شناسه خبر : 43367 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

سهم مهاجران

مهاجران در نوآوری آمریکا چه سهمی دارند؟

 

آزاده خرمی‌مقدم / نویسنده نشریه 

66«شای برستین»، «ربکا دایاموند»، «آبیسیت جیرانافاویبون»، «تیموسی مک‌کواد» و «برتیس پوسادا» نویسندگان مقاله‌‌ای هستند که در دسامبر 2022 در نشریه‌ NATIONAL BUREAU OF ECONOMIC RESEARCH منتشر شده است. آنها در این مقاله، سهم مهاجران را در نوآوری ایالات متحده، هم از طریق بهره‌وری مستقیمشان و هم از طریق تاثیرات سرریز غیرمستقیم آنها بر همکاران بومی خود، برررسی کرده‌اند. نتایج این مقاله نشان می‌دهد مهاجران 16 درصد از کل مخترعان ایالات متحده را تشکیل می‌دهند، اما 23 درصد از کل بازده نوآوری را تولید می‌کنند. مخترعان مهاجر بیشتر به فناوری‌های خارجی تکیه می‌کنند، با مخترعان خارجی همکاری می‌کنند و در بازارهای خارجی مورد استناد قرار می‌گیرند. بنابراین به واردات و انتشار ایده‌ها در سراسر مرزها کمک می‌کنند. آنها همچنین به نتایجی دست یافتند که مخترعان مهاجر تاثیرات مثبت قوی بر تولید نوآوری همکاران خود ایجاد می‌کنند، در حالی که بومی‌ها تاثیر بسیار ضعیف‌تری دارند. در نتیجه مهاجران مخترع به‌طور قابل‌توجهی از مخترعان متولد ایالات متحده مولدتر هستند. در ادامه به شرح کامل‌تر این مقاله پرداخته می‌شود. شواهد فزاینده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد مهاجران نقش کلیدی در نوآوری ایالات متحده دارند. برای مثال 23 درصد از کل نیروی کار در مشاغل STEM را در سال 2016 تشکیل می‌دادند. آنها 26 درصد از برندگان جایزه نوبل مستقر در ایالات متحده را از سال 1990 تا 2000 تشکیل می‌دهند. بر اساس یک نظرسنجی در سال 2003، مهاجران آمریکایی با مدرک کالج چهارساله دو برابر بیشتر از فارغ‌التحصیلان آمریکایی متولدشده در ایالات متحده حق ثبت اختراع داشتند. داده‌ها از بررسی آدرس دقیق بیش از 300 میلیون بزرگسال ساکن ایالات متحده در 30 سال گذشته و همچنین نام افراد، سال تولد، جنسیت و پنج رقم اول شماره تامین اجتماعی آنها ارائه شده است. از آنجا که عملاً به همه بومیان ایالات متحده در دوران جوانی یا حتی در بدو تولد یک شماره تامین اجتماعی (SSN) اختصاص داده شده است، آن دسته از افرادی که در دهه 20سالگی یا بعد از آن SSN دریافت می‌کنند به احتمال زیاد مهاجر هستند. شایان ذکر است که این روش فقط مهاجرانی را شناسایی می‌کند که دارای وضعیت قانونی هستند. از آنجا که این مطالعه بر مشارکت‌های نوآورانه مهاجران با مهارت بالاست که در شرکت‌های ایالات متحده کار می‌کنند، این یک محدودیت قابل توجه نیست. طبق بررسی‌های صورت‌گرفته مشخص شد که 16 درصد از تمام مخترعان مستقر در ایالات متحده در سال‌های 1990 تا 2016، مهاجرانی بوده‌اند که در 20سالگی یا بیشتر به ایالات متحده آمده‌اند. با این حال سهم این مهاجران در تولید نوآورانه ایالات متحده نسبت به سهم آنها از جمعیت مخترعان نامتناسب بوده است. مخترعان تقریباً 23 درصد از تمام اختراعات را در این دوره زمانی تولید کرده‌اند که نسبت به سهم آنها از جمعیت مخترعان مستقر در ایالات متحده بیش از 40 درصد افزایش یافته است. سهم مهاجران در تولیدات نوآورانه ایالات متحده به‌ویژه در بخش‌های خاص متمرکز نیست و این تولیدات از کیفیت نوآوری بالایی نیز برخوردارند. نتایج نشان می‌دهد که مهاجران در بیش از 25 درصد از کل ارزش اقتصادی از طریق تولید محصول نوآورانه در بخش‌های رایانه و ارتباطات، دارو و پزشکی، الکترونیک و مواد شیمیایی نقش داشته‌اند و تنها 15 درصد در فناوری‌های سنتی‌تر مانند فلزکاری، حمل‌و‌نقل و موتورها بوده است. در ادامه این مقاله نویسندگان به این مساله که چگونه مهاجران در بهره‌وری نوآورانه خود در طول چرخه زندگی متفاوت هستند، می‌پردازند. نتایج آنها بر این است که هم بومیان و هم مهاجران یک الگوی U‌شکل معکوس از خود نشان می‌دهند، که در آن مخترعان در ابتدای کار خود کاملاً غیرمولد هستند، در اواخر دهه 30 و اوایل دهه 40 زندگی خود بیشترین بهره‌وری را کسب می‌کنند و پس از آن به‌طور پیوسته در بهره‌وری کاهش می‌یابند. این ارقام با توجه به تولید اختراع، تعداد اختراعات و ارزش اقتصادی برقرار است. این الگوهای بهره‌وری معکوس U‌شکل با ادبیات بزرگی که رابطه بین سن و مشارکت‌های علمی را بررسی می‌کند، مطابقت دارد، که بازتاب زمان لازم برای انباشت سرمایه انسانی مربوطه است. با این حال در حالی که این دو جمعیت مسیرهای مشابهی را دنبال می‌کنند، مهاجران هنگام رسیدن به اوج بهره‌وری نوآورانه از بومیان فاصله می‌گیرند و مهاجران به طور قابل‌توجهی حق ثبت اختراع، استنادات و ارزش اقتصادی بیشتری تولید می‌کنند. این شکاف در بقیه دوران شغلی آنها ادامه دارد. این تفاوت‌ها همچنین در میان گروه‌های مخترع کاملاً مشابه است.

در حالی که این مقاله همه‌ دلایلی را که مهاجران نسبت به بومیان مولدتر هستند به‌طور کامل مورد تجزیه و تحلیل قرار نمی‌دهد اما چند مکانیسم را مورد بررسی قرار می‌دهد. در حالی که مخترعان مهاجر در ایالات متحده ممکن است به‌سادگی بر اساس توانایی ذاتی خود انتخاب شوند، اما مشاهده می‌شود که آنها نیز انتخاب‌هایی داشته‌اند که بهره‌وری خود را تکمیل می‌کنند. به عنوان مثال، مهاجران به طور نامتناسبی در مقایسه با مخترعان متولد ایالات متحده در مناطق بسیار تولیدی (مرکز نوآوری) زندگی می‌کنند. مهاجران همچنین به‌طور نامتناسبی در کلاس‌های فناوری که فعالیت‌های نوآورانه بیشتری را تجربه می‌کنند، ثبت اختراع می‌کنند. این دو نیرو می‌تواند حدود 30 درصد از شکاف ثبت اختراع بین مهاجران و بومیان را توضیح دهد. این نشان می‌دهد که مهاجران نه‌تنها بر اساس توانایی‌هایشان بهره‌ورتر هستند، بلکه تمایل بیشتری برای انتخاب‌هایی دارند که خروجی نوآورانه‌شان را بیشتر بهبود بخشد. مخترعان مهاجر واردات ایده‌ها و فناوری‌های خارجی به ایالات متحده را تشویق می‌کنند و توزیع دانش جهانی را تسهیل می‌کنند. مخترعان مهاجر در طول حرفه خود به‌شدت به فناوری‌های خارجی متکی هستند. احتمال همکاری مهاجران با مخترعان خارجی دو برابر بیشتر از مخترعان بومی است. در نهایت، فنتوری‌های خارجی تقریباً 10 درصد بیشتر به اختراعات مهاجران مستقر در ایالات متحده نسبت به بومیان ایالات متحده اشاره می‌کنند. در حالی که به نظر می‌رسد مخترعان مهاجر مستقر در ایالات متحده مولدتر از بومیان ایالات متحده هستند، یک نگرانی بالقوه این است که به دلایل موانع فرهنگی یا عدم جذب، مخترعان مهاجر ممکن است کمتر در بازار دانش ایالات متحده ادغام شوند و ممکن است در محل کار خود منزوی بمانند. در مقابل یافته‌ها نشان می‌دهد مخترعان مهاجر در طول زندگی حرفه‌ای خود بیشتر با مهاجران دیگر کار می‌کنند (در مقایسه با بومی‌ها) و این تمایل در طول چرخه زندگی کاهش می‌یابد که نشان‌دهنده یک فرآیند جذب تدریجی است. این تعاملات تیمی بین مخترعان خارجی و متولد ایالات متحده در تولید اختراعات از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، زیرا ممکن است مکانیسمی کلیدی باشد که از طریق آن دانش مخترع به دانش و بهره‌وری همکارانش سرازیر شود. این عوامل خارجی دانش دقیقاً دلیلی است که ایالات متحده ممکن است بتواند به مهاجران با مهارت بالا اجازه ورود به کشور بدهد و رفاه و بهره‌وری کارگران متولد ایالات متحده را بهبود ببخشد. در این مقاله میزان تاثیرات خارجی دانش مخترع مهاجر و متولد ایالات متحده، روی همکارانشان بررسی می‌شود. برای این امر به‌طور خاص، برای ساختن تخمین‌های علی این سرریزها، از مرگ‌های زودرس مخترعان به عنوان مرگ‌هایی که قبل از 60سالگی رخ می‌دهند، استفاده می‌شود. سپس رفتار مخترعانی که در مقطعی قبل از مرگ مخترع با مخترع متوفی اختراعی را ثبت کرده بودند دنبال می‌شود. این تغییر در فعالیت ثبت اختراع برای مخترعان مشترک قبل از مرگ مخترع با گروه کنترل همسانی از مخترعان مقایسه می‌شود که مرگ زودرس یک مخترع مشترک را تجربه نکرده‌اند. این شکل از استراتژی شناسایی در مطالعات دیگری نیز به‌طور فزاینده رایج است. نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که مرگ زودرس به کاهش 10درصدی بهره‌وری نوآورانه مخترعان مشترک آنها منجر می‌شود. این کاهش به‌تدریج اتفاق می‌افتد و تاثیر طولانی‌مدت دارد. شگفت‌انگیزتر اینکه اختلال ناشی از مرگ مهاجر باعث کاهش قابل‌توجهی در بهره‌وری مخترعان مشترک نسبت به مخترعان بومی می‌شود. مرگ یک مهاجر، بهره‌وری مخترع مشترک را تا حدود 17 درصد کاهش می‌دهد، در حالی که مرگ مخترع متولد ایالات‌متحده، بهره‌وری را تقریباً 9 درصد کاهش می‌دهد. این شکاف‌ها بزرگ و پایدار هستند و در تمام معیارهای نوآورانه رخ می‌دهند.

برای کشف مکانیسم‌های بالقوه که این پیامدهای بهره‌وری متفاوت مهاجران را هدایت می‌کنند، یک مدل رفتار ناهمگن دقیق برآورد می‌شود. حتی پس از کنترل مجموعه‌ای از ویژگی‌های قابل‌مشاهده که می‌توانند رفتارهای ناهمگون را توضیح دهند، شکاف سرریز بهره‌وری بین بومیان و مهاجران همچنان ادامه دارد و در واقع حتی بزرگ‌تر می‌شود. ناتوانی در کاهش شکاف شواهد محکمی ارائه می‌دهد که در واقع چیزی خاص و منحصر‌به‌فرد در مورد اختراع مهاجر وجود دارد که باعث سرریزهای بهره‌وری بزرگی بر روی همکاران آمریکایی آنها می‌شود که به‌راحتی قابل تکرار نیستند. در نهایت از یک روش ساده همراه با تخمین‌های علی خود از سرریزهای همکار، برای تعیین کمیت سهم نوآوری کل که می‌تواند به مهاجران نسبت داده شود، هم از طریق خروجی مستقیم و از طریق سرریزهای دانش غیرمستقیم استفاده می‌شود. نتایج نشان می‌دهد 36 درصد ازکل تولیدات نوآورانه ایالات متحده از سال 1990 را می‌توان به مهاجران ایالات متحده نسبت داد، به‌رغم اینکه تنها 16 درصد از نیروی کار مخترع را تشکیل می‌دهند و تنها 23 درصد از اختراعات را به طور مستقیم ثبت می‌کنند. این 13 درصد بیشتر از نوآوری، بیش از خروجی مستقیم مهاجران، به دلیل اثرات خارجی همکاری قابل‌توجه مهاجران بر روی مخترعان بومی است. علاوه بر این اهمیت سرریزهای دوطرفه بین مهاجران و بومیان برجسته می‌شود. به‌طوری که بیش از یک‌سوم از نوآوری‌های ایالات متحده را می‌توان به این منبع نسبت داد، که اهمیت تنوع، ترکیب مخترعان با دانش و پیشینه‌های مختلف برای پیشبرد مرز نوآوری را نشان می‌دهد. داده‌ها از منابع متعدد گرد هم آورده شده است که ترکیب آنها نویسندگان را قادر ساخته بهره‌وری نوآورانه مهاجران را مشاهده کنند و چگونگی مقایسه آن با بهره‌وری نوآورانه بومیان در ایالات متحده بررسی می‌شود. به‌طور خاص، داده‌های ثبت اختراع از اداره ثبت اختراع ایالات متحده (USPTO) با داده‌های ارائه‌شده توسط Infutor ترکیب شده که امکان شناسایی وضعیت مهاجر را بر اساس ترکیب پنج رقم اول شماره تامین اجتماعی یک فرد (SSN) و سال تولد آنها فراهم می‌کند. در این تجزیه و تحلیل محدوده سنی مخترعان بین 20 تا 65 سال در نظر گرفته شده است.  برای مطالعه تفاوت‌ها در بازده و بهره‌وری نوآورانه بین مخترعان مهاجر و بومی، از معیارهای مبتنی بر اختراع استفاده شده است. معیار اولیه از مقدار خروجی نوآورانه یک فرد، تعداد اختراعات نهایی است و معیار اصلی برای کیفیت خروجی نوآورانه یک کارگر، تعداد استنادهایی است که اختراعات در یک بازه زمانی مشخص دریافت می‌کنند. به‌طور کلی در اینجا از یک پنجره زمانی سه‌ساله از تاریخ اعطا استفاده شده است. استنادات ثبت اختراع معیار خوبی برای کیفیت نوآورانه و اهمیت اقتصادی یک اختراع است. استنادات ثبت اختراع در موارد ثبت اختراع مهم هستند زیرا به عنوان نشانگرهای دارایی عمل می‌کنند که دامنه ادعاهای اعطاشده را مشخص می‌کند. مطالعات دیگری نیز تایید می‌کنند که ارزش اقتصادی یک اختراع به شدت با کیفیت و ارزش علمی آن که با استنادات ثبت اختراع اندازه‌گیری می‌شود، مرتبط است. در نتیجه استنادهای ثبت اختراع معیار خوبی برای کیفیت نوآورانه و اهمیت اقتصادی آن است.

جمع‌بندی

در این مطالعه بازه سنی مورد مطالعه از 20 سال شروع می‌شود. واضح است که این روش کسانی را که قبل از 20سالگی به ایالات متحده مهاجرت کرده‌اند از دست می‌دهد. اما آمارها نشان می‌دهد که 39 درصد از کل مهاجران در سال 2014 در سن قبل از 20سالگی مهاجرت کرده‌اند. این تعداد در میان فارغ‌التحصیلان دانشگاهی به 32 درصد کاهش می‌یابد و به 19 درصد در میان دکترا می‌رسد. این نشان می‌دهد که برخی از مهاجران به عنوان بومی طبقه‌بندی شده‌اند و این بدان معناست که تحلیل  بر کسانی متمرکز است که در بزرگسالی مهاجرت می‌کنند. شایان ذکر است مهاجرانی که به عنوان بومی طبقه‌بندی می‌شوند، با توجه به کسر بسیار کوچک آنها نسبت به گروه کلی، بعید است که ویژگی‌های گروه بومی را تغییر دهند. مساله دوم این است که در اینجا مهاجران غیرقانونی از دست خواهند رفت، زیرا آنها SSN ندارند. با این حال، این احتمالاً برای مهاجران با مهارت بالا که مخترع هستند کمتر مشکلی ایجاد می‌کند، زیرا آنها احتمالاً در بخش رسمی استخدام می‌شوند. از آنجا که رویکرد این مطالعه کاملاً بر ساختار و روش تخصیص دقیق شماره‌های تامین اجتماعی ایالات متحده متکی است، تحلیل با تشریح تاریخچه مربوطه و جزئیات سازمانی برنامه SSN شروع می‌شود. سپس رویکرد دقیق برای شناسایی مهاجران با استفاده از SSN سطح خرد و اطلاعات سنی ارائه‌شده از سوی Infutor شرح داده می‌شود. در نهایت، چندین آزمون تجربی برای تایید اعتبار روش طبقه‌بندی مهاجر انجام می‌شود. نتایج کلی نشان می‌دهد برای همه مخترعان، با افزایش سن، شاهد کاهش معنادار اقتصادی و آماری معنا‌دار در بهره‌وری نوآورانه در تمام معیارها، به جز استنادهای تعدیل‌شده هستیم. علاوه بر این، در هر چهار معیار بهره‌وری نوآورانه، مخترعان مهاجر در سال‌های پس از مرگ همکاران با کاهش بیشتری روبه‌رو هستند، که نشان می‌دهد تاثیر علت مرگ مخترع مهاجر بر تیم او بزرگ‌تر از یک مخترع بومی است. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها