جوکر در تهران
احساس نابرابری جامعه ایران را مستعد چه اتفاقاتی میکند؟
آیسان تنها: پرتاب بلوک سیمانی بر خودروهای رهگذر و نتیجه مرگبار آن به خودی خود خبری تلخ و تکاندهنده است. اما وقتی در کنار خبر آتش زدن خودروهای لوکس قرار میگیرد، میتواند شمایی ناخوشایند از شرایط اجتماعی شهرهای بزرگ در ایران به تصویر بکشد. تصویر شهرهایی که برخی شهروندانش به حاشیه رانده شده و به جنونی ویرانگر دچار شدهاند. موضوعی که تاد فیلیپس نویسنده و کارگردان هم در فیلم جوکر (2019) برای مخاطبانش به تصویر کشید. در این فیلم گروههایی از مردم شهر گاتهام در اثر مناسبات برآمده از ساختارهای حاکم، شدیداً احساس تبعیض و نابرابری میکردند. آنقدر که به خشونت و ویرانگری و حتی قتل روی آوردند. این تصویری است که با خواندن مصاحبه فرد سنگانداز اتوبان نواب تهران نیز در اذهان مخاطبان ایجاد میشود. او هم میگوید که «بعضی افراد جامعه حقش را خوردهاند» و معتقد است به او «ظلم» شده است. همچنین سوالی مطرح میکند مبنی بر اینکه چرا بعضی افراد خودرو دارند و بعضی دیگر نه؟ مجری برنامه اما آگاهانه یا ناآگاهانه تلاش دارد مساله را به یک موضوع فردی که راهحل روانشناسی دارد تقلیل دهد. از او میپرسد که به روانشناس مراجعه کردهای؟ او هم گرچه پاسخ میدهد «بلی» اما به نظر نمیرسد شیوع احساس تبعیض و نابرابری میان دهکهای میانی و پایین درآمدی و بروز واکنشهای خشن در اثر آن را بتوان صرفاً امری روانشناسانه تلقی کرد.
بر مردم ایران چه گذشت؟
مردم ایران در دهه گذشته با چالشهای بزرگی مانند تحریمهای اقتصادی بینالمللی روبهرو بودهاند. آمارها نشان میدهد که رشد اقتصادی دهه 90 تقریباً صفر بوده است و در واقع ما با افت قابل توجهی در سطح درآمد در کشورمان مواجه بودهایم. آمارهای مربوط به بودجه خانوار هم نشان میدهد که خانوادهها به سمت فقر بیشتر در حال حرکت هستند. اکنون شرایط اقتصادی کشور به گونهای است که بخش قابل توجهی از افراد فاقد شغل هستند و چشماندازی هم برای پایان دوره بیکاری خود ندارند. عدهای هم گرچه شاغل هستند اما درآمدشان کفاف حداقلهای زندگی را نمیدهد. بخش دیگری از جامعه هم که بیکار نیستند و فعلاً وضعیت نامناسبی ندارند، در هراس دائمی نسبت به آینده خود به سر میبرند. این وضعیت در حالی جریان دارد که هر از گاهی هم از پدیدههایی مانند باستیهیلز رونمایی و شکاف عمیق طبقاتی شکل گرفته در جامعه عریان میشود. اما نابرابری به خودی خود و وابسته به شدت و نوع آن شاید چندان محل اعتراض قرار نگیرد و حتی در مواردی مورد تجویز و توصیه برخی اقتصاددانان هم قرار گرفته باشد. به ویژه در مواردی که قرار است خلاقیت یا استعدادی را شکوفا کند. اما برای کشورهای نفتی مانند ایران که رشد اقتصادی آنها تا حدود زیادی مرهون فروش نفت است و در عین حال هم این دولت است که مسوولیت فروش و توزیع درآمدهای نفتی را عهدهدار شده، نابرابری شدید اقتصادی میتواند، انتقادهای شدیدی را به همراه داشته باشد. به این ترتیب همانطور که آمارهای ناخوشایندی از افراد درگذشته در شبهای سرد خیابانهای تهران منتشر میشود، سنگی هم از گوشه خیابانی پرتاب شده تا مغز زن یا مردی با ظاهر متمول را بشکافد.