لبهای خشک ایران
بحران آب با ما چه خواهد کرد؟
روزی نیست که مقامات بلندپایه کشور از تبعات هولناک تنش شدید آبی و کاهشهای بلندمدت بارشها و در نتیجه کاهش منابع آب در ایران سخن نگویند. بسیاری معتقدند این نالهها دیر است و شاید نوشدارویی است بعد از مرگ سهراب اما گروه دیگری معتقدند با مدیریت درست در افقی بلندمدت میتوان بخشی از مناطق ایران را از خطر غیرقابل زیست بودن دائمی تا حدودی حفظ کرد. اما آنچه اکنون مسلم است، ایران در سال آینده وضعیتی به مراتب بدتر از امسال دارد.
جواد حیدریان: روزی نیست که مقامات بلندپایه کشور از تبعات هولناک تنش شدید آبی و کاهشهای بلندمدت بارشها و در نتیجه کاهش منابع آب در ایران سخن نگویند. بسیاری معتقدند این نالهها دیر است و شاید نوشدارویی است بعد از مرگ سهراب اما گروه دیگری معتقدند با مدیریت درست در افقی بلندمدت میتوان بخشی از مناطق ایران را از خطر غیرقابل زیست بودن دائمی تا حدودی حفظ کرد. اما آنچه اکنون مسلم است، ایران در سال آینده وضعیتی به مراتب بدتر از امسال دارد. وضعیتی که حالا نیز نسبت به سال گذشته بدتر است و شاخصهای بلندمدت بارش و دما نشان میدهد در هر دو شاخص وضعیت به مراتب خطرناکی ایران را تهدید میکند. دمای هوا افزایش مییابد و بارشها به مراتب کمتر میشود.
پژوهشگران معتقد به مدیریت سفتوسخت در مدیریت آب هستند. آنها بر پایه آمارهای منتشرشده از کاهش شدید بارشها و برداشتهای بیرویه ابراز نگرانی میکنند. حالا وزیر نیرو و رئیس سازمان محیطزیست و دیگر متولیان نیز جدیتر مساله را دنبال میکنند. این روند البته محصول 50 سال بارگذاری غیراصولی بر منابع حیاتی در ایران است. توسعه نامتوازن و نادیده گرفتن ظرفیت زیستی در ایران و نبود نگاه بنیادین به مساله آب سبب شده حالا خبرهای تلخ یکییکی از گرفتاری بیشازپیش ایران در بحران سرزمینی حکایت کند. بر اساس اعلام وزیر نیرو «در سه ماه ونیم گذشته فصل پاییز و زمستان در سال آبی ۹7-۹6 میزان بارشها در کشور به طور متوسط ۳۴ میلیمتر بوده که نسبت به سال قبل که سال نسبتاً خشکی بود، حدود ۳۷ درصد بارشها کمتر و نسبت به متوسط درازمدت حدود ۵۸ درصد کمتر است. در کل کشور در شرایط فعلی در ۴۷ سال گذشته خشکترین سال را تجربه کرده است و از نظر میزان بارندگی در بعضی استانها میزان بارندگی تاکنون نسبت به ۵۰ سال گذشته در خشکترین حالت قرار دارد.»
با این حال، برخی از پژوهشها نشان میدهند، ما در ایران، چیزی حدود 30 تا 40 درصد از بارشهای مورد انتظار را دریافت کردهایم. بررسیها نشان میدهد، در مناطق غرب و جنوب غرب کشور انتظار اینکه در پنج تا شش ماه آینده ما به بارش نرمال برسیم وجود ندارد. خوشبینانهترین تخمینها نشان میدهد، ما به حدود 70 درصد وضعیت نرمال یا بارش بلندمدت دست پیدا خواهیم کرد و سال آینده وضعیت خوبی نخواهیم داشت.
بیتردید آنچه امروزِ ایران را سبب شده و به استناد آمارهای مرکز ملی خشکسالی 96 درصد مساحت کشور را دچار وضعیت خشکیدگی بلندمدت کرده است؛ نهتنها وضعیت اقلیمی بلکه مدیریت ناصحیح و ناپایدار سرزمین بوده است. نبود سامانه آمایش سرزمین و لحاظ نشدن وضعیت شکننده اکوسیستمی در ایران در کنار نبود اطلاعات دقیق درباره کم بودن منابع آبی و کاهش چشمگیر بارشها و تشدید تغییر اقلیم در فلات مرکزی ایران، شرایط حاد امروز را فراهم آورده است. حالا پرسشهای فراوانی در این زمینه مطرح است. آیا راهحل فوری برای مقابله با مساله بغرنج آب وجود دارد؟ بحران آب در سالهای آینده چگونه خواهد بود. چگونه باید خود را برای مقابله با پدیده رو به خشونت کمآبی آماده کرد؟ در بلندمدت باید چه راهکارهایی را بهکار بگیریم که بتوانیم ایران را از این گردنه خطرناک زیستمحیطی نجات دهیم؟