دایره گچی یارانه
چرا هنرمندان تئاتر از دولت توقع حمایت مالی دارند؟
کسبوکارها در دنیا، به سمت تامین مالی هزینههای خود با روشهای نوین بازاریابی و افزایش سهم بازار در حرکتند؛ حرکتی صعودی که هر روز متدهای علمی کاملاً جدید را در پرتو تجربیات جدید این حوزه، همراه خود میبیند. اینکه کسبوکار، چه محصولی را عرضه کند، اگرچه در تغییر استراتژیهای بازاریابی و تامین مالی و... اثرگذار است اما از یک منطق محوری پیروی میکند که میان آنها مشترک است؛ بنگاه اقتصادی، هنری، فرهنگی، تولیدی، خدماتی و... محصولی را تولید یا خدماتی را ارائه میدهد که مشتری و بازار طلب میکند.
دنیا عیوضی: کسبوکارها در دنیا، به سمت تامین مالی هزینههای خود با روشهای نوین بازاریابی و افزایش سهم بازار در حرکتند؛ حرکتی صعودی که هر روز متدهای علمی کاملاً جدید را در پرتو تجربیات جدید این حوزه، همراه خود میبیند. اینکه کسبوکار، چه محصولی را عرضه کند، اگرچه در تغییر استراتژیهای بازاریابی و تامین مالی و... اثرگذار است اما از یک منطق محوری پیروی میکند که میان آنها مشترک است؛ بنگاه اقتصادی، هنری، فرهنگی، تولیدی، خدماتی و... محصولی را تولید یا خدماتی را ارائه میدهد که مشتری و بازار طلب میکند. حتی اگر ماهیت فعالیت فرهنگی و هنری باشد، هنرمند علاوه بر توجه به تالیف و دیدگاههای فکری خود، محصولی مورد پسند و نیاز مشتریان یا همان مخاطبان خود عرضه میکند که البته با ظرافتهای هنری و تکنیک پیامرسانی غیرمستقیم، پیام مدنظر مولف را در مقام نویسنده یا کارگردان منتقل میکند. بازار هنر در دنیای امروز با این قواعد، از بازارهای پولساز و دارای مشتریان بسیار است. در ایران نیز هرگاه چنین دیدگاهی بر یک اثر فرهنگی و هنری حاکم شده، خواه در مدیوم تلویزیون خواه سینما، تئاتر و حتی شبکه نمایش خانگی توانسته به موفقیتهای چشمگیری دست یابد و مخاطب انبوه و حتی اسپانسرهای دست به جیب را برای کسب درآمد، با اثر خود همراه کند. در سالهای پس از انقلاب، هر چه از دهه اول فاصله گرفته شد، ناکارآمدی کمکهای دولتی و یارانهمحوری در حوزههای مختلف خود را بیشتر نشان داد. انتقاد از برخورد با کارآفرینان موفق دوران پیش از انقلاب و دولتی کردن صنایع و حتی حوزه فرهنگ و هنر، به رشد گلخانهای محصولات معطوف بود که قیمت تمامشده بالا و توان رقابتی پایین با رقبای منطقهای و جهانی دارند. تجربه ناموفق کمکهای مالی به فیلمها با محوریت بنیاد سینمایی فارابی، باشگاهداری دولت در حوزه فوتبال، یارانههای بیضابطه تولید و آخرین آن، تزریق پول بیاثر به جامعه در طرح حذف یارانهها، همه و همه نشان میدهد راه حمایت از هر کسبوکاری آموزش ماهیگیری و نه بخشیدن ماهی است. اخیراً یکی از بازیگران و کارگردانان تئاتر خواستار دریافت یارانه نقدی برای حوزه نمایش از دولت شده است. با آنچه در بالا اشاره شد، این شیوه نیز محکوم به شکست است. اینکه دولتها موظف شوند با تسهیلگری در بخش تبلیغات اطلاعرسانی و حتی معافیتهای مالیاتی به ترویج هنر و حمایت از آن بپردازند امری بایسته است اما هرگونه کمک مستقیم نقدی میتواند علاوه بر افزایش تصدیگری دولتی و غلبه نگاه رسمی، استقلال هنری و البته منطق اقتصادی این مارکت را نیز به خطر بیندازد. موضوعی که تیر خلاص بر پیکر هنر نمایش خواهد بود. رسیدن به یک زبان مشترک و نگاه جامع برای حمایتهای رسمی از کسبوکارهای حوزه هنر، به هماندیشی میان کارشناسان اقتصادی، برنامهریزان و اهالی هنر نیازمند است. زدودن تفکر علاقه به حمایت و دریافت پولهای حاصل از فروش نفت و جایگزین کردن آن با ایدههای خلاق تامین مالی، گام نخست برای ایجاد رونق بیشتر در این بخش است. مردم نشان دادهاند با وجود مشکلات حوزه کلان اقتصادی، برای کالای هنر که مطلوبیت کافی دارد، هزینه میکنند. اعانههای اقتصادی، راه را بر هر نوع خلاقیت و تصاحب نگاه علمی برای تامین مالی، خواهد بست.