شناسه خبر : 25544 لینک کوتاه

آب مهم‌تر است یا اشتغال؟

چرا وضعیت آب برای قانونگذاران و مردم نامشخص است؟

این روزها رسانه‌های کشور و فضای مطبوعاتی و مجازی همواره به مساله آب می‌پردازند و عمدتاً چالش‌های بخش آب را در کشور بر‌می‌شمرند. این موضوع البته مسبوق به سابقه است. اینجانب دست‌نوشته‌ای را از وزیر وقت نیرو در سال 1363 ملاحظه کرده‌ام که در آن به موضوع آب و به اصطلاح رایج امروزی (و البته اشتباه) آن بحران آب پرداخته شده است.

  محمدمهدی امینی/ پژوهشگر اقتصاد آب

این روزها رسانه‌های کشور و فضای مطبوعاتی و مجازی همواره به مساله آب می‌پردازند و عمدتاً چالش‌های بخش آب را در کشور بر‌می‌شمرند. این موضوع البته مسبوق به سابقه است. اینجانب دست‌نوشته‌ای را از وزیر وقت نیرو در سال 1363 ملاحظه کرده‌ام که در آن به موضوع آب و به اصطلاح رایج امروزی (و البته اشتباه) آن بحران آب پرداخته شده است. اگر این دست‌نوشته را اولین سند وجود تنش آبی در کشور بعد از وقوع انقلاب اسلامی بدانیم، بعد از آن و در سال‌های بعد نیز اسناد مشابهی در مراکز تصمیم‌سازی و تحقیقاتی کشور نظیر مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی و مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر شده که به این مساله پرداخته است. 

اما سوالی که پیش می‌آید آن است که خب چرا مساله‌ای که سال‌ها شناخته‌شده بوده و ابعاد آن مشخص بوده است، برای آن چاره‌اندیشی نشده است؟ البته این سوالی است که نگارنده نیز در پویش آن است و برای اینجانب نیز ابعاد مختلف آن شناخته‌شده نیست. البته با اتکا بر اسناد و مدارک موجود می‌شود برای این موضوع به دنبال علت گشت که ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی متفاوتی پیدا خواهد کرد. 

واقعیت ایران خشک و نیمه‌خشک

واقعیت آن است که ما (منظورم از ما، یعنی مردم، سیاستگذاران، قانونگذاران و مجریان قانون) نپذیرفته‌ایم یا نخواسته‌ایم بپذیریم که ایران در یک منطقه خشک و فراخشک قرار دارد. متوسط بارندگی بلندمدت سالانه  ایران (240 میلی‌متر) در مقایسه با متوسط بارندگی سالانه در کل جهان (800 میلی‌متر) خود بیانگر این موضوع است. گذشته این کشور مملو است از مدارک و طومارهایی که موید این موضوع است. 

از میان این مدارک تاریخی می‌توان به طومار شیخ بهایی در تقسیم آب زاینده‌رود، طومار فتحعلی‌شاهی در تسهیم آب مزارع رامجرد استان فارس و طومارهای امیرکبیر برای تقسیم آب رودخانه‌های کرج و جاجرود اشاره کرد.

اگر این واقعیت در کشور پذیرفته می‌شد،‌ طبیعتاً در ظرفیت‌سازی‌ها و برنامه‌های توسعه کشور به منظور ایجاد اشتغال، سهم بخش کشاورزی و صنایع آب‌بر کمتر دیده می‌شد. ایجاد اشتغال همواره برای دولت‌ها از اولویت زیادی برخوردار بوده است. کمااینکه امروز نیز اشتغال، اولویت اول برنامه‌های کشور را دارد. اما حقیقت تلخ آن است که ما برای ایجاد اشتغال همواره راحت‌ترین کار را انتخاب کرده‌ایم: منابع‌مان را هزینه و اشتغال ایجاد کرده‌ایم. به عنوان مثال در بخش کشاورزی، طبق گزارش منتشرشده از پروژه «ایران 2040» که در دانشگاه استنفورد از سوی تیمی از پژوهشگران برجسته خارج از کشور انجام شده است، توان زراعی زمین‌های کشاورزی ایران مورد ارزیابی قرار گرفت. طبق این گزارش، 6 /0 میلیون هکتار (4 /0 درصد) از زمین‌های ایران در دسته زمین‌های بسیار خوب برای کشاورزی، 6 /3 میلیون هکتار (2 /2 درصد) از زمین‌های ایران در دسته خوب، 8 /12 میلیون هکتار (9 /7 درصد) از زمین‌‌ها در دسته متوسط برای کشاورزی ارزیابی شدند و مابقی مساحت کشور (5 /89 درصد) در دسته‌بندی ضعیف، خیلی ضعیف، نامناسب و غیرقابل کشاورزی دسته‌بندی شده‌اند. اما در تمام برنامه‌های توسعه قبل و بعد از انقلاب اسلامی، به بخش کشاورزی به عنوان موتور محرکه اشتغال کشور نگاه شده است. 

 طبیعی است اشتغالی که از این مسیر ایجاد می‌شود، پایدار نخواهد بود و اثرات آن در آینده سبب کاهش رشد اقتصادی کشور خواهد شد کمااینکه امروزه نیز این اتفاق افتاده است. طبق گزارش بانک جهانی در سال 12016 از آنجا که آب یک پارامتر حیاتی برای تولید است، بنابراین کاهش ذخایر آب را می‌توان به عنوان کاهش رشد تلقی کرد. بسیاری از مناطق دنیا از جمله ایران کاهش نرخ رشدی به میزان 6 درصد GDP را تا سال 2050 تجربه خواهند کرد که به علت کاهش دسترسی به آب مورد نیاز در کشاورزی و همچنین کاهش سطح سلامت، درآمد و مالکیت، رشد منفی پایدار را برایمان رقم خواهد زد. سیاست‌های بد مدیریت آبی می‌تواند اثرات رشد منفی را تشدید کند در حالی که سیاست‌های خوب می‌تواند در یک مسیر طولانی این اثرات را خنثی کند. توجه کنید که این گزارش کاهش رشد اقتصادی در اثر کاهش دسترسی به منابع آب را امری محتوم عنوان کرده است؛ چه سیاست درست اخذ شود و چه سیاست غلط. تفاوت تنها در آهنگ اثر این پدیده بر اقتصاد کشور است.

چه می‌توان کرد؟

برای دستیابی به راه‌حل منطقی و پایدار برای حل مساله تنش آبی در کشور ابتدا لازم است چند اصل را به عنوان اصول اساسی بپذیریم: 

1- ایران در منطقه خشک و فراخشک در کره زمین قرار دارد و آب، یکی از مهم‌ترین نهاده‌های تولید است و در طرح‌های توسعه‌ای باید به عنوان مهم‌ترین پارامتر در نظر گرفته شود. 

2- تنش آبی در کشور ما ماحصل بیش از نیم‌قرن سیاستگذاری نادرست است. طبیعتاً مساله‌ای که طی نیم‌قرن در کشور ذره‌ذره ایجاد شده است، راهکار کوتاه‌مدت و ضربتی ندارد.

3- مساله آب دارای ابعاد مختلفی است؛ این ابعاد شامل بُعد مهندسی، بعد اجتماعی- اقتصادی، بعد اداری، سازمانی و حقوقی و همچنین بعد سیاسی و هیدروپولتیک است. پرداختن به هر یک از ابعاد به تنهایی نمی‌تواند کمک شایانی به حل این مساله کند. 

4- مساله آب یک مساله دینامیک و پویاست و مولفه‌های موثر بر آن هر زمان با شرایط محیطی تغییر می‌کند. بنابراین نمی‌توان این گونه عنوان کرد که مثلاً ما فلان کار را می‌کنیم و این مساله حل خواهد شد بلکه در طی تمام این مسیر مراقبت لازم است.

با توجه به موارد فوق، برمی‌گردم به سوالی که در تیتر این مقاله عنوان کرده‌ام: آب مهم‌تر است یا اشتغال؟! پاسخ من به این پرسش آن است که هر دو مهم است. 

در سال‌های اخیر به ویژه از زمانی که ستاد احیای دریاچه ارومیه به دستور رئیس‌جمهور آغاز به کار کرد، همواره در نشست‌‌های تخصصی این مساله عنوان می‌شد که در برخی نقاط کشور برداشت بی‌رویه از منابع آب به ویژه در بخش کشاورزی ضربات جبران‌ناپذیری به اکوسیستم طبیعی وارد کرده و سبب شده است که کشاورزی نیز از رونق بیفتد. 

راه‌حلی که عنوان می‌شد استفاده از طرح «نکار» بود. این طرح به این معنی بود که به کشاورزان به ازای درآمد‌شان از محل کشاورزی یارانه پرداخت کرده و از آنان درخواست شود که فعالیت کشاورزی‌شان را متوقف کنند. اما این طرح با اینکه در نگاه اول جذاب به نظر می‌رسد، اما ابعاد اجتماعی و سیاسی در آن مغفول مانده است. 

بررسی‌‌های اینجانب در این خصوص و بررسی تجارب سایر کشورها در این زمینه نشان می‌دهد قدم اول برای کاهش تنش آبی در کشور، کاستن فشار و استرس از روی منابع آبی است. این مهم نیازمند اجرای طرح‌های توانمندسازی محلی است. مهم‌ترین اهدافی که در توانمندسازی محلی مدنظر قرار می‌گیرد شامل

1- بهینه‌سازی فعالیت‌های کشاورزی و 2-ایجاد اشتغال جایگزین با در نظر گرفتن شاخص‌های توسعه پایدار است. 

در طرح‌های توانمندسازی محلی ضمن در نظر گرفتن ظرفیت‌های محلی و منابع طبیعی نسبت به راه‌اندازی کسب‌وکارهای جایگزین اقدام می‌شود. تجارب گذشته در این بخش نشان داده است اثرات اجرای این طرح‌ها تاثیرات شگرفی در امرارمعاش جوامع محلی و کاهش فشار و استرس روی منابع آبی کشور داشته است. 

پی‌نوشت:
1- High and Dry, Climate Change, Water, and the Economy, World Bank Group, 2016

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها