رنج پیری
آیا افزایش جمعیت سالمند در ایران به یک تهدید بدل میشود؟
زنگ حرکت به سمت میانسالی و سالمندی، چند سالی است در کشور زده شده است. هرم جمعیتی جامعه ایران، رو به سالمندی است. علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید: «اگر امروز با شش میلیون سالمند مواجه هستیم، در آیندهای نهچندان دور، این رقم بالغ بر ۳۰ میلیون نفر خواهد شد.»
دنیا عیوضی: زنگ حرکت به سمت میانسالی و سالمندی، چند سالی است در کشور زده شده است. هرم جمعیتی جامعه ایران، رو به سالمندی است. علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید: «اگر امروز با شش میلیون سالمند مواجه هستیم، در آیندهای نهچندان دور، این رقم بالغ بر ۳۰ میلیون نفر خواهد شد.» ماجرا آنگاه نگرانکنندهتر جلوه میکند که این مسوول ارشد سالمندی از وجود هفت میلیون ایرانی فاقد دفترچه بیمه تامین اجتماعی خبر میدهد و از نیاز به برنامهریزی مهارت سالمندان برای زندگی در جامعه، تغییرات فرهنگی، نظام تامین اجتماعی مطمئن برای روزهای پیری و حتی توجه به امنیت غذایی و... . وی پیش از این نیز بارها از توجه دولت روحانی به مسائل این حوزه گفته و گامهایی نیز برداشته شده اما کیست که نداند شرایط صندوقهای بازنشستگی برای آنانی که دارای شغل بودهاند و به مرحله مستمریبگیری رسیدهاند نیز بسامان نیست. مهر 93 سیاری معاون وزیر بهداشت گفته بود 27 درصد سالمندان بیکار و بدون حقوق بازنشستگی هستند به طوری که 17 درصد از آنان از هرگونه حمایت مالی محرومند، 38 درصد سالمندان نیاز به حمایت مالی دارند و 18 درصد با مشکلات سلامتی و جسمی مواجه هستند. اما برای این جمعیت که احتمالاً تا چند سال آینده بیشتر هم خواهد شد، چه باید کرد؟ «بنچ مارک» کردن یکی از کشورها برای درسآموزی شاید مفید فایده باشد. نسبت تعداد سالمندان ژاپن به کل جمعیت این کشور رو به افزایش است. در این کشور ارائه مراقبتهای بهداشتی با استانداردهای جهانی از وظایف دولت است. دلیل اصلی اینکه ژاپنیها طول عمر همراه با سلامتشان بیشتر از کشورهای دیگر است، داشتن دو بیمه همگانی پزشکی و بیمه مراقبتهای طولانیمدت است. این مراقبتها برای همه شهروندان از فقیر تا غنی از طریق شفافیت در عملکرد سرویسدهنده خدمات و مسوولیت دولت به یک اندازه است. ۵۰ درصد از هزینهها از حق بیمه و بقیه از سوی دولتهای ملی و محلی پرداخت میشود. حق بیمه و مبلغ پرداختی از جیب مردم از سوی دولت مرکزی ثابت شده است و تغییر نمیکند (30 درصد از هزینه خدمات تا 70سالگی؛ 10 تا 20 درصد برای سنین 74-70 سال و 10 درصد برای اواخر سالمندی از سوی مردم پرداخت میشود). این رقم حتی برای کسانی که درآمد زیادی دارند نیز یکسان است و بیش از 30 درصد نمیشود. آیا مشکلاتی که با بحران جمعیتی پس از انقلاب برای جوانان بروز کرد و مدارس چندشیفته، نیمکتهای سهنفره، میلیونها پشتکنکوری و میلیونها متقاضی شغل را برای کشور به ارمغان آورد، باید تا روزهای کهنسالی هم همراه این نسل باشد؟ دانشگاهیان پیشنهاد میکنند، سن سالمندی از 65 سال به 75 سال افزایش داده شود تا کسانی که در این سنین مشغول بهکار میشوند، بهعنوان همکار سالمند شناخته شوند. این پیشنهاد اگرچه بسیار محبوب نیست، ولی شاید باعث شود افراد در این سنین «سالمندی فعال» را تجربه کنند. در کنار این مساله، راهکارهای حمایتی اعم از اقتصادی، فرهنگی و عاطفی، یک اصل غیرقابل اجتناب است.