شناسه خبر : 47897 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

خداحافظ کودکی

جنگ چه تاثیری بر ابعاد زندگی کودکان دارد؟

 

آزاده چیذری / نویسنده نشریه 

در سال 1996، گراکا ماشل، مدافع حقوق بشر، گزارشی گسترده برای سازمان ملل متحد در مورد تاثیرات درگیری‌های مسلحانه بر کودکان نوشت و خواستار به رسمیت شناختن بهتر نقض حقوق بشر کودکان و جوانان و ایجاد تدابیر حمایتی در مناطق جنگی شد. ماشل نسبت به تغییر دینامیک جنگ در قرن بیستم (به ویژه در نیمه دوم آن) هشدار داد که به طور فزاینده‌ای بر غیرنظامیان تاثیر می‌گذاشت و آنها دیگر به عنوان «خسارت جانبی» تلقی نمی‌شدند، بلکه به اهداف آشکار و مستقیم تسلیحات تبدیل شده‌اند. جنگ‌ها بیشتر در داخل مرزهای کشور به جای بین کشورها انجام می‌شود. جنگ همچنین از این نظر تغییر کرده است که شامل فعالیت‌های ارتش دولتی و نیروهای شبه‌نظامی غیردولتی و شبه‌نظامیان با منشأ و گرایش‌های ایدئولوژیک متفاوت است که در برخی مواقع به صورت روزمره جنایات و اعمال تروریستی علیه غیرنظامیان انجام می‌دهند. بسیاری از این درگیری‌ها طولانی هستند (مانند درگیری‌ها در سودان، سریلانکا، اسرائیل-فلسطین، اسرائیل-لبنان، افغانستان، اوگاندا یا هند)، که باعث می‌شود نسل‌های کامل در مناطق جنگی یا اردوگاه‌های پناهندگان بزرگ شوند. درگیری‌های مسلحانه اغلب در مناطق فقیرنشین یا ایالت‌هایی رخ می‌دهند که زیرساخت‌ها، خدمات بهداشتی یا آموزشی کافی ندارند. نخبگان سیاسی و نظامی معمولاً از جنگ، برای رقابت بر سر قدرت و منابع سود می‌برند و دور باطل فقر و خشونت را در جمعیت‌های محلی تقویت می‌کنند. تعداد پناهندگانی که از وحشت در کشور خود می‌گریزند (یا به زور در کشور خود آواره شده‌اند) اخیراً در حال افزایش است و با اکراه به یک برنامه مهم در سیاست کشورهای توسعه‌یافته تبدیل شده است. استثمار جنسی و خشونت مبتنی بر جنسیت به بخشی از واقعیت در مناطق درگیری تبدیل شده است، در حالی که مین‌های زمینی و مهمات منفجرنشده نیز چندین دهه پس از پایان آتش، مشکلاتی را ایجاد می‌کنند.

بر اساس گزارش سازمان ملل متحد در مورد تاثیر درگیری‌های مسلحانه بر کودکان، در درگیری‌های جاری در سراسر جهان، غیرنظامیان به طور فزاینده و شدیدی تحت تاثیر جنگ قرار گرفته‌اند. در این میان، نیمی از این غیرنظامیان را کودکان و نوجوانان کمتر از 18 سال تشکیل می‌دهند. در سال 1996، یونیسف اعلام کرد که در بازه زمانی 1996-1985، دو میلیون کودک در جنگ کشته شده‌اند، چهار تا پنج میلیون کودک معلول یا به شدت مجروح شده‌اند، 12 میلیون کودک آواره یا بی‌خانمان شده و یک میلیون کودک والدین خود را از دست داده‌ یا از آنها جدا شده‌اند.

از آنجا که کودکان و نوجوانان هنوز در حال رشد هستند، چه جسمی و چه روانی، سلامت آنها در جنگ به طور جدی به خطر می‌افتد. برخی از آنها به طرز وحشیانه‌ای کشته یا شکنجه می‌شوند، در حالی که برخی دیگر از جراحات جدی رنج می‌برند که گاهی آنها را دچار معلولیت دائم می‌کند. رژیم غذایی ناکافی، به ویژه اگر در جمعیتی فقیر باشند، موجب سوءتغذیه و تضعیف سیستم ایمنی آنها می‌شود. اوضاع نامناسب زندگی، با بهداشت نامناسب، سبب گسترش بیماری‌های عفونی می‌شود. فقدان دارو، کادر پزشکی و خدمات بهداشتی مناسب باعث می‌شود که میزان مرگ‌ومیر و عوارض ناشی از بیماری در زمان جنگ افزایش یابد. بسیاری از کودکان والدین، خواهر و برادر، دوستان و اعضای خانواده بزرگ خود را از دست می‌دهند. کسانی که یتیم هستند اغلب در خیابان‌ها زندگی می‌کنند، جایی که در معرض بردگی، مواد مخدر و الکل قرار می‌گیرند. در نگاهی عمیق‌تر، در طول جنگ، والدین معمولاً مشغول تلاش برای بقا هستند، پس توجه کمتری به فرزندان خود دارند؛ کودکانی که در پذیرش و درک رویدادهای نامطلوب رها می‌شوند.

ویرانی، فقر و خشونت یک دور باطل ایجاد می‌کند. از آنجا که زیرساخت‌ها معمولاً تخریب می‌شوند، رفتن به مدرسه با مشکل مواجه شده و اغلب متوقف می‌شود. تعطیلی مدارس نه‌تنها آثاری مادام‌العمر بر تحصیل و اشتغال بر جای می‌گذارد، بلکه کودکان را از یکی از مهم‌ترین عوامل حفاظتی محروم می‌کند.

در گزارش این هفته، در بحبوحه افزایش درگیری‌های اسرائیل در منطقه و احاطه شدن با اخبار ناراحت‌کننده، خشونت‌بار و نگران‌کننده مربوط به جنگ، که نه‌تنها روی زندگی افراد بزرگسال تاثیر خود را می‌گذارد، بلکه بر دنیای کودکان و نوجوانان هم سایه می‌اندازد، به بررسی ابعاد گوناگون جنگ روی زندگی و سلامت کودکان خواهیم پرداخت.

بی‌دفاع‌ترین‌ها

کودکانی در سراسر جهان -از اتیوپی گرفته تا افغانستان و اوکراین- بدون غذا، آب تمیز، سرپناه و محافظت هستند. در اوکراین، از زمان آغاز تهاجم روسیه در فوریه 2022، روزانه حداقل دو کودک کشته یا مجروح شده‌اند. میلیون‌ها کودک دیگر خانه‌های خود را ترک کرده و در پناهگاه‌های موقت در اوکراین و کشورهای همسایه زندگی می‌کنند.

در افغانستان، تاثیر درگیری بر کودکان با تاثیرات خشکسالی، کمبود مواد غذایی و فقر همراه شده است. محدودیت‌ها و فرصت‌های کاری محدود، کسب درآمد را برای زنان دشوار کرده است. مادران بیوه و مجرد و فرزندانشان گرسنه هستند. در حال حاضر کشورهای بسیار بیشتری وجود دارند که با جنگ یا درگیری روبه‌رو هستند. در هر صورت، کودکان آسیب‌پذیرترین افراد در این جریان هستند.

کودکان درگیر جنگ اغلب از غذا، محافظت، آموزش و دوران کودکی آرام و امن محروم هستند. بسیاری از خانواده‌هایی که خانه‌های خود را ترک کرده‌اند راهی برای کسب درآمد ندارند، بنابراین نمی‌توانند به غذا، آب تمیز یا مراقبت‌های بهداشتی دسترسی داشته باشند. بدون کمک، کودکان بیشتر با گرسنگی و بیماری مواجه می‌شوند.

بر اساس گزارش سازمان ملل متحد (UN)، شش تخلف جدی علیه کودکان در جریان درگیری‌های مسلحانه وجود دارد:

1- کشتن و معلول کردن کودکان

2- استخدام یا استفاده از کودکان به عنوان سرباز

3- خشونت جنسی علیه کودکان

4- ربودن کودکان

5- حمله به مدارس یا بیمارستان‌ها

6- محرومیت از دسترسی به کمک‌های بشردوستانه برای کودکان

بین سال‌های 2005 تا 2022، سازمان ملل 315 هزار مورد تخلف شدید علیه کودکان درگیر جنگ را تایید کرد. کودکانی که به دلیل جنگ و درگیری مجبور به ترک خانه‌های خود شده‌اند، اغلب بدون سرپناه جایگزین هستند و نمی‌توانند به مدرسه بروند. این موضوع آنها را در معرض خطر بیشتری از سوءاستفاده و استثمار قرار می‌دهد. دختران و زنان آواره و کودکان بدون همراه به ویژه در معرض خطر هستند.

قرار گرفتن در معرض خشونت و ترس و بلاتکلیفی مداوم ناشی از جنگ و درگیری، می‌تواند تاثیرات منفی و بلندمدتی بر کودکان داشته باشد که شامل رشد روانی، عاطفی و اجتماعی کودک می‌شود. رشد ضعیف در این زمینه‌ها می‌تواند بر توانایی کودک برای یادگیری و در نتیجه بر آینده شغلی آنها در آینده تاثیر بگذارد. خشونت، از دست دادن اعضای خانواده و بی‌ثباتی و آوارگی می‌تواند به شدت بر سلامت روان طولانی‌مدت کودکان تاثیر بگذارد. علائم این وضعیت که معمولاً به عنوان اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شناخته می‌شود، ممکن است شامل یادآوری گذشته، کابوس، اضطراب شدید و افکار غیرقابل کنترل باشد. کودکانی که به دلیل تعارض و خشونت آواره شده‌اند ممکن است افسردگی را تجربه کنند، در تمرکز مشکل داشته باشند و از تعاملات اجتماعی کناره‌گیری کنند.

آغاز مسیر ویرانی

قرار گرفتن طولانی‌مدت در معرض جنگ و عدم اطمینان به این معنی است که بسیاری از کودکان در وضعیت «استرس سمی» قرار دارند. کودکان در لبنان، سوریه، هائیتی، یمن، غزه، اوکراین و بسیاری دیگر از کشورهای جنگ‌زده تجربیات مشابهی از از دست دادن و تخریب را به اشتراک می‌گذارند. بچه‌ها بمباران شده‌ و گرسنه مانده‌اند. آنها شاهد کشته شدن دوستان و خانواده‌های خود و تبدیل شدن مدارس و خانه‌ها به آوار بوده‌اند. آنها از غذا، دارو و کمک‌های حیاتی محروم شده و در حالی که از جنگ فرار می‌کنند، از زندگی خود جدا شده‌اند.

تلفات روانی جنگ و درگیری مداوم، بدون دانستن اینکه آیا این آخرین روز آنها خواهد بود یا خیر، بسیار زیاد است. زنده ماندن برای آنها فقط شروع ماجراست. وقایع ناراحت‌کننده مربوط به جنگ می‌تواند به طرق مختلف بر سلامت روانی و عاطفی کودکان تاثیر بگذارد و در صورت درمان نشدن، تاثیر طولانی‌مدت خواهد داشت.

در ادامه پنج روشی که جنگ و درگیری بر سلامت روان کودکان تاثیر می‌گذارد آورده شده است:

1- اضطراب، تنهایی و ناامنی: بسیاری از کودکانی که در مناطق درگیری زندگی می‌کنند، خانه‌های خود را در اثر گلوله‌باران از دست داده‌اند، از محله خود آواره شده‌ و مجبور شده‌اند دوستان و خانواده خود را ترک کنند.

چنین از دست دادن‌هایی می‌تواند سبب نرخ بالای افسردگی و اضطراب در کودکان آسیب‌دیده از جنگ شود. اهمیت خانواده و پرورش و حمایتی که از فرزندان می‌کند، به این معناست که جدایی از والدین می‌تواند یکی از مهم‌ترین مصائب جنگ، به ویژه برای کودکان کوچک‌تر باشد.

در یمن، حملات مکرر به مدارس و غیرنظامیان باعث شده است که کودکان در ترس دائمی زندگی کنند و از احساسات منفی عمیقی رنج ببرند که آنها را نگران امنیت خود و همه اطرافیانشان کرده است. کودکان سوری همیشه استرس دارند؛ آنها به هر صدای ناآشنا، حتی اگر صندلی حرکت کند یا در بسته شود، واکنش نشان می‌دهند. این نتیجه ترس آنها از صدای هواپیما، موشک و جنگ است.

2- کناره‌گیری عاطفی: کودکانی که در معرض چندین منبع خشونت قرار می‌گیرند، ممکن است در نهایت حساسیت‌زدایی و بی‌حس شوند، که این احتمال را افزایش می‌دهد که رفتار پرخاشگرانه‌ای را که شاهد آن هستند تقلید کنند و چنین خشونت‌هایی را عادی تلقی کنند. این امر می‌تواند بر توانایی آنها در ایجاد روابط موفق با دیگران در درازمدت تاثیر بگذارد.

یک امدادگر از تعز، در یمن می‌گوید: «کودکان منزوی و درون‌گرا رشد می‌کنند. آنها دیگر با جوامع و همسالان خود ارتباط برقرار نمی‌کنند. برخی در این وضعیت زاده شده‌اند و اصلاً نمی‌دانند دوست چیست.»

3- پرخاشگری: کودکانی که در محاصره درگیری‌های مسلحانه بزرگ شده‌اند ممکن است در رفتار خود با همسالان و اعضای خانواده پرخاشگری و گوشه‌گیری نشان دهند. آنها ممکن است شروع به دعوا کنند و بر سر دوستانشان فریاد بزنند یا برای بچه‌های دیگر قلدری کنند.

یکی از روان‌شناسان در جنوب سوریه این وضعیت را این‌گونه توضیح می‌دهد: «فشار زیادی روی بچه‌ها در خانه وجود دارد. هیچ زمین بازی وجود ندارد؛ آنها حتی نمی‌توانند به خیابان بروند. هیچ گزینه‌ای برای آنها وجود ندارد که خانه را ترک کنند، فعالیتی انجام دهند، بازی کنند، فوتبال بازی کنند. به همین دلیل است که کودکان تمایل دارند پرخاشگرتر شوند، زیرا فرصتی برای آزاد کردن انرژی خود ندارند.» نوجوانان نیز پرخاشگری نهفته دارند.

4- آثار روان‌تنی: سطح بالای استرس در کودکان سوری، با علائم فیزیکی مانند درد سر و قفسه سینه، مشکل در تنفس و در برخی موارد فلج موقت اندام‌هایشان ظاهر می‌شود. تارخ، نوجوان 15ساله اهل سوریه می‌گوید: «وقتی تنها می‌نشینم و شروع به فکر کردن می‌کنم، شکمم شروع به درد می‌کند. این زمانی است که من واقعاً موقعیتی را که در آن قرار دارم، درک می‌کنم.» بسیاری از کودکان ممکن است در صحبت کردن مشکل داشته باشند یا لکنت زبان بگیرند و برخی حتی ممکن است فراموشی جزئی را تجربه کنند.

تامارا، یک امدادگر در ادلید، سوریه می‌گوید، «ما کودکان 6 تا 15ساله را می‌بینیم که قادر به، به خاطر سپردن نیستند. روان‌شناسی کودکان تغییر کرده است. یک کودک همیشه در حال پیش‌بینی یک حمله است. بچه‌ها دوران کودکی خود را از دست داده‌اند».

5- روی آوردن به خودآزاری: متاسفانه در برخی موارد، کودکان چاره‌ای جز تلاش برای فرار از آنچه تجربه می‌کنند و محیط اطراف خود، با استفاده از مواد مخدر و الکل یا حتی خودآزاری و خودکشی، نمی‌بینند. رشا، معلمی در جنوب سوریه می‌گوید: «آنها اغلب مواد مخدر مصرف می‌کنند تا وضعیت فعلی را که در آن زندگی می‌کنند فراموش کنند تا احساس بهتری داشته باشند.»

با این حال، انگ اجتماعی و نگرش ریشه‌دار به سلامت روان همچنان یک چالش مهم است. مواد مخدر یا ارتکاب به خودآزاری یا خودکشی در بسیاری از جوامع تابو باقی مانده است؛ به ویژه در محیط‌های درگیری، جایی که انتظار می‌رود مردان «مرد» شوند و دختران ازدواج کنند. در نتیجه، بسیاری از موارد به طور بالقوه از سوی جوامع گزارش نشده است.

61

جنگ با فرزندان زمین

کودکان همیشه تحت تاثیر درگیری‌های مسلحانه بوده‌اند و این وضعیت در حال بهبود نیست. طبق گزارش نهاد «کودکان را نجات دهید»، در سال 2022، تقریباً 452 میلیون کودک -یا از هر شش کودک روی کره زمین یک نفر- در مناطق آسیب‌دیده از درگیری زندگی می‌کردند. از سال 2024، شاهد سطوح بی‌سابقه‌ای از حملات علیه کودکان در زمینه‌های درگیری مسلحانه هستیم. مقاله سایمون تیسدال در فوریه 2024 در گاردین این امر را به خوبی خلاصه می‌کند: «جهان در حال به راه انداختن جنگ با فرزندان خود است، در یک تمسخر وقیحانه قوانین بین‌المللی.»

قوانین بین‌المللی بشردوستانه و قوانین جنگ بیش از 150 سال است که بین غیرنظامیان و مبارزان تمایز قائل شده است. برای بیش از یک قرن، قانون هنجاری فرض می‌کرد که کودکان، که به عنوان افراد زیر 18 سال تعریف می‌شوند، غیرنظامی هستند. با این حال، از اواخر دهه 1980، حقوق بین‌الملل به طور خاص آسیب‌پذیری کودک را هم در جنگ و هم در صلح به رسمیت شناخته و به دنبال آن بود. نمونه‌هایی از این اسناد حقوقی بین‌المللی عبارت‌اند از: کنوانسیون حقوق کودک (1989)، منشور آفریقایی حقوق و رفاه کودک (1990)، کنوانسیون 182 بدترین اشکال کار کودک (2000) و پروتکل اختیاری کنوانسیون حقوق کودک و دخالت کودکان در درگیری‌های مسلحانه (2002). همچنین لازم به ذکر است که اساسنامه رمِ دادگاه کیفری بین‌المللی نیز شامل ممنوعیت خدمت اجباری و به خدمت گرفتن کودکان بر اساس تعریف خود از جنایات جنگی است.

دبیر کل سازمان ملل هر سال گزارشی سالانه درباره کودکان و درگیری‌های مسلحانه منتشر می‌کند که داده‌های جمع‌آوری‌شده از طریق سازوکار نظارت و گزارش سازمان ملل را در مورد این نقض‌های شدید، ارائه می‌کند. در این گزارش، دولت‌ها و بازیگران غیردولتی که یکی از شش تخلف شدید علیه کودکان را نقض می‌کنند، در فهرست این تخلفات قرار گرفته‌ و می‌توانند از سوی شورای امنیت سازمان ملل تحریم شوند.

در نتیجه مستقیمِ درگیری‌های مسلحانه، کودکان در معرض آوارگی اجباری، ناامنی غذایی، عدم دسترسی به آموزش و مراقبت‌های بهداشتی باکیفیت، نرخ بالای بیکاری و خشونت مستقیم قرار می‌گیرند که باعث آسیب‌های جسمی و روانی طولانی‌مدت می‌شود. مطالعات موردی که در زیر برجسته شده‌اند، نمونه‌های فعلی چنین تاثیرات منحصربه‌فردی را بر کودکان در درگیری‌های مسلحانه نشان می‌دهند.

1- غزه؛ کودکان در آتش متقابل، عدم دسترسی به آموزش و مراقبت‌های بهداشتی

در ژوئن 2023، دبیرکل سازمان ملل متحد نگرانی عمیق خود را در مورد تعداد کودکانی که به‌دست نیروهای اسرائیلی در جریان جنگ کشته و معلول شده‌اند، ابراز کرد. استفاده از گلوله‌های جنگی در طول عملیات‌های اجرای قانون، که اغلب کودکان در آن حضور دارند، همیشه عمیقاً نگران‌کننده بوده است. واکنش نظامی اسرائیل پس از حملات حماس در 7 اکتبر، تنها وضعیتی را که از قبل وخیم بود، تشدید کرده است. چنان‌که جیمز الدر از یونیسف دو ماه پس از این جنگ گفت: «در بیست سالی که با یونیسف کار کردم، از یک بحران انسانی به بحران دیگر، از قحطی گرفته تا سیل و از مناطق جنگی گرفته تا اردوگاه‌های پناهندگان؛ هرگز چنین ویرانی و ناامیدی را که در غزه اتفاق می‌افتد، ندیده‌ام.»

همه طرف‌های درگیر باید به تعهدات خود تحت قوانین بین‌المللی بشردوستانه پایبند باشند تا اطمینان حاصل کنند که غیرنظامیان، از جمله کودکان، در طول جنگ هدف قرار نمی‌گیرند و تمام اقدامات احتیاطی لازم برای محافظت از آنها انجام می‌شود. در اوایل آوریل 2024، «کودکان را نجات دهید» گزارش داد که حدود 26 هزار کودک -بیش از دو درصد از کل جمعیت کودکان غزه- از زمان حمله به اسرائیل در 7 اکتبر و حمله اسرائیل به غزه پس از آن کشته یا زخمی شده‌اند. به عنوان پیامد مستقیم جنگ، بسیاری از کودکان یتیم شده‌اند و اکنون تنها زندگی می‌کنند و از خود و دیگران مراقبت می‌کنند. یونیسف گزارش می‌دهد که حداقل 53 ساختمان از 563 مدرسه غزه ویران شده‌ و نزدیک به 90 درصد مدارس آسیب دیده‌اند.

2- سودان؛ آوارگی اجباری، فقدان آموزش و ناامنی غذایی

جدیدترین جنگ در سودان در 15 آوریل 2023 آغاز شد. سوءتغذیه گسترده، بزرگ‌ترین بحران جابه‌جایی کودکان در جهان و یک سیستم بهداشتی متلاشی‌شده، برای کشتن کودکان تهدیدی بسیار بیشتر از خود درگیری مسلحانه است. اعداد خود صحبت می‌کنند. بر اساس بیانیه آوریل 2024 که یونیسف منتشر کرد، نیمی از جمعیت سودان، یعنی حدود 25 میلیون نفر، اکنون به کمک‌های بشردوستانه برای نجات جانشان نیاز دارند. این رقم شامل 6 /8 میلیون نفر می‌شود که چه در داخل و چه در خارج از مرزها، از خانه‌های خود آواره شده‌اند که چهار میلیون نفر از آنها کودک هستند. خشونت مداوم همچنین هزینه‌های انسانی ویرانگری را به همراه داشته و جان بیش از 14 هزار بی‌گناه را گرفته است. هزاران نفر کشته و مجروح شده‌اند و تعداد بی‌شمار دیگری در معرض نقض شدید حفاظتی، از جمله خشونت جنسی و به‌کارگیری در جنگ قرار دارند.

با تعطیلی بیشتر مدارس یا تلاش برای بازگشایی در سراسر کشور، 19 میلیون کودک در سن مدرسه با نقض کنوانسیون حقوق کودک و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین قانون اساسی هر ایالت، در معرض خطر از دست دادن تحصیل خود هستند. جیمز الدر، سخنگوی یونیسف، گزارش داد: «بزرگ‌ترین آوارگی کودکان در جهان در سودان دیده شده است. چهار میلیون کودک آواره شده‌اند.»

3- کلمبیا؛ خشونت مسلحانه، استخدام کودکان و قاچاق

پس از بیش از نیم‌قرن جنگ، وجود ابتکار صلح کامل از سوی دولت کلمبیا یک تحول مثبت است. با وجود این، درگیری و آوارگی همچنان ادامه دارد، به طوری که 7 /7 میلیون کودک به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند و از این تعداد، 1 /3 میلیون کودک نیاز حاد دارند. جابه‌جایی همه مردم از سال 2021، 50 درصد افزایش یافته است که 2 /7 میلیون نفر را در مناطق روستایی تحت تاثیر قرار داده و این موضوع، تاثیر خاصی بر کودکان دارد.

در سال 2023، کلمبیا برای محافظت از کودکان و نوجوانان در برابر خشونت و استثمار تلاش کرد. استخدام کودکان در گروه‌های مسلح، به ویژه از مناطق با جمعیت بومی زیاد، همچنان بالا بود. سازمان ملل 208 مورد (35 درصد دختر، 65 درصد پسر) را از ژانویه تا سپتامبر 2023 تایید کرد که از 130 مورد در سال 2022 بیشتر شده بود. کلمبیا در یک موقعیت جغرافیایی منحصربه‌فرد قرار دارد که با تاریخ درگیری‌های مسلحانه، جریان‌های مهاجرت به دلیل خشونت‌های مسلحانه در کشورهای همسایه مانند ونزوئلا که از نظر اقتصادی ویران شده است، و تاثیر تجارت جهانی مواد مخدر و حلقه‌های قاچاق انسان، به ستوه آمده است. در نتیجه، کودکان نه‌تنها تحت تاثیر درگیری‌های مسلحانه، بلکه تحت تاثیر خشونت‌های مسلحانه فراقضایی قرار می‌گیرند. یکی از اثرات مستمر و مخرب تداوم درگیری‌های مسلحانه، هدف قرار دادن استراتژیک کودکان برای قاچاق و شبه‌نظامیان و تاثیر آن بر خانواده‌های آنهاست.

62

جنایت اسرائیل علیه لبنان

در 23 سپتامبر 2024، لبنان 500 نفر از مردم خود را از دست داد و بیش از 1800 غیرنظامی -که بسیاری از آنها کودک بودند- به شدت مجروح شدند. خانواده‌ها مجبور شده‌اند خانه‌های خود را ترک کنند و همه چیز را در جست‌وجوی امنیت پشت سر بگذارند. کل محله‌ها ویران شده است و تنها در یک سال گذشته بیش از 116 هزار نفر آواره شده‌اند. مادران، پدران و فرزندان در ترس دائمی و با رنج غیرقابل تصوری زندگی می‌کنند. هر روز، نیاز به کمک‌های فوری حیاتی‌تر می‌شود. زمان برای آسیب‌پذیرترین افراد در حال اتمام است.

تشدید تنش منطقه‌ای جان بیش از 345 هزار کودک را در نزدیکی مرز تهدید می‌کند و خانواده‌ها اکنون ناامیدانه در تلاش برای فرار برای یافتن امنیت برای فرزندان خود هستند. جنیفر مورهد، مدیر «کودکان را نجات دهید» لبنان در 23 سپتامبر گفت: «بدترین کابوس ما اکنون در حال تبدیل شدن به واقعیت است. کودکان در لبنان از اکتبر گذشته اضطراب کوبنده یک جنگ قریب‌الوقوع را احساس کرده‌اند و در چند روز گذشته زندگی آنها زیرورو شده و محله‌های پرجمعیت بمباران شده است. امروز مرگبارترین روز از اکتبر گذشته است.

ما شاهد حملات در ده‌ها شهر هستیم، خانواده‌هایی که ناامیدانه تلاش می‌کنند با هر چیزی که می‌توانند حمل کنند فرار کنند، کودکانی که گریه می‌کنند و از صدای هواپیماهای بدون سرنشین و جت‌های جنگنده بالای سرشان وحشت می‌کنند. بچه‌ها به ما می‌گویند که هر صدای بلند باعث می‌شود آنها بپرند. هر وقت صدای کوبیدن در یا افتادن چیزی را می‌شنوند، می‌ترسند و فکر می‌کنند که این یک بمب دیگر است. به نظر می‌رسد خطر در همه جا وجود دارد و آنها هرگز نمی‌توانند در امان باشند.

بسیاری از کسانی که در حال فرار هستند، از جمله زنان، کودکان و جمعیت پناهندگانی که ماه‌هاست در آوارگی زندگی می‌کنند، آسیب‌پذیر هستند؛ اما باید به خاطر داشته باشیم که کودکان در جنوب تحت تاثیر خشونت فرامرزی قرار گرفته‌اند و سال‌هاست در ترس زندگی می‌کنند. هر گونه تشدید بیشتر خصومت‌ها به معنای از دست دادن غیرقابل قبول جان انسان‌ها خواهد بود. مثل همیشه، کودکان بیشترین بار درگیری را تحمل خواهند کرد. ما به شدت از همه طرف‌ها می‌خواهیم که به قوانین بین‌المللی بشردوستانه احترام بگذارند و فوراً این بحران را کاهش دهند. همه طرف‌ها باید از غیرنظامیان محافظت کنند و بر تلاش‌های دیپلماتیک برای ایجاد صلح پایدار برای همه جوامع در منطقه تمرکز کنند.»

به گفته یونیسف، 300 هزار کودک تاکنون در اثر جنگ در لبنان آواره شده‌اند. در حالی که اسرائیل حملات زمینی هدفمند خود را در لبنان علیه استحکامات حزب‌الله آغاز کرد، که نشانه تشدید خصومت‌ها و بحران انسانی در منطقه است، یونیسف فوراً از جامعه بین‌المللی درخواست کرد تا حمایت بشردوستانه را بسیج و اطمینان حاصل کند که مسیرهای تدارکاتی به لبنان باز می‌مانند تا امکان تحویل سریع و ایمن لوازم ضروری به کودکان نیازمند را فراهم کنند. یونیسف ماه گذشته هشدار داد که تشدید جنگ اخیر میان حزب‌الله و اسرائیل موجب وخامت سریع وضعیت کودکان با نیازهایی شده است که از سرعتی که آژانس‌های بشردوستانه می‌توانند با مداخلات نجات جان پاسخ دهند، پیشی گرفته است.

به گفته وزارت بهداشت لبنان، از ابتدای اکتبر 2023، بیش از 100 کودک در لبنان کشته شده‌اند که بیش از نیمی از این مرگ‌ومیرها تنها در هفته پایانی سپتامبر اتفاق افتاده است. صندوق کودکان سازمان ملل تخمین می‌زند که بیش از 300 هزار کودک از خانه‌های خود آواره شده‌اند. ادوارد بِیگ بِدِر، نماینده یونیسف در لبنان گفت: «تشدید درگیری‌ها برای همه کودکان لبنان فاجعه‌بار است.» یونیسف در یک بیانیه مطبوعاتی اعلام کرد که در هفته گذشته (سپتامبر) به طور قابل توجهی عملیات خود را برای رسیدگی به نیازهای فوری کودکان و خانواده‌های آسیب‌دیده از بحران افزایش داده است.

یونیسف و شرکای آن با همکاری نزدیک با دولت لبنان، به بیش از 50 هزار نفر در بیش از 200 پناهگاه جمعی در سراسر استان‌های لبنان جنوبی، بیروت، جبل لبنان، شمال لبنان، بقاع و بعلبک-هرمل دسترسی پیدا کرده‌اند. یونیسف برای خانواده‌های درون پناهگاه‌ها آب آشامیدنی، تشک، کیسه خواب، پتو، لوازم بهداشتی و کیت‌های کودک تامین کرده و به آنها خدمات بهداشتی، حفاظت از کودک، تغذیه و حمایت روانی اجتماعی ارائه کرده است.

علاوه بر ویرانی و هزینه زندگی در کشوری که در حال حاضر با رکود بی‌سابقه اجتماعی-اقتصادی و نهادی دست‌وپنجه نرم می‌کند، نگرانی‌های عمیقی درباره پیامدهای بلندمدت تشدید درگیری میان اسرائیل و حزب‌الله نیز وجود دارد. این را اسقف سزار اسایان، جانشین حواری کلیسای کاتولیک لاتین در لبنان بیان کرد. او گفت: «ما ممکن است راه‌حل‌هایی برای امروز پیدا کنیم، اما خطر این است که در حال پرورش زمین‌های حاصلخیز برای جنگ‌های فردا هستیم.»

وی به آژانس سِر کاتولیک گفت: «ترس ما فقط برای امروز نیست، بلکه برای آینده ماست.» اسقف اسایان هشدار داد: «ما در حال به وجود آوردن افرادی هستیم که نفرت عمیقی در درون خود دارند و به این ترتیب زمین حاصلخیز برای جنگ‌های فردا ایجاد می‌کنیم. ما آینده بسیاری از جوانانی را که امروز فقط رویای انتقام فردا را در سر می‌پرورانند، گروگان می‌گیریم. به همین دلیل است که جنگ باید همین حالا متوقف شود تا از ظهور مجدد آن در فردا به شیوه‌ای حتی خشن‌تر، وحشیانه‌تر و پوچ‌تر جلوگیری شود. اما برای انجام این کار، همه ما باید متوقف شده و انسانیت خود را که روزبه‌روز به نام منافع ناشناخته‌ای از دست می‌دهیم، دوباره کشف کنیم.»  

دراین پرونده بخوانید ...