زیر ذرهبین شفافیت
آشکار شدن فساد اداری چه تاثیری بر روند شرکتها دارد؟
امروزه فساد اداری و مالی، به یک معضل جهانی تبدیل شده و این پدیده آسیبهای اجتماعی فراوانی برای جامعه دربر دارد. اما بررسی تاریخ بشر نشان میدهد که فساد در جوامع بشری قدمتی به اندازه تمدن داشته است. مطالعه متون تاریخی گویای آن است که علت بسیاری از جنگها، خشونتها و قیام علیه تمدنهای حاکم، از بین رفتن سازمانها و در هم ریختن نظم جوامع ناشی از فساد بوده و به عنوان یکی از عوامل مهم در فروپاشی تمدنها محسوب میشده است. این معضل، اقتصاد کشور را با مشکلات جدی مواجه میکند، جریان توسعه کشور را مختل میکند و حاکمیت قانون را زیر سوال میبرد. فساد تنها به شرکتهای دولتی مربوط نمیشود، بلکه شرکتهای فعال در بخش خصوصی نیز درگیر فساد و تبعات آن میشوند. فساد در این شرکتها اغلب در واگذاریها یا قراردادهایی که با دولت میبندند، رخ میدهد. انحراف از قوانین و اعمال فساد در بازارهای نوظهور بیشتر دیده میشود؛ جاهایی که به دلیل هزینههای اضافی انجام کسبوکار که بر شرکتها تحمیل میشود، انگیزه تحریف در تخصیص منابع در داخل شرکتها افزایش مییابد. همین موضوع یکی از موانع اصلی رشد در این نوع بازارهاست. در سالهای اخیر، دولتها و سازمانهای بینالمللی در سراسر جهان سعی کردهاند از طریق شفافسازی و افشای فسادهای اداری در تخصیص قراردادها و واگذاریهای دولتی با آن مبارزه کنند. چنین تلاشهایی توجه بسیاری از سیاستگذاران و رسانهها را به خود جلب کرد و باعث اقدامات آنها در این زمینه شد. یک شرکت را تصور کنید که از سمت نهادهای دولتی تحت هیچ نظارتی نیست و آزادانه میتواند از طریق عقد قرارداد با شرکتهای دولتی و خصوصی کسب سود کند. این شرکت به راحتی میتواند از طریق برقراری ارتباط با مدیران دولتی از رانتهای اطلاعاتی بهرهمند شود و از این خلأ سوءاستفاده کند. حال فرض کنید تمام اطلاعات کاری همین شرکت و کارکنان آن دائماً مورد بررسی قرار گیرد و برای تمام افراد جامعه شفاف و قابل دسترس باشد و هیچگونه مخفیکاری و نقطه کوری در امور مالی ادارات و دستگاههای مختلف وجود نداشته باشد. آیا این شرکت همچنان میتواند به اقدامات گذشته خود ادامه دهد. قطعاً خیر. سوالی که مطرح میشود این است که آیا این شرکت که تابهحال متکی به قراردادهای دولتی و استفاده از رانت بوده است، میتواند با وجود آشکار شدن فساد اداریاش رشد کند؟ نتایج پژوهش امانوئل کواونلی و دیگر همکارانش که به تازگی در NBER به چاپ رسیده است، نشان میدهد شرکتهایی که در معرض افشای اطلاعات هستند، با آنکه دسترسی کمتری به قراردادهای دولتی خواهند داشت، به سرعت رشد میکنند و نسبت به شرکتهایی که فسادشان افشا نشده است، عملکرد بهتری خواهند داشت. در ادامه خلاصهای از این مقاله ارائه میشود.
اثرات افشای فساد
افشای فساد، هم اثرات منفی و هم اثرات مثبت روی عملکرد آینده شرکتها دارد. نویسندگان مقاله سعی میکنند که در بخشی از مقالهشان به این سوال پاسخ دهند اثرات مثبت افشای فساد چیست، سازوکارهای این اثرات مثبت چیست و اینکه چگونه میتوان توضیح داد که این سازوکارها، در یک الگوسازی اقتصادی، عقلانی هستند. همچنین تلاش میکنند نشان دهند اثرات منفی افشای فساد چیست، سازوکارهای این اثرات منفی چیست و این سازوکارها در یک الگوسازی اقتصادی چگونه میتوانند از فرض عقلانیت پیروی کنند. آنها توضیح میدهند که افشای فساد شرکتها میتواند به رشد شرکت منجر شود که این یک اثر مثبت است. از سوی دیگر، افشای فساد شرکتها میتواند ظرفیت آنها را برای بستن قراردادهای مربوط به امور خرید و تامین تدارکات کاهش دهد که این یک اثر منفی است. بگذارید بیشتر در این مورد توضیح دهیم و برای این منظور، ابتدا دو سوال را مطرح میکنیم: 1- آیا بنگاههایی که عمده فعالیتهایشان به قراردادهای دولتی وابسته است، سریعتر از بنگاههایی که فعالیتهایشان متکی به قراردادهای دولتی نیست رشد میکنند؟ 2- آیا بنگاههایی که عمده فعالیتهایشان متکی به قراردادهای دولتی است، سرمایهگذاری بیشتری روی سرمایه مشهود و نامشهود انجام میدهند؟ همانطور که میبینید هر دو سوال در عمل سعی میکنند به یک موضوع بپردازند. اینکه آیا اگر یک بنگاه ارتباط بیشتری با سیاستگذاران داشته باشد و بنابراین بتواند با رانتی که در نتیجه این ارتباط خوب به دست میآورد، قراردادهای دولتی بیشتری را به امضا برساند، این رانت و این قراردادهای دولتی به رشد و بهبود سرمایهگذاریهایش منجر خواهد شد یا اینکه در بلندمدت، بازی را بنگاهی میبرد که وابسته به رانت و قراردادهای دولتی نیست؟ ادبیات نظری موجود در این حوزه نشان داده است که بنگاههایی که بیشتر از بقیه روی قراردادهای دولتی تکیه میکنند (فعالیتهایشان بیشتر از سایر بنگاهها وابسته به قراردادهایی است که با دولت میبندند)، احتمالاً آرامتر از بنگاههایی که متکی به قراردادهای دولتی نیستند، رشد میکنند. همچنین مطالعات پیشین نشان داده است بنگاههایی که بیشتر از سایر بنگاهها به قراردادهای دولتی متکی هستند، به احتمال کمتری روی سرمایه مشهود و نامشهود سرمایهگذاری میکنند. با توجه به نتایجی که از مطالعات پیشین به دست میآید، مقاله «افشای فساد» سعی میکند به این سوال پاسخ دهد که آیا افشای فساد، به خاطر اینکه دسترسی بنگاهها را به قراردادهای دولتی محدود میکند، باعث میشود نحوه سرمایهگذاریهایشان را تغییر دهند و همچنین استراتژیهای جدیدی را در پیشبرد اهدافشان اتخاذ کنند؟ آیا محدود شدن ظرفیت بنگاهها برای امضای قراردادهای دولتی (که نتیجه افشای فساد است)، باعث میشود که این بنگاهها برای اینکه در بخش خصوصی حرفی برای گفتن داشته باشند و برای اینکه بتوانند تقاضای بخش خصوصی را به سمت خود جذب کنند، مجبور خواهند شد راهبردهای مدیریتی خود را تغییر دهند؟ نویسندگان مقاله «افشای فساد» این فرضیه را مطرح میکنند که «بنگاههایی که فسادشان افشا میشود، استراتژیهای رشد داخلیشان را تغییر میدهند؛ بهطوری که استراتژیای که تا قبل از افشای فسادشان، مبتنی بر تضمین دسترسی به قراردادهای دولتی بود (استراتژیهایی که باعث میشد در رقابت با سایر بنگاهها برای امضای قراردادهای دولتی، پیروز از میدان بیرون آیند)، دیگر کاربرد نخواهد داشت و بعد از افشای فساد، بنگاهها مجبور خواهند شد وقت و هزینهشان را صرف جذب تقاضای خصوصی به سمت خود کنند». آنها برای بررسی این فرضیه یا سازوکار، دادههای مربوط به سرمایهگذاریهای بنگاهها و اعتبارات دریافتیشان را مورد بررسی قرار دادند. بررسی این دادهها به نویسندگان مقاله اجازه داد که به این سوال پاسخ دهند که «آیا از دست دادن قراردادهای دولتی در نتیجه افشای فساد، به تغییر سرمایهگذاریهای بنگاه منجر میشود یا خیر». همچنین، نویسندگان مقاله «افشای فساد» بر اساس دادههای مربوط به ترکیب نیروی کار، سعی کردند به این سوال پاسخ دهند که «آیا از دست دادن قراردادهای دولتی در نتیجه افشای فساد، منجر به این میشود که بنگاهها ترکیب نیروی کار خود را به منظور افزایش بهرهوری تغییر دهند یا خیر».
یافتههای آماری
در نتیجه تجزیه و تحلیلهای پیچیده آماریای که در این پژوهش انجام شد، این نتیجه به دست آمد که بنگاههایی که فسادشان افشا میشود، سرمایهگذاریهایشان روی سرمایه مشهود و نامشهود، بیشتر از قبل در مسیر افزایش قرار میگیرد. بهطوری که دادهها نشان داد بنگاههایی که فسادشان افشا میشود، سرمایهگذاریهای خود را به میزان دو درصد بیشتر از بنگاههایی که فسادشان افشا نشده است افزایش میدهند. مثلاً فرض کنید 10 بنگاه داریم که فسادشان افشا نشده و در نتیجه دسترسی بیشتری به قراردادهای دولتی بیشتر است. همچنین 10 بنگاه داریم که فسادشان افشا شده و در نتیجه دسترسیشان به قراردادهای دولتی کمتر است. نتایج مقاله افشای فساد نشان داد اگر گروه اول از بنگاهها (بنگاههایی که فسادشان افشا نشده)، سالانه سرمایهگذاریهایشان را مثلاً پنج درصد افزایش دهند، گروه دوم از بنگاهها (بنگاههایی که فسادشان افشا شده است) سالانه سرمایهگذاریهایشان را هفت درصد افزایش میدهند. نویسندگان مقاله همچنین نشان دادند فروش بنگاههایی که فسادشان افشا شده است، نسبت به بنگاههایی که فسادشان افشا نشده است، 13 درصد افزایش مییابد. این نتایج از آن جهت مهم است که نشان میدهد تغییرات در سرمایهگذاریهای بنگاههایی که فسادشان افشا میشود، تحت تاثیر اثرات منفی افشای فساد آنها در حوزه فروش محصولاتشان نیست، و در عوض با تغییر در استراتژیهای رشد این بنگاهها سازگاری دارد؛ استراتژیهای رشدی که عملکرد بنگاههایی را که فسادشان افشا شده است بهبود میبخشد. مضاف بر اینها، تجزیه و تحلیلهای آماری انجامشده در مقاله «افشای فساد» مبنی بر افزایش در سطح فروش بنگاههایی که فسادشان افشا شده است، از نتیجهگیری اصلی مقاله حمایت میکند؛ اینکه بنگاهها بعد از اینکه فسادشان در نتیجه حسابرسیهای ضد فساد افشا میشود، سریعتر از قبل در مسیر رشد قرار میگیرند. مقاله همچنین اثر افشای فساد را روی میزان وامهای دریافتی بنگاهها مورد بررسی قرار میدهد. این نتیجه حاصل شد که بنگاههایی که فسادشان افشا میشود، بهطور معناداری وامهای بیشتری نسبت به بنگاههایی که فسادشان افشا نشده است، دریافت میکنند. اعداد نشان میدهد بنگاههایی که فسادشان افشا میشود، 24درصد وامهای بیشتری نسبت به بنگاههایی که فسادشان افشا نشده است دریافت میکنند. این اثر مثبت (دریافت بیشتر وام)، با این فرضیه که افشای فساد به افزایش تقاضای اعتبار برای انجام سرمایهگذاریهای بلندمدت منجر میشود، سازگاری دارد. همچنین در مورد این فرضیه که «افشای فساد، به تغییر ترکیب نیروی کار برای افزایش بهرهوری بنگاهها منجر میشود» نتایج مقاله نشان داد در عمل چنین اتفاقی رخ میدهد. بهطوری که بنگاههایی که فسادشان افشا میشود، به دلیل اینکه بعد از افشای فساد دسترسیشان به قراردادهای دولتی محدود میشود، مجبور میشوند برای ماندن در عرصه رقابت، روی بهرهوری و کیفیت تولیداتشان کار کنند و برای همین مجبور میشوند ترکیب نیروی کارشان را برای دسترسی به این هدف تغییر دهند.
نتیجهگیری
اقداماتی که سیاستگذاران در جهت مبارزه و جلوگیری از فساد انجام میدهند، بهطور قطع بر رفتار بنگاهها و شرکتها موثر خواهد بود، اما چگونگی تاثیر این اقدامات بر رویکرد تجاری و عملکرد شرکتهایی که فساد آنها افشا شده است و اطلاعات آنها و کارکنانشان بهطور شفاف در دسترس همگان وجود دارد، همچنان به عنوان سوال باقی مانده است. در همین راستا، گروهی از محققان اقتصادی با تکیه بر دادههای فساد اداری برزیل، مقالهای با عنوان «افشای فساد» ارائه کردند که در آن به بررسی اثر برنامهها و اقدامات ضد فسادی دولت این کشور بر عملکرد شرکتهای آن پرداختند. نتایج این مقاله نشان میدهد شرکتهایی که در معرض افشای فساد قرار گرفتند، به نسبت عملکرد بهتری داشتند و در طی دوره مورد بررسی در این پژوهش در مقایسه با دیگر شرکتها، سرعت رشد بیشتری داشتهاند. این شرکتها پس از افشا شدن فسادشان از بهرهمندی از قراردادهای دولتی محروم میشوند و برای سازگاری با این مساله، اقدام به تغییر استراتژی سرمایهگذاری خود میکنند. آنها سرمایهگذاری را افزایش میدهند و برای تامین مالی چنین سرمایهگذاریای، بدهی خود را افزایش میدهند و وام بیشتری میگیرند، در حالی که تغییراتی اساسی داخلی (مانند تغییر مدیرعامل یا اخراج کارمندان شرکت) در درون شرکت ایجاد نمیشود.