سیاهزخم
چرا مستندسازان دیر به اقتصاد رسیدند؟
جواد حیدریان: دوازدهمین جشنواره سینمای مستند ایران که با نام «سینما حقیقت» شناخته میشود، در میان استقبال فوقالعاده مردم در چند بخش ملی، بینالمللی، شهید آوینی، صنعت و معدن و... برگزار شد. استقبال از این جشنواره چنان برجسته است که شرکتکنندگان خارجی بیش از اینکه کیفیت تولیدات مستند بخشهای مختلف را ارزیابی کنند، از این همه علاقه مردم شگفتزده شدهاند. اگر بخواهیم مهمترین ویژگی جشنواره بینالمللی مستند ایران (سینما حقیقت) را در نظر نگیریم، باید نمایش چندین و چند فیلم مستند درباره چهرههای اقتصادی و البته مسائل مرتبط با اقتصاد را به فال نیک گرفته و البته آغاز به فعالیت بخش جنبی این جشنواره به نام بخش «صنعت و معدن» را به عنوان تحولی در رابطه سینما، بهخصوص سینمای مستند و حوزه اقتصاد ارزیابی کرد. حضور چند فیلم شاخص مثل «رئیسکل»، «همایون» و... در بخش مسابقه جشنواره سینما حقیقت؛ اهمیت نقد حرفهای از منظر محتوای اقتصادی و البته نقد فنی از منظر جاذبههای سینمایی را بااهمیت میکند. اما آنچه مهمتر است، حضور مردم و تاثیر آنها از سینمای مستند است که به نظر میرسد این اقبال عمومی، کار فیلمسازان مستند در حوزه اقتصادی را نیز حائز توجه و ناتوانی آنها در پرداخت مناسب سوژهها را مستحق سرزنش میکند. فیلم «رئیسکل» ساخته محمد مرعشی فرزند یکی از چهرههای سیاسی اصلاحطلب، که در مورد شخصیت اقتصادی و بااهمیتی مثل «محسن نوربخش» است، از این دست آثار است. شخصیتی جذاب و دارای مسوولیتی قابل توجه که اهمیت این فیلم را دوچندان میکند. از همه اینها مهمتر دسترسی فیلمساز به شخصیتهای مهمی مثل آیتالله هاشمیرفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و شخصیتهای سیاسی و اقتصادی بسیاری است اما منتقدان این فیلم معتقدند با تمام دسترسیها و امکانات، «رئیسکل » در شرایطی که کشور دچار چالش و بحرانهای ارزی و سوءمدیریت اقتصادی در حوزه مدیریت ارز است به رپورتاژی سیاسی برای حزب کارگزاران بدل شده است و کارگردان نتوانسته جذابیت و اهمیت شخصیتی چون محسن نوربخش را به مخاطبان سینمای مستند بنمایاند!
سوی دیگر اقتصاد و سینمای مستند ایران، میتواند معرفی یک فیلم بسیار نامتعارف و اجتماعی به نام «جوکر» یا «سیاهزخم» باشد. مستند جسورانهای که مساله بیکاری جوانان و مهاجرت و بزهکاری را در روایتی بیواسطه و غریب با مخاطب به اشتراک میگذارد. مستندی مولد فقر اقتصادی و فرهنگی که با دوربینهای دستی و موبایل و با کمترین امکانات فنی و در شهرستانی دورافتاده در شهرستان ممسنی استان فارس تولید شده است. فیلم حکایت چند جوان است که قصد دارند از هر طریقی شده پول به دست بیاورند و با این پول قاچاقی از ایران خارج شوند. این تصمیم دیوانهوار که با صحنهسازی تصادف و شکستگی واقعی اعضای بدن برای فریب دادن بیمه همراه است، لحظه به لحظه مستندنگاری شده و در نهایت فیلمساز یکی از غیرمتعارفترین و هولناکترین تولیدات سینمای مستند ایران را که شاید بتوان آن را حقیقت جامعه امروز طبقات پاییندست دانست، ساخته است اگرچه ممکن است خیلیها این «حقیقت» را برنتابند!