مرگ نگهبانان ایران
چرا حافظان ثروتهای ملی پشتوانه حقوقی ندارند؟
جواد حیدریان: قتل فجیع دو محیطبان منطقه حفاظتشده «فیله خاصه» در استان زنجان که کشتههای حفاظت از محیط زیست ایران را به عدد 145 نفر در 30 سال گذشته رساند، بهانهای است تا فقدان و خلأ قانون در حفاظت از ثروتهای ملی بار دیگر بر سر زبانها بیفتد. قتل محیطبانان و جنگلبانان شبیه به قتل مرزبانان کشور است. مرزبانی که هدفش حفاظت از کیان ملی و تمامیت ارضی است. قتل محیطبانان که این سالها بهطور مکرر در ماههای مختلف رخ میدهد چرخهای نابسامان از انواع سوءمدیریت، فقدان قانون و مخاطرات طبیعی در کنار نبود امکانات و تجهیزات پیشرفته را نشان میدهد. محیطبانان اجازه حمل سلاح دارند. شکارچیان نیز با مجوز و بی مجوز سلاح در اختیار دارند. مرزبانهای طبیعت ایران اما یا کشته میشوند یا مجبور میشوند متخلفان را بکشند. این چرخه مرگبار و این ماشین کشتار انسان و حیوان سالهاست ادامه دارد و با همه جراحات وارده بر روح و روان جامعه محیط زیستی ایران هنوز راهحل مناسبی برای کنترل و مدیریت آن پیدا نشده است. محیطبان اگر بکشد متهم به قتل است و اگر ماشه را نکشد، کشته میشود!
در تازهترین مورد قتل محیطبانان، دو محیطبان در استان زنجان و در منطقه فیله خاصه کشته شدند. سازمان حفاظت از محیط زیست گفته است؛ مهدی مجلل و میکائیل هاشمی، ۱۶ فروردین به ضرب گلوله جنگی کشته شدند. فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان زنجان با بیان اینکه آهوان منطقه فیله خاصه هدف اصلی شکارچیان بوده است، گفت: از منازل این شکارچیان مقدار قابل توجهی گوشت آهو نیز کشف شده است.
از سوی دیگر در کنار 145 محیطبان کشتهشده باید به مرگ 21 جنگلبان کشور نیز اشاره کرد که در 30 سال گذشته در حین انجام ماموریت و در مقابله با غارتگران طبیعت کشته شدهاند. شکلگیری گارد حفاظت محیط زیست و اجازه حمل سلاح بدون پشتوانههای حقوقی و قضایی از مهمترین مشکلات این سالهای طبیعت ایران است. قتل 145 محیطبان در کنار قتل 500 شکارچی در طول 30 سال گذشته نشان میدهد طبیعت ایران بیش از آنکه به قانونی برای اجازه درگیری مسلحانه نیاز داشته باشد، به قانونی برای امکان تجهیز نیروهای حفاظت نیازمند است.
استاندارد نیرو برای حفاظت
بر اساس استاندارد جهانی باید در هر هزار هکتار یک محیطبان فعال باشد اما در ایران در هر ۱۲ هزار هکتار یک محیطبان وجود دارد که با این حساب تعداد محیطبانان ایران یکدوازدهم استاندارد جهانی است، این در حالی است که محیطبانان حفاظت از ۱۱ درصد از عرصههای طبیعی کشور را بر عهده دارند.
اهمیت حفاظت از طبیعت و حیات وحش آن در جهان روبهتخریب تا اندازهای است که روز سی و یکم جولای (۱۰ مرداد) سال ۲۰۰۷ مصادف با نخستین روز تاسیس اتحادیه جهانی رنجرها (محیطبانان) به عنوان روز جهانی محیطبان (world ranger day) نامگذاری شد تا یادآور ازخودگذشتگیهای افرادی باشد که جان خود را در راه حفاظت از گنجینههای طبیعی به خطر انداخته و در این راه کشته یا زخمی شدهاند.
بر اساس مطالعات صورتگرفته؛ در ایران محیطبانان حدود نیمقرن است که در عرصههای طبیعی کشور با عنوان مناطق حفاظتشده چهارگانه تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست، برای حفاظت از جان حیات وحش و گونههای زیستی موجود در آن تلاش میکنند. کشتار حیات وحش در همه دنیا وجود دارد و وضعیت محیطبانان در دنیا بهتر نیست، بهطوری که برخی آمارها نشان میدهد بیش از هزار محیطبان در جهان طی یک دهه گذشته جان خود را از دست دادهاند.
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست درباره وضعیت محیطبانان ایران و مقایسه آنها با کشورهای دیگر گفت: قطعاً در ایران کمبود محیطبان داریم؛ بر اساس استاندارد جهانی باید در هر هزار هکتار یک محیطبان باشد اما در ایران در هر ۱۲ هزار هکتار یک محیطبان وجود دارد که با این حساب تعداد محیطبانان ایران یکدوازدهم استاندارد جهانی است. سرهنگ جمشید محبتخانی افزود: برای جبران این کمبود مجوز استخدام محیطبان را برای ۱۰ سال متوالی و هر سال ۳۰۰ محیطبان اخذ کردیم که سال گذشته این تعداد محیطبان استخدام شدند اما با توجه به وسعت کشور به نظر میرسد باز هم با استاندارد جهانی فاصله داریم که برای جبران آن به نظر میرسد بهترین راه، استفاده از مشارکتهای مردمی است.
در حال حاضر محیط زیست ایران ۳۴۰۰ محیطبان دارد که ۲۷۰۰ نفر از آنها در پاسگاهها هستند. این تعداد محیطبان در ۶۰۴ پاسگاه در مساحتی حدود ۱۹ میلیون هکتار فعالیت میکنند، این اعداد به این مفهوم است که نسبت به قواعد سازمان محیط زیست در حال حاضر باید حدود هفت هزار محیطبان داشته باشیم.
آمارها از مرگ سخن میگویند
از سویی سازمان جنگلهای کشور نیز وضعیت نسبتاً مشابهی دارد. جنگلبان همانطور که از عنوانش مشخص است مسوول نگهداری و محافظت از جنگلهاست. هر چند مساحت جنگلهای ایران نسبت به دیگر عرصههای طبیعی کمتر است اما وضعیت جنگلبانان نسبت به محیطبانان بهتر نیست. برخی از آمارهای موجود از فعالیت حدود سه هزار جنگلبان در ایران حکایت دارد اما فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری میگوید: بر اساس استانداردهای رایج جهانی به ازای هر یک هزار هکتار جنگل بهطور متوسط یک جنگلبان وجود دارد اما در ایران در مقابل هر ۴۰ هزار هکتار عرصه طبیعی یک جنگلبان فعالیت دارد. در طول ۴۰ سال گذشته 21 نفر از نیروهای جنگلبان در حین ماموریت جانشان را از دست دادهاند. سوی دیگر این کارزار مرگ، شکارچیان و قاچاقچیان چوب هستند. وضعیت روبهتخریب طبیعت ایران و البته خلأ حفاظت در دوره بعد از انقلاب سبب شد، نزدیک به 90 درصد جمعیت حیات وحش در ایران در طول چند سال شکار شوند. اکنون بنا به برخی از آمارها، تنها ۱۰ درصد از جمعیت حیات وحش ایران باقی مانده است. این درصد از جمعیت باقیمانده حیات وحش در برابر حدود یک میلیون و ۸۰۰ هزار شکارچی قرار دارند.
همه اینها را باید در کنار آمارهای رسمی موجود از سلاح شکاری و غیرشکاری موجود در ایران بررسی کرد. محیطبانان زنجانی البته با سلاح جنگی کشته شدهاند که این خود نشانگر وخامت اوضاع است. بر اساس آمارهای منتشرشده دو میلیون اسلحه با مجوز در کشور وجود دارد. اما درکنار این آمار رسمی، یک میلیون اسلحه بدون مجوز نیز در دست مردم است که صاحبان آنها شوربختانه شکار میکنند. بنابراین حیات وحش ایران در برابر سه میلیون اسلحه آماده شلیک بیپناه است. پرسش بسیاری از فعالان محیط زیست این است که اگر این سه میلیون اسلحه را که دارای سهمیه سالانه صد عدد فشنگ هستند، در طبیعت رها کنیم، چه بر سر طبیعت ایران میآورند؟ بخشی از ۳۰۰ میلیون فشنگی که سالانه با تمدید مجوزهای حمل و نگهداری سلاح توزیع میشود، در اختیار کسانی است که شکارچی حرفهای هستند و برای کار در فصل مناسب، مجوز شکار درخواست میکنند. بخشی اما در اختیار افرادی است که برای تخلیه هیجانات ناشی از تیراندازی یا دسترسی به گوشت مجانی، سر از طبیعت درمیآورند و بهطور غیرقانونی اقدام به شکار میکنند.
لزوم پایان این جنگ خاموش
رئیس گروه محیط زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو، ضمن تسلیت شهادت محیطبانان زنجانی، بر لزوم تلاش برای پایان دادن به این جنگ خاموش در طبیعت ایران، به شیوهای منطقی و تاثیرگذار تاکید کرد. محمد درویش، در واکنش به خبر شهادت «میکائیل هاشمی و مهدی مجلل» دو محیطبان استان زنجان توسط شکارچیان غیرمجاز، بر لزوم شکلگیری عزمی همگانی برای پایان دادن به چنین وقایعی، تاکید کرد.
درویش در پیامی تاکید کرده است: «خبر شهادت محیطبانان منطقه فیلهخاصه زنجان، غم و تاسفی عمیق در روح و روانِ همه دوستداران محیطزیست ایران برجای نهاد. بهویژه شیوه شهادت آن دو عزیز و اصابت تیرخلاص به پیکر زخمی آنها نشان از درجهای از قساوت و خشونت دارد که تاکنون کمتر دیده شده است. یادمان باشد حدود ۱۶۰ محیطبان و جنگلبان را در طول چند دهه اخیر از دست دادهایم و این رقم در بین همه کشورهای جهان با توجه به جمعیت ایران و وسعت مناطق حفاظتشدهاش بیرقیب است. به نظر میرسد، روانشناسان، جامعهشناسان، مردمشناسان، حقوقدانان و صاحبنظران حوزه تعلیم و تربیت باید به میدان آمده و اجازه ندهند این جنگ خاموش و اعلامنشده در طبیعت ایران تداوم یابد. این بحران نشانه خطری جدی در کیفیت سلامت اجتماعی جامعه ایران است و این بیماری با مسلحتر شدنِ بیشتر محیطبانان یا با اعمال جریمههای سنگینتر حل نخواهد شد. به جای تبعیت از منطق چکمه یا سرنیزه باید بر مبنای فهم بومشناختی به حراست از زیستبوم وطن همت کرده و جامعه محلی را سوار قطار حراست از طبیعت وطن کرد و نه سنگانداز به مسافران و پاسداران قطار. در پایان از عموم دستاندرکاران رسیدگی به این مهم خصوصاً از مسوولان محیط زیست و دستگاه قضایی تقاضامندم در پاسداشت حرمت این شهدای عزیز و تسلای خاطر بازماندگان و خانوادههای این دو محیطبان بهحقپیوسته، بکوشند و مقصران و مسببان این جنایت هولناک را به اشد مجازات برسانند.»
اصلاح و اجرای قوانین حمایت از محیطبانان و جنگلبانان
جمعی از فعالان محیط زیست و طبیعت ایران، محیطبانان و جنگلبانان کشور در نامهای خطاب به رئیس مجلس شورای اسلامی و رئیس فراکسیون محیط زیست و همچنین عیسی کلانتری رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، خواستار اصلاح و اجرای قوانین حمایت از محیطبانان و جنگلبانان شدند.
در نامه آنها آمده است: از زمان ارائه طرح و تصویب لایحه حمایت از محیطبانان و جنگلبانان در مجلس محترم شورای اسلامی، کمتر از دو سال میگذرد. در ماده یک این لایحه تاکید شده بود که ماموران یگان حفاظت دستگاههای اجرایی از جمله محیط زیست و منابع طبیعی، در خصوص نحوه بهکارگیری سلاح، مشمول پوشش قانون بهکارگیری سلاح توسط نیروهای مسلح در موارد ضروری مصوب 18 /۱۰ /1373 میگردند، لیکن بنابر استثناهایی صرفاً بندهای ۱، ۲ و ۳ ماده ۳ قانون مذکور، جهت ماموران یگان حفاظت محیط زیست و جنگلبانی به تایید رسید. ضمن اینکه در سالهای اخیر تلاشهایی به منظور اجرای قوانین و لوایح یادشده صورت پذیرفته است، لیکن آزادی عمل شکارچیان و جولان آنان در عرصههای طبیعی و حفاظتشده، موارد مکرری از برخورد میان محیطبان و شکارچی را رقم زده است که در نبود حمایتهای قانونی از محیطبانان، فاجعههای تلخی را در پی داشته است.
همچنین در این درخواست آمده است: اشاره میشود که تاکنون بیش از ۱۴۰ نفر از محیطبانان کشور به درجه شهادت نائل آمدهاند که قریب به 30 درصد از این موارد، قتل به واسطه شلیک تیر جنگی بوده است؛ این در حالی است که محیطبانان به خاطر خلأهای قانونی نتوانستهاند از سلاح خود بهدرستی استفاده کنند. از دیگرسو محیطبانانی که در مواجهه با شکارچیان با رعایت ضوابط اقدام به شلیک یا بهکارگیری اسلحه کردهاند، بعضاً با محکومیتهایی از قبیل قصاص روبهرو شدهاند. در جدیدترین مورد در فروردینماه ۱۴۰۰، شکارچیان غیرمجاز در فصل زادآوری حیوانات، در منطقه حفاظتشده «فیله خاصه» دو تن از محیطبانان غیور به نامهای مهدی مجلل و میکائیل هاشمی را با استفاده از گلوله سلاح جنگی، به شهادت رساندند. از اینرو با توجه به موارد ذکرشده تقاضا دارد در خصوص پیگیری رفع نواقص قانونی و اجرای عملی لایحه حمایت از محیطبانان و جنگلبانان اقدامی محسوس صورت پذیرد تا دیگربار شاهد بروز چنین اتفاقات تلخی در کشور نباشیم؛ بدیهی است که حمایت مجلس محترم شورای اسلامی و سازمان محیط زیست و همت و جدیت دستگاههای اجرایی و نظارتی در این خصوص، موجبات دلگرمی محیطبانان و مردم دلبسته به محیط زیست را فراهم میآورد.