گامهای حساب شده واشنگتن
پیامدهای خروج آمریکا از برجام در گفتوگو با مهرداد عمادی
مهرداد عمادی میگوید: نگاه نمیکنیم که آیا ما ابزارهای مدیریت، ابزارهای انتقال منابع تولید و ابزارهای تصمیمگیری را در اختیار دولت گذاشتهایم یا نه، ما این کار را در ایران نکردهایم. نمیتوانیم بگوییم تمام صدمات اقتصاد ما متوجه آن طرف است؛ بله، طرف مقابل خیلی زیاد مقصر است اما بخشی از این هزینهها را ما خودمان ایجاد کردهایم.
خدیجه غبیشاوی: «مهرداد عمادی» مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا نظرات متفاوتی درباره برجام دارد و برخلاف اغلب تحلیلگران میگوید که دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا گامهای حسابشدهای درباره این توافق هستهای در جهت ابطال یا کماثر کردن آن برمیدارد. عمادی معتقد است: در واقع ترامپ هر سه ماه برای تعمیق شکاف در میان کشورهای اروپایی فرصت خریده است، فرانسه تاکنون به تلاشهای آمریکا پاسخ مثبت داده است. من با یک مسوول فرانسوی صحبت کردم و تایید کرد و گفت که بله، فرانسه در برخی موارد موضعش تندتر شده است، ترامپ اکنون در حال تشدید فشار بر دیگر متحدان اروپایی خود است، حتی بریتانیا نیز تایید کرده است که تحت فشار یکی از وزرای رده اول کابینه این کشور از برجام حمایت کرد و این وزیر شرط ادامه حضور خود در کابینه را منوط به ادامه تایید و حمایت از برجام کرده است و کابینه بریتانیا تمایلی به ایستادن در مقابل آمریکا ندارد. اما نکتهای که در این زمینه وجود دارد این است که کمیته جدید بررسی تحریمها در آمریکا برنامهریزیهای ریاضی در زمینه برجام داشتهاند و من دیدهام که هر زمان که برجام از سوی ترامپ تایید شده با تهدید جدیدتری نیز همراه بوده است.
♦♦♦
تحلیل شما از فضای بیم و امید تایید برجام از سوی رئیسجمهور آمریکا هر سه ماه یکبار و پیام آن برای اقتصاد ایران چیست؟
رفتار ترامپ در قبال برجام در مهلت ماه ژانویه اصلاً دور از انتظار نبود. در حقیقت باید گفت که انگیزه ترامپ در اینگونه رفتارها و تصمیمگیریها در قبال ایران و برجام بر پایه چماق و هویج نیست بلکه بر پایه چوب و چماق است.
ترامپ با این رفتارها و تصمیمگیریها به دنبال این نیست که با ایران به تفاهمی برسد و حتی شرطهایی که ضمن تایید برجام مطرح کرده است نیز با این آگاهی عنوان شده است که شامل شرطهایی باشند که پذیرفتن آن برای ایران ممکن نباشد چراکه این موضوع میتواند مقدمهای برای باز کردن راه برای یک پروژه بسیار بزرگتر درباره ایران باشد.
در این راستا اصلاً تعجبآور نیست اگر پنج ماه پیشرو را به یاد بیاوریم، زمانی که ترامپ نشستی با هیاتی از عربستان سعودی داشت و در این نشست همان حرفهایی را که در نشست ایپک زده بود تکرار کرد، سخنانی از این دست که ایران یک تهدید برای ادامه حیات ما و ادامه حیات متحدان ایالات متحده آمریکاست. تصور و باوری که از سوی ترامپ درباره ایران در ماههای اخیر وجود داشته در واقع همانند حرفهایی است که در تلآویو و عربستان در سالهای اخیر گفته شده و همواره عنوان میکنند که نمیشود با ایران و سیستم این کشور کار کرد یا این سخن که تلآویو و ریاض همواره این موضوع را مطرح میکنند که امکان همکاری و هیچگونه مذاکرهای با ایران وجود ندارد چراکه تهران شرطهای اصلی درباره بازنگری در رفتار و سیاستهایش را نمیپذیرد.
ترامپ اکنون در شرایطی قرار دارد که به نوعی در بنبست است اما ممکن است سه ماه دیگر در این شرایط نباشد آن هم به این شرط که فرآیندی سازنده در زمینه برجام هم از سوی ایران، هم از سوی اروپا و هم از طرف کنگره آمریکا در پیش گرفته شود که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.
اگر نگاهی به تجربه آمریکا از 1995 تا 2007 بیندازیم میبینیم که این کشور تحریمهای ایران را در این سالها بسیار شدید کرد؛ تا سال 2007 که اروپا به این تحریمها و فشارها علیه ایران پیوست و شرکتهای اروپایی پذیرفتند که از ایران خارج شوند، در این زمان یعنی از سالهای 1995 تا 2007 مشخص شد که تحریمهای یکجانبه از سوی آمریکا علیه ایران در بهترین شرایط یک تهدید و با هدف کم کردن اشتیاق برای کار کردن با ایران است و این تحریمها هیچگاه به محاصره اقتصادی نمیرسد اما اگر از 2007 به بعد را نگاه کنید میبینید که پس از خروج شرکتهای اروپایی از ایران و پیوستن اروپا به تحریمهای ایران، تحریمها علیه ایران بعد جهانی پیدا میکند و هزینه آن برای اقتصاد ایران بسیار سنگین شد. آخرین صحبت ترامپ که عنوان کرد این توافق را امضا میکند در واقع به این معناست که او به دنبال آن است که نشان دهد واشنگتن در قبال برجام و جهان حسن نیت دارد اما این ایران است که با جهان همکاری نمیکند.
در واقع شما بر این باور هستید که گامهای ترامپ در قبال برجام کاملاً حسابشده است؟
بله، اما میخواهم یک چیز را یادآوری کنم، البته برای ایران و شما نه، بلکه برای غرب قصد دارم این یادآوری را انجام دهم، آن هم این است که اگر نگاه کنیم در این سه ماهه تایید توافق هستهای ایران از سوی ترامپ، هربار که امضا شده است دولت ترامپ موفق شده است تردیدها و شکافها را در اروپا بیشتر کند، اولین بار دیدیم که رئیسجمهور فرانسه و نخستوزیر بریتانیا و آلمان میگفتند که برجام باید تایید شود، و برجام دستاورد بزرگی برای جهان و منطقه و در زمینه تلاشهای دیپلماتیک است که در نتیجه گفتوگو - نه راهحل نظامی - کسب شده است. نه هزینهای برای حملهکنندگان داشته و نه خرابی برای ایران به همراه داشته است و در مقابل به حلوفصل یک بحران منجر شده است. اما در موارد بعدی با رفتوآمدهایی که میان سعودیها و اسرائیل با کشورهای اروپایی صورت گرفت دیدیم که فرانسه به تدریج از این روند جدا میشود و برای اولین بار مطرح میکند که بله ما برجام را تایید میکنیم اما برنامه موشکی و رفتارهای منطقهای ایران برای ما غیرقابل تحمل است و آن را نمیپذیریم و به گونهای تمام صحبتهای آمریکا را طور دیگری مطرح میکنند.
اگر ما این خط زمانی را دنبال کنیم درمییابیم که این اظهارات فرانسه در پی چند قرارداد بزرگ این کشور با کشورهای حاشیه خلیجفارس در زمینه فروش تسلیحات نظامی عنوان میشود. بخشی از این قراردادهای نظامی نیز شامل ارسال مستشاران نظامی برای آموزش و ارائه خدمات مستشاری است.
زمان امضای دوم که رسید دیدیم که فرانسه گفت ما خواستار گفتوگو با ایران درباره برنامه موشکی و حضور ایران در منطقه هستیم. میبینیم که رفتار فرانسه تا اندازهای تغییر میکند و در همین راستا توتال شروع به تغییر رفتار و ابراز عدم تمایل میکند.
مارس گذشته من در پاریس بودم و با برخی از مسوولان پاریس دیدار داشتم، این تغییر را میشد در مواضع و رفتارهای مقامات این کشور دید، وقتی زمان به امضای بعدی ترامپ نزدیک میشد دیدیم که آقای ترامپ در خود آلمان هم مقداری در نگاه به برجام بازنگری کرد بدین گونه که میگویند برجام خیلی خوب است و ما تاییدش میکنیم اما، و این برای اولین بار است که آلمان اما میآورد و میگوید که برنامه موشکی ایران برای ما نگرانکننده است.
در همین زمان و به فاصله چند روز از این اظهارنظرها از سوی مقامات اروپایی چند مصاحبه از سوی چند مقام ایرانی داشتیم که عنوان میکردند ما این موشکها را داریم که فلان برد را دارند و...، باید گفت که یادآوری همواره این موضوع که ما پروژه موشکی داریم ضرورتی ندارد. چراکه پروژه موشکی ما دفاعی است و هیچ ایرانی با افزایش توان دفاعی کشور مخالفتی ندارد. اما معتقدم نباید به گونهای سخن بگوییم که این پروژه دفاعی تهدید تلقی شود. چراکه ایران نمیتواند از نظر عملی حتی اگر امکانات آن را هم داشته باشیم تهدیدی برای اروپا باشد. طرف مقابل و ناتو آنقدر نیروی مقابله با ایران را دارند که هیچگاه ایران به سمت این گزینه نخواهد رفت.
ترامپ از این فرصت برای کماثر کردن برجام استفاده کرده؟
در واقع ترامپ هر سه ماه برای تعمیق شکاف در میان کشورهای اروپایی فرصت خریده است، فرانسه تاکنون به تلاشهای آمریکا پاسخ مثبت داده است. من با یک مسوول فرانسوی صحبت کردم و تایید کرد و گفت که بله، فرانسه در برخی موارد موضعش تندتر شده است، ترامپ اکنون در حال تشدید فشار بر دیگر متحدان اروپایی خود است، حتی بریتانیا نیز تایید کرده است که تحت فشار یکی از وزرای رده اول کابینه این کشور از برجام حمایت کرد و این وزیر شرط ادامه حضور خود در کابینه را منوط به ادامه تایید و حمایت از برجام کرده است و کابینه بریتانیا تمایلی به ایستادن در مقابل آمریکا ندارد.
اما نکتهای که در این زمینه وجود دارد این است که کمیته جدید بررسی تحریمها در آمریکا برنامهریزیهای ریاضی در زمینه برجام داشتهاند و من دیدهام که هر زمان که برجام از سوی ترامپ تایید شده با تهدید جدیدتری نیز همراه بوده است. انگیزه این سه ماه به سه ماه تاییدکردنها در قبال ایران نیز نگه داشتن کشور ما در اتاق انتظار بوده است. این اتفاق تاثیر منفی بین 14 تا 27درصدی بر اقتصاد کشور داشته است، از سوی دیگر استفاده از ظرفیت تولید نیز حدود 30 درصد منفی بوده است. چراکه در یک سال اخیر نگرانیها را افزایش داده و تمایل به واردات را بیشتر کرده است. از سوی دیگر روی روند تحویل مواد اولیه برای ماشینآلات تولیدات صنعتی نیز تاثیر منفی داشته و این تحویل با کندی همراه بوده است، اثری که از نظر آماری صدمه سنگینی به تولیدات زده است. اثر این بیم و امیدهای سهماهه همچنین بر روی کار مدیران نیز منفی بوده و افق مدیریتی کوتاه شده است و برنامهریزی برای پیشرفت و رقابت کمتر شده و درآمد کارگران را پایین آورده است. در حقیقت این سهماه سهماه تاییدکردنها در چارچوب امتیاز دادن به اروپا یا ایران و تایید برجام نیست بلکه ترامپ به دنبال آن است که اجماعی علیه ایران ایجاد کند و شکافی در میان کشورهای متحد اروپایی خود به وجود آورد، تاکنون در رابطه با فرانسه موفق بوده اما در قبال بریتانیا و آلمان موفق نبوده اما درون کابینه بریتانیا شکاف ایجاد کرده است، در هر صورت همراهی کشورهای اروپایی با ترامپ مشکل جدی ایجاد خواهد کرد.
اینها را وقتی کنار هم میگذاریم میبینیم که این سهماههها منجر به افزایش عدم اطمینانها درباره ایران شده است که موفق بودهاند و من اینها را روی میز واشنگتن و لابیهایی که این کشور را تحریک میکنند میگذارم، اما میبینیم که ما در داخل کشور نیز نتوانستیم بسیاری از کارها را به درستی انجام دهیم، در سال 2015 پیشبینی شده بود که ایران میتواند در نتیجه برجام 270 درصد میزان سرمایهگذاری جهانی را در صنعت کشور افزایش دهد، در مقابل اما ما فقط توانستیم 45 درصد این سرمایهگذاری را افزایش دهیم یعنی از یکششم هم کمتر؛ یعنی ما توانستیم کمتر از 15 درصد از استعداد و توانایی طبیعی برای جلب سرمایهگذاری استفاده کنیم.
ما باید پیش از آمدن ترامپ و در کنترل گرفتن شرایط این اقدامات را صورت میدادیم. این کار را نکردهایم و این را میگذاریم روی میز خودمان در ایران که به دلیل کمکاری ما بوده است؛ بلکه جاهایی که میتوانستیم شرایط کاری را بهبود دهیم، میتوانستیم سیستم بوروکراتیک را ساده کنیم و انحصارها را در واردات کمتر کنیم که امکان توزیع داخلی بیشتر شود اینها را ما به خوبی انجام ندادهایم. نمیشود این موضوع را فقط بگذاریم روی میز دولت، چراکه دولت فقط بین 40 تا 45 درصد از منابع اقتصادی را در اختیار دارد.
مثل اینکه کسی را بگذاریم روی صندلی راننده و ترمز را از او بگیریم و به دست یکی از مسافران عقب ماشین بدهیم و فرمان را هم به دست مسافر صندلی مجاور بدهیم، چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم که بدون فرمان و ترمز کاری از پیش برود و ماشین را کنترل کند. درست است که روی صندلی راننده نشسته و از بیرون هم همینطور دیده میشود اما فرمان اصلی و ترمز دست او نیست و نمیشود هر زمان که ماشین منحرف میشود راننده را مسوول این موضوع بدانیم.
آیا ما ابزارهای مدیریت، ابزارهای انتقال منابع تولید و ابزارهای تصمیمگیری را در اختیار دولت گذاشتهایم یا نه. ما این کار را در ایران نکردهایم. نمیتوانیم بگوییم تمام صدمات اقتصاد ما متوجه آن طرف است؛ بله، طرف مقابل خیلی زیاد مقصر است اما بخشی از این هزینهها را ما خودمان ایجاد کردهایم.
قرار بود برجام منجر به ایجاد پل ارتباطی میان ایران و غرب شود اکنون تهران باید چه مسیری را در پیش بگیرد که صدمه کمتری ببیند؟
دقیقاً اگر این پل ایجاد میشد که ما نمیتوانستیم آن را انکار کنیم، این موضوع مقدار زیادی از سرمایهگذاری را در ایران نهتنها آسانتر میکرد، بلکه شتاب آن را هم بیشتر میکرد. اجازه دهید من یک پاراگراف از توضیحات اتحادیه اروپا را در این مورد بخوانم که تیتر آن به این شکل است: «اهمیت مشارکت با شرکتهای اروپایی برای اقتصاد ایران»؛ «برای اقتصاد ایران اگر این توافقات که همه به بخش الکترونیک، خودروسازی، راهسازی و انرژی (فاز 3 تا 18 پارس جنوبی) منتهی میشود، انجام شود، ارزش افزوده در اقتصاد ایران تا سال 2018، معادل 50 درصد بالا خواهد رفت.» در بخش دیگری از این مقاله آمده است که «مهمترین دستاورد برجام این است که سرمایهگذاری در ایران از سوی شرکتهای خارجی، در فاصله زمانی تا 2020 چیزی حدود 55 تا 90 میلیارد یورو خواهد بود. با توجه به نیروی کار ارزان و مهندسانی که کیفیت آنها بالاترین کیفیت در جنوب اروپا و جنوب غرب آسیاست، امکان انتقال کارگاههایی مانند تعمیر کشتی، هواپیما، راهآهن، برای بازسازی آنها در ایران، رقابتپذیری اقتصاد ایران را تا 30 درصد بالا خواهد برد و هزینه این کارها را برای شریکهای اروپایی تا 50 درصد پایین میآورد.» اینها ارزیابیهای برد-برد خود اروپاییهاست که طبعاً اگر آن اعتماد شکل میگرفت، این برنامهها میتوانست تحقق پیدا کند.
خروج آمریکا از برجام به نفع ایران خواهد بود یا خیر؟
من تصور میکنم، نگاهی که ما باید آن را دنبال کنیم این است که به منبع و جغرافیای سرمایهگذاری خارجی در ایران باید تنوع بدهیم. من این پیوند زدن را به یک یا دو اقتصاد که چین، روسیه، کره یا ژاپن باشد مناسب نمیدانم. ما به تحول اقتصادی نیاز داریم که این ریسک را برای ما تحملپذیرتر میکند و با توجه به صحبتهای رهبر انقلاب پیش از برجام که اعلام کردند شکنندگی اقتصاد ایران باید برطرف شود، به نظر من ما در این خصوص در ایران کم کار کردهایم. بخشی از سخنان اخیر آقای روحانی که اعلام کردند اگر میخواهند از برجام بروند، صحیح است. جز مساله بوئینگ ما دادوستد دیگری با آمریکا نداشتیم. اما در بخش دیگر من همسو با نظر آقای روحانی نیستم، آمریکا هنوز بزرگترین اقتصاد دنیاست و در عین حال هم زورگوترین کشور در دنیاست. خارج شدن آمریکا از برجام، تا اندازهای قید و بندها و آن قلادههایی را که برجام بر گردن جنگطلبان و مشکلسازان انداخته است برمیدارد. برجام یک قرارداد بینالمللی است که آمریکا و رئیسجمهور این کشور آن را امضا کرده است. برداشتن تحریمها، آزادسازی پولهای ما و... دستاورد کوچکی نبود. هرچند که برخی اکنون در تهران برجام را از نظر اهمیت زیر پا گذاشتهاند و از روی آن رد میشوند، اما برجام به عقیده من مهمترین دستاورد جمهوری اسلامی ایران از زمان پایان جنگ با عراق تاکنون است، هرچند که برخی ممکن است به خاطر این نظر به من توهین کنند و ناسزا بگویند و حاضرم آن را بپذیرم. اما ما نمیتوانیم اجازه دهیم که آمریکا بخواهد این توافق را پشت پا بیندازد و بگوید چون قواعد بازی مورد پسند من نیست، از آن خارج میشوم.