مصرف مستقیم آب، بلکه بر مصرف آب پنهان مجازی نیز باید ریاضت آبی در پیش گرفته شود. از اینرو ریاضت آبی نهتنها به معنی کممصرف کردن آب نیست، بلکه فقط شامل مصرفکنندگان خانگی هم نمیشود و بیش از مصرف خانگی، ریاضت آبی باید بر سیاستگذاریها و حکمرانی آبی اعمال شود و این سیاستهای کلان حاکمیت در حوزه کشاورزی، صنعت، تجارت و... هستند که باید ریاضت آبی در پیش گیرند.
مشی ریاضتمحور در سطح خُرد و شهروندی
در یک برنامه ریاضتمحور آبی، سبک زندگی باید متاثر از میزان آب مجازی محصولات باشد. انتخاب این سبک زندگی در دو بُعد ساده، شامل الگوی مصرف و الگوی غذایی میشود. بر این اساس، میتوان از مصرف کالاهایی که غیرضروریتر هستند اجتناب کرد و کالاهایی را که برای تولید آنها آب فراوانی مصرف شده با محصولاتی جایگزین کرد که آب مجازی کمتری در فرآیند تولید آنها به کار رفته است. دور ریختن یک کالا، فقط به معنای خارج کردن آن کالا از چرخه استفاده نیست، بلکه درواقع دور ریختن آب هم هست. تغییر بعضی از گزینهها در الگوی غذایی روزانه، یکی دیگر از مواردی است که در صورت داشتن اطلاعات درباره آب مجازی، این امکان را برای مردم عادی فراهم خواهد کرد تا میزان مصرف آب خود را در سطحی بسیار وسیع کاهش دهند و به حداقل برسانند. مثلاً اگر یک خانواده چهارنفره، یک شلوار جین را یک سال دیرتر روانه سطل زباله کنند یا نیمی از مصرف گوشت گاو یا گوسفند خانواده را با گوشت مرغ جایگزین کنند، در هر سال حدود 800 هزار لیتر آب مجازی کمتر مصرف کردهاند.
مشی ریاضتمحور در سطح کلان و سیاستگذاری ریاضت آبی بیش از سطح خرد و خانگی باید در سطح کلان و سیاستگذاری اجرا و عملیاتی شود. در صورت اعمال ریاضت آبی در حوزه سیاستگذاری کلان کشور، حوزه سیاستگذاری مجاب خواهد شد تا به شکل سختگیرانهای صنایعی را که در توسعه و بقای آنها آب پنهان فراوانی مصرف میشود با صنایع یا خدماتی عوض کند که نهتنها آب قابل توجهی در کشور ذخیره کند، بلکه از هدررفت آب هم جلوگیری کنند. در یک حکمرانی ریاضتجویانه آبی، سیاستگذاریها بیشتر به سمت واردات آب مجازی متمرکز خواهند شد تا صادرات آب مجازی. دو نکته را فراموش نکنیم:
در برنامه ریاضت آبی، کاهش مصرف آب شهری همانقدر اهمیت دارد که بازتعریف برنامههای بلندمدت صنعتی کشور.
نمیتوان ریاضت آبی را در کاهش مصرف خانگی خلاصه کرد و سیاستهای در حال اجرا در حوزه صنعت را نادیده گرفت. با لحاظ اهمیت آب مجازی، میتوان با مداخله دادن آن در سطح تصمیمگیری و سیاستگذاری، و با دگرگونی در سیاستهای واردات و صادرات کالا، کشاورزی و صنعت، بازنگری جامع در سیاستهای کلان در حوزه تجارت و صنعت سیاستهای سختگیرانه و ریاضتجویانه تجارت، کشاورزی، صنعت را اجرایی و عملیاتی کرد.
در سال «ریاضت آبی؛ مشارکت همگانی، شتاب در تغییر» فراموش نکنیم، برنامه ریاضت سختگیرانه و ریاضتجویانه آب را باید به شکل سختگیرانهای در حوزه کلان حکمرانی آب، در حوزه صنعت، کشاورزی، بازرگانی و دیگر حوزههای کلان حکمرانی اعمال کنیم؛ گرچه برنامههای سختگیرانه و ریاضتجویانه آبی باید از خانه آغاز شود.