آثار رفاهی بلایای طبیعی
سونامی در اقیانوس هند چه آثار رفاهی به جا گذاشت؟
در سرتاسر جهان، انسانها و حیوانات و اکوسیستمهایی که در آن زندگی میکنند، تحت تاثیر تغییرات آبوهوا هم بهصورت تدریجی و با شروع آهسته و هم به شکل رویدادهای سریع که اغلب در مقیاس بزرگ و شدیدند، هستند. برای دانشمندانی که سیستمهای انسانی و طبیعی و پیوندهای بین آنها را مطالعه میکنند، یک چالش کلیدی برای درک تاثیرات آبوهوای در حال تغییر، فقدان اطلاعات اولیه است که بتوانند تکامل پدیدههای مختلف را در طول زمان با هم مقایسه کنند و در نتیجه کمیت اثرات تغییر آبوهوا بر نتایج را تعیین کنند. نمونههایی که بدون توجه به جمعیتهای موجود قبل از تغییر ساخته شدهاند، تنها به دادههایی که پس از تغییر هنوز در محل باقی ماندهاند متکی هستند یا بر ساکنانی که فقط به کمپها و پناهگاههای در معرض دید سازمانیافته آواره شدهاند، تمرکز میکنند. در نتیجه خطر توصیف نادرست تاثیر یک رویداد بر کل جمعیت را دارند. دادههای این مطالعات از یکسو ممکن است افرادی را شامل شود که بیشترین توانایی را دارند تا خود را با تغییر وفق دهند و قبل یا بلافاصله پس از رویداد دور شوند. از سوی دیگر کسانی که بیشتر تحت تاثیر این رویداد قرار گرفتهاند، از جمله کسانی که میمیرند، ممکن است در این مطالعه لحاظ نشوند. بزرگی و جهت این سوگیری مشخص نیست. این مقاله به بررسی ماهیت و اهمیت این سوگیریها برای درک تاثیرات یک بلای طبیعی در مقیاس بزرگ، زلزله و سونامی هند در سال 2004 بر رفاه در کوتاهمدت و بلندمدت میپردازد. نویسندگان از دادههای نظرسنجی در مقیاس بزرگ در جزیره سوماترا، اندونزی استفاده میکنند. نکته مهم این است که این بررسی طولی است و قبل و بعد از سونامی را دربر میگیرد. این فاجعه که بیش از 170 هزار نفر کشته داشت، یکی از ویرانگرترین بلایای طبیعی ثبتشده در تاریخ است. هیچ جایی بهاندازه خط ساحلی استان آچه اندونزی آسیب ندید. سونامی برخی از جوامع را بهطور کامل ویران کرد؛ اما سایر جوامع ساحلی مشابه و نزدیک را نسبتاً دستنخورده باقی گذاشت. اگرچه سونامی پیامد تغییرات اقلیمی نبود، اما امواج نواحی ساحلی را زیر آب گرفت و آب را به سمت حوضههای رودخانهای سوق داد و موجی از آب شور بر روی زمین ایجاد کرد. مطالعه پیامدهای سونامی و بازیابی (STAR) برای این تحقیق بسیار مناسب است. در سال 2004، 10 ماه قبل از سونامی، اداره آمار اندونزی یک بررسی اجتماعی و اقتصادی بزرگ در سراسر اندونزی انجام داد که بهعنوان بخشی از یک بررسی سالانه و نماینده جمعیت در منطقه محسوب میشود. پس از اینکه سونامی سواحل غربی استان آچه و تا حدودی سوماترای شمالی را زیر آب گرفت، پژوهشگران این مقاله با اداره آمار اندونزی برای پیگیری طولی همکاری کردند. هدف تماس مجدد با هر بازماندهای بود که در یکی از 11 ناحیه دارای خط ساحلی بالقوه آسیبپذیر زندگی میکردند که در استانهای آچه و شمال سوماترا بودند.
در این پژوهش دو نوع داده بررسی میشود. اول، اطلاعات آماری قبل از سونامی که نماینده کل جمعیت در معرض خطر است و ابزاری ایدهآل برای یک مطالعه طولی است که زندگی بازماندگان را در عواقب سونامی ردیابی میکند. دوم، نظرسنجی از کسانی که آواره شدند یا پس از سونامی تصمیم به جابهجایی گرفتند. بسیاری از آنها چندینبار به مکانهایی در آچه، سوماترای شمالی و سایر استانهای اندونزی نقلمکان کردهاند. تلاش بر این بوده است که در هر پیگیری با هر پاسخدهنده مصاحبه شود؛ بنابراین، میتوان شواهد علمی در مورد ارزش این طرح برای نتیجهگیری درباره تاثیرات کوتاهمدت و بلندمدت قرار گرفتن در معرض یک بلای طبیعی در مقیاس بزرگ ارائه کرد.
شرح رویداد
در ساعت 8 صبح روز یکشنبه 26 دسامبر 2004، یکی از قویترین زمینلرزههای ثبتشده تاریخ در 150مایلی ساحل جزیره سوماترا، اندونزی رخ داد. این زمینلرزه باعث جابهجایی یک تریلیون تن آب شد که یکسری امواج سونامی را تشکیل داد که حدود 15 دقیقه بعد سواحل سوماترا را درنوردید و در نهایت به اقیانوس هند رسید. سونامی کاملاً غیرمنتظره بود. سوابق زمینشناسی نشان میدهد آخرین سونامی که به سواحل سوماترا رسید، بیش از 600 سال قبل بود. آچه، شمالیترین استان سوماترا، بیشترین ضربه را دید. در امتداد 800کیلومتری خط ساحلی، جوامع درجات مختلفی از آبگرفتگی را تجربه کردند که به تخریب محیط طبیعی و ساختهشده و مرگ بیش از 170 هزار نفر منجر شد. تاثیرات حتی بین جوامع ساحلی که مشابه و نزدیک به یکدیگر بودند بهطور قابل توجهی متفاوت بود. ارتفاع آب و دسترسی به داخل، تابعی از شیب، عمق آب و توپوگرافی ساحلی است. در امتداد بخشهایی از ساحل غربی آچه، درختان تا 13 متر قد پوست خود را از دست دادند. در ساحل باندا آچه، مرکز استان و بزرگترین شهر، عمق آب به 9 متر رسید. اگرچه بهندرت از ارتفاع یک ساختمان دوطبقه فراتر میرفت. جوامع کمارتفاع در چندکیلومتری ساحل تا حد زیادی ویران شدند و بسیاری از ساکنان آنها از بین رفتند. حوضههای رودخانهای اجازه میدهند امواج در برخی مناطق تا 9 کیلومتر به داخل خشکی حرکت کنند، در حالی که در مناطق دیگر تنها سه، چهار کیلومتر را تحت تاثیر قرار میدهند. مناطقی که به دلیل ارتفاع، فاصله از ساحل یا سایر ویژگیهای توپوگرافی محافظت شده بودند، آسیب به سازهها و تهنشین شدن رسوبات و زبالهها را متحمل شدند، اما بخش بزرگتری از جمعیت جان سالم به در بردند. برای برخی از جوامع، سونامی اثرات مستقیم و اندکی داشت، اگرچه زلزله در سرتاسر آچه احساس شد و به اموال و زیرساختها در برخی مناطق آسیب وارد کرد که آب هرگز به آن نرسید. سونامی شبکه حملونقل در امتداد ساحل را تحت تاثیر قرار داد. ارتباط برخی از جوامع با جادههای اصلی که مراکز اصلی جمعیت را به هم وصل میکرد، قطع شده بود. در برخی موارد، ساکنان جوامعی که مستقیماً تحت تاثیر سونامی قرار نگرفتند، شاهد افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات خود بهویژه غذا و مسکن بودند- این مزیت برای کسانی بود که غذا یا مسکن میفروشند و اجاره میدهند؛ اما نه برای مستاجران و خریداران مسکن و غذا. سونامی با سرازیری بیسابقه حمایتهای مالی از سوی دولتها، سازمانهای کمکرسان، سازمانهای غیردولتی بینالمللی و داخلی و شهروندان خصوصی همراه شد. تعهدات به اندونزی بیش از هفت میلیارد دلار آمریکا بود. از کل مبلغ تعهدشده به اندونزی، 5 /1 میلیارد دلار آمریکا بیش از هزینه تخمینی بازسازی بود که به دولت اندونزی این امکان را داد تا هدف خود را «بازسازی بهتر» تعیین کند.
سونامی به ازبینرفتن معیشت مردم آن منطقه منجر شد که با استرس اقتصادی شدید و اخلال در شبکههای اجتماعی همراه بود. بسیاری از افرادی که در آن مناطق آسیبدیده زندگی میکردند به اسکان موقت در پادگانها یا اردوگاهها یا خانههای شخصی نقلمکان کردند. برخی از این افراد به جوامع قبل از سونامی خود بازگشتند، بهویژه پس از شروع بازسازی گسترده مسکن. مطالعات همچنین نشان داده است که برخی افراد و خانوادهها انعطافپذیری نشان دادهاند و آسیبهای ناشی از فاجعه را با تاثیرات متوسطی بر رفاه کنترل کردند، برخی دیگر توانستهاند بسیاری از خسارات اقتصادی را جبران کنند و برخی دیگر برای همیشه عقب ماندهاند.
دادهها
سرشماری SUSENAS که 10 ماه پیش از سونامی انجام شد، جمعیت جوامع در تمام مناطق ساحلی در آچه و سوماترای شمالی را که میتوانستند تحت تاثیر سونامی قرار بگیرند، پوشش میدهد.
اولین پیگیری پژوهشگران این مقاله بین می 2005 و جولای 2006 انجام شد. زمانی که تاثیر کامل سونامی و محل وقوع آن کاملاً شناختهشده نبود. کار میدانی بسیار چالشبرانگیز بود، بهطوری که در این زمینه چهار پیگیری سالانه تکمیل و سپس پیگیریهای اضافی تقریباً 10 و 15 سال پس از فاجعه انجام شد. اطلاعات از مصاحبه با اعضای خانواده، رهبران جامعه و همسایگان بهدست آمده است. دو منبع رهبران و همسایگان برای کسب اطلاعات از خانوارهایی که هیچ عضوی از آنها باقی نماند، حیاتی است. در هر پیگیری با هر یک از اعضای خانواده مصاحبه شده است. دو نظرسنجی بعدی اول اطلاعات دقیقی را در مورد تجربیات در زمان سونامی از هر پاسخدهنده جمعآوری کردند. همه نظرسنجیها شامل سوالاتی درباره سلامت جسمانی، رفاه روانی-اجتماعی و پاسخهای رفتاری به رویداد، از جمله جابهجایی و مهاجرت و همچنین اطلاعاتی درباره افراد و خانوادهها و وضعیت اجتماعی-اقتصادی است. جمعآوری اطلاعات هم در سطح فردی و هم در سطح خانوار صورت گرفت. با استفاده از این دادهها وضعیت اقتصادی و هزینههای سرانه خانوار پس از سونامی ردیابی شد. بهطوری که اطلاعات از هزینه سرانه خانوار برای 91 تا 94 درصد از پاسخدهندگان کسب شد. این میزان پیگیری پس از یک فاجعه طبیعی در مقیاس بزرگ که خسارات زیادی به محیط وارد کرد و به جابهجایی و مهاجرت در مقیاس بزرگ منجر شد، بیسابقه است. هر عضو خانواده ۱۵ساله یا بالاتر واجد شرایط مصاحبهای است که اطلاعات دقیقتری درباره سلامت، وضعیت اقتصادی و تصورات آنها از رفاه به دست میدهد. با استفاده از این مصاحبهها شاخصی از معیار کلی رفاه پس از سونامی اندازهگیری میشود. این شاخص برای 80 تا 85 درصد پاسخدهندگانی که هزینه سرانه خانوار آنها به دست آمد، اندازهگیری شده است.
روشها و اقدامات
سوال اصلی در این پژوهش حول روشهایی است که اعضای نمونه، خود را پس از یک فاجعه بزرگ دوباره بازیابی میکنند. ابتدا به چگونگی ارتباط ویژگیهای پیش از سونامی با مکان یک سال پس از سونامی و سپس به چگونگی ارتباط مکان یک سال پس از سونامی با منابع اقتصادی در آن سال و دو و پنج سال پس از سونامی پرداخته میشود.
برای افرادی که نمیتوانند یا نمیخواهند در محل اصلی خود باقی بمانند، یکی دیگر از عوامل جابهجایی نوع مسکن دردسترس آنهاست. در عواقب یک فاجعه، ایمن کردن سرپناه پایدار مولفه اصلی بازیابی است، اما وقتی تخریب اموال بهطور قابل توجهی رخ داده، چالشبرانگیز است. افراد بر اساس اینکه در جایی غیر از مکان قبل از سونامی زندگی میکردند، در اسکان موقت اضطراری (چادر، کمپ یا پادگان، 4 /4 درصد) یا مسکن خصوصی (31 درصد)، طبقهبندی شدند. محل زندگی افراد، نوع مسکنی که در آن زندگی میکنند و نحوه زندگی آنها پس از یک رویداد بزرگ تا حدی به میزان آسیبی که در معرض آن قرار گرفتهاند بستگی دارد. اطلاعات از تخریب کامل همه ساختمانها و پوشش گیاهی تا عدم آسیب مستقیم امواج سونامی را دربر میگیرد (اگرچه برخی از جوامع آسیبهای ناشی از زلزله را متحمل شدند). معیار آسیب بر اساس اقدامات سنجش از راه دور، مشاهدات مستقیم سرپرستان تیم و گزارش رهبران جامعه است. این معیار ارتباط نزدیکی با میزان مرگومیر ناشی از سونامی و سایر پیامدها برای افراد دارد. حدود 20 درصد از پاسخدهندگان که مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند در جوامعی زندگی میکردند که بهشدت از سونامی آسیب دیدند، 58 درصد در جوامع با آسیب متوسط و 22 درصد در جوامعی بودند که آسیب کم دیدند یا بدون آسیب بودند. از سه معیار برای توصیف سرمایه انسانی و رفاه قبل و بعد از سونامی استفاده شده است. اولین معیار، سالهای دستیابی به تحصیلات است که برای اکثر افراد مورد مطالعه قبل از سونامی ایجاد شده است. آموزش بهطور گسترده بهعنوان یک شاخص خوب برای رفاه اقتصادی بلندمدت در نظر گرفته میشود و در این زمینه این مزیت را دارد که در طول زمان ثابت میشود. دومین معیار هزینه سرانه خانوار بهطور ماهانه است که در طول زمان متفاوت است. این مجموعه اطلاعات شامل هفت کالای خوراکی و 12 قلم کالای غیرخوراکی است. در شرایط فاجعه معیشت و ظرفیت درآمدزایی از بین میرود. در طول بحران، خانوارها الگوی مخارج خود را بر اساس پسانداز خود، حمایت خانواده و دوستان و همچنین برنامههای عمومی تنظیم کردند. بهعنوان معیار سوم و برای تکمیل شاخص رفاه از افراد خواسته شد یک نردبان ششپلهای را تصور کنند که در پایین (پله اول)، فقیرترین افراد و در بالاترین پله (پله ششم) ثروتمندترین افراد ایستادهاند. سپس از آنها خواسته شد مکانهایی که احساس میکنند در نظرسنجی هستند، بیابند. این سوال بهطور گسترده بهعنوان منبع اطلاعات درباره ادراک رفاه در سراسر جهان مورداستفاده قرار گرفته است. در اولین مصاحبه پس از فاجعه، 51 درصد از پاسخدهندگان خود را در گام اول یا دوم و کمتر از هشت درصد خود را در گام چهارم، پنجم یا ششم گزارش کردند. معیار سوم نشان داد که بدون درنظر گرفتن دسترسی به منابع، برخی از اعضای خانوار کمربند خود را به خاطر دیگران در خانواده بیشتر سفت کردند. الگویی که در بحران مالی 1998 در اندونزی ثبت شد که در آن زنان مسنتر ظاهراً مصرف خود را به نفع نوههای خانواده کاهش دادند. همچنین زمانی که افراد از یک خانواده جدا میشوند و یک خانواده جدید تشکیل میدهند یا به تنهایی زندگی میکنند، تغییرات در هزینه سرانه ممکن است بهطور دقیق منعکسکننده تغییرات در رفاه نباشد. در سونامی این مساله حائز اهمیت است؛ زیرا تعداد زیادی از مردم آواره شدند و بسیاری از خانوادههای آسیبدیده جدا شدند. همچنین پرداختن به ناهمگونی قیمت در نظرسنجیها پیچیده است و این نگرانی با سوال نردبان برطرف میشود. البته سوال نردبان دو ایراد دارد. اول اینکه تعریف فقیرترین و ثروتمندترین احتمالاً با وضعیت اجتماعی-اقتصادی متفاوت است که بر تفسیر شاخص تاثیر میگذارد؛ بنابراین بررسی همزمان الگوها در دو معیار دیگر نیز سودمند است. ایراد دوم از آنجایی است که سوال منعکسکننده درک هر فرد از رفاه است و بار بیشتری بر نظرسنجی تحمیل میکند؛ زیرا هر پاسخدهنده باید بهصورت جداگانه مصاحبه شود.
نتایج
نتایج شواهد علمی نمونههایی را ارائه میکند که جمعیت قبل از رویداد را نشان میدهند، نه اینکه فقط افراد حاضر پس از یک رویداد را مطالعه کنند. هم به این دلیل که اداره آمار اندونزی بهطور منظم بررسیهای مقطعی با کیفیت بالا انجام میدهد و هم به دلیل همکاری آنها در عواقب ویرانی سونامی که این پژوهش را امکانپذیر کرد. این مقاله نشان میدهد که ویژگیهای قبل از وقوع بلایای طبیعی شرایط مکان و شرایطی را که افراد پس از یک رویداد زندگی میکنند، تعیین میکند. البته رفاه پس از رویداد در کوتاهمدت با شرایط زندگی پس از رویداد مرتبط است؛ ولی با گذشت زمان پیوند بین آنها ضعیف میشود. در نهایت برای پژوهشهای بیشتر و درک بهتر از تاثیرات تغییرات آبوهوا، سرمایهگذاری در ایجاد رصدخانههایی که در آن جمعآوری دادهها میتواند بهطور منظم و با فرکانس نسبتاً بالا انجام شود، پیشنهاد میشود.