مهار جریان کاهنده کارایی سرزمین
محمد درویش از اثر رفع تحریم بر بهبود وضعیت محیط زیست میگوید
محیط زیست ایران علاوه بر فشارهای ناشی از تنشهای طبیعی و اقلیمی با سوءمدیریت نیز همراه است. اما در کنار این دو مولفه مهم، بخش بزرگی از آسیبهای طبیعت در ایران ناشی از کاهش کیفیت تکنولوژی و دانش در ایران است و تحریم کشور به واسطه فشارهای ناشی از مخالفتهای غرب با برنامههای هستهای ایران بر این روند قهقرایی سایه انداخته است. به نظر میرسد با رفع تحریمها و ایجاد ارتباط مناسب با جهان و ورود دانش و تکنولوژی بتوان وضعیت مدیریت محیط زیست کشور را بهبود داد. آیا امضای برجام به سود محیط زیست ایران تمام میشود؟ محمد درویش کنشگر محیط زیست به این پرسش و پرسشهایی شبیه به این پاسخ داده و تاکید دارد که اگر حاکمیت خردمند باشد، از این فرصت استفاده کند و تعاملات خود را با دنیا بهبود ببخشد و به سمت ایجاد زیرساختهای پایدار و اجرای پروژههای بهتر، مثلاً ساخت هتلهای مطلوب برای جذب گردشگر، برود آن وقت ما میتوانیم خیلی بیشتر به آینده این کشور برای مهار جریانهای کاهنده کارایی سرزمین امیدوار باشیم.
♦♦♦
محیط زیست ایران وضعیت شکنندهای دارد که علاوه بر مشکلات طبیعی و مدیریتی، تا حد زیادی متاثر از تحریم و فقدان امکانات و تکنولوژی و دانش جدید در این حوزه است. به نظر میرسد امضای توافقنامه برجام بین ایران و کشورهای غربی و البته روسیه و چین و در نتیجه رفع احتمالی تحریمها، بتواند بخشی از فشار روی محیط زیست را بردارد. آیا چنین مسالهای امکانپذیر است؟
ما یادمان نمیرود وقتی برجام از سوی ایالات متحده آمریکا رد شد و دونالد ترامپ به صورت یکطرفه از توافق برنامه جامع اقدام مشترک خارج شد، چند پروژه بزرگ در سیرجان که برای ساخت نیروگاههای خورشیدی امضا شده بود و سرمایهگذاری مناسبی در این زمینه صورت گرفته بود، متوقف شد. از جمله این نیروگاهها یک نیروگاه 100مگاواتی تولید برق بود که انگلیسیها میخواستند آنجا راه بیندازند و بعد از خروج آمریکا متوقف شد. یکی از مهمترین موهبتهای اجرای برجام و رفع تحریمها برای محیط زیست ایران، سرمایهگذاری در پروژههای محیط زیستی بهخصوص استحصال انرژیهای نو است و اگر این اتفاق بیفتد و این فرآیند تسهیل شود میتواند کمک بزرگی به کاهش مصرف سوختهای فسیلی و کاهش تولید گازهای گلخانهای باشد. با توجه به اینکه دولت آقای رئیسی اعلام کرده است؛ میخواهد 10 هزار مگاوات برق از طریق انرژیهای خورشیدی تامین کند، لغو تحریمها میتواند به اجرایی شدن این هدف دولت کمک کند. همچنین بخش بزرگی از دلایل کندی ساخت تصفیهخانههای کشور نداشتن فیلترها و لوازمی است که به خاطر اعمال تحریمها معطل مانده بود. لغو تحریمها میتواند به رفع مشکل شیرابه و پسماند و مسائلی از این دست کمک کند و تصفیهخانههای کشور و مدیریت آب و فاضلاب بهتر انجام شود. همچنین ورود دستگاههای دیجیتال برای رصد و پایش ایستگاههای محیطبانی، فشنگهای بیهوشی و... میتواند برای محیطبانان ما فراهم شود و احتمال برخوردهای فیزیکی در طبیعت را کاهش دهد. امضای برجام و کاهش و لغو تحریمها میتواند وضعیت رفاه مردم را بهبود دهد و وابستگی معیشتی ساکنین روستاها و جوامع محلی برای قاچاق چوب، شکار بیرویه، کفزنی، گلهزنی، جمعآوری دانههای بلوط کاهش پیدا کند و کاهش این فشار بر طبیعت ایران میتواند دستاورد مهمی باشد. همه اینها میتواند دستاورد مهم شکوفایی اقتصادی ایران بعد از ماجرای برجام باشد. اما ما نباید فراموش کنیم که نمیتوانیم همه مسائل را به برجام گره بزنیم چون بزرگترین عامل تخریب محیط زیست ما پروژههای بزرگ دولتی بوده که اجرا شده است. در راس این پروژههای بزرگ دولتی میتوان به پروژههای انتقال آب و سدسازیها و استقرار صنایع آببر و انرژیبر اشاره کرد. همه اینها به دلیل تحریمها و کاهش توان اقتصادی دولت متوقف یا نیمه متوقف شده است. پیشبینی میشود با رفع تحریمها و احیاناً شکوفایی اقتصادی این پروژهها هم سرعت بیشتری بگیرد و تخریبهای گستردهتری متاسفانه دامان طبیعت ایران را بگیرد.
ابتدای صحبت به سرمایهگذاری روی تولید انرژی خورشیدی در ایران با توافق برجام و سپس توقف این پروژهها به خاطر خروج آمریکا از توافق، اشاره کردید. اگر امکانات و تجهیزات و سرمایهگذاری بعد از رفع تحریم صورت بگیرد و تکنولوژی به ایران وارد شود و انرژی خورشیدی تولید کنیم، منجر به کاهش مصرف سوختهای فسیلی خواهد شد. اثر این سرمایهگذاری بر زیرساختهای محیط زیستی و همچنین بر تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین در ایران چه خواهد بود؟
دولت تعهد کرده است که اگر تحریمها برداشته شود، به جای 4 درصد 12 درصد میزان انتشار گازهای گلخانهای خود را تا افق 2030 کاهش خواهد داد. این نکته مهم و موثری است. اگر ایران بتواند 10 هزار مگاوات برق از طریق نیروگاههای خورشیدی به دست بیاورد، یعنی نیاز به ساخت نیروگاههای حرارتی، سدهای برقآبی کم میشود. این عوامل مهمترین دلیل تولید گازهای دیاکسید کربن و متان هستند. کاهش این حجم از تولید گازهای گلخانهای بهخودیخود کمک بزرگی به پروژه جهانی مقابله با تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی است. بیشک قرار گرفتن ایران در این فرآیند میتواند به بهبود وضعیت اقلیمی کمک کند.
قاعدتاً با وجود تحریمهای شدیدی که علیه ایران و اقتصاد کشور وجود دارد، وابستگی زیادی به منابع طبیعی و منابع حیاتی از جمله منابع آب و خاک در ایران به وجود آمده است. یعنی مردم و حتی دولت به سمت مصرف منابع رفتهاند. اگر تحریم برداشته شود و برجام توافق شود آیا این چشمانداز وجود دارد که وابستگی در ایران به منابع آب و خاک کمتر شود و طبیعت ایران فرصت تنفس پیدا کند؟
دو نقطه امیدبخش در سیاستهای دولت ایران وجود دارد که میتواند جواب این پرسش را به خوبی بدهد. اخیراً رئیس دولت وقتی به شهر یزد رفت به جای اینکه نیروگاه یا کارخانه گندلهسازی افتتاح کند، اقامتگاه بومگردی افتتاح کرد. برداشتن تحریمها بعد از توافق برجام، یعنی ورود گردشگر بیشتر به ایران و رونق گردشگری یعنی کاهش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک. برداشتن تحریمها یعنی اینکه افزایش سرمایهگذاری بیشتر در حوزه استحصال انرژیهای نو صورت گیرد. همچنین میتوان انرژیهای جزر و مدی و همینطور انرژیهای زمینگرمایی را در دستور کار قرار داد و در کنار انرژیهای خورشیدی و انرژیهای بادی از این انرژیها استفاده کرد. اینها میتواند نکات امیدبخشی باشد. در نظر بگیرید رفتن به سمت تولید انرژیهای نو میتواند ساختوساز و سرمایهگذاری در حوزه تولید انرژیهای فسیلی را کاهش دهد. اگر حاکمیت خردمند باشد و از این فرصت استفاده کند و تعاملات خود را با دنیا بهبود ببخشد و به سمت ایجاد زیرساختهای پایدار و اجرای پروژههای بهتر، مثلاً ساخت هتلهای مطلوب برای جذب گردشگر، برود آن وقت میتوانیم خیلی بیشتر به آینده این کشور برای مهار جریانهای کاهنده کارایی سرزمین امیدوار باشیم. ما میتوانیم روند فزاینده نرخ بیابانزایی، خشک شدن تالابها و دریاچهها را متوقف کنیم. میتوانیم دوباره دریاچههای خود را احیا کنیم. دریاچههایی مثل گاوخونی، زایندهرود و... اگر احیا شوند، میتوانیم به رونق دوباره میهمانپذیر درجه یک ایران یعنی اصفهان امیدوار باشیم.
در صحبتهای شما به این موضوع اشاره شد اما به شکل مبسوطتر نیاز است توضیح دهید که اقتصاد ایران به دلیل کاهش دسترسی به خدمات، فناوری، دانش فنی بینالمللی، روابط بین دانشگاهها و مراکز آکادمیک به نوعی به بنبست در مدیریت و حفاظت از محیط زیست رسیده است. اگر فشار بر ایران برداشته شود آیا روابط ما در حوزه انتقال دانش بهخصوص در حوزه محیط زیستی بهبود پیدا میکند؟
خیلی امیدوار هستم که رفع محدودیتها و تحریمها بتواند منجر به انتقال دانش جدید و بهروز شود. خیلی امیدوار هستم که تبادل دانشجو و محیطبان و رنجرها اتفاق بیفتد بهخصوص با کشورهایی که در این زمینه تجربه دارند. ما جامعه جوانی داریم و قشر تحصیلکرده و استادان بسیار خوبی داریم و این سرمایه در تعاملات بینالمللی بهتر میتوانند خود را نشان دهند. بخش بزرگی از نارسایی تکنولوژیکی ما برطرف میشود. ما میتوانیم با رفع تحریمها به جای تولید خودروهای بنجلی که در کشور وجود دارد، به سمت ساخت خودروهای برقی حرکت کنیم. در واقع این میتواند منجر به تحول بزرگی در حوزه صنعت و اقتصاد کشور شود. میتوانیم به سمت ساخت دوچرخهها و موتورسیکلتهای برقی برویم و موتورهای کاربراتوری و دوزمانه را حذف کنیم. حذف این خودروها و موتورسیکلتهای آلاینده میتواند به سرعت به بهبود وضعیت آلودگی شهرهای بزرگ ایران در فصول سرد سال که وارونگی اتفاق میافتد کمک کند. در نهایت این تحولات میتواند به بهبود کیفیت زندگی شهری منجر شود. میتوان نسلهای جدید دوچرخههای هوشمند و اشتراکی را وارد کرد و کشور را به نوعی در استفاده از وسایل حملونقل غیرآلاینده پیشرو کرد. اینها همه میتواند از ثمرات امضای توافق برجام محسوب شود.
نکتهای که خیلی ضروری به نظر میرسد درباره آن صحبت کنیم، کشورهایی هستند که از نظر دانش و تکنولوژی مرتبط با مدیریت و حفاظت از محیط زیست مترقی هستند. ایران با چه کشورهایی میتواند وارد تعاملات دیپلماتیک در حوزه مدیریت محیط زیست شود؟
بهترین کشورها که عملکرد شایستهای در حوزه مدیریت محیط زیست دارند، کشورهای حوزه اسکاندیناوی هستند. کشورهایی مثل نروژ، فنلاند، سوئد، دانمارک و آلمان در اتحادیه اروپا. نیوزیلند در قاره اقیانوسیه، کره جنوبی در شرق آسیا و برخی از ایالتهای آمریکا عملکردهای درخشانی در مدیریت محیط زیست داشتند که میتوان با ارتباطات خوب با این کشورها از تجربه آنها و دانشاندوخته و انباشتشده آنها استفاده کرد.
وقتی رفع تحریمها اتفاق بیفتد و مثلاً برجام به توافق نهایی برسد، پیشبینی میکنیم که حمایتهای مالی از برخی پروژههای محیطزیستی اتفاق بیفتد. مثلاً پروژه حفاظت از یوز آسیایی نمونهای از پروژههای مورد حمایت نهادهای بینالمللی است. از سویی ممکن است محیط زیست بتواند بودجه بهتری از دولت دریافت کند و به اصطلاح در اولویت قرار بگیرد. به نظر میرسد شما نگرانیهایی دارید که رفع تحریم لزوماً منجر به اولویتدار شدن محیط زیست برای دولتها نمیشود و ممکن است دسترسی دولت به بودجه و پول ناشی از رفع تحریم به رونق گرفتن پروژههای ضدمحیطزیستی منجر شود. در این مورد میتوانید توضیح دهید؟
دولتها چون دنبال این هستند که رشد اقتصادی را در کوتاهمدت افزایش دهند و اشتغال ایجاد کنند و در نهایت کارشان منجر به جمع کردن رای شود، در حوزه محیط زیست سرمایهگذاری نمیکنند. چون سرمایهگذاری در حوزه محیط زیست سرمایهگذاری بلندمدت است و نتیجه دلخواه بهراحتی به دست نمیآید. نگرانی من این است که دولت سراغ یکسری پروژههایی برود که به سرعت بتواند اشتغال ایجاد کند. مثلاً پروژههای بزرگ سدسازی و کارخانههای فولاد و گندلهسازی و طرحهای انتقال آب از این دست پروژههای پرهزینه و بزرگ هستند. این پروژهها بهشدت میتوانند روند تخریب محیط زیست را افزایش دهند. دولت تا حالا اگر این کار را انجام نداده چون منابع مالی در اختیار نداشته است و اگر منابع مالی در اختیار بگیرد و فقط منافع چهارساله خود و جناح خود را در نظر بگیرد ممکن است در این دام بیفتد.
بسیاری از صنایع ایران فرسوده است. با این فرسودگی صنایع آلودگیهای محیط زیستی نیز قاعدتاً بیشتر میشود. از طرفی برای اشتغالزایی دولتها به سمت وابستگی بیشتر به منابع طبیعی حرکت میکنند. اگر این راه باز شود و منابع مالی وارد شود و امکان ورود تکنولوژی به کشور فراهم شود، آیا نمیتواند صنایع را بازسازی کند و منجر به کاهش آلودگی ناشی از این مشکلات برای مردم و محیط زیست شود؟
بحثی مطرح است که جوامعی به بهبود کیفیت محیط زیست اهمیت میدهند که غم نان نداشته باشند. یکی از مزیتهای رفاه اقتصادی این است که مجال شکلگیری طبقه متوسط را فراهم میکند. شاخص طبقه متوسط این است که بخشی از وقت خود را برای افزایش دانایی مصروف میکند و آن وقت میتوانیم امیدوار باشیم که این طبقه در ایران بتواند به نمایندگان در صحن بهارستان فشار وارد کند. از سویی احزاب سبز شکل بگیرد و کشور به سمت تابآوری در حوزه محیط زیست به عنوان یک ارزش انکارناپذیر راهبردی حرکت کند. اما تا موقعی که این طبقه شکل نگرفته باشد و همچنان همه درگیر غم نان باشند، خیلی نمیتوان امیدوار بود که روند به بهبود وضعیت جامعه ما منجر شود. اصولاً محیط زیست مساله جوامع توسعهیافته است. واقعیت این است که باید مردم جامعه درگیر غم نان نباشند تا تنوع زیستی برایشان اهمیت داشته باشد. به همین خاطر همیشه توصیه میشود ما باید به سمت روندی از رفاه برویم که مردم فراغت داشته باشند به موضوعات مهمتر زندگیشان از جمله محیط زیست فکر کنند. در چنین شرایطی که این اتفاق نیفتاده و مدام شاهد ریزش بخش حتی متوسط جامعه به زیر خط فقر هستیم، حضور شخصیتهای برجسته اجتماعی از جمله هنرمندان میتواند میانبری باشد تا همه دارایی محیط زیستی را از دست ندهیم. بنابراین یکی از امیدواریهای ما این است که بهتدریج با افزایش رفاه اقتصادی این مجال فراهم شود که مردم به اوقات فراغت خود بپردازند و به افزایش دانایی خود با مطالعه بیشتری که دارند کمک کنند و در نهایت مردمی که داناتر باشند قدر محیط زیست خود را بیشتر میدانند و حاضر هستند برای حفظ آن بیشتر هزینه کنند. اما یک واقعیت را نباید از یاد برد که با برداشتن تحریمها و ایجاد یک شرایط مناسب برای ورود گردشگر به کشور باید این آمادگی در زیرساختها و در ذهن مسوولان کشور به وجود بیاید و اندکی از سلبینگری و تفکرات بسته پرهیز کنند تا فرهنگ غنی مردم؛ تاریخ با شکوه و طبیعت زیبای ایران بدون اینکه درگیر حواشی ناشی از بستهتر کردن جامعه شویم، به جهان معرفی و اقتصاد کشور شکوفا شود و در نهایت با روشهای پایدار عملاً از وابستگی به اقتصاد نفتی و مصرف سوختهای فسیلی کشور کم شود و محیط زیست ایران بتواند روزهای خوبی در آینده داشته باشد.